به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 38

موضوع: من ديوونه م

  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array

    من ديوونه م

    خسته شدم
    منو شوهرم حرفامونو زديم كه جدا شيم، اونم تصميشمو گرفته بود ولى من نظرم عوض شد و با گريه و زارى نذاشتم.

    قرار شد جفتمون رفتارمونو تغيير بديم، شوهرم راضى به مشاوره نشد ولى من رفتم.

    هيچ فايده نداشت، سه ماهه خونموننيم همهش قهر و دعوا.
    ازون موقع كه قول داديم ادم باشيم سه هفته گذشت باز ديشب دعوامون شد و قهريم و جدا خوابيديم.
    نميدونم جيكار كنم، هرچى كناب معرفى كردن خوندم جلسات مشاوره رو رفتم ، خيييييلى جيزايى كه فكرشو نميكردم تحمل كنم يه روز و تحملكردم ولى باز ديشب قاطى كردم از دستش....

    اثن نميدونم اين چه حسيه، تا هست تحملش ميكنم، وقتى ميگه جدا شيم نميتونم ازش دل بكنم...

    دوشب بود ميرفتيم عروسى مشروب ميخوود جلف بازى در مياورد، منم دلم نميخراست خب شوهرم اينجورى باشه، دوس داشتم سنگين و زنگين باهم بريم برقصيم نه كه بره قاطيه دوستاش اونكارارو كنه.
    خرچى با شوخى گفتم گوش نكرد، شب دوم دعوا كرديم تو جمع. اومديم خونه بهش منطقى گفتم من اينكارتو دوس ندارم، خجالت ميكشم از كارات.
    گف باشه، باز شب بعدش رفتيم عروسى همون اش و همون كاسه، حالا به مامانش ميگم، ميگه بذا خوش باشه، به باباش ميگم ، مبگه جوونه بذا برقصه، مهمونيم پر از ادماى مست ،پر از مرد...
    منم از ديشب قهر كردم باهاش. اونم انگار نه انگار، ظهر اومده گير داده: چرا سگ شدى
    اينم از منت كشى، منم جوابشو ندادم، فقط گفتم خوبه منك مثه تو لخت كنم برم وسط جنگولك بازى دربيارم؟! گف همه گفتن خيلى قشنگ ميرفصى، به حزتو كه حسوديت ميشه شوهرت بره برقصه دخترا نيگا كنن. گف انقد باد كن تا بميرى، من مثه تو افسرده نيستم.ديگه مًنت نميكشم.
    اين كه ميگه چرا سگ شدى الان منت كشيه
    منم هرچى گف جوابشو دادم

    اصن واقعا نميدونم، شايدم حسوديم ميشه

    نميدونم من ديوونه م. كمبود دارم،،،
    ديگه راهى نموند كه نرم، ولى حتى كنترل خودمم دست خودم نيس چه برسه شوهرم

    - - - Updated - - -

    چرا يه متخصص نمياد به من بدبخت احمق كمك كنه، الان ٤ ساله تو اين تالارم، يعنى يكى پيدا نشد دلش به من بسوزه

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    چقدر مرد جلف زیاد شده.! یه خانمی اینجا بود به نام saharnaz که دقیقا همین مشکل شما را داشت و شوهرش دقیقا همین کارهارو میکرده و همین جوابها را میداده.
    ایشون جدا شده بودند

    یه مورد دیگه هم بطور کلی میخوام بگم
    فقط دو سه تا کشور در دنیا هستن که مشروبات در آنها غیر مجاز هست و ایران یکی از آنهاست. و در باقی کشورها آزاده.
    اما من هیچ جا ندیدم هیچ مردمی اندازه بعضی ایرانیها اینقدر بخورن که بالا بزنه و .... هر کسی حد خودشو میدونه و تا حدی میخوره که از حدش خارج نشه!
    زشت ترین چیز هم اینه که کسی مست باشه و نفهمه چه غلطی میکنه. دقیقا یه آدم چیپ میشه در نظر همه.

