به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آبان 94 [ 22:01]
    تاریخ عضویت
    1394-7-14
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    254
    سطح
    5
    Points: 254, Level: 5
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نامزدم رفته . من دارم فروپاشیده میشم

    سلام. من ۲۷سالمه. نامزدم میگه منو دوست نداره و دوماهه جواب تلفنهامو نمیده. مییخاد جدا شه و تصمیمش قطعیه‌. من دارم از شدت ناراحتی روزبروز ازدرون میپوسم. خیلی به خودکشی. فکرمیکنم و تو اینترنت راههاشو جستجو کردم. به دوستم که تو کار دارو هستش گفتم برام سیانور بخره. گفتم میخام واسه خشک کردن پروانه ها. ولی واسه خودم میخوام تا سریع و بدون درد راحت شم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 98 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    275
    امتیاز
    7,709
    سطح
    58
    Points: 7,709, Level: 58
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    521

    تشکرشده 526 در 206 پست

    Rep Power
    63
    Array
    سلام
    فعلا بیخیال خودکشی بشید
    یکمی بیشتر توضیح بدید اون آقا چند سالشه شغلش چیه؟
    چطور با هم آشنا شدید؟ آیا خانواده ها هم در جریان هستن؟
    مشکل اصلیتون چی بوده که گفته دوستت نداره
    کلا سعی کنید در موردش توضیح بدید

  3. کاربر روبرو از پست مفید alireza198 تشکرکرده است .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آبان 94 [ 22:01]
    تاریخ عضویت
    1394-7-14
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    254
    سطح
    5
    Points: 254, Level: 5
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza198 نمایش پست ها
    سلام
    فعلا بیخیال خودکشی بشید
    یکمی بیشتر توضیح بدید اون آقا چند سالشه شغلش چیه؟
    چطور با هم آشنا شدید؟ آیا خانواده ها هم در جریان هستن؟
    مشکل اصلیتون چی بوده که گفته دوستت نداره
    کلا سعی کنید در موردش توضیح بدید
    اون اقا ۳۶سالششه.مغازه داره .ما هشت ماهه عقد هستیم.دلیل درستی نگفت .ولی اونچه که فهمیدم اینه که قبلا شکست عشقی خورده و ضربه شدیدی خورده. میگه ازهیکلت و چهرت. خوشم نمیاد ازت متنفرم از خانوادت بدم میاد. و اگه بریم زیر یه سقف بعد یکسال مجبوریم طلاق بگیریم. و میگه از طرز فکرت و رفتارات خوشم نمیاد.میگه نمیتونه ادامه بده.

  5. کاربر روبرو از پست مفید میناگلد تشکرکرده است .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    من نمیفهمم چرا ناراحتی؟همچیز,مشخص و مبرهنه دیگه به هر دلیلی اون شمارو نمیخواد که این به معنای بدی یا کاستی تو نیست تکلیف هم روشنه شما باید کم کم فراموشش کنی و تو سن حساسی هستی سعی کنی خودت خوب کنی تا به موقعیت های بهتر فکر کنی
    الان ناراحت چی هستی؟چرا رفته؟چرا نیست؟چرا تورو نخواست؟میخوای برگرده با تو باشه؟
    خب مگه نامزدی نبوده دوره شناخت دیگه فهمیده چفت هم نیستید دارید جدا میشید تو نمیتونی با التماس برش گردونی
    خودتو جمع کن سیانور چیه
    اگه اقدام به خودکشی کنی دوحالت داره یا میمیری یا زنده میمونی اگه بمیری دوحالت داره یا دلش میسوزه و پشیمون نادم میشه ولی کاری نمیشه کرد یا تف و لعنتت میکنه که وقتشو حروم کردی ارزشت صفر میشه پیشش هرچند اون دنیا انقدر خفتت میگیرن که دیگه بهش فکرنکنی

    اگه زنده بمونی باز دوحالت داره یا دلش میسوزه برمیگرده حالا با اکراه وترحم اینا بالاخره باهات ازدواج میکنه باهات کنار میاد دیگه یا میگه دختره روانی اویزون خواست من باز تور کنه حالش ازت بهم میخوره تا یه مدت حرف شیداییت نقل مجلس دوستانش میشه

    وای که چه بی ابرویی هم پشتشه دختر اخه تو به خانوادت فکر نمیکنی به دوستات به یه دنیا بیابرویی کثیفی که پشت سر میزاری و یه دنیا عذاب که به سمتش میری کاش همینقدر که اونو دوست داری مادرتو دوست داشتی که از غصه نابود میشه پدرت که از حرف مردم میشکنه دختر ۱۷ساله نیستی که انقدر عنان احساسات رها کردی به خودت بیا تو دلت برای خودت بسوزه تویی که تنها کسی هستی که مسیول زندگیتی

