به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 آبان 94 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    33
    سطح
    1
    Points: 33, Level: 1
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    مشکل تفاوت من با بقیه دخترا

    سلام دوستان گرامی.من مشکلی دارم که امیدوارم بتوانم در این انجمن آن را حل کنم.مشکل من اینه که از وقتی که واسه خواهرم خواستگار میومده تا همین الان که سن خودم به ازدواج رسیده با این قضیه خواستگاری و ازدواج سنتی مشکل دارم.حتی بعضی روزا صبحا که میرم بیرون ظهر که میرم خونه با خودم استرسی میشم که نکنه کسی زنگ زده باشه و حتی بعضی وقتا با خودم میگم ایشالا که تلفن بسوزه و کسی اگه زنگ زد پدر و مادرم متوجه نشن.راستش رو بخواین این قضیه خیلی برام سنگینه که چهار تا زن خاله زنک بخوان بیان هیکل منو ببینن و اونا بخوان منو بپسندن.تا همین پارسال که درسم تموم نشده بود به بهانه درس ردشون می کردم و خیالم راحت بود.اما تو این شش ماهی که درسم تموم شده خانواده ام روزی صد بار حرف ازدواجمو پیش می کشن و آرزوهای دور و درازی دارن.تو این مدت یه نفر تابستون زنگ زد و انقدر روم فشار بود که مجبور شدم تحملشون کنم.مامان پسره و خواهرش و عمه اش اومده بودن.انگار اومده بودن لشکر کشی!!!عمه هم بیشتر از همه ورنادازم می کرد.انقدر حالم بد شد از این رفتاراشون که با هزار تا بهانه ردشون کردم.ولی بعضی وقتا که می بینم دوستام با ذوق و شوق از خواستگاراشون میگن همچین تعجب می کنم و احساس عجیب غریب بودن می کنم که نگووو.اصن احساس می کنم این جور ازدواج کردن یه جور ازدواج زوریه که زن و مرد بعد یه مدت به هم عادت می کنن و بالاجبار چون طلاق تو جامعه ما چیز بدیه با هم می سازن.شاید هم دلیلش اینه که من اصن انگیزه ازدواج ندارم.یه حریم خصوصی دارم یا همون کاخ تنهایی که دوست دارم توش آزاد باشم و هر کار می خوام بکنم.دوست هم ندارم کسی به زور و با خواهر و مادرش وارد حریمم بشه و آرامشمو به هم بزنه.راستش رو بخواید تو فکرش هستم که هر چه سریعتر برم پیش مشاور.اما دنبال کارم که زودتر کار پیدا کنم و با پول خودم برم.چون اینجوری اگه بخوام برم خانواده ازم می پرسن پول واسه چی می گیری.دوستای عزیز،لطفا یه راهکاری چیزی بدید.چون باز دوباره سر و کله یکی دیگه پیدا شده و دوست دارم فقط بمیییییرم

  2. #2
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,668

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها



    اگر خود باوری و عزت نفس قوی باشه هیچ کدام از اشکال خواستگاری مسئله نمیشه ... نه اومدن مادر و خواهر یک پسر میشه توهین ، نه فقط پسری خودش انتخاب کنه میشه افتخار ... بلکه یک روند طبیعی در مسیر انتخاب برای ازدواج هست ....
    این نگاه های یک بعدی حکایت از خطای شناختی مطلق نگری هست که در کلام بعضی از دوستان متأسفانه می بینم .... نتیجه خوبی حاصل تجربیات مصباح هست .... اینکه خدا محور باشی حالت عوض میشه و نگاهت آسون تر و بی دغدغه تر ... برای اینه که در خدا محوری خود باوری وعزت نفس خیلی قوی تر میشه و خود ارزشمداری میاره و در نتیجه اصلاً حساسیت در مورد اینکه شکل خواستگاری چطور باشه پیش نخواهد آمد و احساس بی ارزش شدن پیدا نمی کنیم ... فردی که از دورن قوی شده و احساس ارزشمندی مبتنی بر روحیات و رفتار ارزشی و با ثبات پیدا کرده نوع رفتارش و نگاهش و حالتش طوری هست که حتی اگر کسی بهش توهین کنه هرگز احساس اینکه ارزشش زیر پا گذاشته شده و ترور شخصیت شده پیدا نمی کند بلکه متأسف به حال اون فرد میشه و خویشتندار خواهد بود و جایی که با رفتار درست اجازه نمیده کسی با بی احترامی رفتار کنه نه از این خواهد بود که مبادا ارزشش پایین بیاد یا واکنش دفاعی باشه بلکه برای این خواهد بود که به سهم خودش مانع به خطا رفتن یکی شود و این هم نشونه قوت فرد هست حال اگر کسی با این وجود به خطا رفت و رفتار مناسب نداشت اثر احساسی منفی روی او نخواهد داشت یا اگر داشته باشه موقت و زود گذر خواهد بود .....