  3. 2 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    Somebody20 (یکشنبه 22 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 30 شهریور 94)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    منم همينو ميگم، به خدا تو خونه ميخوره حرفى ندارم، با دوستاش ميريم بيرون ميخورهحرفى ندارم، تا زمانى كه ارومه و حركات سبك درنمياره هيچى نميگم. اما وقتى پا ميشه اون اداهارو در مياره واقعا بدم مياد، اصن در شأن خودم نميدونم زن همچين ادمى باشم. اصن احساس ميكنم همه حساب يه ادم سبك باز ميكنن رو اينجور افراد، شخصيت خودشو تا چه حد مبكشه پايين يعنى.
    نميدونم چرا نميتونم بهش بفهمونم، اين عروسى هم تو روستاشون بود، به خدا من تا حالا پام به روستا باز نشده بود، اما به خاطر شوهرم ميرم هميشه، بعد انتظار دارم اونم قدر بدونه، تو زوستا شون با بشكه مشروب ميخورن، متنفرم ازين كاراشون، پير و جوون مست.
    شوهر من اصصصلا نميخورد، الان تازگيا ميخوره، خونوادشم حمايتش ميكنن

    دلم نميخواد تو اون حالت ببينمش، اونم تو جمع، ازينكه يه عده وسط ميرقصن و بقيه م ميخندن بدم مياد.
    شايدم حسوديم ميشه شوهرم بره برقصه و دخترا نيگاش كنن
    نميدونم، اصن اعصاب ندارم، همه كفتن چيزى نگو، كاش گوش ميكردم...
    اما بدم مياد ازش وقتى اينجورى ميشه..

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت
    ویرایش توسط Somebody20 : یکشنبه 22 شهریور 94 در ساعت 15:34

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    چیزی نگو چیه بابا !
    زن و مرد ازدواج میکنن باید به خواسته هم احترام بگذارند.
    من جای شما باشم تا دیر نشده و دو ریال ارزش داری هنوز بشین جدی تصمیم بگیر و همین الان جمعش کن.
    بگو یا من یا مشروب. ( بهش بگو به اندازه) البته اگه میتونی پای حرفت واسی. اگر نمیتونی که هیچی
    چیزی که ناراحتت میکنه رو باید بگی و پاش وایسی.
    برو تاپیک سحرناز را بخون ببین چه بدبختی کشید تا جدا شد و چقدر حقارت کشید.

    لودگی و دلقک بازی شده شیرین کاری مردا. مستی ها هم عوض شده. بقول این فیلمهای فارسی، قدیمها مرد عرق میخورد عربده میزد شیشه ها میریخت پایین، مردهای امروز عرق میخورن مست میکنن میرن لای زنها قر باسن میدن! تازه با افتخار میگه همه گفتن قشنگ میرقصه! خاک تو سرت مرد!
    آدم از هم جنس هاش شرمنده میشه.

    من از عملی جماعت بدم نمیاد اما از اینا که مست میکنن خیلی بدم میاد.
    ویرایش توسط Kaveh_r : یکشنبه 22 شهریور 94 در ساعت 15:54

  6. 3 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    mercedes62 (یکشنبه 22 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 30 شهریور 94), افراخانوم (شنبه 11 مهر 94)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام دوست خوب... در مورد تحصیلات خودتون و شوهرتون برامون بگین و اینکه چطور با هم آشنا شدین...

    ایا غیر از این مشکل چیز دیگه ای هم هست که ناراحتتون میکنه؟

    اول از هر چیز ازتون میخوام که اسم تاپیکتونو عوض کنین و عنوانی بذارین که گویای مشکلتون باشه...

    اگه مشکل شما در حال حاضر مشروب خوردن همسرتون هست باید تمام تمرکزتون رو برای ترک دادن شوهرتون به کار ببرین...

    اول از هر چیز بهتون پیشنهاد میکنم که به هیچ عنوان بهش سرکوفت نزنین... غر نزنین... ار بروز هر گونه رفتار منفی با شوهرتون جدا خودداری کنین..

    وقتی دیدین یه شرایط خوبی بین خودتون و شوهرتون تونستین بوحود بیارین اول از همه بهش بگین که چقدر دوستش دارین ... بعد از جملاتی بکار ببرین که حس اقتدار اونو بالا ببرید.. مثلا بگید به نظرم تو مرد خیلی خوبی هستی من تمام تلاشمو میکنم تا طوری باشم که تو دوست داری و به خاظر همه چیز ازت ممنونم...
    وقتی شوهرت ببینه تو چقدر دوستش داری و ازش ممنون هستی تمام تلاششو میکنه که طوری باشه که تو بخوای... بعد بهش بگو مرسی که به حرفام گوش دادی... اون میپرسه در چه موردی؟ .. تو میگی در مورد مشروب.. چون من میبینم که تو به خاطر من خیلی کم تر مصرف میکنی و مطمئنم یه روزی میرسه که کلاااا اونو کنار میذاری... و من اون روز به خاطر داشتن شوهر مهربون و محکمی مثل تو خوشبخت ترین زن روی زمین میشم..