  7. 4 کاربر از پست مفید دختر جوان تشکرکرده اند .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94), donya. (جمعه 17 مهر 94), ستاره زیبا (پنجشنبه 16 مهر 94), سرشار (چهارشنبه 15 مهر 94)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1393-8-07
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,117
    سطح
    27
    Points: 2,117, Level: 27
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 120 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میناجان قوی باش. نه خودتو بکش. نه اعتماد ب نفستو از دست بده. بندازش دور از زندگیت. یه مرد هشت سال از تو بزرگتره فقط مغازه دار !! اجازه نده خوردت کنه. حتی ارزش نداره تو ناراحتش باشی. چه برسه براش خودتو بکشی! ناراحتی طبیعیه عزیزم. اما فراموشش میکنی. سربلندبیرون میای. یکم فکر کن چجوری قوی باشی. بش فکر کن. اجازه نده کسی به سر تا پات توهین کنه. بگو من کسیو که برام ارزش قائل نیس نمیخام. کسی که دو ماه بم بی توجهی کرده نمیخام. کسی که برام ارزشی قائل نیس. منو زیبا نمیبینه. منو دوس داشتنی نمیبینه.عزت نفس داشته باش. این روزا تموم میشن عزیزم. فقط اگه مشکلت اینه که گفتی زودتر با خودت کنار بیا. محکم باش میناجان. تو خودت میدونی زیبایی و عاقلی و لایق دوست داشته شدن. فقط شاید یادت رفته.

  9. 5 کاربر از پست مفید kimia fall تشکرکرده اند .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94), donya. (جمعه 17 مهر 94), سارا 2010 (چهارشنبه 15 مهر 94), ستاره زیبا (پنجشنبه 16 مهر 94), سرشار (چهارشنبه 15 مهر 94)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 شهریور 96 [ 07:29]
    تاریخ عضویت
    1390-9-26
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    4,735
    سطح
    43
    Points: 4,735, Level: 43
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    149

    تشکرشده 135 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مینا جان هیچ مردی ارزشش رو ندارد که خودت را برایش بکشی
    مگه پیش از آنکه با این مرد آشنا شوی شاد و خوشحال نبودی که الان می گویی همه چیز برایت به پایان رسیده، تو همان آدم سالهای قبلی به وجود هیچ کسی هم برای تایید نیازمند نیستی. اینکه ما زیبا باشیم یا نه اولا دست خود ما نیست و خودمان چهره خود را انتخاب نکردیم دوما تعریف زیبایی برای هر فردی متفاوت است و چه بسا زیبایی و درست و غلط بودن از دید یک فرهنگ یا قومی خوب و مطلوب باشد و از دید برخی دگر نادرست و زشت.
    ابلهی دید اشتری به چرا.
    گفت نقشت همه کژست چرا.
    گفت اشتر که اندرین پیکار.
    عیب نقاش می‌کنی هش‌دار.
    در کژی‌ام مکن به نقش نگاه.
    تو زمن راه راست رفتن خواه.
    ولی اینکه اگر ما از طرز فکر یا چهره ای خوشمان نیامد صریح آن را بیان کنیم نهایت بی شخصیتی و بی فرهنگی ما را نشان می دهد.( منظورم نامزدتان است واقعا آدم بی شعوری است)
    نامزد شما کور بود از اول هیکل و چهره شما را ندیده بود که آمده با شما عقد کرده و روی دختر مردم اسم گذاشته، شما مقصر عقده های شخصی شازده نیستی که بخواهی از خود گذشتگی کنی. آن جناب پیش از آنکه به خواستگاری دختر مردم بروند باید به روانپزشک مراجعه می کرد و مشکلات روحی و روانی خود را حل می کرد.
    حس می کنم نامزد شما با تحقیر شما عقده های روانی حاصل از پس زده شدن توسط یک دختر دیگر را جبران می کند. دستش که به دختر نفر اول نمی رسد. تو را داغون می کند که نتوانی روی پای خودت بایستی با این کار اعتماد به نفس و عزت نفس تخریب شده اش بازسازی می شود. واقعا آدم نامردی است
    من جای تو بودم می رفتم مهریه ام را می گذاشتم اجرا تا بفهمد یک من ماست چقدر کره دارد. شما به ترحم نیازی نداری، قوی باش و نگذار افراد بی رحم و مریض جامعه تو را از پای در آورند. من اگر جای تو بودم و به دست و پایم هم می افتاد گذشت نمی کردم.
    برای خودت هدف های کوچک و کوتاه مدتی تعیین کن، با انجام درست و موفقیت در کارهایت از این وضع روحی آشفته بیرون خواهی آمد. از جامعه اتتظار ترحم نداشته باش، قوی باش و دست روی زانویت بگذار و بلند شو.
    این همه زن هستند که طلاق گرفته اند و بعد از طلاق به موفقیت هایی دست یافته اند که کسی فکرش را نمی کرد. داستان زنان موفقی که بعد از خرد شدن بلند شده اند و شگفتی آفریده اند را مطالعه کن این قصه ها به تو انگیزه و روحیه می دهد.
    کسی باش که سالها بعد این مغازه دار مریض، بی فرهنگ بیمار با دیدنت حسرت بخورد. نه اینکه به خاطر یک طفیلی بی ارزش خودت را بکشی

