سامان کلاس سوم دبستان است. از خانه تا مدرسه او 5 دقیقه پیاده راه است اما حتی وقتی به موقع از خانه بیرون میرود هم نیم ساعت دیر به کلاس میرسد! علت دیر رسیدن سامان به مدرسه چیزهایی است که وسط راه حواس او را پرت میکنند.
همکلاسیهایش هم او را زیاد دوست ندارند چون بیشتر وقتها مزاحم آنها شده و به اصطلاح به آنها گیر میدهد! سامان بهجای اینکه روی صندلی بنشیند وکارش را انجام دهد، بیشتر وقت را زیر یا کنار نیمکت خود میگذراند.
دست خط نامرتب و کثیفی دارد و اغلب تمرینهایش را نصفه و نیمه رها کرده است. او مرتب وسایلش را گم کرده و هنگام روخوانی هم نمیتواند خودش را به کلاس برساند. اگر هم به او کاری محول شود، به ندرت میتواند آن را کامل انجام دهد.
سامان درخانه هم غیر قابل کنترل است، مدام وول میخورد و آرام نمینشیند. والدیناش میگویند که باید صدبار به او یادآوری کنند تا کارهایش را انجام دهد.
او در همسایگی دوستان همسن و سال کمی دارد که اغلب هنگام بازی با آنها کار به دعوا و گریه و زاری میکشد؛ بنابراین او ترجیح میدهد که با بچههای کوچکتر یا بزرگتر از خودش بازی کند.
به نظر شما این کودک بیمار است یا فقط کمی بیشتر از حد معمول بازیگوش است؟اغلب والدین وقتی با یادداشتی از مدرسه فرزندشان به اصطلاح احضار میشوند، دچار اضطراب شده و از خود میپرسند «باز این بچه چه کرده که مرا خواستهاند؟!» به حرف معلم گوش نکرده، نمرهاش کم شده يا با کسی دعوا کرده؟!
اما شاید علت این دعوت، رفتار بیمارگونه کودک و ناشی از اختلال بیش فعالی و کم توجهی (ADHD) باشد؛ نوعی اختلال رفتاری که خیلی از والدین آنرا نشناخته و به همین دلیل سالها خود و کودکشان از آن رنج میبرند.
چنین کودکانی حتی وقتی میخواهند دانش آموزان خوبی باشند، رفتار تکانهای و عدم تمرکز اجازه نمیدهد به درس توجه کنند و به همین علت معمولا دچار مشکلات مختلف میشوند.
معلم، والدین و دوستان چنین کودکی میفهمند که یک جای رفتار این بچه ایراد دارد اما نمیتوانند دقیقا بگویند کجای کار میلنگد! هرکودکی ممکن است درجاتی از عدم تمرکز، فعالیت زیاد، گیجی و پریشانی و تحریکپذیری داشته باشد اما برای تشخيص اين بيماری بايد علائم آن پيش از 7 سالگی در كودك مشاهده شده و خيلی بارزتر از همسالان آنها باشد.
همچنين لازم است علائم حداقل 6 ماه تداوم يابد. این اختلال در3 تا 5 درصد کودکان در سنین مدرسه دیده میشود. اگرچه علائم در سنین پیش از دبستان آغاز شده اما ممکن است تا بزرگسالی ادامه پیدا کند.
شایع اما ناشناخته
این اختلال از اوایل 1900 شناخته شده و یکی از مشکلات دوران کودکی است که تحقیقات زیادی نيز درباره آن انجام شده.
تئوریها به تدریج پیشرفت کرده اما با این حال، هنوز علل این اختلال ناشناخته باقی مانده است.
در سال 1994 انجمن روانپزشکی آمریکا این اختلال را به 3 دسته تقسیم کرد:
1 - گروهی که در آنها عدم تمرکز غالب است: ژیلا از این دسته است.
او اگرچه باهوش است اما نمیتواند به جزئیات توجه کند. در نتیجه معمولا در تمرینها بیدقتی کرده و آنها را غلط انجام میدهد.
اغلب معلمش او را سرزنش میکند که به جای خیره شدن به بیرون پنجره به تخته نگاه کند اما او نمیتواند جلوی حواس پرتی خود را بگیرد.تنها بق بقوی یک کبوتر کافی است تا حواس او را از تمرین ریاضی به جای دیگری ببرد!
2 - بچههایی که بیشفعالی و رفتار تکانهای در آنها غلبه دارد: کامیار 8 ساله در این گروه است.
او دائم روی صندلی وول خورده و خودکارش را اینور و آنور میاندازد. معلماش اغلب برای والدینش نامه میفرستد چون او نمیتواند آرام سرجایش بنشیند و به جای اینکه صبر کند تا نوبتش شود، دائم وسط حرف معلم میپرد. در بازی هم نمیتواند صبر کند تا نوبتش برسد و حتی اجازه نمیدهد مامانش با تلفن صحبت کند.
3 - گروه سوم که ترکیبی از 2 گروه بالاست: بیش فعالی و عدم تمرکز را باهم دارد. مانند سامان که پیشتر راجع به او گفتیم. اغلب پسران اختلالی از نوع تركيبی دارند اما در دختران مبتلا، معمولا فقط علائم كم توجهی مشاهده میشود.
اشتباه نکنید
لازم است بدانید این اختلال یک اختلال بیولوژیکی است، نه رفتاری! اگرچه ممکن است قربانیان آن مشکلات رفتاری در خانه و مدرسه را هم تجربه کنند.
