به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 آذر 94 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    281
    سطح
    5
    Points: 281, Level: 5
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آشنایی برای ازدواج یا راهی برای فراموشی رابطه سابق

    سلام خدمت همه دوستان

    چند روزی میشه که با این سایت آشنا شدم، زمان هایی که فرصتی پیدا میشد مطالب رو مطالعه میکردم تا اینکه احساس کردم شاید بد نباشه من هم عضو سایت بشم و مشکل خودم را با دوستان در میان بگذارم.
    به صورت خلاصه دختری 31 ساله هستم که از نظر ظاهری، هوش و خانواده در سطح خوبی قرار دارم اما چون همیشه دوست داشتم پیشرفت کنم سال های زیادی از عمرم رو برای تحصیل و کار گذاشتم و خدارو شکر تا امروز موفقیت های نسبتاً خوبی رو در زندگیم داشتم. همیشه چه در دانشگاه و چه در محیط کارم بسیار وجهه مناسبی رو داشتم و با مردان زیادی اشنا می شدم که مسلما خیلی اشنایی به صورت سنتی تعریف نمی شد اما در تمام اشنایی ها به شدت پایبند اصول اخلاقی بودم و از طرفی به دلیل مشغله های کاری که داشتم رابطه را بیشتر برای ازدواج بررسی می کردم تا دوستی های کوتاه مدت و بی هدف، به همین دلیل هیچ گاه روابطم طولانی مدت نمی شد.
    در طی این اشنایی ها تجارب زیادی پیدا کردم، از تمام دروغ ها و دورویی ها، اختلافات طبقاتی، اختلاف سطح تحصیلات، اختلاف سلیقه و .... یا هر دلیل دیگری رو در روابطم تجربه کردم و همچنان فرد مورد نظرم رو پیدا نکردم!
    در کنار اینکه گاهی خودمم فکر می کنم دچار کمالگرایی شدم و همیشه سعی می کنم این قضیه رو کنترل کنم، ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه وارد یه رابطه اشتباه بشم.

    اما موضوعی که باعث شده من به اینجا بیام اینه که بعد از این همه سال حدود سه ماهه که با مردی اشنا شدم که از خیلی نظر ها مورد تائید من هست، مدت زمان اشنایی در حدی نیست که بتونم مطمئن باشم که ادم خوبیه اما تمام ترفند هایی که به مرور و تجربه کسب کردم رو اجرا کردم باز هم نکته منفی اساسی تا به حال ندیدم.
    نکته ای که راجع به این اقا وجود داره اینه که حدود 3-4 ماه قبل از اشنایی با من یک شکست عاطفی بسیار شدید از طرف یک خانمی داشته که بهش خیانت کرده و....

    بسیاری از زمان هایی که با هم سپری می کنیم به جای اینکه صرف شناخت بیشتر ما از هم بشه صرف تعریف خاطرات و تجربیات تلخ گذشته ایشون میشه و تحلیل رفتاری اون خانم که با چه وقاحتی روابط صمیمانه با مردی دیگر داشته!
    ماه اول اشنایی این مسئله بسیار پر رنگ بود و من به دلیل درک این مسئله که آسیب شدید روحی خورده سعی کردم شنونده و دوست خوبی باشم و کمک کنم این تجربه تلخ رو فراموش کنه تا اینکه به مرور متوجه شدم ما بیش از حد راجع به این مسئله حرف می زنیم. چندین بار اخطار دادم و خواستم به من که در حال حاضر در زندگی اش هستم توجه کنه نه به گذشته، این مسائل کم شده اما هنوز تمام نشده. حتی عکس های اون خانم رو در موبایلش می دیدم(یعنی خودش بهم نشون می داد) که ازش پرسیدم چرا هنوز عکساشو بعد از این همه تنفر داری! و ازش خواستم عکسا رو پاک کنه. (امیدوارم پاک کرده باشه)
    با اینکه هم در ابتدای رابطه گفته بود که هدفش ازدواجه و هم وقتی مجدد می پرسم همین جوابو میده اما مطمئن نیستم که ایا من واقعا براش بهانه ای برای فراموشی هستم یا یه فرد جدی.
    گاهی وقتا بین حرفاش از اون خانم تعریف هم می کنه که من از اون جایی که دختر مغروری هستم بهم بر می خوره و احساس می کنم دارم مقایسه میشم اما به روی خودم نمیارم، با اینکه به مراتب و از هر نظر من بالاتر از اون خانم هستم.
    نمی دونم ایا ادامه دادن این رابطه کار صحیحی هست یا نه! خیلی وقتا به خاطر من کمتر در مورد این موضوع صحبت می کنه اما من متوجه میشم که نمی تونه به من اعتماد کنه و با وجود اینکه تلاش می کنم اما احساس می کنم روند رشد رابطمون خیلی کمه!
    از طرفی چون اون خانم به شدت خودشو پایبند به اصول اخلاقی نشون داده اما در عمل خیلی نتیجه بدی دیده، فکر می کنه که منم دارم به قولی فیلم بازی می کنم.
    با اینکه بین حرفاش متوجه میشم که خیلی برای اون خانم مایه و انرژی می گذاشته، شاید دو برابر من! اما احساس می کنم که فکر می کنه من می خوام ازش سو استفاده کنم در صورتی که من از هیچ نظری بهش نیاز ندارم و خودم به شدت ادم مستقلی هستم.
    نگرانم که رابطه رو تموم کنم و بعد پشیمون شم که چرا بیشتر صبر نکردم.

