به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question همیشه ضایع میشم تو هر جمعی....................

    با سلام وخسته نباشید خدمت همه ی دوستان گرامی

    کم و بیش فکر کنم که تا حدودی با من آشنا باشید متاسفانه هر تاپیکی که اینجا باز میکنم به نتیجه

    نمیرسه همون طور نصفه میمونه ...............

    تو رو خدا لااقل ایندفعه کمکم کنید شاید بتونم یکم آرروم تر بشم

    دیشب تا صبح نخوابیدم و فقط اتفاقاییی که همش جلوی دوستان و جمع افتادن من ضایع شدم از جلوی

    چشمام رژه رفتن ...... همه بهم احساس ترحم دارن مثل یه دستو پاچلفتی شدم

    مثلا تو جمع باشم یا مهمونی باشم یا حتی باکسی حرف بزنم همیشه ضایع میشم کاری رو میکنم

    که نباید میکردم یا حرفی رو میزنم که نباید میزدم .. با اینکه یه دختر آروم و ساکتی هستم و پرحرف

    هم نیستم و بعضی مواقع هم بعضیا باهام حرف میزنن نمیدونم ونمیتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم

    وساکت همون طور نگاشون میکنم

    بقول برادرم تو سریال فاطماگل مثل برادر فاطما گل شدم

    من قبل ازدواج خیلی اعتماد به نفس بالایی داشتم و دوستای زیادی داشتم ولی بعد ازدواج دیگه

    هیچ دوستی ندارم و فقط با یه نفر که صیغه ی خواهری خوندم با اون در ارتباطم

    وقتی وارد یه جمع میشم مثل مهمونی یا عروسی از شدت استرس و اضطراب تپش قلب دارم و

    دستام میلرزه و تا یکی دوساعت همون طوری هستم وحالت گریه میاد سراغم و میخوام که زودتر از

    اونجا فرار کنم

    دیروز بازم جلوی خواهر صیغه ایم که توخونشون مراسم داشتن خیلی ضایه شدم و همش خودم رو

    سرزنش میکنم که چرا به اون مراسم رفتم همه باهام مثل یه بچه رفتار میکنن بهم احساس ترحم

    دارن دیگه از این نگاهها خسته شدم هرچقدر که میخوام خودمو شاد نشون بدم نمیشه

    همیشه هرروز یه کاری میکنم که بعدن میفهمم که اون کار یا اون حرف نادرست بوده و جاش نبوده که

    اون حرف بزنم از شوهرم بدم میاد ازش نفرت دارم چون اون باعث شده که با کاراش اینطوری خجالتی

    بشم همش تو خونه یا جمع یا مهمونی اصلا رعایت نمیکنه و به من دستور میده این کارو بکن اون

    کارو نکن اینو بپوش اونو نپوش کمک کن سفره رو جمع کن تو برو ظرفای مهمونا رو([ تومهمونی

    یکی دیگه )بشور این چه وضعه آرایشه چرا پول خرج کردی حق نداری خونهی مامان بری پیش همه

    جلوی دوستان همکاران خوانواده دیگه آبرویی واسم نمونده حتی اگه بخوام یه مهمونی زنونه بدم حالا

    اگه شوهرم هم اجازه بده باید لیست مهمونا رو شوهرم بنویسه وحق ندارم کس دیگه ای رو دعوت

    کنم خونواده ی شوهرم بهم زور میگن

    دیشب ساعت4 پاشدم دعای توسل خوندم و به ائمه توسل کردم که که کمکم کنن یکم دلم آرو م

    گرفت همش فکر میکنم که تقصیر شوهرمه که من انقدر دست و پاچلفتی شدم چرا قبل ازدواج همه

    کارای خونه ی پدرم با من بود چرا اون زمان اعتماد به نفس بالایی داشتم الان ندارم دوستای قدیمیم

    روکه میبینم میگن تو که انقدر ساکت نبودی همیشه حرف میزدی.............

    هش ترس اینو دارم که حرفی بزنم که ضایع شم بعدا بفهمم که حرفم درست نبوده یا کاری بکنم که

    بعدا بفهمم کارم درست نبوده نمیدونم چرا اون لحظه فکر میکنم حرفم درسته بعدش میفهمم که حرف نامربوطی زدم و اشتباه کردم