  11. 4 کاربر از پست مفید سارا 2010 تشکرکرده اند .

    donya. (جمعه 17 مهر 94), نیکیا (چهارشنبه 15 مهر 94), میناگلد (چهارشنبه 15 مهر 94), ستاره زیبا (پنجشنبه 16 مهر 94)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 آبان 94 [ 22:01]
    تاریخ عضویت
    1394-7-14
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    254
    سطح
    5
    Points: 254, Level: 5
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه ماه پیش رفتم پیش روانپزشک اینقدر قرص بهم داد که خودم تعجب کردم.صبحها ازخواب بیدار میشم تپش قلب شدید دارم. حالت روحی ام به قدری خرابه که روانپزشکم گفت باید بستری شی.دو هفته بیمارستان بودم و خودم برگشتم خونه.من از قبل زمینه افسردگی شدید رو به خاطر ژنتیک داشتم و این قضیه مانند بنزین رو اتش عمل کرد و کلی بیماریهای جسمی و روحی رو در من به وجود اورد.من پدر و مادرم رو دو سال پیش در اثر تصادف از دست دادم. برادرم هم پارسال خودش رو کشت .خانواده همسرم مدام این قضیه روبه رخ من میکشیدند و میگفتن بی خانواده و بی سر وپایی. الان مدام تو فکر خودکشیم. سیانور دستم برسه میدونم که نمیتونم مقاومت کنم .

  13. کاربر روبرو از پست مفید میناگلد تشکرکرده است .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 شهریور 96 [ 07:29]
    تاریخ عضویت
    1390-9-26
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    4,735
    سطح
    43
    Points: 4,735, Level: 43
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    149

    تشکرشده 135 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مینا جان
    درکت می کنم که در مدت کوتاهی اینهمه اتفاقات دردناک برایت رخ داده و در مدت 2 سال اعضای خانواده ات را از دست دادی و پشتیبانی نداری
    ولی این خصیصه دنیاست خواهرم. دنیا ترحم ندارد. شاید وقتی نامزدت به خاستگاریت آمد فکر کردی خدا دریچه رحمتش را به رویت باز کرده و بعد از اینهمه دردی که کشیدی به آرامش می رسی. ولی زندگی بی رحم است، اگر درست نگاه کنیم همه دنبال منافع شخصی هستند، اگر خودت خودت را قبول نداشته باشی، دیگران هم تو را همان می بینند که خودت توصیف می کنی.
    آن مرد هم دلش برای تو نسوخته که آمده خواستگاری، او مرد خود یک شکست خورده است که نیازمند کمک است. بنابراین توان کمک به تو را ندارد. هم شما و هم آن مرد موقعیت ازدواج نداشتید. شما هم باید اول زخم و التیام روحیتان را بهبود می بخشیدید بعد به فکر تحول در زندگیتان می افتادید.
    خواهر عزیزم دنیا ترحم ندارد. بدترین اتفاقات برایت افتاده و هنوز زنده ای. پس تو خیلی قوی هستی، خیلی از مردان قوی هم نمی توانند از این شرایط جان سالم به در ببرند. اما تو هنوز زنده ایی، خواهرم هر اتفاق ناگوار در زندگی یک زخم روانی به فرد وارد می کند، این زخم هم مثل زخم جسمی می ماند که برای خلاصی و بهبود باید دوره نقاهت و سوگواری را بگذرانی. اما اگر بتوانی از این مرحله جان سالم به در ببری بعد از آن سخترین وقایع هم تو را از پای در نمی آورد. من این را تجربه کرده ام. اتفاقات ناگوار انسان را قوی و نیرومند می کند. فقط زمان بر است و باید صبر داشته باشی. اگر خودت هم تلاش کنی برای بهبودی زدتر به نتیجه می رسی
    خواهر عزیزم بدترین اتفاقات زندگی برایت افتاده و تو جان سالم به در بردی مطمئن باش هر کس دیگری هم بود در همین حدی از نظر روانی خرد می شد و این برای شما غیر طبیعی نیست.
    سعی کن با مشاوره روانی دردهایت را تخلیه و کاهش بدهی و بعد دوز داروهایت را با نظارت دکتر کم کنی، سعی کن در خانه موسیقی بگذاری و برقصی.
    با تمام زنج های زندگی، زندگی زیبایی هایی هم دارد. اگر صبر کنی قسمتهای خوبی از زندگی هم در راه است. به شرطی که اول خودت را سالم کنی تا زمانی بتوانی از قسمت های شاد درک کنی و از آن لذت ببری. بدترین اتفاقات برایت افتاده، چیزی بدتر از این برایت رخ نخواهد داد.
    به یاد داشته باش که این قانون طبیعت است، فقط قویترین ها قادرند ادامه حیات دهند