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آبان 94 [ 22:52]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    54
    سطح
    1
    Points: 54, Level: 1
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب رابطتون در چه حدیه؟
    حرفی در مورد ازدواج باهات زده؟؟اینکه دوست داره برای همیشه کنارت باشه؟
    ویرایش توسط مسافر زمان : سه شنبه 05 آبان 94 در ساعت 23:39

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 آذر 94 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    281
    سطح
    5
    Points: 281, Level: 5
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه متاسفانه یا خوشبختانه من (واقعا و نه به تظاهر) اهل روابط قبل از ازدواج نیستم، حتی گاهی اگر ایشون هم تمایل به این روابط داشته باشه من پایه نیستم!
    راجع به ازدواج به صورت خاص حرف نمی زنه اما به طور کلی میگه رابطه هدفمند با من داره! حرفای در مورد ازدواج کمرنگه.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    بهتره وارد این رابطه نشید بویژه برای ازدواج. ایشون در شرایطی هستند که بیشتر به یک گوش نیاز دارند تا یه همسر آینده. شاید خودش هم متوجه نباشه که احساساتش واقعی نیست ولی مطمن باشید بعد از مدتی که از این دوره ریکاوری بیرون بیاد نظراتش و شخصیتش و خیلی چیزها عوض میشه.
    همه اینها را در نظر داشته باشید. ضمنا شما بهشون علاقه پیدا کردید

  5. 6 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    anisa (سه شنبه 05 آبان 94), capitan2 (دوشنبه 04 آبان 94), کمال (دوشنبه 05 بهمن 94), یاس پاییزی (دوشنبه 04 آبان 94), ستاره زیبا (دوشنبه 04 آبان 94), عشق آفرین (سه شنبه 05 آبان 94)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 آذر 94 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    281
    سطح
    5
    Points: 281, Level: 5
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Kaveh_r نمایش پست ها
    بهتره وارد این رابطه نشید بویژه برای ازدواج. ایشون در شرایطی هستند که بیشتر به یک گوش نیاز دارند تا یه همسر آینده. شاید خودش هم متوجه نباشه که احساساتش واقعی نیست ولی مطمن باشید بعد از مدتی که از این دوره ریکاوری بیرون بیاد نظراتش و شخصیتش و خیلی چیزها عوض میشه.
    همه اینها را در نظر داشته باشید. ضمنا شما بهشون علاقه پیدا کردید
    شاید حق با شما باشه، اما همونطور که خودتون گفتید علاقه نسبی به وجود اومده هم از طرف ایشون و هم من. علاقه ای که با توجه به شناختی که از خودم دارم برای من خیلی کم پیش میاد، چون همیشه سعی کردم منطقی باشم نه احساسی. به جز این مسئله مشکل اساسی دیگه ای وجود نداره اما اگه به گفته شما بخواد بعد از یه مدت نظرات و شخصیتش عوض شه خیلی بد میشه!! از طرفی می دونم اگه بخوام به این دلیل رابطه رو تموم کنم ایشون هم راضی نمی شن، می بینم که تلاش می کنه زیاد از تجربه اش حرف نزنه اما مشکل من اثراتیه که این تجربه روی ایشون داشته، اصلی ترینش همین عدم اعتماد و گاهی عصبی شدن های کوتاهه که خودش میگه اثر فشارهایی که بهشون اومده.

