به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array

    مشكل من با تلگرام همسرم و چت هاي گاه و بيگاه قبلش

    من 28 ساله هستم
    كارمندم
    همسرم شغلش آزاده
    چند ماهيه تلگرام گوشيش رو وصل كرده چند ماه پيش متوجه شدم تو اينستاگرام صفحه باز كرده و دنبال مطالب غير اخلاقيه
    با واكنش من اينستاگرامش رو حذف كرد
    ولي چند شب پيش عمق فاجعه رو درك كردم
    اون با دخترها گاهي چت ميكرده و مطالب غير اخلاقي مي فرستاده
    با واكنش وحشتناك من و قصد جدي نسبت به تركش روبرو شد
    دعواي خيلي بدي باهاش كردم
    حالم بد شد
    هنوزم حالم بده
    خيلي يپشيمونه . حتي شماره شم داشتن .البته من خيلي اتفاقي فهميدم واصلا قصد كنكاش تو گوشيش رو نداشتم.
    ابراز پشيموني كرد
    لرزيد ترسيد گريه كرد هزار بار التماس كرد به سختي گذشت كردم
    ولي دلم باهاش صاف نميشه
    به خدا شوهر من برام ميميره. بعد اون اتفاق همش ميگه خاك تو سرم داشتم زندگيمو نابود ميكردم
    خيلي ناراحته كه ديگه بهش اعتماد ندارم
    تو اين چند روز هم باز چند بارخاستم برم بهش گفتم من تو اين سه سال باهمه چيت ساختم از چشمام بيشتر بهت اعتماد داشتم
    همه دنيامو نابود كردي حالمو بد كردي. جواب محبتهامو با چت با غريبه ها دادي
    تا قبل اين قضايا ما اصلا باهم مشكلي نداشتيم
    شوهرم اصلا نه مشكل اخلاقي داره نه چشم چرون و حيزه. بخدا مثل دو تا عاشق و معشوقيم دنياي مجازي زندگيمون رو داره نابود ميكنه.
    اول از همه از شما عزيزان مشورت ميخوام چطور با غمي كه تو قلبم خونه كرده كنار بيام
    دوم از اون شب همش نگرانم نميتونم اعتماد كنم ديركنه فكرم هزار جا ميره حس ميكنم نكنه يه مدت تعطيل كنه ولي بازم شروع كنه
    سوم ميخوام متنبه بشه . بدونه خيلي بدم مياد. كلي قسم و آيه كه اگر يه بار ديگه خطا كردم بخدا خودم خودمو ميكشم و ديگه هرگز چت نميكنم به اونايي هم كه گاهي باهاشون چت ميكرده گفته ديگه پيام ندن و بلاكشون كرده.
    دلم ميخواد زندگيمون به حال سابق برگرده
    تو رو خداشما راهنماييم كنين چيكار كنم حالم خوب بشه و بتونم شوهرمم كنترل كنم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    اول از همه ابراز پشیمونیشو قبول کنید .

    الان زمانیه که تهدید رو تبدیل به فرصت کنید.

    روی نقاط ضعف خودتون کار کنید و سعی در جذب حداکثری همسرتون داشته باشه.

    این دید رو بذارید کنار که چگونه کنترلش کنم.

    با رفتار و عکس العمل درستتون نقش یک همسر مهربان و با گذشت را بر قلب ایشون حکاکی کنید و بدین وسیله آنچنان وجدان ایشون رو به کار می ندازید که تبدیل به یک پلیس درونی در همسرتان خواهد شد.

    راستی قبل از هر کاری صبر کنید و سعی کنید آرامش خودتون را به دست بیارید.

    در چنین فضای گل آلودی هر گونه عکس العملی ممکنه آسیب زا باشه.

    همین عکس العمل شما و ابراز پشیمونیه ایشان برای تنبیه کردن ایشون کافیه .

    فقط اضافه کنید اینبار گذشت کردید اما کافیه یک بار دیگه چنین اتفاقی یا مشابهش بیفته در اون شرایط به هیچ وجه کوتاه نمی آیید اما توضیح ندید چه کار می کنید.

    و بعد همه چیزو فراموش کنید. به معنای واقعی فراموش کنید و اعتماد کنید . و این اعتماد رو هم نشون بدید.