علاوه براین، اختلال بیشفعالی یک اختلال یادگیری نیست اگرچه بسیاری از این کودکان در یادگیری نيز مشکل دارند؛ درضمن این اختلال به دلیل ضعف والدین یا معلم ایجاد نمیشود، اگرچه ضعف و ناآگاهی آنها میتواند علائم اختلال را تشدید کند.
متاسفانه مبتلایان به این اختلال، اغلب از مشکلات دیگری هم رنج میبرند مانند افسردگی، اضطراب، شب ادراری، تیک و... طبیعی است رفتار کودکان روی عملکرد آنها در خانواده، مردم و مدرسه تأثير سوء میگذارد و باعث واکنشهای منفی اطرافيان، خانواده، کادر مدرسه و همسالان ميشود.
اين رفتارها مشکلات جدیاي در مدرسه و جامعه ايجاد کرده و باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس بیکفايتی در اين کودکان میشود .
ممکن است آنها از مدرسه و جامعه متنفر شوند. کودکان طبيعی به خاطر رفتارهای مناسب و موفقيتهای تحصيلی و اجتماعی زمينه زيادی برای تشويق شدن دارند و همين تشويقها موجب پرورش اعتماد به نفس آنها مي شود ولی کودکان دچار ADHD کمتر به اين موفقيتها دسترسی پيدا میکنند.
بنابراین کودکان ADHD ممکن است به صورت ثانويه دچار اختلالات ارتباطی، مشکلات تحصيلی، اضطراب، افسردگی و بزهکاری شوند.کمک به چنین کودکی و تشخیص اینکه کدام رفتار او پایه بیولوژیک داشته و کدام رفتار را آموخته، برای والدینی که از این شرایط خسته شدهاند، تقریبا ناممکن است، بنابر این لازم است یاد بگیرید چطور با این کودکان کنار بیایید. هر چقدر میتوانيد در مورد اين بيماری بياموزيد زيرا هرچه بيشتر بدانيد، بيشتر میتوانيد به كودكتان كمك كنيد.
قانون بگذارید
مقررات مشخص و سادهای برای كودكتان وضع كنيد. به او بگوييد چه كاری میتواند انجام دهد و به ذكر نبايدها بسنده نكنيد. برای اينکه کودکان قوانين را بياموزند و از آن پيروی كنند، لازم است قوانين را برای آنها واضحتر، در فواصل کمتر و دفعات بيشتر بيان کرده و سيستم تشويق و تنبيه قویتری را با آن همراه کنیم.
اين بيماری را به عنوان يک نقص خفيف در مراحل اوليه رشد مغز دانسته و به کودک خود به ديد کودکی تنبل، نافرمان، شرور و فضول- که اگر بخواهد میتواند رفتاری طبيعي داشته باشد- نگاه نکنید چون او تلاش میکند با ناتوانی خود- که خارج از کنترلش است- کنار بيايد. البته والدين نبايد تصور کنند که کودکشان به دليل اين ناراحتی مسئول اعمال نامطلوب و خلاف خود نيست بلکه کودک بايد اينگونه رفتارها را جبران کند.
تشویق کنید
كودكتان را وقتی كار صحيحی انجام میدهد تشويق كنيد. بايد راههای ديگری برای تشويق، تقويت اعتماد بهنفس و ايجاد احساس موفقيت در کودکتان بيابید. فعاليت ورزشی، هنری، فنی و اجتماعی میتواند فرصتهايی برای نمايان کردن توانايیهای اين کودکان ايجاد کند. علاوه بر این به کودک اجازه میدهد انرژی بیش از حد خود را تخلیه کرده و در ساعات باقیمانده آرامتر باشد.
حامی وهماهنگ باشید
بهترين برخورد والدين با كودكان بيش فعال اين است كه پدر و مادر روش يكسانی داشته باشند تا فضايی برای سوء استفاده كودك باقی نماند.
با ساير والدين كه مشكلی مشابه شما دارند صحبت كنيد. در اين تماسها میتوانيد از تجربه و حمايت عاطفی آنها بهرهمند شويد.
مرتبا با معلم فرزندتان در تماس باشيد رفتار کودکتان در منزل را به معلم اطلاع دهيد و از رفتارهايش در مدرسه بپرسيد. هرگز فراموش نكنيد كه شما بهترين حامی فرزندتان هستيد.
زندگی و نحوه برخورد با يك كودك طبيعی اما پرهيجان و با رفتاری غيرقابل پيشبينی را بياموزيد. اگر كودك شما، جسور است و بازيهای سرخود انجام میدهد، بيشتر مراقب او باشيد تا به خود آسيبی نرساند.
مراقب غذاها باشید
لازم است بدانید نقش رژيم غذايی در كنترل علائم این اختلال اثبات شده است. نتایج بررسی جدید محققان انگلیسی- که در مجله لانست چاپ شده- نشان داده رنگهای مصنوعی و «بنزوات سدیم»- که یک ماده نگهدارنده است- علائم این اختلال را زیاد میکنند.
با حذف غذاهای آماده و نوشابه و كاهش مصرف شيرينیجات و رعايت «رژيم سلامت»- كه حاوی ميوه و سبزيجات بيشتر و كربوهيدراتهای پيچيده است- و افزودن ويتامينها (مثل ويتامينهای گروه B)، مواد معدنی (مثل روی و منيزيوم)، اسيدهای آمينه و اسيدهای چرب ضروری و كنترل قند خون، علائم بيماری به وضوح کم میشود (البته ناپدید نمیشود!).
در نهایت، اگر زندگی با کودکتان خستهکننده شده يا رفتار او به درسش لطمه میزند، حتما با روانپزشک اطفال مشورت کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)