با بعضی اخلاق های بد شوهرم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[fariba293]

سلام دوستان.شوهرم علاقه زیادی به پرنده داره و بعد از کلی بحث 2تا رو تو خونه نگه داشته.خیل بیش از حد بهشون رسیدگی میکنه.شاید فک کنید من حسودم.اما شوهر من صبح میره شب میاد و نهایت 3 ساعت پیش همیم.از نظرم این که بخواد اونم به پرنده ها برسه بده.
مقداری لج بازه و تند خو.دروغ میگه بهم 99/9درصد به خاطر پرنده هاش .
البته این چیزا مال همین چند روز گذشته نبوده.به مرور متوجه شدم.من دوستش دارم خیلی.
بدی داره خوبی هم داره.
یه اخلاقایی بین خانوادش همه گیره.اینکه از کسی سوتی بگیرن رسواش میکنن.اونم تاحدودی اینجوریه.یا اینکه گاهی اوقات جلو بقیه رفتارهایی داره که نباید داشته باشه.
من خودمم اخلاقای بد دارم اما دوس دارم هر دو اصلاح کنیم خودمونو.باتوجه به اینکه همسرم عاشق بچه است.دوست دارم اول سعی کنیم اخلاقای خوب داشته باشیم.
لطفا کمکم کنید که چیکار کنم؟چطور بهش بگم؟ممنون

[khaleghezey]

درود بانو

به سایت وزین همدردی خوش امدید

اولا به شما تبریک میگم بخاطر انتخاب و ازدواجی که کردید دوما توی همه زندگی ها تفاوت هایی وجود داره سایت همدردی و مشاورین و مقالاتی که در سایت هست به شما کمک میکنه مهارت هایی بدست بیاورید که در کنار همدیگر با توجه به همه تفاوت ها و شباهت هایی که دراید یک زندگی خوب و همراه با عشق و آرامش در کنار شوهرتان داشته باشید.
اینکه خوبه به پرنده علاقه داره اگر مدت زمانی که بیرون مشغول به کار هستش زیاده خوب تغصیر از شوهر شما نیست خیلی از آقایان چنین وضعیتی دارند بخاطر مسائل اقتصادی این چند ساله که ان شاء الله بهتر میشه من خودم متاهلم بعنوان یک مرد برای شما مینویسم.
1.محیط منزل بهتره آرامشبخش باشه تا مرد رغبت بیشتری داشته باشه پای خودش را در منزل بزاره و مدت زمان بیشتری توی خونه باشه بقول معروف شور و شوق داشته باشه زودتر برگرده خونه
2.مهمتر از کمیت (زمانی که ایشون در منزل هستند) بنظرم کیفیت رابطه ای که با هم دارید مهم هست روی این موضوع بیشتر کار کنید
3.اینکه شوهر شما به پرنده علاقه داره هم میتونه بد باشه هم خوب بستگی به شما داره که کجا باشی روبروی شوهرت یا کنارش, یانو یادت باشه برای اینکه توی قلب یک مرد جا باز کنی باهاش تبر بزن!منظور اینه کنارش باش یکم باهاش زندگی کن وارد دنیای مردانه اش بشو اگه پرنده دوست داره خوب شما هم اطلاعات خودت را در این مورد زیاد کن ازش سوال کن خودت را مشتاق نشان بده وقتی میره سراغ پرنده خوب شما هم برو کنارش بشینید کنار هم مهم اینه کنار هم هستید
بزار اینجوری بگم مثلا من به روانشناسی علاقه دارم و جوک وقتی میمر خونه گوشی خانومم فایل دانلود میکنم دوتایی میشینیم باهم گوش میدیم یا جوک میخونیم میخندیم یا خانومم آشپزی بلده من تشویقش میکنم غذاهای جدید بپزه حتی اگر خوشمزه نپخته باشه بازم تشویقش میکنم و بهش انرژی میدم دونفری سعی میکنم دنبال اشتراکات جدید بگردیم.