    - - - Updated - - -

    راجع به اون فرصته بگم خدمتتون گاهی در زندگی ما فکر می کنیم همه چیز عالیه ، هیچ مشکلی نیست و همه چیز گل و بلبل این نشانه ها تلنگری است که یک بازنگری در خودمان داشته باشیم.

  3. 6 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 01 مهر 94), paria_22 (دوشنبه 30 شهریور 94), مدیرهمدردی (دوشنبه 06 مهر 94), آقای الف (یکشنبه 29 شهریور 94), الهام 5566 (سه شنبه 08 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 29 شهریور 94)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    با تشكر از شما دو دوست عزيز
    درجواب شما عزيزم خدا هيچ كس رو تو شرايط من نزاره يك دنيا اعتماد داشته باشي به شوهرت -زندگيت دنيات آخرتت-همه كست شوهرت باشه اون وقت يكي بياد پيام به شوهرت بده - من اون شب تا مرز سكته رفتم. چطور به روي خودم نيارم؟ هنوزم يادش مي افتم تمام صورتم خيس اشك ميشه .
    ولي واقعا نبايد غافل شد. آدم فكر ميكنه همه فكر و ذكر شوهرش اونه هرطور باشه هر رفتاري داشته باشه
    منم يه مدت بود خيلي غر ميزدم الان اصلا غر خانوادش رو نميزنم خيلي خودمو كنترل ميكنم پيش خودم ميگم به درك و جهنم ارزش اعصاب خوردي همسرمو نداره
    يا بهش بي توجه بودم البته گاهي(ميديدم سرش همش تو گوشيه دعوا مي كردم)
    ولي الان
    با وجود غمي كه تو قلبمه بيشتر دوسش دارم
    حس روز اول نامزديمون رو دارم مدام با هم درارتباطيم
    بيشتر سعي ميكنيم با هم باشيم قبلش هم مشكلي نداشتيم. رابطمون خوب بود. (بجز بعضي وقتها من غر ميزدم)ولي الان بهتر شده عالي شده.
    فقط ياد اون چيزا مي افتم دنيا رو سرم خراب ميشه . خيلي افسرده م
    خونه نباشه گريه ميكنم همش دوس دارم پيشم باشه.همش ميترسم نكنه بهش پيام بدن وسوسه ش كنن.
    اگر عار و ننگ داشته باشه ديگه سمتش نميره
    اگر از از دست دادن من بترسه سمتش نميره
    خدايا خودت كمكم كن و قلبمو آروم كن
    خودش ميگه روم نميشه بهت بگم عاشقتم اگر بودم اون كارو نمي كردم- نميدونم چرا اون كارو كردم بخدا موندم و ...تو رو خدا بازم زاهنماييم كنيد چطور باهاش رفتار كنم
    الان اصلا به روش نميارم
    باهاش مهربون و خوش اخلاقم
    حتما وقتي مياد خونه قبلش آرايش و مي كنم و به خودم ميرسم
    پيام عاشقانه اي بده
    جوابشو ميدم
    خوبه ؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 01 مهر 94)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم تمام این چتها ریشه در خلاها داره هرکی به یه نحوی برای اینکه این خلاها رو بهتر احساس کنی خودت رو جای شوهرت بذار ببین اگی یکی بهت پی ام عاشقونه بده کی هوس میکنی جوابش بدی و تا کجا بنا به شرایطت پیش خاهی رفت مسلا فقط در حد یه چت یه تلفن یه ملاقات ........بنا به مراتب کمبودها نوع رابطه واصلا داشتن رابطه و علاقه به جواب دادن یک پیام متفاوت خاهد بود مثلا اگه نگاه کنی خانمها و اقایون متاهلی که البته هیچ یک از دلایل انها مجوز خیانت نیست میگن از سمت همسرمون از لحاظ عاطفی ارضا نمیشدیم همسرمون بسیار غرغرو سرد ..........
    ولی وقتی یک نفر از تمامی لحاظ عاشق ودلباخته همسرش باشه ولذت کامل رو ازش ببرهمثلا همین عشقای اتیشی قبل ازدواج شما هزاری هم پی ام عاشقانه بده اونها اصلا نگاه نمیکنند چه برسه به جواب دادن
    البته برای بهبود شوهرداری حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی رو دانلود کن زندگیت زیرو رو میشه ایشالله بخصوص کلید مرد ایشون

