نوشته اصلی توسط
ماندگار63
گفتم واسه چی توی گوشی من سیوش کردی؟؟ اول خودشو زد به اون راه که اینکار رو نکرده..یهو رفت توی مخاطبینم ..دید اره....یادش رفته بود پاکش کنه...خودش واتس اپ نداره..از طریق گوشی من چکش کرده بود....گریه میکردم و رمز گوشیم رو دوباره عوض کردم...اومد کنارم گفت گوشیت رو بده... شماره یه پسر رو هم سیو کرده بود....گفت میخوام پاکش کنم..گوشیمو گرفت دید رمزش رو عوض کردم...هنوز توی شک کارش بودم....گفت گوشیتو میشکونم..گفتم بشکن.....یهو افتاد به جونم......بچه ها تا میتونستم خوردم.......تا میتونست منو به باد کتک گرفت.........باورم نمیشد..اونی باید طلبکار باشه من بودم نه اون.......من باید واکنش نشون میدادم..نه داد زدم..نه فریاد زدم...گذاشتم تا میتونه خودش رو خالی کنه..همیشه تا کم میاره دست و پاش جای زبونش رو میگیره...چند مورد کتکاری داشتیم..همه ش واسه خاطر اون خانم بوده...
فقط یه جورایی میشه گفت تنها چیزی که میشه ربط داد..اینه که همشهری هستن..من بخدا بزرگش نکردم....دارم زندگیمو میکنم یهو شمارش رو توی گوشی شوهرم میبینم....یا اینکه یهو صحبتش توی جمع خانواده شوهرم..یا توی تنهایی خودمون.....هر چی من فرار میکنم....فایده نداره.....شده مثل سایه...یه سایه شوم...الان خودت بودی..واکنش امروزت چی بود؟؟؟؟
ببخشید طولانی شد..هنوز توی شک هستم.....کار اشتباه رو کرده......اونوقت من کتک خوردم...اونم چه کتکی....خدایا شکرت....همه ی پشت من فقط خداست.....دارن از بی کسی من سواستفاده میکنن....
علاقه مندی ها (Bookmarks)