به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon17 بهونه گیری و پرتوقعی شوهرم

    سلام
    دوستان من 24 سالمه و شوهرم 24 سالشه چند ماهیه عقد کردیم

    من فوق دیپلم دارم و اون دیپلمه هست


    ما مدت 2 سال با هم دوست بودیم البته رابطه پاکی داشتیم حتی دست هم رو لمس نکردیم.بعد این دوسال مدتی نامزد بودیم و الان چند وقتیه عقد کردیم راستش مشکلات زیادی داشتیم تو نامزدی اما چون هم رو دوست داشتیم از هم جدا نشدیمsمشکل من اینه که شوهرم به شدت حساسه مدام همچیرو تو ذهنش تصور میکنه و اگه چیزی برخلاف تصورش پیش بره ادم سنگدلی میشه


    تا وقتی همچی وفق مرادشه عالیه از همه نظر بهم میرسه اما مثلا کافیه یچیزی برخلاف میلش باشه به همه چیز گیر میده جوری که همش استرس دارم

    مثلا من یروز بیرون بودم قرار بود قرص بخرم به خودشم گفته بودم وقتی برگشتم گفت قرص گرفتی گفتم اره دو مدل داشت دکتر داروخونه خیلی ادم باشخصیتی بود با حوصله هر دونوع برام توضیح داد که چیه&
    اونقد عصبانی شد که نمی تونید فکرش رو کنید گف خوشم نمیاد با مردی وایسی حرف بزنی من با ارامش بهش گفتم عزیزم فقد راجب قرص برام توضیح داد گفت باشه ولی وقتی ازین چیزای مسخره بینمون پیش میاد اینو کینه میکنه تو دلش و تا چند وقت مدام به همه چیز گیر میده اونقدر که منو کلافه میکنه

    مثلا اگه خونه مامانم بابام باشمو یه ساعتی ازم خبری نشه خبری ازم میگیره و زنگ میزنه و مدام غر میزنه با خنده های عصبی اره گرفتاری فلانی...یا مدام به همه چیز گیر میده<br>من بحث نمیکنم باهاش چون واقن ازین بهونه هاش خسته شدم!!!!

    واسه هرچیزه کوچیک که ناراحت میشه انقدر دیوونه بازی درمیاره خستم کرده<br>باورتون نمیشه سر اون دکتره الان یه ماهه داره بهونه میگیره<br>خاهرم بیمارستان بودو من از استرس داشتم میمردم اون خونشون بود

    و بهم اس مس داد با عصبانیت ب من میگه لازم نیست نگران باشی..من بهش میگم خب مگه میشه نباشم میگه چرا اینجوری حرف میزنی چرا سر من خالی میکنه !!!<br>سرهیچی یا من همه اینا رو اروم بهش گفتم اما وقتی یچیز تو دلشششششششششش گیر کنه انقدر بد میشه که نگو<br>بهش میگم خب توکه میدونی استرس دارم یا باید بم زنگ بزنی با بیای خونمون اما بهم گفت والا من ناراحتم سعی میکنم خودم خودم اروم کنمو تورو ناراحت نکنم!!!!!!!!!!!!!!!<br>درصورتنی که اون مثل بقیه مردا نیستکه وقتی ناراحته تو خودش حل کنه همه چیزش رو ب من میگه حتی من رو درگیر کوچیکترین ناملایمتی های محیط کارش میکنه همیشه ام میگه من تا با تو حرف نزنم اروم نمیشم


    اصلا سنگدل به تمام معنا میشه وقتی یچیز تو مخشه

    یکی دیگه اینکه وقتی کاری برام میکنه حس خوبی بم دست نمیده چون مطمنم دوروز دیگه میزنه تو سرم

    مثلا یروز رفتیم خرید گفت کدوم شلوار خوشت میاد گفتم خودت کدوم خوشت میاد گفت عه نه من میخام سلیقه تو باشه و خلاصه به سلیقه من خریدیم<br><br>اما یروز من میخاستم ارایشگرم عوض کنم بهش گفتم بدون دلیل میگف نه الابلا باید بری پیش همون قبلی میگفتم اخه عزیزم چرا ؟ این بنظرم بهتره<br>بعد با حرص میگفت چطور من به سلیقه تو لباس میخرم تو نمیتونی به سلیقه من عمل کنی<