  15. 4 کاربر از پست مفید سارا 2010 تشکرکرده اند .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94), donya. (جمعه 17 مهر 94), kimia fall (چهارشنبه 15 مهر 94), میناگلد (چهارشنبه 15 مهر 94)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array



    لطفا این پست رو گزارش بدید تا پاک کنن
    ویرایش توسط shabnam22 : چهارشنبه 15 مهر 94 در ساعت 12:10

  17. کاربر روبرو از پست مفید shabnam22 تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مرداد 98 [ 16:51]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    5,984
    سطح
    50
    Points: 5,984, Level: 50
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 96.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 49 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مینای عزیزم سلام.
    حالتو خیلی خوب درک میکنم. وقتی نوشته هاتو خوندم یادم خودم افتادم وقتی که مثل تو 27 ساله بودم و درست توی موقعیت تو بودم. منم توی 27 سالگی با یه مرد که چند سالی از خودم بزرگتر بود و اتفاقا مغازه دار هم بود عقد کردم.درست مثل تو بعد از یه مدت نامزدم بهم گفت قبلا کسی دیگه رو دوست داشته و بهش نرسیده و کم کم شروع کرد به مقایسه من با عشق قبلیش. من برای نامزدم هیچی کم نذاشتم. اونقدر بهش محبت کردم که خودم داشتم دیونه میشدم و آخرشم با بهونه مشروب خوردنش کارمون بهم خورد. فکر کنم ماجرامو تعریف کردم همین جا بچه ها باهام کلی همدردی کردن.
    میناجون بعد از طلاقم حالم خیلی بد بود. من اولین دختر توی فامیل بودم که طلاقی بودم و کلی حرف میشنیدم. از شدت افسردگی پوستم سیاه شد طوری که خواهرام بهم میگفتن غم باد گرفتی و به زودی میمیری.
    همه اون روزا گذشت و من الان 31 سالمه. دو سال بعد از طلاقم پسر داییم اومد خواستگاریم چند ماه باهاش بودم اما با اونم بهم زدم چون بعد از طلاقم فهمیدم که ارزش من چقدر هست و هر بی سر و پایی حق نداره با احساساتم بازی کنه.
    مینای عزیزم الان که فکرشو میکنم مرتب افسوس میخورم که ای کاش جونیمو پای اون آدم بی لیاقت هدر نمیدادم و بیشتر به خودم میرسیدم تا رابطه بعدیمو خراب نکنم.
    عزیزم این روزا میگذره و تو باید همه تجربه هاتو از این رابطه بزاری برای رابطه بعدیت.
    گلم با طلاق دنیا به آخر نمیرسه بلکه راه های جدیدی جلوی پات باز میشه که میتونی ازشون بهترین استفاده هارو بکنی.
    من مطمئنم که خدا مورد خیلی بهتری برات در نظر گرفته. به فدرت خدا شک نداشته باش

  19. 2 کاربر از پست مفید مرضیه-ف تشکرکرده اند .

    darkub89 (شنبه 18 مهر 94), ستاره زیبا (پنجشنبه 16 مهر 94)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. راه های فروپاشی زندگی زناشویی
    توسط قاصدکی در باد در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 11:09
  2. چوپان دروغگو
    توسط مینا 22 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 12 اردیبهشت 88, 09:15
  3. 21 راه فروپاشي روابط همسران!!!
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 فروردین 88, 00:27
  4. درگيريها با خانواده هاي همسران و زندگي در حال فروپاشي من.ديگر به ا
    توسط saghar_h در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 شهریور 87, 15:24
  5. +چوپان دروغگو
    توسط اسماء در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 خرداد 87, 13:42

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.