    این احساس حقارت و خجالت داره منو از پا درمیاره باعث شده بدنم سست بشه دیشب حتی

    انقدر بدنم از این فکر و خیالا سست شده بد که حتی نمیتونستم دستام رو حرکت بدم

    ببخشیر زیاد حرف زدم دلم خیلی پره کسی رم ندارم که باهاش دردو دل کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام ،اینا تجربه خودمه که بصورت مشابه اتفاق افتاده، سعی کن تو اجتماعی که شوهرت همراهت نباشه مثه باشگاه ورزش یا کلاس قران یا مسجد یا .... بری و شرکت کنی( شاید اولش اذیت بشی ولی ادامه بده اثر خوبی داره)، کم کم درست میشه ، بخودت برس خیلی انرژی مثبت میاره ،با همون دوستان قدیمیت که کنارشون شاد بودی برنامه بذار ببینشون ، این که شوهرت تو کارا حواسش هست نشونه خوبیه یعنی مشارکت میکنه و دوستت داره و فکرش پیش زندگیشه ، به منم یاد بده چطوری میتونی این رییس بازی شوهر رو تحمل کنی؟ من که عاشق این اخلاقم که بتونم پیش شوهرم مطیع باشم
    زن فرمانبر پارسا توانگرکند مرد را

  3. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    امید زندگی (پنجشنبه 19 شهریور 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخیش جان از راهنماییت ممنونم

    مجبورم که به همهی دستوراتش عمل کنم چون چن بار تا پای طلاق رفتم

    ایشون هیچ ترسی از طلاق نداره و همیشه منو تهدید به طلاق میکنه و من به خاطر بچم مجبورم که تحمل کنم

    راستش دیگه عادت کردم به همه کاراش اوایل زودی گریم در میومد که ابروی منو پیش همه میبره و با عصبانیت و صدای بلند

    سرم داد میزنه منم دیگه هر چی بگه بله و چشم از دهنم نمیفته نمیتونم بادوستامم قرار بزارم چون اجازه نمیده

    مشکل من عدم اعتماد به نفسم هست که هرکاری میکنم یا هرحرفی میزنم اشتباه درمیاد همیشه تحقیر میشم

    دیگه عزت نفس ندارم همیشه خودم رو سرزنش میکنم دیگه تصمیم گرفتم هیچ مهمونی نرم که اینطور بشم بعدش عذاب وجدان واحساس شرم بیاد سراغم

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    پس خواهشا کتاب زیاد بخون مخصوصا کتابای روانشناسی، رمان، کتای صوتی دانلود کن گوش بده راحتتر از خوندنه، رادیو گوش بده، بذار ذهنت باز بشه، اگه میخوای آشپزی بکنی از اینترنت دانلود کن تنوع تو آشپزی به آدم عشق و انرژی میده ، سایت های آموزشی زیاد برو به خودت خیلی برس واقعا نشاط میاره اگه وقت داری سریال ببین افکار منفی میرن، وقتی شوهرت داد میزنه یا تو جمع دستور میده با خنده و چشم گفتن هم هندونه زیر بغلش بذار و هم اینجوری باعث میشه پیش بقیه شخصیتت بره بالا ،وقتی رضایت خودتو از زندگی نشون بدی این چشم گفتنات جور دیگه ای بنظر میاد همه فکر میکنن خوشبختی و این رو خودت اثر خوب میذارن ، همه مردا دستور میدن و رییس بازی در میارن فقط بعضی زنا میتونن تحمل کنن و این باعث دوام زندگی زناشویی میشه،

  6. 2 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    امید زندگی (شنبه 21 شهریور 94), ستاره زیبا (پنجشنبه 19 شهریور 94)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    یک لحظه میشه همه اینهارو متوقف کنی ؟ حتی فکر کردنشو...
    خانومی مجبور نیستید اینکارهارو بکنید ...همسر شما عدم اعتماد به نفسش رو شیفت داده به شما...زندگی شما تبدیل شده به یک بهره کشی یک طرفه ...


    چنتا مورد میگم ، جدی بگیر و حتما انجام بده ( نود درصدش تجربه اس و بعضیاش مبنای روان شناسی داره):

    1- کارت رو یک شیفت انجام بده .. کنار بچه ت باش و به اون برس چرا که بیشتر از هر چیز به حضور تو نیاز داره ...الگوی مناسبی باش براش و هیچوقت از حربه کتک زدن به عنوان بازدارنده استفاده نکن بجاش الگوی درست رو جابنداز براش با مهربونی و رفتارو گفتارمناسب - نمونه های زیادی از این دست رفتارها و گفته ها هست تو اینترنت و کتاب ها

    کار زیاده تو 25 درصد عامل مشکلات حال زندگیت هست...و چون در مورد کار و خرجی هیچ وظیفه ای رو دوش تو نیست اختیار بیشتری داری در موردش ...
    نمیخوام برگردم به گذشته و بگم نباید شرط دادن کل درآمد به همسرت در ازای اجازه کار رو قبول میکردی...
    میخوام بگم این بار اضافی رو کمی سبک تر کن و و جایی که لازمه وقتت رو خرج کن مثل خودت و بچه ات که میدونم برات باارزشه ...مطمئن باش با اینکاری که میکنی الان هیچ کس لقب بانوی فداکار و مهربان و زن زندگی بهت نمیده ...پس واقع بین باش...