    اخه این چه ربطی داره به سلیقه ؟؟؟
    هکاری میکنه برام پس فردا میکنه خار میکنه تو چشمم که اره من واست اونکارو کردم اینکار کردم!!! وقتی چیزی تو مخش نباشه عالیه اما کافیه مسیرمون یدونه سنگ ریزه پیدا شه دنیا میریزه بهم!!

    توروخدا بهم بگین چکار کنم انقدر هرکاری میکنه واسش جبران نخاد ؟<br>کمکم کنید چکار کنم با حساسیتهای بیخودش کنار بیام
    دیوونم کرده

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام افرا خانم


    به نظرم تو هر دوی شما یه خامی و بی تجربگی دیده میشه.

    شما بعد از دو سال دوستی و بعد از این مدت که عقد هستین باید قلق همسرتون دستتون اومده باشه.

    مثلا برای همین حساسیت های عجیب و غیرتی شدن های آقایون توصیه میشه که خانم این حساسیت هارو بشناسه و رفتاراش طوری نباشه که باعث حساس شدن همسرش بشه مثلا همین صحبت با دکتر داروخانه دیگه باید بعد از این دستت بیاد که همچین چیزایی رو برای همسرت تعریف نکنی.


    یا مثلا در مورد همین عوض کردن آرایشگرت عزیزم شما که نباید همه چیو به همسرت بگی.به نظر من که اصلا مرد نباید فرق بین ریمل و رژ رو بدونه حالا چه برسه بیاد در مورد آرایشگاه نظر بده

    تو تالار سرچ کن و سیاست های زنانه رو یاد بگیر.مطالب خوبی دستت میاد.

    موفق باشی و با سیاست

  3. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    katayoun (شنبه 11 مهر 94), zzzz (جمعه 10 مهر 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آی تک نمایش پست ها
    سلام افرا خانم


    به نظرم تو هر دوی شما یه خامی و بی تجربگی دیده میشه.

    شما بعد از دو سال دوستی و بعد از این مدت که عقد هستین باید قلق همسرتون دستتون اومده باشه.

    مثلا برای همین حساسیت های عجیب و غیرتی شدن های آقایون توصیه میشه که خانم این حساسیت هارو بشناسه و رفتاراش طوری نباشه که باعث حساس شدن همسرش بشه مثلا همین صحبت با دکتر داروخانه دیگه باید بعد از این دستت بیاد که همچین چیزایی رو برای همسرت تعریف نکنی.


    یا مثلا در مورد همین عوض کردن آرایشگرت عزیزم شما که نباید همه چیو به همسرت بگی.به نظر من که اصلا مرد نباید فرق بین ریمل و رژ رو بدونه حالا چه برسه بیاد در مورد آرایشگاه نظر بده

    تو تالار سرچ کن و سیاست های زنانه رو یاد بگیر.مطالب خوبی دستت میاد.

    موفق باشی و با سیاست
    باور کنید انقدر رو همچی حساسه که هردفه یچیزه جدید پیدا میکنه
    من والا بنظرم یچیزایی شخصیه و اون نباید بدونه اما اون میگه باید حتی یدونه رژ رو هم با خودم باید بخری باید خودم انتخاب کنم
    البته گوش میدما اما بعضی وقتا اعصابم خورد میکنه واقن که انقد وارد جزییات زندگیم میشه