    عزیزم حتی اگه میدونی که شوهرت مصزفشو بیشتر کرده مبادااااااااااااا به روی خودت بیاری... بذار فکر کنه تو نمیدونی که اون زیاد مصرف میکنه...

    کمی سیاست داشته باشی میتونی خیلللللللللی راحت ترکش بدی..

    هیچوقت هم از طلاق و جدایی حرف نزن چون مشکلت کااااملا قابل حله..

    پس باا سیاست برو جلو و خودتو بزن به نادانی و از انجام دادن هرگونه رفتار منفی (قهرکردن.. غرزدن.. لجبازی و ..) به شدت پرهیز میکنی..در عوض از شوهرت به خاطر رفتارهای خوبش تعریف کن و رمانی که دیدی کاری هر چند کوچک انجام داد اونو بزرگش کن و ازش تشکر کن...

    به امید موفقیتت

  8. 4 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    sepanta1990 (جمعه 03 مهر 94), Somebody20 (دوشنبه 23 شهریور 94), اقای نجار (یکشنبه 22 شهریور 94), عشق آفرین (یکشنبه 22 شهریور 94)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1393-8-30
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    10,896
    سطح
    69
    Points: 10,896, Level: 69
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 354
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,179

    تشکرشده 383 در 100 پست

    Rep Power
    42
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Kaveh_r نمایش پست ها
    چیزی نگو چیه بابا !
    زن و مرد ازدواج میکنن باید به خواسته هم احترام بگذارند.
    من جای شما باشم تا دیر نشده و دو ریال ارزش داری هنوز بشین جدی تصمیم بگیر و همین الان جمعش کن.
    بگو یا من یا مشروب. ( بهش بگو به اندازه) البته اگه میتونی پای حرفت واسی. اگر نمیتونی که هیچی
    چیزی که ناراحتت میکنه رو باید بگی و پاش وایسی.
    برو تاپیک سحرناز را بخون ببین چه بدبختی کشید تا جدا شد و چقدر حقارت کشید.

    لودگی و دلقک بازی شده شیرین کاری مردا. مستی ها هم عوض شده. بقول این فیلمهای فارسی، قدیمها مرد عرق میخورد عربده میزد شیشه ها میریخت پایین، مردهای امروز عرق میخورن مست میکنن میرن لای زنها قر باسن میدن! تازه با افتخار میگه همه گفتن قشنگ میرقصه! خاک تو سرت مرد!
    آدم از هم جنس هاش شرمنده میشه.

    من از عملی جماعت بدم نمیاد اما از اینا که مست میکنن خیلی بدم میاد.
    سلام اقا کاوه
    با احترام باید بگم من زیاد با مشاوره هایی که شما تو تالار میدید موافق نیستم، شما بدون اینکه بدونید تحصیلات طرف چیه؟ کارش چیه؟ از چه فرهنگیه؟ سریع میایید میگید: برو بگو یا مشروب یا من(!!!)
    به نظرم بهتره تاپیک مربوط به افات مشاوره رو مطالعه کنید. ممکن پیشنهادهای شما تو زندگی دیگران تاثیرات بدی بگذاره.
    به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ------که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

  10. 7 کاربر از پست مفید اقای نجار تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (یکشنبه 05 مهر 94), sepanta1990 (جمعه 03 مهر 94), Somebody20 (دوشنبه 23 شهریور 94), نارجیس (دوشنبه 23 شهریور 94), افراخانوم (شنبه 11 مهر 94), به دنبال خوشبختی (دوشنبه 23 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 22 شهریور 94)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام عزیزم.

    حتما این یک سال و چند ماه که عضو همدردی هستید تاپیک های زیادی خوندید. اینجا همه اومدن مشکلاتشون رو حل کنن. اما آیا میتونید یک مورد به من نشون بدید که عصبانیت و لجاجت مشکلی از کسی حل کرده باشه؟

    توجه کنید : من نمیخوام بگم شما مقصری. بهتون حق میدم و واقعا اینکه انتظار داشته باشیم هنگامی که درگیر این ماجرا ها هستید با مسائل منطقی برخورد کنید انتظاری نابجا و بسیار ایده آل هست. اما حداقل میتونید در قدم اول ده یا بیست درصد سعی کنید هنگام مواجه شدن با این صحنه ها منطقی تر عمل کنید. مثلا اینکه اون لحظه چیزی نگید و بگذارید برای فرصتی مناسب.

