سلام به دوستان خوب همدردی
امروز خودم رو مجبور کردم که حتما واسه خودم کاری کنم
من 25 سالم هست
خودم به اندازه کافی بی حوصله و بی انگیزه شده بودم ولی با این حال به زورم شده بود درسام رو میخوندم و نمرات خوبی میگرفتم از لحاظ روانی توی وضعیت خوبی نبودم ولی اتفاقی برای خانوادم پیش اومد که فجیع بود ،منظورم یک قتل هست .درمورد جزییاتش نمیخوام صحبت کنم و خیلی مشکلات به وجود اومد و حال و روز خوبی نداشتیم کل خانواده ،مشکلات خیلی ناراحت کننده .
با این حال من سعی کردم تا حدی که میتونم کارای روزمره ام رو انجام بدم و به درسام رسیدگی کنم
مشکلاتی که الان دارم
وضعیت پر تنش خونه
خستگی بدنی ،احساس میکنم توان انجام کاری ندارم ،خسته ام دایما
بی حوصلگییی
توی کارام شدیدا کند عمل میکنم مخصوصا کارای درسی تمرکز لازم رو ندارم
همش ناراحتم و تنها کسی که بهم روحیه میده خودمممم هستم
اینده من نامعلومه با توجه به مشکلات پیش اومده
من وزنم نرمال هست ولی اخیرا پر خوری میکنم و همش تمایل به غذا خوردن دارم
نیازی که الان دارم
1با حرفاتون من رو اروم کنید چون یه جورایی من دارم اطرافیانم رو اروم میکنم چون حال و روز اونها بدتر از منه
2.بهم راهکار بدین تا از این بی حوصلگی و خستگی دایم در بیام
این رو هم بگم که من یه جوراییی خودم از لحاظ روحی حالم اصلا خوب نبود و خودم به خودم روحیه میدادم ولی الان خیلی بدتر شدم
به دکتر هم مراجعه کردم قبلا داروهایی که میداد من رو بی حوصله تر و خواب الود تر میکرد و حالم خیلیییی بدتر میشد
وقتی نخورم حالم بهتره
منتظر پاسخ دوستان گلم هستم
علاقه مندی ها (Bookmarks)