    من چطوری باید یکاری کنم بهونه گیریاش تموم کنه
    انقدر وارد جزییات زندگیم نشه

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچکس نیست دیگه کمکی کنه ؟
    چطوری به همسرم بگم درسته منو تو ما شدیم اما هرکسی یه حریم خصوصی داره
    اصلا نمیزاره من به تنهایی بعضی کارای شخصیم رو انجام بدم
    می خواد کمک کنه میدونم میخاد بگه خیلی دوسم داره اما زیادش خسته کنندس
    حتی دگمه های لباس من رو هم خودش باید ببنده
    حتی نمیزاره تنهایی برم لباس عوض کنم میگه خودم باید تنت کنم
    من اصلا حریم خصوصی ندارم اصلا!
    چیکار کنم بنظرتون ؟
    من حتی بیرون باشم سرراه بخام برم سوپرمارکت یه پفک بگیرم باید قبلش بش بگم
    یجورایی انگار اسیرشم !
    حتی اگر بگم دارم میرم بخرم میگه این مارک و بخر
    واقن دوسش دارم اما احساس خفگی میکنم
    کمکم کنید

  6. کاربر روبرو از پست مفید افراخانوم تشکرکرده است .

    katayoun (شنبه 11 مهر 94)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام افرا جان .به نظر من یه بخشی از این حساسیتها مربوط به دلتنگی و از هم دور بودنه.وقتی برید زیر یه سقف احتمالا باید اوضاع بهتر شه.فکر کنم شما شخصیت خیلی مستقلی داری،از این دخترایی که خودشون از پس همه کاری بر میان،اگه اینجوریه حدس میزنم احتمالا همسرت میخاد خودشو به یه جورایی ثابت کنه،یعنی تو زندگیت نقش بگیره،اینا رو که میگم از روی تجربه شخصیمه.منم اول ازدواج بخشی از مشکلات شما ر و داشتم ،ی چند تایی حل شد کلا اما چند تایی باقین هنوز البته کمتر شدن اما هم چنان منو ازار میدن.خوبه یه وقتایی تو زنگ زدنا پیش قدم بشی،تو خریدای دخترونه نظر همسرتو پیشتر بپرسی،ازش بخوای باهات توی بعضی کارات همراه بشه،یعنی یه جوری درگیر کارت بکنیش،یه وقت میبینی خودش انصراف میده موفق باشی عزیزم.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط katayoun نمایش پست ها
    سلام افرا جان .به نظر من یه بخشی از این حساسیتها مربوط به دلتنگی و از هم دور بودنه.وقتی برید زیر یه سقف احتمالا باید اوضاع بهتر شه.فکر کنم شما شخصیت خیلی مستقلی داری،از این دخترایی که خودشون از پس همه کاری بر میان،اگه اینجوریه حدس میزنم احتمالا همسرت میخاد خودشو به یه جورایی ثابت کنه،یعنی تو زندگیت نقش بگیره،اینا رو که میگم از روی تجربه شخصیمه.منم اول ازدواج بخشی از مشکلات شما ر و داشتم ،ی چند تایی حل شد کلا اما چند تایی باقین هنوز البته کمتر شدن اما هم چنان منو ازار میدن.خوبه یه وقتایی تو زنگ زدنا پیش قدم بشی،تو خریدای دخترونه نظر همسرتو پیشتر بپرسی،ازش بخوای باهات توی بعضی کارات همراه بشه،یعنی یه جوری درگیر کارت بکنیش،یه وقت میبینی خودش انصراف میده موفق باشی عزیزم.

    سلام کتایون جان
    نه اتفاقا خیلی از کارامو بهش می سپارم و میگم تو خیلی باهوش و ذکاوتی و دوست دارم کارای سخت رو ب تو بسپارم
    اوایل دوست داشتم تو همچی دست داشت میگفتم خیلی بهم اهمیت میده مدام نظرشو میخاسم
    اما ازاردهندس واقن
    مثلا یبار با دوستم بیرون بودم یه صندل خوشم اومد گرفتم تا یه هفته توی قهر بود که من بدون تو هیچی نمیخرم توام حق نداری بخری
    یا اینکه من فلان کارو میکنم تو نکردی!
    همش هی کارایی ک برام کردرو گوشزد میکنه منم عصبی میشم میگم منت نزار انقد کارای قشنگتو منت نزارو زشتش نکن
    هرکاری میکنی منتظر جبرانه از طرف من
    بخدا همجوره هواش رو دارم همش کارایی که دوست داره میکنم لباس که دوس داره میپوشم همچیزم به سلیقه اونه اا خدانکنه ازش بپرسم فلانن چیز خوبه بگه نه من اسرار کنم که خوبه قاطی میکنه و میگه من بت گوش میدم تو گوش نمیدی!!
    میریم خرید کنیم میگه این لباس بهم میاد میگه من خوشم نمیاد زیاد اما اگه خوشت میاد بگیر عصبانی میشه میگه فقد تتو باید بگی!!
    بعد پسفردا اگه من بیچیز اسرار کنم میگ حق نداری اسرار کنی چون اون روز به سلیقه تو خرید کردم
    اصلا دوست ندارم بهم محبت کنه استرس میگیرم ک چطور جبران کنم!!
    اخه این چشه ؟
    چرا اینجوریه ؟