  7. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    mercedes62 (دوشنبه 30 شهریور 94)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام فاطمه خانم
    مرسی بخاطر توجهت
    الان اوضاعمون بهتره
    حال منم بهتره
    ولی در کل همیشه دلم تنگه حالم خوش نیست
    همین الان ناراحتم
    ولی مثل سابق نشون نمیدم
    سعی میکنم خوش برخورد باشم
    مثل سابق بیرون میره بدرقه ش میکنم
    جوری که تصور خوبی ازم داشته باشه
    دلش پیشم باشه
    کاش یکی بود باهاش دردل میکردم

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    درد دل آروم ترتون خواهد کرد . حتما برید پیش مشاور.

    یادتون باشه این قضیه را باکسی در میون نذارید و تا زمانی که کسی خبر نداره برگ برنده دست شماست.

    همسرتون به اندازه کافی خورد شده و ایشون الان احتیاج به کمک شما دارد.

    اگر همسرتون تصادف کرده بود و قطع عضو شده بود چه می کردید؟ الان هم همسرتان دچار این مشکل شده و همراهی شما را بیشتر از هر وقت نیاز داره.

    وظیفه شما سنگین تره.

    اما یک تکنیک که معجزه می کنه ،
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    توقف ذهن و فکر

    می تونه در سه مرحله انجام بشه :

    - ورود دیتا

    - پروسس دیتا

    - خروجی دیتا

    بهتره در همون مرحله اول نذارید داده ها وارد ذهنتون بشه و یک ایست بدید و ذهنتون را خالی کنید و به کارهای مورد علاقه تون بپردازید.

    آراستگی ، آرایش ، بوی خوش همه باعث جذابیت می شه اما فاکتورهای دیگه را فراموش نکنید.

    مثل خوش زبانی ، خوش برخورد بودن ، احساس بزرگی دادن به همسر ،اینکه حس کنه حامیته ،تکیه گاهته ، تامین کنندته، باید تا می تونی بهش اعتماد به نفس بدی.

    اگه تمام ذهنت را صرف خلاقیت و ساختن روزهای خاص کنی دیگ جایی برای هجوم افکار منفی باقی نمی مونه.

    همسرت را به خاطر خودش دوست داشته باش، حتی اگر دچار خطا هم شد به خاطر خودش ناراحتش شو نه از بابت حس زنانگی و مالکیتت.

    برای به دست آوردن چنین دیدگا هی لازمه هدفت در زندگی فرازمینی و متعالی باشه و معیارات عیارشون بالا باشه.

    در این صورت ازوابستگی رها می شی و متوجه می شی که زندگی تو فقط در روابطت با همسرت خلاصه نشده بلکه با دنیای وسیعی روبه رو می شی که همسرت فقط قسمتی از آن خواهد بود.

    یک نکته ، از اونجایی که کارمند هستید و درآمد دارید مراقب باشید اقتدار همسرتون حفظ بشه و حس ولایت مداری را نسبت به ایشون منتقل کنید .اکثر خانم های شاغل از این قسمت در زندگی هاشون آسیب های جبران ناپذیری به جای می ذارند بدون اینکه متوجه بشن از کجا بوده.
    موفق باشید.
    ویرایش توسط بی نهایت : چهارشنبه 01 مهر 94 در ساعت 01:23

  10. 5 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    donya. (جمعه 03 مهر 94), khaleghezey (چهارشنبه 01 مهر 94), مدیرهمدردی (دوشنبه 06 مهر 94), الهام 5566 (سه شنبه 08 دی 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 01 مهر 94)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    ماشالله حرکتی که شما کردید بنده خدا شوهرت فکر کنم تا مرز سکته رفتش خدا رو شکری شانس آورد شمشیر یا ساطور دستت نبود وگرنه قیمه قیمه اش میکردی

