به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 مهر 94 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Bow مشکل همسرم با خانه و دیدار خانواده

    سلام من یک ساله ازدواج کردم و خونه من در طبقه پایین خانه ی مادرم است.
    قبل از ازدواج و در مراسم خواستگاری در باره این موضوع با خانمم صحبت کردم و پذیرفت که به شرط عدم دخالت خانواده من، توی اون خونه زندگی کنه. من هم پذیرقتم چون مادرم اهل دخالت نیست.

    تا اینکه بعد از مدتی همسرم میگه ما باید مستقل باشیم و نباید هر روز مادرت تو رو ببینه و هی بگه این کارو برام بکن( مثلا براشون دوروز یکبار خرید کنم. یا جایی برسونمشون) .
    احساس می کنم از این ناراحته که خودش نمیتونه خانوادشو هر روز ببینه هرچند دوروز یه بار میریم خونه مادرش اینا.
    میگه تو نباید به من قول میدادی که مستقل میشیم و مدام هم میگه من ادمی نیستم که از مادرت ببرونمت و بدم میاد از این کارا.ولی حرفاش و عملاش اینو نمیگه
    آدمی هم نیست که بره به کسی یا مادرم گلایه کنه . و انصافا مادرم هیچ دخالتی نکرده تا حالا و خود خانمم هم میگه.
    امکان تغییر محل سکونت هم نیست فعلا.
    از یه طرف نمیتونم بی محلی کنم نسبت به مادرم و پدرم و از طرفی دیگه نمیدونم چکار کنم واقعا.
    خواهشا کمکم کنید
    ممنون

  2. کاربر روبرو از پست مفید آقای م تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 04 مهر 94)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دوست عزیز

    تصور شما با اون چیز یکه همسرت در ذهنش داره مقداری متفاوت هستش بهتره بشینی با خانومت صحبت کنی و ببینی چه موضوعی باعث شده ایشون چنین ذهنیتی داشته باشه با رفتار ایشون بشخصه موافق نیستم ولی باید پای صحبت های ایشون نشست و به حرفهایی که میزنن گوش داد و اگر نگرانی دارن یا موضوعی باعث ناراحتی ایشون شده برطرف کرد.
    لطفا در صحبت با ایشون جبهه گیری نکنید دفاع نکنید فقط یک شنونده باشید خانوم ها نیاز دارن بعضی اوقات به حرفهایشان توجه بشه بدون اینکه قضاوت بشوند یا طرف مقابلشان راه حل ارائه بده.

    لطفا مصداقی جلو برید بصورت کلی ایشون بیان کردن ازشون بخواهید تا مورد به مورد واکاوی کنید و اگر سوء تفاهمی بوجود امده برطرف بشه و اگر مسئله ای هم با کمک همدیگه حلش کنید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 05 مهر 94), نیکیا (یکشنبه 05 مهر 94), آقای م (جمعه 10 مهر 94)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 96 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1394-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,959
    سطح
    26
    Points: 1,959, Level: 26
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 52 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    شما مرد هستید ؛ رییس و اداره کننده ی این زندگی شما هستی .

    هم بهترین پسر برای مادرت باش و هم بهتریم شوهر برای همسرت =====» این مشکل مثل یخ با گرمای محبت دوطرفه ی شما ؛ همگام با سیاست آب میشه.

    به اینصورت که مثلا اگر میری برای مادرت خرید میکنی یک هدیه ی خیلی کوچیک ؛ حتی شده یه سنجاق سر ؛ یه شاخه گل ؛ یه کارت پستال ؛ حتی یه پاستیل ؛ برای همسرت بگیر و با عشق بهش تقدیم کن و چنتا جمله ی محبت آمیز بهش بگو ؛ تا اومد حرفی در مورد مادرت بزنه در آغوشش بگیر و بهش بگو که دوستش داری و با شوخی بگو چقدر خانومم غرغر میکنه و ببوسش! ( یکم سیاست مردانه! ) مطمین باش همسرت گلایه هاش یادش میره...