    مطالعه ی هزاران کتاب روانشناسی تا به مرحله عمل نرسه سودبخش نیست. ولی حتی تغییر یک رفتار ما موجب میشه وضعیت خیلی چیزا عوض بشه. قرار نیست صبح بیدار بشیم و ببینیم همه چی آرومه، من چقدر خوشحالم! یا با اولین اشتباه نا امید بشیم. میخواهیم یک تغییر ایجاد کنیم و تغییرات ملزم به تمرین و تداوم در بازه ی زمانی هستند.

    شاید صحبت کردن با طلبکار، شاکی، استاد دانشگاه، سوپری محل و... به مراتب راحت تر از همسر باشه. چون با اونا راحت تر میشه منطقی بود، اما در صحبت با همسر همیشه یک پای احساس در میانه. البته صحیحش هم همینه که زن و شوهر از راه دل با هم صحبت کنند و محبت آمیز. اما قلب شکسته و خاطر آزرده گوش دلها رو کر میکنه. هرچه صمیمیت و علاقه بیشتر باشه میزان آزردگی و رنجش هم بیشتره.

    لیکن چه کارهایی میشه انجام داد؟

    1. 50 درصد صحبت هایی که به دعوا منجر میشن به این دلیله که تو شرایط بدی گفته میشن. مثلا جلوی آشنایان، وقت خستگی، وقت گرسنگی، هنگام کار و مشغله، به محض تنها شدن که از همه خطرناک تره! اگه بتونید اجازه بدین ابتدا یه نفسی تازه کنه و توی شرایط مناسب عنوان کنید خیلی خوب میشه.

    2. نحوه ی مطرح کردن:
    همیشه عین بی جنبه ها تا خرخره میخوری یعنی: چرا به فکر سلامتیت نیستی، خیلی نگرانتم.
    آبرو واسم نذاشتی با این سبک بازیات یعنی: برازنده و سزاوار مردی به شخصیت تو نیست.
    من دوست ندارم شوهرم مشروب بخوره یعنی: تو اسطوره ی منی اجازه نده این چیزای بی ارزش باور های منو خراب کنه.
    عجبی نخوردی! ترسیدی؟ یعنی: درستش هم همینه ! ممنونم ازت، مست عشق بودن قشنگ تر از مست می بودنه...

    3. مقدمه چینی: ما باید از آمادگی طرف مقابلمون مطمئن باشیم و آماده ی مناطره اش کنیم. مثلا:
    - میتونیم یک بار منطقی و بدون مشاجره با هم صحبت کنیم ؟ ....
    - دلم گرفته میترسم گفتنش ناراحتت کنه
    - وقت داری با هم صحبت کنیم؟
    - قصد رنجوندنت رو ندارم ، میخوام کمی صحبت کنم قول میدی ناراحت نشی؟

    4. هر انتقاد باید با یه تشویق جبران بشه: مانند: تو مهربون ترین انسانی هستی که میشناسم، شاید واسه همین انتظار ندارم که با تندی پاسخم رو بدی، میدونم ازم میرنجی اما اگه هر کسی جز تو بود اهمیت نمیدادم، ولی تو با بقیه فرق داری، من توقعم از تو بیشتره که....

    5. سپاسگزار بودن یا در رودربایستی قرار دادن و لوس شدن و ... مانند: ممنونم ازت که کمتر خوردی، کاش بدونی سلامتیت چقدر برام مهمه، انگار دنیا رو بهم هدیه دادی. یا: میتونم یه خواهش ازت بکنم؟ قول میدی امشب زیاده روی نکنی؟ دوست دارم تو مهمونی هم همه حواست به من باشه....

    و....