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 اسفند 94 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-12-15
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,751
    سطح
    24
    Points: 1,751, Level: 24
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    134

    تشکرشده 120 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط negar1984 نمایش پست ها
    نه متاسفانه یا خوشبختانه من (واقعا و نه به تظاهر) اهل روابط قبل از ازدواج نیستم، حتی گاهی اگر ایشون هم تمایل به این روابط داشته باشه من پایه نیستم!
    راجع به ازدواج به صورت خاص حرف نمی زنه اما به طور کلی میگه رابطه هدفمند با من داره! حرفای در مورد ازدواج کمرنگه.
    یعنی در مورد ازدواج حرفی نزده و شما با ایشون دوست داری رابطتو ادامه بدی؟!! پس چجوری رابطتون تا این حد صمیمی شده؟! من که بخوام با یکی اشنا بشم همون اول میگم شما رو واسه ازدواج در نظر گرفتم.

    نمیدونم شاید ادمی مثل من به دخترا زیاد بها میدن که همون اول قصدشونو میگن! در هر صورت تو این جامعه اون اقا داره کاری رو میکنه که به نفعشه! یعنی خوابوندن شما تو آب نمک، ایضا اگه بخواد همون اول بگه قصدم ازدواجه خودش میره تو آب نمک!

  8. کاربر روبرو از پست مفید capitan2 تشکرکرده است .

    کمال (دوشنبه 05 بهمن 94)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 آذر 94 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    281
    سطح
    5
    Points: 281, Level: 5
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط capitan2 نمایش پست ها
    یعنی در مورد ازدواج حرفی نزده و شما با ایشون دوست داری رابطتو ادامه بدی؟!! پس چجوری رابطتون تا این حد صمیمی شده؟! من که بخوام با یکی اشنا بشم همون اول میگم شما رو واسه ازدواج در نظر گرفتم.

    نمیدونم شاید ادمی مثل من به دخترا زیاد بها میدن که همون اول قصدشونو میگن! در هر صورت تو این جامعه اون اقا داره کاری رو میکنه که به نفعشه! یعنی خوابوندن شما تو آب نمک، ایضا اگه بخواد همون اول بگه قصدم ازدواجه خودش میره تو آب نمک!

    مشکل منم دقیقا همینه که توی این سن و سال وارد پروسه اب نمک نشم، رابطه بیشتر از حد معمول صمیمی نیست، راستش من اگر خودم علاقه ای بهش پیدا نمی کردم برام زیاد مهم نبود و به بقیه زندگیم می رسیدم اما متاسفانه بخشی از فکر روزانه من رو گرفته. از طرفی در ابتدای رابطه کاملا هدف رو ازدواج بیان می کرد وگرنه منم واقعا وارد رابطه نمی شدم اما به مرور متوجه شدم بحث راجع به ازدواج خیلی پر رنگ نیست، گاهی خودمم نمی دونم آیا این صحبت های ما در راستای شناخت و اشنایی بیشتر برای ازدواج یا نه! نمی دونم خودمم گیج شدم! فقط می دونم در حدی نیست که بخواد خانواده ها بدونن...
    حرفامون بیشتر راجع به صحبت های روزانه و مشکلات کاری و اجتماعی و ... که شاید در ضمیمه این حرفا شناختی هم حاصل بشه، راجع به خانواده ها هم صحبت میشه!

    اما کمکی که از دوستان می خوام اینه که به من راه و روش هایی رو نشون بدن که بتونم با امتحان کردن یا حتی پرسیدن مستقیم یا هر روشی که ممکنه بفهمم نقش گوش شنوا و یه دوست رو بازی می کنم یا یه مورد جدی برای ازدواج. راستش نمی خوام الان تو این مرحله بگم بیاد با خانواده حرف بزنه چون احساس می کنم به زور بوده و غرورم اجازه نمیده...

