به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آذر 94 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-6-29
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترخدا التماستون میکنم کمکم کنید سریع تر

    من 5سال است ازدواج کرده ام.یک پسره10ماهه دارم عاشقانه زندگیم همسرم و بچمو دوست دارم با اینکه اصلا وضعیت مالی خوبی نداریم
    ولی بزرگترین مشکل زندگیم مادر شوهرم است.خداشاهده نمیذاره یه آب خوش ازگلومون پایین بره.کلا خانواده شوهرم 5 نفرند.شوهرم پسره اوله بعد یه پسره22ساله و یه دختره10ساله.مادرشوهرم هیچ وقت دخترش و پسرشو نگه نمیداره و همیشه انتظار داره منم تر وخشکشون کنم ولی من اصلا زیربار نمیرم بخاطرهمین 5ساله همش خودش و خانوادش منو فحش میدن...جونم به لبم رسیده خسته شدم بریده ام....آخه من اصلا آدمی نیستم که بتونم همه ی اطرافیانم رو دوست داشته باشم و براشون الکی ازخودگذشتگی کنم یعنی اصلا اصلا اصلا بلدنیستم برای کسی غیراز افرادی که دوست دارم انرژی بذارم.هیچ وقت غذا نمیپزه کارخونه نمیکنه مدام میخوادبره مسافرت و بچه هاشو بندازه گردنه یکی..
    ترخدا راهنماییم کنید.همش باشوهرم دعوا دارم همش میگه اونام خواهربرادره منند.ولی من زیربار نمیرم.دارم به جدایی فکرمیکنم بلکه راحت شم ...آخه مدام زنگ میزنه جیغو داد وفحش میده...به من میگه دهاتی....میگه خیراز زندگیت نمیبینی خوشت نمیشه...به نظرتون نفریناش میگیره؟!من سنم26 و شوهرم28.هرچی جواب تلفن خودشو مادرشو نمیدم بدتر زنگ میزنند و بیشتر بیشترهی میزنند رو خونهرو موبایل.وتامن جواب میدم فحش میدن..خانواده خودم خیلی خیلی گرفتارند جایی برای حل مشکلات من ندارند.امروز رفتم در خونه مادره مادر شوهرم وکلی داد وفریاد کردم که اگه یه بار دیگه زنگ بزنید با من طرفیدو..... همه همسایه ها ریختند بیرون...الان ازکارم خیلی پشیمونم به نظرتون این کارم درست بوده؟البته بعد 5سال که فحشم میدادنچه تو رو چه پشت سر این تنها حرکت من در مقابل اونا بود...ولی با مادرشوهرم خیلی تا حالا دعوام شده ولی اصلا اصلا عوض نمیشه و عین طوطی دوباره همون حرفا و کاراشو تکرار میکنه

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم متاسفم
    یکم ارومتر یه نفس عمیق بکش از مطالبت متوجه شدم خیلی با عجله و داغون مینویسی
    یکم اروم باش تا خونسردیت رو حفظ نکنی هرگز نمیتونی بهترین راه رو پیدا کنی
    شما جدا از مادر شوهرت زندگی میکنی؟؟؟؟
    یه راه حل دارم قبلش هیچ وقت هیچ وقت بخاطر نفر سوم زندگیت رو خراب نکن همه میذارن میرن اونی که بدبخت میشه شمایی
    اگه همسرت از لحاظ اخلاقی مشکلی نداره و خودتون دوتایی رابطتون خوبه ودست داری باهاش زندگی کنی و شریک زندگیش باشی و بخاطر اینکه بچت اواره نشه هرگز هرگز حرف طلاق نزن
    مگه بعد طلاق حلوا خیرات میکنن اونم با یه بچههههههههه
    پس شما اگه تصمیم به زندگی گرفتی بیا اینجا بگیم چیکار کن تا زندگیت زیر رو شه ایشالله
    بعدا میام

  3. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 31 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 30 شهریور 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آذر 94 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-6-29
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون که جوابم دادی.بخدا من وشوهرم برای زندگیمون جوون میدیم ولی اینانمیذارند یه روز بدون ترس بخندیم.همیشه همیشه استرس اونا رو دارم.تا تلفن ها زنگ میخوره یایکی درمیرنه فکرمیکنم اوناند میخواند فحشم بدن.مادرشوهرم اصلا اصلا نتونسته زندگی خوبی داشته باشه وخیلی بیخیاله من اگه بهش روو بدم زندگیمو نابود میکنه.شوهرم مدام گریه میکنه از دستش ولی در عین حال به منم روو نشون نمیده که مبادا چیزی بگم.من خیلی تنهام خیلی خیلی....اصلا یه حالی دارم که تا حالا تجربه اش نکرده بودم.بدترین حال دنیا رو الان من دارم.کسی ازپس این آدم برنمیاد حتی پدرشوهرم راهم آواره یه شهرغریب کرده .از بس باهامون اینجوری میکنه منم همش سره شوهرم خالی میکنم ازچشمم خیلی افتاده.... مدام به این فکرمیکنم خودم و بچم بردارم وفرارکنم.خودش کمه یه مادری هم داره بدتره خودش.ترخدا درکم کنید بگیدچکارکنم خودتون بذارید جای من؟! من جدا ازمادرشوهرم زندگی میکنم.
    ویرایش توسط بهارگل : دوشنبه 30 شهریور 94 در ساعت 16:10