    باز هم میگم قرار نیست همه چیز ایده آل پیش بره. اما ده درصد این راهکار ها عملی بشه و بهبود پیدا کنه. باور کنید ما خانومها چنان قدرتی داریم که اگر ذره ای به کار بگیریم سنگ در دستانمون تبدیل به موم نرم بشه. زنها بسیار چاره جو هستند. حتما مانند امضاء زیبای شما یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت. شما که دیگه باید پیش قدم باشید.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : یکشنبه 22 شهریور 94 در ساعت 23:54

  12. 6 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 23 شهریور 94), sepanta1990 (جمعه 03 مهر 94), Somebody20 (دوشنبه 23 شهریور 94), گیسو کمند (سه شنبه 24 شهریور 94), نارجیس (دوشنبه 23 شهریور 94), اقای نجار (دوشنبه 23 شهریور 94)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    جناب نجار
    با سلام و عرض ارادت
    دیروز پست جنابعالی را دیدم اما بدیلل محدودیت پست امکان پاسخگویی نبود

    بنده هرگز و هیچ جا ادعا نکردم پست های اینجانب جنبه مشاوره دارند و از جانب یک راهنمای متبحر عنوان میشوند.
    بنده صرفا تجارب شخصی و بدست آمده از پیرامونم را بعنوان نظر شخصی بیان میکنم
    بیشتر دوستانی که اینجا نظر میدهند هم افراد عادی جامعه هستند که بر مبنای تجارب شخصی اظهار نظر میکنند.

    والبته به تجربه ثابت شده که همین تجارب واقعی و ملموس زندگی در بسیاری موارد از تکنیکهای صرفا علمی و اکادمیک مبتنی بر تحقیقات دیگر کشورها بسی راه گشاتر بوده اند.
    متاسفانه کشور ما در ارتباط با علوم اجتماعی بسیار عقب افتاده هست و سالهاست که هیچ تحقیق و بررسی جامعی بر پایه خصوصیات ویژه فرهنگ ایرانی-اسلامی-غربی و ... ما در سطوح بالا انجام نشده و هر آنچه بعنوان شالوده علوم انسانی در آموزش مشاوران بکار گرفته شده ملقمه ای از کتب فلاسفه اسلامی در تاریخ بسیار دور و تجارب دانشمندان غربی در دوره مدن بوده که هیچ سنخیتی با روابط آدمهای روزگار حاضر ندارند.

    حتی هیچ کوششی در راستای آداپته کردن پایه درست این آموزه ها با فرهنگ امروز ایران انجام نشده است.
    هدف از این موجز بیان دلایل اعجاز مشاوره های صرفا تخصصی و آکادمیک بود.

    وقتی خود بنده برمیگردم و به مشکل خودم نگاه میکنم میبینم بسیاری از نظرات ثاقب از جانب افراد عادی جامعه بیان شد. (هرچند دوستان متخصصی هم بودند که تحلیل درستی داشتند)
    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    و اما برگردیم به موضوع این دوستمون
    (من با زبان روزمره مینویسم شاید اثربخش تر باشه)

    اینکه باید از سیاست تنبیه و تشویق استفاده بشه خیلی خوبه اما به درست. یعنی تنبیه نباید جنبه تفریح داشته باشه. تنبیه باید درد! داشته باشه. درد.
    اگر این درد را از تنبیه بردارید دیگه تنبیه نیست.
    شما نمیتونید با پنبه کسی را تنبیه کنید، برای تنبیه چوب لازمه. پنبه که درد نداره.

    شما باید به همسرتان به شدیدترین شکل ممکن نشان بدید که ناراحت میشوید. اگر شما براش مهم باشید پس بخاطر شما خودش را کنترل میکنه و اگر مهم نباشید که دیگه باید یک فکر اساسی بکنید بحال این رابطه.
    فقط یادتون باشه جار و جنجال فایده نداره چون حرمتها شکسته میشن.

    بذار یک مثال برات بزنم.
    یکبار من یک کاری کردم که زن سابقم ناراحت شد (البته نه در حد مستی و این حرکات) . دو روز رفت تو اتاق و با من هیچ حرفی نزد.
    در نهایت من رفتم پیشش عذرخواهی کردم و بهش گفتم که دیگه تکرار نمیشه و هیچوقت هم دیگه تکرار نشد.

    وقتی شوهر شما میاد به شما میگه چیه سگ شدی؟! یعنی احترام شما حفظ نشده و باید یکم جدی تر و آرام تر رفتار کنید و فاصله تون را حفظ کنید چون حرمتتون در معرض خطره.