    وقتی به تنهایی میری پیش مادرت ؛ حتی اگر همسر گرامی ؛ در مورد دیدار با مادرت بدخلقی کرده . از جانب همسرت ؛ تعریف مادرت رو بکن و مثلا بگو همسرم خیلی دستپخت شمارو و فلان صحبتتون رو دوست داره و همیشه ازتون تعریف میکنه اما در واقع در بروزش خجالتیه و سعی میکنه حریمهارو حفظ کنه.

    پیش همسرت هم همینکار رو بکن و از طرف مادرت ؛ از ظاهر همسرت و شیوه ی لباس پوشیدن و صحبت کردنش تعریف کن.
    ( هیچ زنی از تعریف و تمجید ولیکن با اندکی اغراق ) بدش نمیاد .

    اینکار نوعی سیاست هست که باعث میشه ، مهر دوطرف در دل هم جوانه بزنه ( البته توجه شه که نباید خیلی اغراق و دروغ قاطیش بشه ؛ افراط و تفریط در هرکاری نتیجه رو برعکس میکنه )

    وقتی هم که مادرت رو بیرون میبری تا جای ممکن از همسرت هم خواهش کن تا باهاتون بیاد اما به هیچ کودوم بیش از حد خودشون توجه آنچنانی نشون نده در حضور هم . خیلی عادی و با هر دو در نهایت احترام رفتار کن و سعی کن جوی شاد رو به وجود بیاری و کنترل کنی ؛ زیرا خانوم ها بسیار روی تغییر رفتار اندک شما حساس هستن.

    در عین حال : شما هم سعی کن خیلی بیشتر به خانواده ی همسرت توجه و محبت نشون بدی تا همسرت بدونه همون طور که مادر شما مهمه ؛ بلاعوض شما هم مادر ایشون رو به همون اندازه دوست دارید .

    با کمی تغییر در رفتار خودتان مقابل همسر و مادر ؛ این مشکل براحتی قابل حله .

    هیچ وقت هم به همسرتون تفهیم نکنید که باید کنار مادر بمونید . بلکه در مقابل خواستش با ارامش بگید در فکر مستقل شدن هستید و به خواستش اهمیت میدید ( حتی در ظاهر و به صورت نمادین)

    خانوم ها ؛ مثل آقایان . همیشه منطقی فکر نمیکنن و نیازمند توجه دوچندان و اهمیت در مقابل خواسته هاشون هستن

    با آرزوی موفقیت اینجانب

  6. 6 کاربر از پست مفید Farzam_48_vekaalat تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 05 مهر 94), گندم.م (یکشنبه 05 مهر 94), واحد (یکشنبه 05 مهر 94), آقای م (جمعه 10 مهر 94), ستاره زیبا (جمعه 10 مهر 94), سحر22 (یکشنبه 05 مهر 94)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادر بزرگوار هیچ عروسی زندگی در کنار مادر شوهر و پدر شوهر رو دوست نداره و زندگی مستقل رو ترجیح میده . ولی به خاطر علاقه به همسر این رو میپذیره . همونطور

    که اقای فرزام به خوبی توضیح دادند شما با مهارتهای همسر داری میتونید این مسئله رو مدیریت کنید . هیچ مشکلی نیست که با محبت نشه حلش کرد . ولی به فکر
    استقلال
    خانواده تون هم باشید . خانمها دوست دارند همسرشون یک مرد مستقل باشه . البته کمک کردن یا احترام گذاشتن به خانواده منافاتی با استقلال نداره . باید بتونید مرز

    این دو رو تشخیص بدید . اقای فرزام مثالهای خوبی اوردند . با اعمالتون به پدر مادرتون نشون بدید که شما دیگه تنها نیستید و همسرتون براتون خیلی مهمه .مثلا اگر

    مادرتون از شما میخواد که پیش اونها غذا بخورید هر چند این کار خیلی ساده ایه . ولی همسرتون رو به شدت ناراحت میکنه . و احساس میکنه شما ارزشی برای ایشون