  9. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    برداشت شما از رفتار همسرتان اشتباهه چون ایشون قصد بهانه گیری ندارند.

    تمام تلاشش بر اینه که نقش حمایتی و تامین کنندگیرا برای شما ایفا کند .

    اما متاسفانه به خاطر سن و تجربه کمشان در زندگی شما رو دچار سوء برداشت کرده.

    زندگی شماپتانسیل بالایی برای فوق العاده بودن دارد به شرطی که مهارت های زندگی را در مرحله اول یاد بگیرید.

    در مرحله بعدی سعی کنید نسبت به خلق خوی آقایان شناخت بیشتری ، به وسیله مطالعه مقالات پیدا کنید.

    این سایت از این جهت منابع خوبی در اختیارتان قرار خواهد داد.

    خیلی خوبه که همسر تان تا با شما صحبت نکنه ٱرامش پیدا نمی کنه این فرصت گرانبها را از دست ندید ، و این محل امن را با دلخوری های کم اهمیت برای ایشان نا امن نکنید.

    مراقب باشید بعد از سال ها جزو آن دسته از خانم ها نشوید که چرا همسرم دیگه حرف دلش را به من نمی زنه و بینمون فاصله افتاده نکنه دوستم نداره؟

    بعد از سالها تاهل خیلی از خانم ها آرزو دارند که همسرشان به آنها توجه داشته باشند حتی در حد نظر دادن برای خرید یک رژ.


    این لحظات و بده بستان ها وانتظارات را فرصتی برای ساختن لحظات عاشقانه بدانید .

    ایشون دوست داره برای شما اقتدارش رو نشون بده و این بسیار طبیعیه چرا شما به عنوان یک زن ، ظریف و با لطافت به این نیاز ایشون پاسخ ندهید ؟!!!!

    اگر یک زن بتونه خوب از پس چنین خواسته هایی بر بیاد همسرش را چنان شیفته و عاشق خودش خواهد کرد مثال نزدنی.

    براتون آرزوی خوشبختی دارم.
    ویرایش توسط بی نهایت : یکشنبه 12 مهر 94 در ساعت 16:12

  10. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (دوشنبه 13 مهر 94)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها
    برداشت شما از رفتار همسرتان اشتباهه چون ایشون قصد بهانه گیری ندارند.

    تمام تلاشش بر اینه که نقش حمایتی و تامین کنندگیرا برای شما ایفا کند .

    اما متاسفانه به خاطر سن و تجربه کمشان در زندگی شما رو دچار سوء برداشت کرده.

    زندگی شماپتانسیل بالایی برای فوق العاده بودن دارد به شرطی که مهارت های زندگی را در مرحله اول یاد بگیرید.

    در مرحله بعدی سعی کنید نسبت به خلق خوی آقایان شناخت بیشتری ، به وسیله مطالعه مقالات پیدا کنید.

    این سایت از این جهت منابع خوبی در اختیارتان قرار خواهد داد.

    خیلی خوبه که همسر تان تا با شما صحبت نکنه ٱرامش پیدا نمی کنه این فرصت گرانبها را از دست ندید ، و این محل امن را با دلخوری های کم اهمیت برای ایشان نا امن نکنید.