و مورد اخر شما مثل دانش آموزی هستید که خودش بلد نیست تمرین ریاضی را حل بکنه بعدش به بغل دستی خودش گیر میخواد بده و انتقاد کنه ازش تو چرا بلد نیستی!!! خوب خدا خیرت بده خودتم که بلد نیستی پس دیگه ایراد گرفتن و توقع داشتنت چیه؟
بیایید از اینجا شروع کنیم به نظر خودت نقاط ضعف های خودت چیه بر اساس اولویت بنویس یکی یکی بریم جلو اینجوری زودتر به نتیجه میرسیم کلی بیان نکنید لطفا یا مثلا مسئله ای یا مشکلی در زندگی داشته باشید مثالی باشه بهتره

برای شروع خواندن این مقاله خیلی مفیده:
http://www.hamdardi.net/thread-154.html

برچسب زدن ممنوعه تعمیم دادن یک نکته یا اخلاق منفی به همه ممنوع داشتن دید منفی ممنوع

[fariba293]

من نمیخوام بهش برچسب بزنم.من هیچ وقت بهش دروغ نگفتم دوست دارم اون هم دروغ نگه.
اولویت اول تو زندگیم بوده و هست.دوس دارم منم واسش اولویت اول باشم.
اصولا آدمی هستم که دوس دارم همونطور که با دیگران برخورد میکنم و واسشون ارزش و احترام قائلم اونا هم بامن همونجور باشن.
شاید واقعا ایراد از منه.نمیدونم

[khaleghezey]

شما مسئله را بد متوجه شدید بانو
اینجا فقط یه سایت مشاوره ای هستش همین نه ما قاضی هستیم نه اینجا قصد داریم قضاوت کنیم شما و یا همسرتان یا دیگران چقدر مقصر هستند ما اینجاییم تا کمک کنیم کیفیت زندگیتان بالا بره

اگه شما یک مسیر را 999 بار طی کنید و یک نتیجه بگیرید برای بار 1000 هم بروید بازهم همان نتیجه را میگیرید!

http://www.hamdardi.net/thread34206-2.html#post340222

لینک بالا را باز کنید و شروع کنید به مطالعه مقالات سایت ادامه دادن این تایپیک یا زدن تایپیک جدید فایده زیادی نداره بلکه خواندن مقالات و کسب آگاهی و بکار بردنشان در زندگی است که موجب میشه احساس آرامش و خوشبختی بیشتری داشته باشید البته سختی هایی هم با خودش بهمراه داره ولی نتیجه و تاثیر مثبتی در زندگیتان بوجود می اورد.
روی مهارت های ارتباطی خودتان بیشتر کار کنید تا میتوانید مطالعه کنید

[fariba293]

ممنون بابت راهنماییت.مقالات رو خوندم.باید تمرین کنم تا به اون چیزی که میخوام برسم.اما آیا همراهی شوهرم لازم نیست؟؟؟؟؟؟
من دوران نامزدی فایل های صوتی دکتر هلاکویی و... رو گرفتم و هردو کامل گوش کردیم.خیلی بهم کمک میکرد باتوجه به اینکه فرد کم حوصله ایم و زود عصبی میشم.
مدام حس میکردم فقط گوش میده و اصلا توصیه ها رو بکار نمیگیره.حس میکردم واسش مهم نیست
گاهی وقتی مشکلی پیش میاد هرچند کوچیک از نظر من مهمه اما اون نه.وقتی من میخوام درمورد اون موضوع که از نظرم مشکله صحبت کنم وسط حرفام میگه باشه قبول یا هرچیز دیگه که من حس میکنم فقط میخواد بحث و گفتگومون تموم شه و در موردش حرف نزنیم.نمیدونم شاید من بد حرف میزنم.اما وقتی میبینم فقط میخواد رو موضوع یه سرپوش بذاره که تموم شه باز بهم میریزم و گاهی برخودهای بدی باهاش میکنم.
میدونم این ضعف منه واقعا.