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 مرداد 95 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1394-6-14
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    428
    سطح
    8
    Points: 428, Level: 8
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    شما که میگید عاشقانه شوهرمو دوس دارم و هردومون واسه زندگیمون جون می دیم. پس چطور بعدش گفتید خودش کمه یه مادری هم داره بدتر خودش! حرفاتون ضدو نقیضه.

  6. 2 کاربر از پست مفید maria_smile1 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 31 شهریور 94), ستاره زیبا (دوشنبه 30 شهریور 94)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آذر 94 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-6-29
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه منظورم اینه مادر شوهرم خودش کمه مادرش هم اذیت میکنه.یعنی مادره مادرشوهرم.آخه مادر شوهرم 48ساله است ومادرش هم تقریبا60

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مهر 00 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1394-4-16
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    6,681
    سطح
    53
    Points: 6,681, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 156 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بهار گل عزیز به قول ستاره جون یه نفس عمیق بکش و اروم باش عزیزم مردم خیلی مشکلات بزرگتر از مادر شوهر دارن و هیچ وقت حتی اسم جدایی و فرار از زندگی رو همنیاوردن در اینکه شرایطت سخته و اون خانمها دارن اذیتت میکنن شکی نیست اما با دعوا و داد و بیداد کاری از پیش نمیره همونجوری که تا الان با دعوا و استرس و ناراحتی کاری از پیش نبردی یکم اروم باش به خودت و همسرت و بچت فکر کن الان شما 3 نفر یک خانواده اید و نباید اجازه بدی کسی این خانواده رو از هم بگیره بشین اروم با شوهرت صحبت کن کلاسهای مشاوره برو زندگی رو برای خودت اول خودت بعد برای همسر و فرزندت اروم کن به بیرون از خونت توجهی نکن مهم تویی که باید اول اروم بشی یکم کتابهای انرژی بخش بخون بخودت مسلط باش فکر کن و یواش یواش جلو برو اگه بتونی همسرتو شیفته خودت کنی تا حرفهاتو قبول کنه و بخونه میتونی کمکم از مادرش جداش کنی و زندگیت اروم بشه اینقدر بد نگو با سیاست همسرتو از اونا جدا کن هیچ زنی نتونسته با دعوا و بدگویی موفق شه همه اونهایی که تونستن همسراشونو مال خودشون کنن فقط زنان باسیاست و درایتی هستن تو اول از همه باید رو خودت کار کنی و ببینی چطور میتونی رگ خواب همسرتو بدست بگیری تا اون اجازه دخالت مادرشو نده درضمن مواظب زندگیت باش جدایی و فرار چیزی و حل نمیکنه بدتر میکنه و هیچ وقت بین بد و بدتر بدترین رو انتخاب نکن
    امیدوارم زودتر ارامش به زندگیت بیاد و بتونی شاد زندگی کنی و خانواده گوچیکتونو گرمتر و گرمتر کنی

  9. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    بعضی سئوالها یک خطی هستند.
    اما جوابهایشان به آگاهی و مهارتهای صد صفحه ای نیاز دارد و شاید به سالها تمرین نیاز باشد.
    اینکه مادرشوهرتان اشتباه می کند شکی نیست.

    اما در اینکه شما هم فاقد مهارت لازم هستید برای حل این مشکل هم شکی نیست.
    شما به جای تغییر مادرشوهرتان شروع به تغییر خودتون کنید.
    دقت کنید شما در این 5 سال از روبرو جلوی مادرشوهرتان مقابله کردید. همیشه سعی کردید به روش خود او را پس بزنید. پس این راه نتیجه نداشته هست. حالا به ما اعتماد کنید و روش ما را مو به مو پیش بروید:

    باید بین 6 ماه تا یکسال وقت بگذارید و آگاهی خود را بالا ببرید و بعد تمرین کنید و تمرین کنید و تمرین کنید. ( صبر و صبوری بستر لازم برای حل هر مشکلی و انجام هر تمرینی هست)
    برای شروع به دقت از طریق دو لینک ذیل که جمعبندی همه مهارتهایی هست که شما نیاز دارید وارد شوید. چند هفته ای مطالعه کنید. و بعد تمرین کنید. اگر بعد ازچند ماه در انجام تمرین ها سئوالی داشتید در خدمتیم.


    مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)
    مهارتهای ارتباطی بین زن و شوهر به تنهایی کافی نیست!!
    درباره هوش هیجانی چه می دانید؟(به همراه تست هوش هیجانی)

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Aram_577 (سه شنبه 31 شهریور 94), khaleghezey (سه شنبه 31 شهریور 94)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام ایشالله که تصمیمت اینه که زندگیت رو از اول درست کنی من به شما قول میدم اگه تک تک چیزای که دوستان میگن رو اجرا کنی زندگیت ازین رو به اون رو میشه ایشالله فقط باید جا نزنی و صبور باشی چون 5سال این روند داشتی پس توقع نکن یه هفته دوهفته درست شه
    ببین خداروشکر شوهرت دوست داری فقط مشکل مادرشه شما میگی به من میگه بچهای 21_11سالم تر خشک کن خودش بیخیاله و من میگم به من چه خوب دختر خوب اگه یکم سیاست بلد باشی مادرشوهرت بچه تور نگه میداره
    ادم که یک روش پیش میره میبینه جواب نمیده پس روش عوض میکنه
    شما این بار بیا این روش در پیش بگیر اگه مادرشوهرت خاست بره سفر گفت بچهام تروخشک کن بگو حتماااااااااااا
    اخه دختر خوب مگه پسر 21ساله دختر 11 ساله چقدر لازمه که ترو خشکشون کنی مگه بچه دوساله ان که کهنشون باید عوض کنی
    یکی از اشناهامون ازدواج کرده بود با مادر شوهرش دشمن خونی بود بعد چند سال خاهرشم شد عرسو اون خونواده خاهرش میگه اگه من یه رو نرم مادر شوهرم نبینم روزم شب نمیشه پس ببین همون مادر شوهره ولی رفتار ادماست که باعث عکس العمل بد یا خوب دیگران میشن اخه این که رفتی خونه مادر شوهرت داد بیدا کردی همسایها اومدن بعد اون گل بلبل میشه
    عیب نداره ماهیرو هروقت از اب بگیری تازه است برو از اتفاق بد یه فرصت خوب ببر یعنی میری خیلی لطیف و خانومانه از مادر شوهرت معذرت میخای و بعد هرچی گفت میگی چشمخیلی با احترام باهاش حرف میزنی اون وقت ببینم چطور میخاد فحشت بده یعنی چی نمیتونم دیگران رو دوست داشته باشم بابا ادمبخاطر اسایش خودش یکارایی رو میکنه تا نتیجه فوق االعاده شو ببینه بذار مادرشوهرت ببینه چقدر تغییر کردی من نظرم اینکه زنی سیاست داره که دم مادر شوهر رو ببینه چون اونجوری اگه شوهر هم رفتار بدی داشت کسی باشه که پشت ادم باشه چرا فکر میکنی این تنش و استرسی که داری بهتر از محبت کردن به مادر شوهره؟؟؟؟ اگه باهاش راه بیای اونم مطمئن باش تغییر میکنه درست شاید بگی نه این ادم همینجوریه همه ازش در عذابن .........نه عزیزم اگه محبت بهش کنی تغییر میکنه ایشون محبت ندیده که پرخاشگر شده
    حیف نیست زندگیت سر اینکه یه چشم بگی و با سیاست پیش بری خراب میکنی میگی شوهرم از چشمم افتاده حالا ببین شما که غرغر میکنی چطور از چشمش افتادی !!!!!! اخه یکم تو تالار بچرخ ببین بقیه با چه مشکلاط بدتری دارن زندگیشون نگه میدارن درست شما هم مشکل داری ولی مشکلت باهمین راهکار کاملا حل شدنیه با یقین میگم یکم منعطف باش چون دیگران بد هستن ماهم باید
    پس منتظر خبرای خوبم

  12. 3 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 01 مهر 94), کمال (چهارشنبه 01 مهر 94), آخیش (سه شنبه 31 شهریور 94)

  13. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    لطفاً عنوانی گویای دقیق مشکلتون را از طریق گزارش پست ارسال دارید تا جایگزین عنوان مبهم کنونی شود و تاپیک باز شود


    با تشکر






 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از رفتارهای خودخواهانه خانواده همسرم به ستوه آمدم
    توسط kesmaeili در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 19 مرداد 94, 12:46
  2. ازدواج با یک فرد کلستومی
    توسط alirezaalireza در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 خرداد 93, 00:36
  3. یه کاری کردم کارستون
    توسط هاله نو در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 آذر 90, 22:57
  4. به ستوه امدم!
    توسط النا61 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 اردیبهشت 88, 23:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.