    بنظرم شبکه های اجتماعی هم خوبی داره و هم نقطه ضعف خوبی هاش اینه مثلا خودم عضو هستم مطلب مشاوره ای میخونم شعر میخونم خبر میخونم یا جوک و سرگرمی ولی از یکطرف بقیه موارد عکس و فیلم و چت و رابطه هم وجود داره بستگی به خود فرد داره.
    بزار تجربه خودم را به شما بگم با توجه به توصیفی که از شوهرت داری بنظرم از این رفتار ایشون برای خودت انگیزه درست کن برای بهبود رابطه بنظر منب شخصه فرقی نمیکنه مرد باشی یا زن وقتی محبت نکنی به طرف مقابلت احترام نزاری براش ارزش قائل نشی توهین و فحاشی و خدایی نکرده کتک کاری بشه امکان اینکه فرد مقابل نیازهای خودش را خارج از خانواده تامین کنه وجود داره و شبکه های اجتماعی باعث شده این کار آسانتر بشه.بنظرم این محرک خوبیه که چه زن و چه مرد تلاششات را بیشتر بکنند خودشان را تغییر بدهند و حواسشان بیشتر به خودشان و طرف مقابلشان باشه.
    سعی کن تصمیمی که گرفتی برای کوتاه مدت نباشه و این را هم بدان کیفیت رابطه بسیار تاثیر داره توی رفتار طرف مقابل من اینجا نمیخوام بگم شما مقصر هستید نه ولی بهتره سهم خودمان را بپذیریم و تلاشمان را برای بهبود زندگیمان بیشتر بکنیم.خدا را شکری توی این مورد شما موفق عمل کردید
    بزار خودش به مرور زمان بگذره نه یکهو خیلی مهربان بشو نه اینکه خشن باش.ولی اینم مد نظر قرار بده استفاده از اینترنت یا شبکه های مجازی برای سرگرمی اتفاقا خیلی هم خوبه ولی استفاده نادرست ازش هست که باعث بروز مشکل میشه به شوهرت بعد یک مدت که روال عادی برقرار شد بگو که بهش اطمینان داری با توجه به اشتباهی که انجام داده بعنوان یه مرد میگم نیاز به تفریح و سرگرمی داره ایشون مثلا خود من ماهی یکبار با دوستام میریم مجردی جنگل اگر تفریح خوب و مناسب باشه اتفاقا خیلی هم خوبه در این مورد باهاش صحبت کن خط قرمزهای خودت را به ایشون یادآوری کنید و اینکه چقدر به شوهرت و زندگیتون علاقه داری و اینکه چقدر برات باارزشه فرصت خوبیه برای اینکه باهمدیگه و احیانا ناراحتی که از همدیگه دارید بیشتر اشنا بشید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    donya. (جمعه 03 مهر 94), مدیرهمدردی (دوشنبه 06 مهر 94)

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    ممنون از شما خانم ب ينهايت و آقاي خاله قزي
    ميدونين درد من از چيه ؟
    ماا صلا باهم مشكلي نداشتيم البته خودش ميگه دوماهه هيچ چتي نكرده و قبلا چند بار انجام داده. اون شب هم تعادل نداشت (با عرض پوزش مست بود)
    رفته بود سلام و اينا داده بود بعد خوابش برد. من رفتم سر گوشيش كار داشتم نه واسه فضولي كه ديدم. بخدا الان يادش ميافتم ميگم خدايا شكرت چيزي سرش نيومد داشت از ترس من سكته مي كرد.منم بي تفاوت بودم. خوب بود شب بود والا مي رفتم بيرون.
    اينا رو بگم كه ما اصلا مشكلي نداشتيم. فقط حساسيت رو گوشيش داشت . چون با مادرش اينا هم ارتباط داره كه من نفهمم سر اين قضيه هم دعوامون مي شد.ولي كاري از دستم بر نمي اومد.
    ياد اون روزا مي افتم كه دست به گوشيش مي زدم سرم داد مي زد. ازش متنفر ميشم. خيلي دعواش كردم خيلي بهشم گفتم من همش فكر ميكنم تو اون زماني كه نمي زاشتي دست بزنم حتما چيزي تو گوشيت بود.
    ميگه نه به خدا به پير و ... حتي دست رو قران گذاشت كه هيچ چي نبوده. ولي من بدبين تر از اين حرف ها هستم.
    الان هر وقت بخوام ميرم سر گوشيش
    هيچي نميگه جراتشو نداره.
    خوب ميدونه اولين و آخرين گذشته . خيلي بخاطر گذشتم تشكر كرده. (مادرش هم هميشه بهم ميگه خيلي بهش محبت كن.پسرم خيلي كمبود داره.)
    باهاش خوبم . مهربونم . براش لينك اهنگ ميزارم . شعر ميخونم .قربون صدقه ميرم آواز ميخونم . به تغذيه ش خيلي مي رسم . ديگه نمي دونم يه زن بايد چيكار كنه؟ تو دلم پر غمه ولي باهاش ميگم و مي خندم سربسرش مي زارم.
    اهل تفريح مجردي نيست. اگرم تفريح بره دوست داره خودم و خودش باشه .
    دعا كنيد جور بشه هفته بعد بريم مسافرت خيلي افسرده و داغونم همش بغض دارم

