به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    31
    Array

    به همسرم شک می کنم.

    سلام دوستان

    سحر هستم،فکر کنم همه با مشکلات من کم و بیش آشنا هستند.در مورد شیطنت های همسرم قبلا

    گفته بودم.چقدر بده که یک مرد چنین تصوری رو تو ذهن همسرش ایجاد کنه.راستش بعد از اون

    جریانات همسرم خیلی خوب شده بود،احساس کردم هم خودش و هم من از زندگیمون رضایت داریم.

    ولی بعضی وقتا ذهنم مشوشه،اگر بهش زنگ بزنم خطش مشغول باشه بهش شک میکنم.الان یه چند

    روزه،رفتارش تغییر کرده،ما هنوز عقدیم و شهرهامون از هم فاصله داره.نه که بد شده باشه،ولی

    کمتر زنگ میزنه،ساعت ۱۱/5 شب تلفنش اشغاله،چند روز قبل هم که خونشون بودم داشت با گوشیش

    پیام میداد ولی تا من اومدم تو اتاق،همه رو پاک کرد بعد گوشیشو به من داد.

    من به روی خودم نیاوردم ولی شماره اون نفر رو برداشتم،چون سریع دیدم به کی داشت پیام میداد.

    ولی هنوز به اون نفر زنگ نزدم،اسمش رو هم به عنوان مزاحم سیو کرده بود.

    هنوز چیز خاصی ندیدم ولی مسائلی که قبلا پیش اومده بود منو نگران می کنه.اگر ندونم کجا میره

    بهش شک می کنم،اگر جواب تلفنم رو نده بازم شک می کنم.

    مساله دیگه ای هم هست اینکه همسرم قبل از ازدواج ،فیلم های غیر اخلاقی میدید،بعد از ازدواج هم

    چنین فیلم هایی داشت ولی با برخورد من مواجه شد و سراغ این فیلم ها دیگه نرفت.

    ولی بدیش اینکه فکر می کنه اون فیلم ها واقعیتن و انتظارای غیر معقول مثل چنین فیلم هایی از

    من داره،براش توضیح هم دادم که این فیلم ها واقعیت ندارن،تو زندگی عادی،ممکنه چنین چیزایی

    نباشه،اون موقع قبول می کنه ولی هر از گاهی میگه تو،تو این مسائل ،منو خوب درک نمی کنی.

    منم خیلی ناراحت میشم.الان مهم ترین مساله بی اعتمادی من نسبت به همسرمه.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    ولی بدیش اینکه فکر می کنه اون فیلم ها واقعیتن و انتظارای غیر معقول مثل چنین فیلم هایی از

    من داره،
    اینبار که همچین انتظاری ازت داشت تو هم بگو هروقت تو هم از نظر سایز و اندازه مثل مردهای همون فیلم ها شدی بیا تا من انتظاراتت رو برآورده کنم. شاید اینجوری بره تو کله ش.!!
    واقعا خجالت هم خوب چیزیه. بعضی ها ازدواج میکنن اما ...

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Kaveh_r نمایش پست ها
    اینبار که همچین انتظاری ازت داشت تو هم بگو هروقت تو هم از نظر سایز و اندازه مثل مردهای همون فیلم ها شدی بیا تا من انتظاراتت رو برآورده کنم. شاید اینجوری بره تو کله ش.!!
    واقعا خجالت هم خوب چیزیه. بعضی ها ازدواج میکنن اما ...
    سلام،ممنونم،آقا کاوه،اینجوری دعوامون میشه..شما عصبانی نشین....:-)
    دوستان این دفعه،کم لطفی کردند.راهنمایی نمی کنین؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید سحر22 تشکرکرده است .

    میشل (یکشنبه 26 مهر 94)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1394-7-18
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سحرجان فک میکنم من هم مشکل تورو داشته باشم موردی تو گوشی شوهرم دیدم و از اون ب بعد نسبت بهش بدبین شدم مدام گوشیشو چک میکردم تو خیابون ک ب خانوما نگاه میکرد بهش گیر میدادم ولی دیدم اینکارا واقعا بیفایدس چون هم خودمو اذیت میکردم هم همسرمو گستاخ تر....ترجیح دادم ب جای اینکه مدام مواظب همسرم باشم و فکرو خیال کنم بهش محبت کنم و فراموش کنم ک اون روزی ب من خیانت کرده یا خانومهای بیرون توجهشو جلب میکنن سعی کردم ب خودم برسم و کارایی ک دوس داره و چیزایی ک براش جذابه انجام بدم تا چشش دنبال بقیه نباشه همسرمنم فیلمهای پورن نگاه میکنه منم گاهی اوقات باهاش همراهی میکنم و ازش نظرخاهی میکنم وحتی ایده میگیریم چه ایرادی داره خاسته هاشو براورده کنی تا ارزو ب دل نمونه البته ازش خاستم زیاد خودشو درگیر این فیلمها نکنه خداروشکر کارامم نتیجه داده

