سلام دوستان
من 21 سالمه که چندین و چند ساله کل شب و روزم و آیندمو با یه دختری تصور میکنم که الان شوهر کرده و همین موضوع باعث شده که کلا دپرس بشم
پارسال چند بار تلاش کردم علاقمو بهش بفهمونم ولی واقعا امکانش برام به وجود نیومد که بهش پیشنهاد بدمو به فکر جور کردن شرایط باشم تا اینکه چند روز پیش ازدواج کرد
راستیتش هنوزم نمیتونم باور کنم که دیگه آیندم با اون نیست یعنی باور هم نخواهم کرد و متاسفانه هنوزم امیدوارم یه روزی بهش برسم چه 2 سال دیگه چه 20 سال اصلنم از رو احساسات نیست
اما چیزی که ناراحتم کرده اینه که من الان عاشق زن شوهر دارم و نه اینکه ارزو کنم اما واقعا دوست دارم ازش جدا بشه(با توجه به شرایطی که ازش خبر دارم امکانش هم هست) یه جورایی خواب و خوراک هم ندارم
چیز دیگه به ذهنم نمیرسه چون خیلی آشفتم تپش قلب
هم دارم استرسی هم هستم حوصله زندگیم ندارم
نمیدونم مشکلمو درست مطرح کردم یا نه ولی خواهشا قفلش نکنین تاپیکو
دوستان منتظر نظراتتون و اگه قابل بدونین دعاهاتون هستم که یکم آروم شم حداقل
علاقه مندی ها (Bookmarks)