    مراقب باشید بعد از سال ها جزو آن دسته از خانم ها نشوید که چرا همسرم دیگه حرف دلش را به من نمی زنه و بینمون فاصله افتاده نکنه دوستم نداره؟

    بعد از سالها تاهل خیلی از خانم ها آرزو دارند که همسرشان به آنها توجه داشته باشند حتی در حد نظر دادن برای خرید یک رژ.


    این لحظات و بده بستان ها وانتظارات را فرصتی برای ساختن لحظات عاشقانه بدانید .

    ایشون دوست داره برای شما اقتدارش رو نشون بده و این بسیار طبیعیه چرا شما به عنوان یک زن ، ظریف و با لطافت به این نیاز ایشون پاسخ ندهید ؟!!!!

    اگر یک زن بتونه خوب از پس چنین خواسته هایی بر بیاد همسرش را چنان شیفته و عاشق خودش خواهد کرد مثال نزدنی.

    براتون آرزوی خوشبختی دارم.
    سلام خیلی ممنون از حرفای پر از انرژی مثبتتون درسته خیلی ها بهم میگن که خوش به حالت که انقدر همه چیزش برات مهمه و روی همه چیز نظر میده و خودمم هم خیلی دوست دارم اما گاهی واقعا احساس خفگی بهم دست میده
    اینکه همیشه نگاهم میکنه و تمام کارهامو مو به مو زیر نظر داره دستپاچم میکنه
    باورتون نمیشه چندروز پیش بهم میگفت فکر کنم ابرو سمت چپتو ازش چندتا دونه برداشتی
    اخه اصلا نمیزاره من ابروهام بردارم و حتی در این حد دقت داره روی من انقدر که استرس میگیرم
    دوست دارم که انقدر بهم اهمیت میده و همیشه با همه چیز ازش مشورت میگیرم
    و همیشه میسپرم کارهارو بهش اما باز احساس میکنم اون حسی رو که باید بهش نمیدم
    حتی نمیزاره در یه بسته ادامس رو باز کنم میگه پس من چکاره ام باز میکنه میزاره توی دهنم
    اینکارا هر زنی رو خوشحال میکنه اما افراطیش ادم رو دسپاچه میکنه
    راستش مقاله و کتاب خیلی خوندم
    اما در این مورد انگار نمیتونم سیرش کنم تا بفهمه واقعا بهش نیاز دارم
    احساس میکنم ارامش نداره و همش میخاد یچیزیرو بهم ثابت کنه
    دوست دارم اروم بشه و بدونه که من بهش نیاز دارم
    اما واقعا ازونهمه مقاله و کتاب..
    کتاب مردان مریخی زنان ونوسی
    کتاب انچه زنان باید درباره مردان بدانند از باربارا و خیلی مقاله..
    بازم نتونستم ارومش کنم ازین لحاظ تا یکم کنترل بشه
    اگر مقاله ای مرتبط با این مشکل میدونید لطفا راهنمایی کنید
    واینکه وقتی رو همه چیز حساسه چطور از دلش دربیارم تا اروم بشه
    میدونم باید به ارامش برسه تا باهاش حرف بزنم همیشه اینکارو میکردم اما تمام وقتی که باهمیم به همین موضوع میگذره اینکه داریم راجب مشکلی حرف میزنیم(البته حلش میکنیم)
    اما انقدر ناراحتیاش زیاده که تمام وقتمون به حل کردنشون میرسه واقعا خسته شدم
    ویرایش توسط افراخانوم : دوشنبه 13 مهر 94 در ساعت 10:19


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  2. نمی تونم ارتباط صمیمانه برقرار کنم(شوخ طبعی)
    توسط el@he-fa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 مهر 94, 20:30
  3. کیک تولدی که خورده نشد و شمعی که فوت نشد
    توسط maadar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 خرداد 94, 11:14
  4. کم توقعی بیمارگونه، ریشه مشکل من کجاس؟
    توسط فرخ رو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 تیر 93, 17:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.