    چجوری بفهمم من چه نقشی توی زندگیش دارم که اگر بودنم بیهودست خودمو کنار بکشم و بعدا هم پشیمون نشم؟

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم من کسی رو از نزدیک میشناسم که با اقای مطلقه ازدواج کرد البته اون اقا میگفت تقصیر خانوم بوده و بسیار فحاش بوده البته ایشون درست میگفته ولی در دوران اشنایی همش مثل همین اقا از زندگی قبلیش با تمام جزییات مثل نوار دایم هی تکرار میکرد الان تو زندگی این اقا دایم تو بحثها همیشه چیزهایی که مربوط به گذشته این زندگی دوم پیش اومده رو تو هر دعوا مرور میکنه و خانوم خسته میکنه مثل نوار هی یهذچیز تکرار میکنه واین یک رفتار وسواس گونه هست یعنی دوست داره همش تو گذشته باشه و هی گذشته رو مرور کنه بخصوص نکات منفی اون واین بسیار برا اون خانوم خسته کننده و گاهی زجر اور شده و میگی کاش همون موقع که از بدیهای خانوم تو اشنایی مو به مو میگفت این رفتار وسواس گونه اش رو میفهمیدم
    البته شما نگفتی اون اقا فقط یک شکست عشقی خورده یا طلاق گرفته؟؟
    که اگه تو شکست عشقی اینطور باشه که واویلاست به نظرم
    البته این گفتم بیشتر دقت کنی و البته خیلی صریح همین حرفت رو بهش بگو بگو میخای که که اگه تصمیمش جدیه از طریق خانوادها اشناییتون رو ادامه بدین چون اینطوری جدیتر به قضیه نگاه میکنه و میفهمی چند مرد حلاجه
    و یه سوال اینکه از جدایی ایشون چه مدت میگذره؟؟؟؟؟؟؟ خیلی مهمه چون اگه دو سه ماه گذشته باشه فقط احساسی اومده جلو ولی اگه1_2 سال گذشته خیلیییییییییییییی بهتره این فاصله زمانی بسیار مهمه

  11. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    anisa (سه شنبه 05 آبان 94)

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 آذر 94 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-8-04
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    281
    سطح
    5
    Points: 281, Level: 5
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام و ممنونم برای جوابتون

    نه طلاق نبوده، فقط یه آشنایی 6 ماهه با اون خانم داشته که حدود 3-4 ماه بعد از تموم شدن رابطه با اون خانم با من اشنا میشه. اوایل رابطه خیلی پر رنگ بود این حرفا تا اینکه من ازش خواستم دیگه زیاد راجع به این موضوع حرف نزنیم و اونم رعایت می کنه اما همچنان گاهی بهش اشاره میشه ، مشکل اینجاست که چون به قولی از من نمی خواد مسائل رو با خانوادم مطرح کنم کمی شک کردم که نکنه هدفش کلا ازدواج نباشه چون می دونه که من از نظر خانوادگی اهل روابط ازاد نیستم. از طرفی انگار حرف های خیلی زیادی به جز تحلیل رفتار اون خانم نداریم یعنی زمانی بحثمون گرم میشه که راجع به اون خانمه و بقیه صحبت ها عادی و روزانه هست.
    کمابیش روابط داره بهتر از گذشته میشه اما زیاد جدیت رو نمی بینم.
    من به خاطر ایشون تو این مدت از اشنا شدن با چند نفر صرف نظر کردم که مبادا با فهمیدن اشنایی من با بقیه دوباره تجربه تلخی رو داشته باشه و فکر کنه منم بهش خیانت می کنم (هر چند کاری که اون خانم کرده بود زمین تا اسمون با این اشنایی ها متفاوت بود)
    اما نمیدونم ایا این رابطه ارزش از خود گذشتگی رو داره یا نه! نمیدونم چجوری بفهمم!

  13. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام

    بهشون پیشنهاد مشاوره و تست های روانشناسی قبل از ازدواج رو بدین، اگر قصدشون ازدواج باشه موافقت و استقبال میکنند و اگر هم قصدشون دردودل و تخلیه روانی و گوشی مفت جهت شنیدن مرثیه های رابطه قبلی شون باشه مقاومت و مخالف میکنند.
    ضمن اینکه با مراجعه به مشاور رابطه تون هدف میگیره، و اگر ایشون واقعا برای فراموش کردن رابطه قبلی نیاز به کمک تخصصی داشته باشند هم این فرصت براشون فراهم میشه. (البته به نظرم شما به مورد دوم اشاره نکنید)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.