[khaleghezey]

طبیعیت زن و مرد متفاوته همین
بانوان جزئی نگر هستند و مردان کلی نگر
یک نمونه مثلا شما صحبت های یک خانوم یا آقویی را همزمان با شوهرتان گوش میدید بعد تمام شدن حرف های ایشون میرید منزل شما در مورد صحبت های اون آقا کلی نکات ریز متوجه شدی که شوهرت اصلا بهشان توجه نکرده همین.
مردها حوصله حرفهای خاله زنکی را دارند وواقعا همب یورن به اندازه کافی بهشان فشار وارد میشه دیگه نه حوصله و نه وقتی نمیماند که بنشینند در منزل و حرفهای (از نظر ما مردان)صد من یک غاز و خاله زنکی گوش بدهند.تمام شد و رفت

متن حكايت
هيزم شكن تنومند اما بدخلقي در نزديكي دهكده شيوانا زندگي مي كرد. هيزم شكن بسيار قوي بود و مي توانست در كمتر از يك هفته يكصد تنه تراشيده درخت قطور را تهيه و تحويل دهد اما چون زبان تلخ و تندي داشت با اهالي شهرهاي دور قرار داد مي بست و براي مردم دهكده خودش كاري نمي كرد.
براي ساختن پلي روي رودخانه نياز به تعداد زيادي تنه درخت و الوار بود و چون فصل باران و سيلاب هم نزديك بود، اهالي دهكده مجبور بودند به سرعت كار كنند و در كمتر از دو هفته پل را بسازند. به همين خاطر لازم بود كسي نزد هيزم شكن برود و از او بخواهد كه كارهاي جاري خودش را متوقف كند و براي پل دهكده تنه درخت آماده كند.
چند نفر از اهالي نزد او رفتند اما جواب منفي گرفتند. براي همين اهالي دهكده، نزد شيوانا آمدند و از او خواستند به شكلي با مرد هيزم شكن سرصحبت را باز كند و او را راضي كند تا براي پل دهكده تنه درخت آماده كند.
شيوانا صبح روز بعد اول وقت لباس كارگري پوشيد. تبري تيز را روي شانه گذاشت و به سمت كلبه هيزم شكن رفت. مردم از دور نگاه مي كردند و مي ديدند كه شيوانا همپاي هيزم شكن تا ظهر تبر زد و درخت اره كرد و سرانجام موقع ناهار با او سر گفتگو را باز كرد و در خصوص نياز اهالي به پل و باران شديدي كه در راه است براي او صحبت كرد. بعد از صرف ناهار هيزم شكن با شادي و خوشحالي درخواست شيوانا را پذيرفت و گفت از همين بعد از ظهر كار را شروع مي كند. شيوانا هم كنار او ايستاد و تا غروب درخت قطع كرد.
شب كه شيوانا به مدرسه برگشت اهالي دهكده را ديد كه با حيرت به او نگاه مي كنند و دليل موافقيت هيزم شكن يكدنده و لجباز را از او مي پرسند. شيوانا با لبخند اشاره اي به تبر كرد و گفت: «اين هيزم شكن قلبي به صافي آسمان دارد. منتهي مشكلي كه دارد اين است كه فقط زبان تبر را مي فهمد. بنابراين اگر مي خواهيد از اين به بعد با هيزم شكن هم كلام شويد چند ساعتي با او تبر بزنيد. در واقع هر كسي زبان ابزار شغل خودش را بهتر از بقيه مي فهمد و شما هر وقت خواستيد با كسي دوست شويد و رابطه صميمانه برقرار كنيد بايد از طريق زبان ابزار شغل و مهارت او با او هم كلام شويد.»

