به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 72
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل بزرگ یک شب قبل از عروسی

    سلام به همگی دوستان یه مشکل اساسی برام پیش اومده ممنون میشم راهنماییم کنید
    من و خانمم 2 سال بود که عقد بودیم و مثه همه همسرای دیگه دوران پر فراز و نشیبی بود... قبل از محرم امسال قرار بود بریم سر خونه و زندگی مشترک و جهیزیه خانمم هم که چیده شده بود که متاسفانه یه شب قبل از عروسی رفته بودیم برای خرید آخرین وسایل که دعوامون شد البته دعوا لفظی بود نه زد و خورد ...
    روز بعدش خانواه خانمم اومدن جهیزیه را برگردونند... و تلاش خانوادم و همسایه ها نتونست مانع اینکار بشه...
    خلاصه بعد اینکار هم الان بهشون دسترسی ندارم گوشی خانمم خاموشه هرچی هم واسطه فرستادم نتونستن کاری بکنن و نتونستن خانواده همسرمو به صحبت برای آشتی وادار کنند...
    از طرفی هم گفته بودن خود منم نرم دم منزلشون چون دیگه معلوم نیست اونجا چه اتفاقی بیفته؟؟؟؟
    حالا با توجه به علم وتجربه دوستان میخوام بپرسم که من چکار کنم؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیست راهنمایی کنه؟؟؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 مهر 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1394-7-23
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    میشه توضیح بیشتر بدین که دعواتون چطوری اتفاق افتاد؟

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هستی&مهدی نمایش پست ها
    میشه توضیح بیشتر بدین که دعواتون چطوری اتفاق افتاد؟


    چیز خاص نبود در اول اونروز قرار بود ما بریم آینه و شمعدون بخریم فبلش خواهر زنم اونجا بود و یه کم بد اخلاقی کرد اما من به رو نیوردم ولی بعد اینکه مادرم اومد پایین و یه چند تا وسیله را به عنوان خونچه آورد و داد به همسرم اون ناراحت شد و گفت چرا به خودم نگفتن که برم انتخاب کنم و اینکه این وسایل را خواهر شوهرم (وبه تعبیر خانمم اوستامون) برام انتخاب کرده و منم که میدونستم اینطوری نیست یهو دخاتهای خواهر اونو مطرح کردم که دعوامون شد اونم جلوی چشم پدر و مادرم
    یه مشکل دیگه هم اینکه با این دعوا بحثایی که تو سال قبل هم داشتیم و تموم شده بودن دوباره زنده شدن...

  5. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    یه بنده خدا گرامی
    شما بسیار اطلاعات کم و ناقصی رو از دو سال توام با مشکلات خود ارائه دادید.
    اکنون ظاهرا خانواده خانم تصمیم طلاق دارند.
    شما باید ریز مشکلات خودتون رو در این دوسال و نحوه برخورد خودتون و خانمتون را بفرمایید و بگویید ریشه مشکلاتتون به چه چیزی بر می گردد. و انتظارات خانم از شما چیست؟

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  6. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (دوشنبه 27 مهر 94), khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94), یه بنده خدا (دوشنبه 27 مهر 94), نیکیا (دوشنبه 27 مهر 94)

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    احیانا اون مشکل شک و سوء ظن و سیمکارت ها حل شده و الان هیچ گونه ارتباطی با دعواها و مشاجراتتون نداره؟هم بین خودتو هم برای خودتون حل شده؟
    چون فک میکنم چیزایی که تو این تاپیک گفتید مطمءنا نمیتونه باعث بریده شدن خانم از زندگیش بشه اونم فقط انتخاب یه وسیله برای جهیزیه

  8. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    به نظر من خواهر شما خواسته یا ناخواسته کارهایی کرده که خانم شما ناراحت شده و تمام ای ناراحتی ها در دو سال جمع شده و الان با خرید خنچه عقد توسط خواهر شما دیگه صبر خانم شما تمام شده.
    متاسفانه خیلی از خواهرشوهران شیطنت هایی می کنند و بعد جلوی برادرشون مظلوم نمایی کرده و این باعث میشه که شوهر آدم همه چیزو از چشم زنش ببینه.
    شما باید تو دو سال میتونستید این رابطه رو کنترل کنید.
    خانم شما باتوجه به اینکه به خواهر شما میگفته اوستامون یعنی این دفعه اول نیست که خواهر شما به جای خانم شما تصمیم گیری کرده.
    ببخشید اما با اين توضیحات مختصر زیاد نمیشه راهنمایی کرد اما به احتمال زیاد مورد بالا اتفاق افتاده.
    بهتره شما برید چند کتاب در مورد خانم ها بخونید. آخه آقای محترم معلومه که یه خانم دوست داره همه وسایل مربوط به مراسم خودش رو خودش و همسرش انتخاب کنه. خانم ها رو این موارد که شاید به نظر شما کم اهمیت باشه خیلی خیلی حساسن.