  6. کاربر روبرو از پست مفید møžhğæñ تشکرکرده است .

    میشل (یکشنبه 26 مهر 94)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام سحر ، حالت چهطوره؟
    ببین قبلا از همه زوایا به این رابطه نگاه شد و بهتون خیلی راهنمایی ها شد ، من جمله پست خودم که همه مواردی که گفتی رو برات در قالب یک پست جمع کردم ،

    نتیجه و تصمیم تو:

    تصمیم تو این شد که میخوای به همسرت کمک کنی و عزمتو جزم کنی ،

    اقدام لازم:
    شما به روانشناس مراجعه کردی و همسرت دارو استفاده کرد و بهتر شد

    اقدام بعدی: ادامه دادن به طور مستمر و با همون هدف قبلیت ،
    ببین عزیزم ما گاهی کلی بررسی میکنیم و وقت هزینه میکنیم و بعد تصمیمی رو میگیریم ، وقتی اون تصمیمو میخواهیم بگیریم تمام جوانبشو در نظر میگیریم و قبولش میکنیم

    اما
    وسط راه یادمون میره هدف چی بوده و هدفو گم میکنیم ، پله ی صفرو فراموش میکنیم و پله ی هدف رو ، و روی پله سوم و چهارم و گاهی اول و گاهی نهم ، خسته میشینیم ، به خستگیامون فکر میکنیم ، اما اونجا که جای استراحت و خستگی نیست
    اونجا جای حرکت کردن به سمت هدفه ، باید بلند شی یه نگاه به پله صفر بندازی یه نگاه به پله هدف و یه ریکاوری کنی و ادامه بدی.

    حواستم جمع کن و مواظب خودت و آیندت باش.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  8. کاربر روبرو از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده است .

    میشل (یکشنبه 26 مهر 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    31
    Array
    ممنون مژگان جان و گیسو کمند عزیز

    من حدود دو سال و نیم که عقدم،خانواده شوهرم از خیلی وقت پیش میگن که زودتر عروسی کنین،الان که شوهرم خیلی میگه ولی من به خاطر مسائل قبل اصلا دوست ندارم عروسی کنم.دوست دارم خونه مادرم اینا بمونم،یه جورایی بی اعتمادم.
    خیلی حس بدیه.

    گیسو کمند عزیزم،من راهنمایی های همه دوستان را انجام دادم ولی این مشکل برطرف نشده،شوهرم خیلی خوبه ولی این رفتار منو اذیت می کنه.
    الان که اومدم شهر خودمون آرامش دارم،همسرم همش زنگ میزنه میگه بیا اینجا ولی من دوست ندارم برم.بعد بحثمون میشه.انگار هدفی تو زندگی با همسرم ندارم.
    قضیه بی اعتمادی که هم قوز بالا قوزه.شوهرم بعد از ازدواج فیلم غیر اخلاقی نگاه نمی کنه ولی آثار مخربش هنوز تو ذهنش هست.

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    908
    سطح
    16
    Points: 908, Level: 16
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام سحر جان
    به نظر من تنها راه اینه که روی شک هات متمرکز بشی و بفهمی واقعیت چیه ... من یه سوال هم دارم. شوهرتون به شما دروغ هم میگه؟ تا حالا شده بهت ثابت بشه که دروغ گفته؟

    فکر اینکه اون یه شهر دیگه اس و شما یه شهر دیگه و نمیشه رو نکن. سعی کن حتما راهی پیدا کنی تا از این بلا تکلیفی دربیای. اگه لازم شد از پدرت کمک بخواه.

    از این زمانی که داری استفاده کن و قبل از عروسی تکلیف خودتو باهاش معلوم کن. تا خدایی نکرده روزی نرسه که به خودت بگی دیدی شک هام نابجا نبود و اشتباه نمیکردم ... اگر هم متوجه شدی قضاوتت راجع به رفتاراش اشتباه بوده با خوشی میری سر زندگیت.