بجای گیر دادن و غر زدن پیشنهاد بنده نه تنها شما بلکه به بقیه بانوان اینه که این داستان زیبا را بارها بخوانید اگر میخواهید با شوهرتان همکلام شوید چندتا نکته مهم هست
1.همان اول تا شوهرتان آمد شروع نکنید به گیر دادن یا غر زدن و تعریف کردن داستانهای خاله زنکی
2.در موقع مناسب با شوهرتان همکلام شوید و صحبت های خودتان را بیان کنید
3.سعی کنید شنونده خوبی برای صحبت های مردتانب اشید نقاط مشترک خودتان را با شوهرتان بیشتر کنید به علایقش احترام بگذارید و توجه کنید وقتی شوهرتان ببیند که در کنارش هستید مسلما تاثیر زیادی روی ایشون میزاره و بتعث میشه شنونده بهتری برای صحبت های شما باشه
4.لطفا خلاصه تعریف کنید
5.و از آن مهمتر مشکلات بین خودتان و خانواده شوهرتان را خودتان حل کنید مگر در مواقع خاص

در مورد طریقه صحبت کردن شروع کنید به خواندن مقالات سایت:
http://www.hamdardi.net/thread-3525.html
http://www.hamdardi.net/thread34206-2.html#post340222

تایپیک های مربوط به رفتار جراتمندانه و نوشته های استاد sci خیلی خوبه حتما بخوانید در تایپیک بانو she

[fariba293]

مرسی مقالات رو میخونم و همه تلاشمو میکنم که بکار بگیرمشون.ممنون بازم مزاحمتون میشم اگه سوال پیش اومد برام.تشکر

[fariba293]

بازم سلام.علاوه بر مقالات شما که معرفی کردید.یه سری فایل صوتی از دکتر حبشی پیدا کردم که این ادرسشه و درمورد تفاوت زن و مرده.حبشی | مبارز کلیپ
بنظرتون اگه فایل ها رو به همسرمم بدم گوش کنه خوبه ؟بعضی رفتارام بد بوده که وقتی خودم گوش دادم متوجهش شدم.تصمیم گرفتم تکرارشون نکنم.

[fariba293]

من خیلی چند بار جلوی همسرم گریه کردم.دوران نامزدی بیشتر.یکی دو بار هم بعد عروسی.که معمولا سعی میکرد آرومم کنه.پرخاشگری هم کردم.قبل عروسی .بیشتر اوایل نامزدی.ما 2.5 نامزد بودیم.اکثر مشکلات مربوط به سال اول نامزدیمون بود.بعد رابطمون بهتر شد اما خوب بازم یه رابطه درست و کامل نبود.
همسر من پسرخالمه.گاهی مادرم تحت تاثیر دیگران حرفایی بهش میزنه که به اصلاح متلکه.یا برادر کوچکم گاهی بهش بی احترامی میکنه.در موردمادرم که بهش میگفتم که نه منظورش این نبوده و فلان.درمورد برادرمم هم میگفتم بهش که اون بچس و نمیفهمه.تو بزرگی و بزرگوار.
من و دختر خالم جاری همدیگه ایم.خالمم خیلی حساس به اینکه من چیکار میکنم یا مثلا عروسی من چه جوریه و... .من یکی دوبار شکایت جاریمو پیش شوهرم کردم که الان بنظرم میاد اشتباه کردم و نه باید بها میدادم.
ما الان تهران زندگی میکنیم و خانواده همسرم کرمانشاهن.همسرم کارش تهرانه.خواهر شوهرم چپ و راست اینو به گوش من میرسونه که برادرمو بردی تهران...
در صورتی که این تصمیم خود شوهرم بود.اینم به همسرم گفتم که نمیدونم واقعا کارم درست بوده یا اشتباه.
شوهرم برای مخارج عروسی و... هیچ پشتیبانی نداشته و به اصطلاح رو پای خودشون بودن.منم تمام تلاشم رو کردم که صرفه جویی کنم که اذیت نشه.اما چون آرایشگاهی که اونا میخواستن نرفتم کلی بهم متلک گفتن.همین هفته پیش که کرمانشاه بودیم خیلی راحت تو چشای من نگاه میکنه میگه بنظرم مدل موهات و آرایشت خیلی هم زشت بود .بعد همسرمم شروع کرد به همراهی خواهرش.اما علتش؟؟؟؟؟؟من تاجی که داشتم رو دوس نداشتم و از تاج های آرایشگاه اجاره گرفتم که 50تومن به هزینه هام اضافه شد.که هر بار بحث میشه باز اینو به روی من میاره.حتی شوخیشم عذابم میده.
من آلبوممو نباید جاری هام ببینن چون عروس قبلیشون گلایه میکنه چرا عروسی من اینو نداشتیم اونو نداشتیم و اونا حرفاشونو به من میزنن.و عروس بعد منم میخواد چیزی رو از قلم نندازه و سعی کنه بهتر از من باشه.و باز غر زدناشون به من و شوهرمه که اگه شما این کارو نمیکردین و اون کارو نمیکردین اینجور نمیشد.
برادر شوهرمم با زنش همراهی میکنه و جلو من میگفت این کارو واست میکنم و اون کارو واست میکنم و...
اما همسرمن کارو برام انجام داده و ممنونش هم هستم.اما وقتی خواهرش شروع به غر غر میکنه اونم همراهیش میکنه.یا وقتی خواهرش میگه فقط یه سال تهران باشین سریع برمیگرده به من میگه ما فقط یک سال تهران میمونیم گفته باشم .این درصورتیه که خودش میدونه کرمانشاه کار نداره و سرمایه ای هم برای کار نداره.
یه وقتایی به اقتدارش شک میکنم واقعا......