    در یک کلام حساسیت زیاد روی اشکال خواستگاری ، ناراحتی از رفتن خواستگار و نیامدنش ، ناراحتی از انتخاب نشدن ، توهین دیدن اینکه مادر و خواهری ابتدا دیدار داشته باشند ..... همه و همه نشونه عدم همه جانبه نگری ، عدم انعطاف و ترس ، و ضعف خودباوری و عزت نفس هست ....

    برعکس آن اینکه
    وقتی عزت نفس قوی باشه و خود باوری خود به خود در رفتار هویدا میشه و دختر نه اینکه طوری حاضر بشه در جلسه که میخوان انتخابش کنند بلکه طوری حاضر میشه که میخواد انتخاب کنه لذا نوع برخورد و رفتارش پرسشگر خواهد بود و با خانواده هماهنگ کرده باشه ابتدا خانواده او ابتکار عمل را به دست گرفته و پرسش و کنجکاوی می کنند تا معیارهای اولیه را بسنجند و چه بسا خواستگار از در بیرون رفته چند ساعت بعدش این مادر دختر باشه که تماس بگیره بگه شرمنده مثل اینکه زیاد به هم نمیخورند و ..... و مهمتر اینکه با عزت نفس قوی و خودباوری .... رفتار یک دختر جذابیت خواهد داشت ... وقتی از این نظر ضعف وجود داشته باشد یعنی یک دختر ابتدا برای خودش جذاب نیست چطور می تواند در دید دیگری جذاب باشد!! رفتارش و نحوه نشستنش و در یک کلام زبان بدنش میشه دختری منتظر تا نگاه مادر و خواهر پسری آیا می پسنددش یا نه و نوعی اضطراب پنهان که نکنه پسندیده نشه ....

    اطاله کلام شد اما چون می بینم در تاپیکهایی چند ، باب شده تقبیح خواستگاری سنتی و بولد کردن غیر سنتی و آشنایی دختر و پسر بطور مستقل و مطلق درست دانستن آن و ..... نیاز دیدم این توضیحات داده شود

    با سلام

    به نظر می رسد شما ترس پنهان دارید از دو چیز

    1 - اگر مادر و خواهر و ... بیایند مبادا پسندیده نشوید و بهتون بر بخورده

    2 - توهم ترس از عدم ازدواج با عشقی آتشین از قبل و .... ( به گونه ای که پسری ببیند و یک دل نه صد دل عاشق شود و بخواهد و ... ازدواج با عشق پیش آید )

    این هردو اگر باشد نشانه ضعف اعتماد به نفس است و نیاز هست با مراجعه به مشاور بررسی شود ...

    سطر آخر کلامتان رویکرد اجتنابی در شما را در برابر مسائل زندگی نشان می دهد تا جایی که در برابر چنین چیزی ابراز می دارید که کاش بمیرید

    از مشاور کمک بگیرید بیشتر خود را و نقاط آسیب پذیریتان را بشناسید و برای ازدواج و زندگی آماده شوید ... همچنین تیپ شخصیتی خود و تیپ شخصیتی مناسب ازدواج با خودتان را بشناسید تا انتخاب درستی داشته باشید حال چه به روش سنتی باشد چه مدرن ، چه ترکیبی ... مهم انتخاب درست است که ربطی به روش خواستگاری ندارد بلکه ربط به شما و دقت و آگاهی ها و قدرت شناخت درستتان دارد

    موفق باشید

    .