    از دوستان بخواه راهنماییت کنن چطوری میتونی سر از کارش دربیاری

    یکی از دوستان توی همین سایت توی ماشین شوهرش ریکوردر گذاشته بود. تو هم از این دست کارها بکن. البته نمیدونم کارشناسان حرف منو تایید میکنن یا نه. ولی به هر حال تو با این اطلاعات ناکافی نه میتونی ازش جدا بشی نه میتونی بری سر خونه زندگیت و قطعن هر تصمیمی توی این شرایط بگیری ممکنه بعدا پشیمون بشی.
    میدونم اینکارا هیچوقت واسه کسایی که عروسی کردن و بچه دارن مناسب نیست ولی فک میکنم واسه شما خوب باشه.

    امیدوارم بتونی یه تصمیم درست بگیری و عاقبت بخیر بشی

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    31
    Array
    ممنون خوتلون عزیز

    شده که همسرم بعضی وقتا دروغ بگه،دروغای ریز گفته.راستش من خودم بعضی وقتا شک می کنم ولی به روش نمیارم،شده که بعدش فهمیدم شکم الکی بوده.

    ولی بدی اینه که من تحمل چنین شک هایی رو ندارم،روح و روانم بهم ریخته.

    اهل جاسوس بازی و زیرنظر گرفتن اصلا نیستم،یعنی خوشم نمیاد،چون بیشتر اعصابم بهم میریزه.

    به پدرم اگه بگم باید فاتحه زندگیمو با همسرم بخونم،دوست ندارم اگه شکم بی مورد باشه همسرم جلوی خانوادم بد جلوه کنه.

    حقیقتش همسرم قبلا شیطنت کرده بود،تو وایبر.به همین خاطر اعتمادم ازش سلب شده.

    خودم حتی نمیدونم با خودم چند چندم.همسرم رو خیلی دوست دارم،هر کاری از دستش بربیاد

    برا من انجام میده ولی سابقه بدش منو آزار میده.

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    908
    سطح
    16
    Points: 908, Level: 16
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ببین سحر جان ما توی زندگی خیلی وقتها مجبوریم کاری رو بکنیم که خوشمون نمیاد.

    شما الان اعصابت بهم ریخته اس چون شک داری. اگه واقعیت رو بدونی اعصابت آروم میشه. پس دلیلی نداره که وقتی داری دنبال واقعیت میگردی اعصابت بیشتر خورد بشه.

    من حس شما رو میفهمم. میدونم همسرت رو خیلی دوست داری. میدونم نگرانی از اینکه به یه واقعیت تلخ برسی. ولی بدون تحمل یک واقعیت تلخ آسون تر از تردید هست.

    بهت توصیه میکنم خانواده ات رو مقابل خودت نبین، در کنار خودت ببین. من نمیدونم پدر شما چجوریه ولی پدر من کاملا منطقیه. تو میتونی به پدرت بگی فقط به همسرت شک داری و تا زمانی که به یقین نرسی همسرت رو ترک نمیکنی. بهش بگو شک های تو به دوری راه برمیگرده. اینجوری اونم میدونه شما دقیقا چه کمکی ازش میخوای.

    به هر حال تصمیم با خودته ولی به حرفام فکر کن و زمان رو بیش از این هدر نده.

  13. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم من پستهای قبلیت رو نخوندم اما اگه همسرت فقط در حد چت هست وهیچگاه یه رابطه واقعی رخ نداده میشه رو زندگیت کار کنی ولی اگه نه .........بنظرم بهترین کار بجای این قایم موشکها و تو دل ریختنها دقیقا همین چیزایی که لینجا گفتی که نمیتونی عروسی بگیری رو در وقت مناسب وحضوری به صورت ارام ولی صریح بگی بگو میخای بهت اطمینان بده که دیگه اون رفتارها تکرار نخاهد شد و بعد عروسی بگیری
    دوسال ونیم عقد یکی از اثارش همینه ویکی دیگه دوری شما از ایشون و اینکه شوهر شما احساس میکنه هنوز دوران مجردی هست اگه همسرت مطمینت کرد و اخلاقاش خوبه و ازش بخاه اگه چیزی رو نخاست بگه بهت بگه نپرس ولی اصلا دروغ نگه
    بنابراین زودتر عروسی کن


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.