    قائل نیستید . یا مادرتون از شما برای شام دعوت میکنه و شما میگید باشه بدون اینکه با همسرتون هماهنگ کنید . از نظر شما مشکلی نیست چون خونه شما با پدر

    مادرتون فقط چند تا پله فاصله داره و فرقی نداره که شام رو با اونها باشید . ولی از نظر همسرت اینطور نیست . از نظر ایشون برای این موضوع هم باید هماهنگی صورت

    بگیره و به نظر و برنامه های ایشون هم اهمیت داده بشه . جالبه بدونید که اگر اینکار با هماهنگی صورت بگیره در بیشتر موارد با موافقت ایشون روبرو میشید ولی اگر بدون

    هماهنگی باشه با مخالفت روبرو میشید .

  8. 3 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (جمعه 10 مهر 94), نیکیا (یکشنبه 05 مهر 94), ستاره زیبا (جمعه 10 مهر 94)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 مهر 94 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    بسیار سپاسگذارم از شما دوستان عزیز که وقت گذاشتید و راهنماییم کردید

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    زندگي در کنار مادرشوهر الزاما به اين علت که کسي توي زندگي شما دخالت کنه، ناراحت کننده نیست.
    ببينيد تصور کنيد مجبوريد با خونواده همسرتون زندگي کنيد. شايد آدم بي‌خيال يا حتي کمي بي‌ادب براش مهم نباشه؛ اما آدم معمولي معذب ميشه. مجبوره احترام بزاره.
    حواسش به رفت و آمد و لباس پوشيدن و سر و صدا کردن و بهم ريختن خونه و غذا پختن و....... باشه.
    اين از احترامه نه از مشکل داشتن. هميشه که نبايد دنبال مقصر و تقصير باشيد.

    با کمال احترام، من با بيشتر صحبتهاي جناب فرزام موافق نيستم. اصلا پيش هیچکس از ديگري صحبت نکنيد که وارد ورطه حرفهاي خاله‌زنکي ميشيد و زنها راحت‌تر از اونچه که فکرش رو بکنيد، راست و دروغ رو تشخيص ميدن.
    يه مثال خيلي ساده: فکر کنيد به مادرتون بگيد همسرم عاشق قرمه هاي شماست و ايشونم فردا بيان بگن ميخوام بهت ياد بدم چطور قرمه بپزي که طعمش "بد" نشه!

    اينکه با هم دعوتشون کنين بيرون يا هروقت به یکی محبتي کردين يه کادو برای اون یکی بخرين(بچه است مگه؟!) بد که هیچی، وحشتناکه! انگار داريد القا ميکنيد که خانمتون قصد رقابت با مادرتون رو داره! چنين رفتاري رو هيچ زني تحمل نميکنه.

    اتفاقا خانم‌ها منطق بيشتري دارند و جز به جز هر مسئله‌اي رو تحليل ميکنند. اللخصوص در روابط اجتماعي قويتر هستند و سياست داشتن رو از بچگي و لحظه‌اي که شروع ميکنن به ناز کردن براي پدرشون، ناخواسته ياد ميگيرند. بنابراين در صورت دروغ گفتن، فقط شماييد که از چشم ميفتيد.

    به نظر من اگر مي‌خوايد خانمتون رو راضی کنید، احتياج به بحث منطقي هست؛ نه پیچوندن مسئله.
    بگيد که مي‌خوايد خونه بخريد و در شرايط حاضر اگر مستاجري پيشه کنيد مقدار زيادي از پس اندازتون هدر ميره.
    اصلا همين فردا بريد يه حساب باز کنيد و هرماه مقداري رو توش بگذاريد و بگيد اين به جاي اجاره‌اي که نميديم و به عنوان پس انداز خونه.
    پولهاتون رو نگه داريد و انشالله چند سال آينده بتونيد يه خونه عالي براي خودتون بخريد. فکر نمي‌کنم کسي توي دنيا باشه که دلش يه خونه براي خودش نخواد.
    ویرایش توسط mahasty : شنبه 11 مهر 94 در ساعت 00:15

  11. کاربر روبرو از پست مفید mahasty تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (شنبه 11 مهر 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.