  3. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (یکشنبه 19 مهر 94), Eram (شنبه 18 مهر 94), مسافر زمان (شنبه 18 مهر 94), مصباح الهدی (شنبه 18 مهر 94), افسونگر (سه شنبه 21 مهر 94), ستاره زیبا (شنبه 18 مهر 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 آبان 94 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-15
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    33
    سطح
    1
    Points: 33, Level: 1
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها



    با سلام

    به نظر می رسد شما ترس پنهان دارید از دو چیز

    1 - اگر مادر و خواهر و ... بیایند مبادا پسندیده نشوید و بهتون بر بخورده

    2 - توهم ترس از عدم ازدواج با عشقی آتشین از قبل و .... ( به گونه ای که پسری ببیند و یک دل نه صد دل عاشق شود و بخواهد و ... ازدواج با عشق پیش آید )

    این هردو اگر باشد نشانه ضعف اعتماد به نفس است و نیاز هست با مراجعه به مشاور بررسی شود ...

    سطر آخر کلامتان رویکرد اجتنابی در شما را در برابر مسائل زندگی نشان می دهد تا جایی که در برابر چنین چیزی ابراز می دارید که کاش بمیرید

    از مشاور کمک بگیرید بیشتر خود را و نقاط آسیب پذیریتان را بشناسید و برای ازدواج و زندگی آماده شوید ... همچنین تیپ شخصیتی خود و تیپ شخصیتی مناسب ازدواج با خودتان را بشناسید تا انتخاب درستی داشته باشید حال چه به روش سنتی باشد چه مدرن ، چه ترکیبی ... مهم انتخاب درست است که ربطی به روش خواستگاری ندارد بلکه ربط به شما و دقت و آگاهی ها و قدرت شناخت درستتان دارد

    موفق باشید

    .
    با سلام خدمت شما دوست گرامی و تشکر به خاطر متن جالب و تحلیل روانشناسانه تون.
    در مورد ترس های پنهان من باید بگم که درست فرمودید.خب من به خاطر مورد دوم شاید انقدر با این قضیه مخالفم.راستش رو بخواید من قبلا یک نفر رو خیلی دوست داشتم اما هر کار کردم که یه جوری بین مون ارتباط برقرار بشه و حتی شده برای دوستی هم پایش بذاره باز هم نشد.حالا اون آدم دیگه نیست و حتی حرف زدن در مورد برگشتن اون مثل این می مونه که بخوای در مورد زنده شدن یه مرده حرف بزنی.یعنی تا این حد محاله.گاهی اوقات خودمو سرزنش می کنم که چرا کاری ازم برنیومد و هر چی اومدم درستش کنم بدتر شد....سرتونو به درد نیارم.هر وقت که کسی زنگ می زنه من خودمو سرزنش می کنم و میگم اگه اون بود اصلا الان استرس نداشتی یا خیلی هم خوشحال بودی.تازه اون خواهر هم نداشت که بیاد قد و بالاتو ورانداز کنه.یا مثلا وقتی شرایطشو میگن من همش تو ذهنم با اون مقایسه اش می کنم.واسه همین فکر می کنم نمی تونم با یه نفر وارد رایطه جدی بشم چون همش ناخودآگاه فکرم میره پیش اون و به آدم طرف مقابلم خیانت میشه و اونو به بازی می گیرم.باز هم تاکید می کنم که من واقعا با اون آدم خراب کردم و هیچ راه برگشتی نمیشه براش متصور شد و حتی تا همین اواخر تحقیرم هم کرد جلوی همه.حالا شما بگید من با این افکار درهم چیکار کنم.صادقانه جواب بدید.من ناراحت نمیشم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید dokhtareshad تشکرکرده است .

    Eram (شنبه 18 مهر 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  3. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  4. تفاوت سنی 8 سال، آیا از یک نسلیم؟
    توسط jodiabot در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 05 فروردین 90, 23:53
  5. تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت !!!
    توسط erfan25 در انجمن عشق
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 16 آبان 88, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.