    - - - Updated - - -

    ممنون از شما خانم ب ينهايت و آقاي خاله قزي
    ميدونين درد من از چيه ؟
    ماا صلا باهم مشكلي نداشتيم البته خودش ميگه دوماهه هيچ چتي نكرده و قبلا چند بار انجام داده. اون شب هم تعادل نداشت (با عرض پوزش مست بود)
    رفته بود سلام و اينا داده بود بعد خوابش برد. من رفتم سر گوشيش كار داشتم نه واسه فضولي كه ديدم. بخدا الان يادش ميافتم ميگم خدايا شكرت چيزي سرش نيومد داشت از ترس من سكته مي كرد.منم بي تفاوت بودم. خوب بود شب بود والا مي رفتم بيرون.
    اينا رو بگم كه ما اصلا مشكلي نداشتيم. فقط حساسيت رو گوشيش داشت . چون با مادرش اينا هم ارتباط داره كه من نفهمم سر اين قضيه هم دعوامون مي شد.ولي كاري از دستم بر نمي اومد.
    ياد اون روزا مي افتم كه دست به گوشيش مي زدم سرم داد مي زد. ازش متنفر ميشم. خيلي دعواش كردم خيلي بهشم گفتم من همش فكر ميكنم تو اون زماني كه نمي زاشتي دست بزنم حتما چيزي تو گوشيت بود.
    ميگه نه به خدا به پير و ... حتي دست رو قران گذاشت كه هيچ چي نبوده. ولي من بدبين تر از اين حرف ها هستم.
    الان هر وقت بخوام ميرم سر گوشيش
    هيچي نميگه جراتشو نداره.
    خوب ميدونه اولين و آخرين گذشته . خيلي بخاطر گذشتم تشكر كرده. (مادرش هم هميشه بهم ميگه خيلي بهش محبت كن.پسرم خيلي كمبود داره.)
    باهاش خوبم . مهربونم . براش لينك اهنگ ميزارم . شعر ميخونم .قربون صدقه ميرم آواز ميخونم . به تغذيه ش خيلي مي رسم . ديگه نمي دونم يه زن بايد چيكار كنه؟ تو دلم پر غمه ولي باهاش ميگم و مي خندم سربسرش مي زارم.
    اهل تفريح مجردي نيست. اگرم تفريح بره دوست داره خودم و خودش باشه .
    دعا كنيد جور بشه هفته بعد بريم مسافرت خيلي افسرده و داغونم همش بغض دارم

  14. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو پریا شما هم دیگه پیاز داغش رو زیاد نکن خودش پشیمانه شما باید این بنا رو محکمترش کنی و ازش مراقبت بیشتری کنی با مچگیری و مراقبت کردن و نقش معلم و مادر را بازی کردن برای نهایت چند وقت نتیجه میگیری این بنا نیاز داره به عشق و محبت و احترام و از همه مهمتر اعتماد
    بعد چند وقت به شوهرت چه زبانی و چه در عمل نشان بده علاقه داری و بهش اعتماد و اطمینان داری این برای مرد خیلی مهم ولی اول رویه کوتاه مدت بگذار یکم بگذره توی مسافرت فرصت خیلی خوبیه با شوهرت صحبت کنی و رابطه عاشقانه برقرار بکنید حرفهای رمانتیک بزنید برید قدم بزنید باهم برید خرید و گردش و کلی لذت ببرید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  15. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    متاسفانه اصلا تو رفتارم اعتماد نيست
    حتي نگم هم نيت باور كن از همه چي استرس داره نكنه من بفهمم قشقرق بپا كنم
    سر اون سري هم كلي بهش گفتم ميرم و ... خيلي ترس از دست دادنم رو داره.
    بخدا رابطه مون خوبه به روش نمي يارم ولي ميدونه افسرده شدم . خيلي حساسم
    ميدونه خيلي دوستش دارم براش ميميرم
    اونم همين طوريه.
    پناه بر خدا


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.