- - - Updated - - -

اینا رو گفتم که بدونید من تو موقعیت های متفاوت از خودم رفتارهای بدی نشون دادم نسبت به همسرم.بنظرتون میتونم جبران کنم؟؟؟؟؟

[khaleghezey]

در جواب آخر شما

دختر ده ساله ام سارا درسی به من آموخت که بر قلبم حک شد.
او از زمان تولد نقص عضو داشت
و ما مجبور شدیم برای پای او که مادر زادی عضله نداشت،
حائل تهیه کنیم.
یکی از روزهای زیبای بهاری، او شاد و سرزنده به خانه آمد
تا به من بگوید که در مسابقه برنده شده است.
چون نقص عضو او آزارم می داد، به دنبال کلماتی گشتم
تا بتوانم تشویقش کنم و به او بگویم
اجازه ندهد این نقص مادر زادی مانع کارش شود.
از همان حرفهایی که مربیان ورزش هنگام شکست بازیکنان شان
به آن ها می گویند.
ولی پیش از آنکه کلامی به زبان بیاورم، او گفت:
«بابا، من دو تا از مسابقه ها را بردم.»
باورم نمی شد. او ادامه داد: «یک امتیاز گرفتم.»
حدس می زدم چه اتفاقی افتاده است.
حتما از روی ترحم توانسته بود امتیازی بگیرد.
ولی باز پیش ار آنکه حرفی بزنم، به من گفت:
«بابا به من همین طوری امتیاز ندادند.....
من امتیاز «پر تلاش ترین شرکت کننده» را آوردم.»

و این سارای عزیز من بود که این درس را به من آموخت.
.

من امتیاز «پر تلاش ترین شرکت کننده» را آوردم.»

بهترین جواب برای شماست.شما لازم نیست بی نقص باشیم یا بهترین باشیم مهم اینه تلاشت را انجام بدهی اینه که باارزشه
1.مقایسه کردن ممنوعه شما در جایگاه خودتان قرار دارید با خصوصیات خاص خودتان در مورد مراسم عروسی شوهرتان خودش خرج عروسی را داده این خیلی خوبه احتمال داره مثلا برای جاری جدیدتان خانواده شوهرتان کمک کنند یا مراسمش بهتر برگزار بشه ولی شما همیشه اینو یادت باشه همانطور که خودت هم عنوان کردی خرج عروسی با شوهرت بوده این بسیار بسیار باارزشتره که مشتقل بودید شما دونفر تا اینکه مثلا خرج مراسم عروسی با پول فرد دیگه چجوری برگزار بشه

در مورد برخورد با خانواده شوهرتان

http://www.hamdardi.net/thread-40315.html#post396770

مقاله را با دقت بخوانید.عمل کردن به توصیه های قرار داده شده در این مقاله 80% مشکلات و مسائلی که با خانواده شوهرت داری را براحتی حل میکنه.