  10. 5 کاربر از پست مفید زانکو تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (دوشنبه 27 مهر 94), mahasty (سه شنبه 28 مهر 94), گیسو کمند (سه شنبه 28 مهر 94), نیکیا (دوشنبه 27 مهر 94), اثر راشومون (سه شنبه 28 مهر 94)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    یه بنده خدا گرامی
    شما بسیار اطلاعات کم و ناقصی رو از دو سال توام با مشکلات خود ارائه دادید.
    اکنون ظاهرا خانواده خانم تصمیم طلاق دارند.
    شما باید ریز مشکلات خودتون رو در این دوسال و نحوه برخورد خودتون و خانمتون را بفرمایید و بگویید ریشه مشکلاتتون به چه چیزی بر می گردد. و انتظارات خانم از شما چیست؟
    سعی میکنم خلاصه بگم من تو خدمتم بود کهازدواج کردم یک ساله عقدمون تو خدمت گذاشت بعد از خدمت هم بلافاصله تحت فشارخانواده همسرم بودم برای شغل که تو این مدت چند تا کارم عوض کردم خانواده خانممعلاوه بر وام ازدواج یه وام دیگه هم گرفتن و قسطاشو من میدادم ولی یه ریال اینپولو من ندیدم خودشون پولو برداشتن یه پول دیگه هم خودشون روش گذاشتن و رفتن یهخانه مشترک با خاله خانمم خریدن و دو دانگ آن به اسم خانمم شد و 4 دانگ به اسم خالهتو این یک سال اخیر منم در آمد ثابتی نداشتم و بیشتر در امد من صرف دادن قسطوامی میشد که خودم پولشو ندیدم وبا لطایف الحیل منو گول زدن و گفتن حانه خریدیممنتها به اسم خانمت......
    حالا این اواخر دایم سرکوفت میزدن که خانواده ما دارن چندمیلیون جهیزیه میگیرن وشما چکار کردین؟؟؟؟ یا مثلا چرا با دست خالی اومدیخواستگاری ؟؟؟؟ در حالیکه از روز اول وضعیت مالی منو میدونستند که سربازی بیشنیستم....
    فعلا تا اینجا براتون گفتم اگه چیز دیگری نیازه بگین تا تعریف کنم....

  12. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز هرچقدر اطلاعات از خودت و همسرت و خانواده ها و اتفاقاتی که افتاده بدی راهنمایی در قبالش دریافت میکنید.
    قرار نیست که پولی پرداخت کنی که اینجور یخلاصه مینویسی یه اطلاعات کامل بده
    1.سن خودت و همسرت
    2.بچه چندم خانواده هستید هم شما و هم همسرتان یک صورت وضعیت در مورد خواهربرادر های خودتان و ایشون
    3.از نظر تحصیلی شما و همسرتان
    4.خانواده های دوطرف مقداری توضیح بدهید از نظر اقتصادی و فرهنگی و جایگاه اجتماعی
    5.معیارهای شما برای انتخاب ایشون
    6.خصوصیات مثبت و منفی خودتان و ایشون حداقل 3 مورد باشه لطفا با توضیح
    7.چندتا مثال بزنید از اتفاق هایی که باعث مشکلات بین شما و همسرتان و خانواده های دوطرف شده
    8.آیا شما قولی داده بودید در زمان خواستگاری که الان در انجام دادنش کوتاهی کرده باشید از نظر مالی بخصوص
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  13. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 شهریور 97 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    5,309
    سطح
    46
    Points: 5,309, Level: 46
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 123 در 60 پست

    Rep Power
    22
    Array
    سلام دوست عزیز امیدوارم که مشکلتون حل بشه.

    من تو سه سال زندگیم بدترین خاطراتی که دارم که باعث شده نتونم از روزهای خوش الانم هم لذت ببرم دخالتهایی بوده که خواهر شوهر و مادر شوهرم تو خریدای من داشتن. هیچ جا هیچ حقی برام نزاشتن.

    امیدوارم این مسئله و مشکل من مشکل خانم شما هم نباشه.

    یه زن می تونه با نداری مردش بسازه میتونه درک کنه سربازه میتونه درک کنه قسط داره اما نمی تونه بپذیره که همسرش استقلال نداشته باشه و کلا خط بگیره. این جا هست که بهانه ها مختلف بوجود میاد. به همه چی شوهرش گیر میده.

    جالبه بدونین من خنچه عقدم رو وقتی چیده بودن دیدم یعنی تا قبلش هم نمی دونستم چیه و چطویه؟

    مهم نیستا گذشته ولی فکرش تا اخر عمرت تو سرته.

    عبارت اینکه شما کاری نکردین هم برام جالب بود. واقعا اینطوری بوده از طرف شما؟ یعنی مناسبتها رو براش کم گذاشتی؟ به دلیل سرباز بودن و کار نداشتن و ... چیزایی دادی که خانوادت انتخاب کردن و .... که دیگه هیچی.

    اینا رو گفتم که از زاویه دید یه زن ببینی چطوریه. چیزی که برای شما کم اهمیته - کمک مادر و خواهرت چون دلسوزتند- برای اون زخم بزرگیه که به زندگیش میخوره.




    انشاله که مشکلتون حل بشه.

  14. 5 کاربر از پست مفید پرواز1 تشکرکرده اند .

    mahasty (سه شنبه 28 مهر 94), mercedes62 (پنجشنبه 28 آبان 94), فدایی یار (چهارشنبه 29 مهر 94), نیکیا (سه شنبه 28 مهر 94), اثر راشومون (سه شنبه 28 مهر 94)


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نکات برگزاری مراسم عروسی
    توسط melalceremony در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 آبان 95, 13:43
  2. سه ماهه عروسی کردیم و احساسم به شوهرم سرد شده.فقط تظاهر میکنم حالم خوبه
    توسط nasmas در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 اردیبهشت 95, 20:11
  3. قهر خانواده همسرم قبل عروسی و اکنون سعی در برقراری رابطه و آشتی بعد عروسی
    توسط نازگل71 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 22 اسفند 94, 12:20
  4. اختلاف با همسر درمورد محل زندگی بعد عروسی
    توسط بهار67 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 92, 10:29
  5. مشکلات عروسی
    توسط bita65 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 دی 92, 17:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.