    سرسنگین رفتار کنید. نگذارید براش عادت بشه. بگذارید بقول معروف بفهمه که بعد از اون خوشی زشت یک ناخوشی انتظارش را میکشه. ( نه دعوا و بی حرمتی البته)

    من خودم را جای اون آقا گذاشتم و بعنوان یک مرد نظر دادم حالا صلاح دولت خویش خسروان (و البته مشاوران زبده) دانند

    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    در ضمن فراموش کردم که خدمت جناب نجار گرامی عرض کنم که اگر فکر میکنید بین تحصیلات و میزان علاقه و وفاداری به زندگی و خانواده رابطه ای مستقیم وجود دارد به نظر حقیر کاملا مسیر را برعکس تشریف آوردید. (شاید رابطه وارونه وجود داشته باشه))

    یکی از بهترین جراحان چشم تهران که من از زندگی خصوصیشون اطلاع دارم رو براتون عرض کنم که بواسطه پول هنگفتی که کسب میکنند شبها تا نزدیک صبح در قمارخانه ها تشریف دارند و دم سحر مست و لایعقل جنازه مستش را میاره خونه و شروع به کتک زدن زن و بچه اشون میکنند.
    از اون طرف هم از دختر زیر 18سال تا زنی که 60 سالشه و نوه داره را صیغه کردند و بکل هیچ نوعی از کثافت نیست که ایشون خودشون را بهش نمالیده باشه.
    ویرایش توسط Kaveh_r : دوشنبه 23 شهریور 94 در ساعت 05:59

  14. 4 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    Somebody20 (دوشنبه 23 شهریور 94), گیسو کمند (سه شنبه 24 شهریور 94), آخیش (دوشنبه 30 شهریور 94), اثر راشومون (دوشنبه 23 شهریور 94)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 تیر 95 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1388-9-08
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    5,095
    سطح
    45
    Points: 5,095, Level: 45
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 57 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    باتوجه به توضیحاتی که دادید و عدم تمایل شما به جدایی بهترین راه اینه که تو هیچ کدام از این جشن ها همراهیش نکنید و ازش بخواهید که تنها تو این مراسم شرکت کنه.

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,445 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام الهام جان
    خیلی متاسفم ازاین اتفاقهایی که افتاده..یادته بهت گفتم بعدها میاد تاپیک میزنی باموضاعات جدید!!!وهنوز ادامه داره
    میدونی چرا؟چون مسله اصلی روهنوزپیدانکردی!!
    مشکل منوتوهمینه!!تاوقتی مسله اصلی پیدانشه هیچکدوم ازمشکلاتمون حل نمیشه...یاشایدهم پیداش کردیم اما ازش فرارمیکنیم...

    مشکل من،تو،وخیلی های دیگه که باهن وارد تالارشدیم مثل خانم شی.،بهار،هیون،وخیلی های دیگه احتیاج به تلاش زیادی داره چون مشکل اخلاقهاست واین اخلاقهای شکل گرفته تدی خودمون وهمسرانمون ریشه های زیادی داره که پیداکردنش هم زمان زیادی میخواد هم سخته...ومتاسفانه عمرماهم زودداره میگذره!!!!
    من که همیشه دعا میکنم واسه همه دوستان اینجا که مشکلاتشون حل بشه...شاید توی بعضی زمینه هاپیشرفتی داشتیم اما مسله اصلی هنوز سرجاشه!!
    دوست دارم نظربدم واسه مشکلت یاتوتاپیکهای دیگه بنویسم اما خیلی جلوی خودمومیگیرم چون دوست دارم چیزی روکه مینویسم بهش عمل کرده باشم ونتیجه شودیده باشم...واسه همین هم دیگه زیاد پست ارسال نمیکنم!!!چون خودم هنوز به اون مرحله نرسیدم!!
    ببخش که راهنمایی مناسبی نداشتم واست...موفق باشی دوست عزیز
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  17. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 23 شهریور 94), Somebody20 (دوشنبه 23 شهریور 94), عشق آفرین (دوشنبه 23 شهریور 94)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دارم ديوونه ميشم كمكم كنيد 😔
    توسط darkub در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 فروردین 94, 23:35
  2. همسرم بد دهنه ديوونه شدم كمك كنيد!
    توسط ig-darya در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 87, 11:52
  3. لطفا كمك فوري چون دارم ديوونه ميشم
    توسط capable در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 23 آذر 87, 10:24
  4. مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
    توسط ماندگار در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آبان 87, 01:06
  5. +دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)
    توسط mohammads در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 اسفند 86, 11:47

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.