بعدشم برای اتفاقی که هنوز نیوفتاده چرا داری خودت را اذیت میکنی و ذهنت را مشغول میکنی بجای این موضوع سعی کن رابطه خودت را با شوهرت بهتر کنی.
فایل های صوتی گوش میدی خوبه ولی اولنی و مهمترنی اصل اینه که هیچگونه انتظاری از شوهرت نداشته باشی!احتمالا اعجب کردی ولی رمز موفقیت توی داشتن زندگی مشترک همینه شما اصلا توقع نداشته باش از شوهرت گوش بده فایل ها را و اینکه همپای شما حرکت کنه شما کار خودت را انجام بده کار یکه درسته حتی اگر شوهرت رفتار اشتباه داشت بازهم شما کار دست را انجام بدهید.بعد مدتی با اغییر پیدا کردن شما و تاثیرش در برخورد با شوهرتان ایشون هم کم کم شروع میکنن به تغییر کردن و بهتر شدن فقط باید صبور باشی و امیدوار.
مقالاتی که معرفی شده خواندنش و درک کردنش و بکار بردنش توی زندگی حداقل چند ماه طول میکشه پس کامل وقت بزار و بخوان از خودت توقع بیش از اندازه نداشته باش پله پله قدم بردار.

وقتی از دیگران انتظار و توقع دا ری دو حالت پیش می آید ، 1 - برآورده میشود 2 - برآورده نمی شود

نتیجه هر کدام از این حالات به نسبت توقعی که داری این است :

1 - وقتی برآورده شود ، خیلی به حالت فرقی نمیکند و احساس درونیت معمولی خواهد بود ، چون انتظارش را داشته ای

2 - اگر برآورده نشود ، سرخورده و غمگین میشوی ، چون انتظار و توقعی داشته ای که انجام نشده .

وقتی از دیگران هیچ انتظار و توقعی نداشته باشی هم دو حالت پیش می آید :

1 - دیگران در قبال شما وظیفه خود را به جا میاورند یا محبت های خارج از وظیفه بهت دارند .

2 - کاری برای شما انجام نمیدهند و توجه ندارند .

نتیجه آن :

1 - در حالت اول ( برای بی توقعی ) چون شما هیچ انتظار و توقعی نداشته ای حتی اگر وظیفه ای در مقابلت داشته

اند و به جا آورده اند ، برای شما لذت بخش است و گویی آنها هیچ وظیفه ای نداشته اند و محبت خاص بهت

داشته اند .

2 - در شکل دوم آن تاثیر تألم برانگیزی در شما بجا نخواهد گذاشت و شما حال و هوای عادی و معمول را

خواهی داشت و سرخورده و غمگین نمیشوی چون انتظار و توقعی نداشته ای

به نظرت کدامیک آرامش ما را در پی دارد و حتی به ما روحیه ای قوی می بخشد ؟؟

شما در کدام وضعیتی ؟؟

مجسمه بودن را تمرین کن نه ببین نه بشنو بعضی اوقات خودت را بزن به ندیدن و نشنیدن این خیلی خوب جواب میده یا خودت را بزن به سادگی مهمترین چیزی یادت باشه حفظ آرامش خودته این تویی که به دیگران اجازه میدی ارامشت را بهم بزنند.هروقت بحث در اینگونه موراد شد شما خودت را بزن به اون راه یا اصلا چیز ینگو کشش نده چندبار تکرار کنی خودشون خسته میشن.یا در بعضی مواقع بحث را زیرکانه عوض کنید