    با این اوضاعی که دارین فردا سر تربیت بچه سرکوفت میخورین و سرزنش میشین ... پس از الان این چرخه معیوب رو متوقف کنین عزت نفستون برمیگرده کم کم و دچار هیچ یک از مشکلاتی که الان ذکر میکنید نمیشید.بهت اطمینان میدم ...
    این رفتارها بار روانی زیادی داره و هر شخصی رو دچار اشتباه میکنه حتی در نحوه تشخیص منظور دیگران و چگونگی رفتار با اونها ...پس الان طبیعیه که اینطور باشید ...میخواین دیگه اینطور نباشه حتما اینارو انجام بدین...


    2- بجای فیلم دیدن کتابی بخون یا به اینترنت که دسترسی داری مطالب مفید و البته مثبت و کارساز بخون ...کمی از مشکلات و کارهایی که یادآوری اون ذهنیت های ناخوشایند رو میکنه دور باش...ذهنت که بازتر میشه واقعیت ها بیشتر نمایان میشه و عملکرد بهتری در ارتباط ها پیدا میکنی در واقع به اندازه سابق دوست داشتنی و مورد توجه میشی... این حس خوب رو با تنبلی و بی حوصلگی از خودت دریغ نکن خانومی...


    3- نارضاییت رو با غر زدن نشون نده ولی میتونی سرسنگین باشی و فقط چیزی پرسید جواب کوتاه بدی ... در همین حد کافیه...سریع بخشنده نباش ولی به موقع بخشنده باش و گذشت کن ...به هیچ وجه محبت بیش از اندازه نکن چون باعث میشه این ادراک به ذهن همسرت خطور کنه که بله اینکارم درسته و نتیجه میده ...ولی فعلا از در مخالفت هم باهاش درنیا.به حرفاش گوش بده ...خیلی زوده تغییر رویه بدی و جلوش وایسی...اول باید خودت رو آماده کنی .
    کاری که میگی درجا انجام نمیده رهاش کن حتی شامل نگاه هم میشه یعنی همش نگاهمون بهش نباشه که انجام میده یا نه رهاش کنی زودتر انجام میده دلخوری توهم کمتر میشه ...درضمن بیکار نشین بببین کارو برات انجام میده یا نه ،به کارای شخصی خودت برس ...در این مورد صبر لازمه چنبار باید انجام بدی و زود خسته نشی بگی جواب نمیده ...مسلما اونم یک باره متحول نمیشه ...کمی طول میکشه ...

    4 - همین هارو لحاظ کن تو کارهای فوری که باید انجام بدی تا دو سه ماه اول کامل انجام بده ...

    هرجا هم کمکی نیاز داشتی بگو ...امیدوارم زندگیت رو به راه تر بشه و هویت خودت رو بدست بیاری ....

    و اون حالت جسمی که برات گاهی پیش میاد دکتر نمیتونی بری ولی با این کارهایی که گفتم از بین میره خود بخود ... چون مربوط به عصب و ماهیچه هاست و منشاء ذهنی داره ...


    تا سه ماه دیگه ... اگر عمری باقی بود میام و در ادامه با توجه به کارهایی که کردی راهکارهارو ادامه میدیم ...این قول از طرف من

    بقیه دوستان تو همدردی هم هستن ...تنهات نمیذاریم موفق باشی خانومی

  8. 2 کاربر از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده اند .

    امید زندگی (شنبه 21 شهریور 94), شیدا. (پنجشنبه 19 شهریور 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام یاس پاییزی عزیز

    واقعا از نوشته هات انرژی گرفتم خیلی خیلی ازت ممنونم

    سعی میکنم به همه ی راهکارهایی که دادی عمل کنم امیدوارم که به نتیجه برسه

    من میدونم که زندگی من شده سوختن وساختن وکار دیگه ای از دستم برنمی یاد

    ولی منم می خوام لااقل یه احساس آرامشی تو زندگی داشته باشم دیگه نمی خوام دیگرون بهم احساس ترحم داشته باشن

  10. کاربر روبرو از پست مفید امید زندگی تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (شنبه 21 شهریور 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با مردی که تو رابطه آشنایی برای ازدواج نمیتونه تصمیم جدی و قطعی بگیره و شک داره چیکار باید کرد؟
    توسط helix1 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 شهریور 95, 11:49
  2. آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
    توسط eghlima در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: شنبه 22 مهر 91, 03:31
  3. چرا با شنیدن پاسخ منفی احساس می کنم ضایع شدم ؟
    توسط Abc_12 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 91, 15:21
  4. بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
    توسط arash68 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 09 مرداد 89, 19:22
  5. +لطفا جواب بدید فقط سریع
    توسط شکیلا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 شهریور 87, 11:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.