سلام
من 1.5 سال ازدواج کردم قبلش 2 سال عقد بودم و 2 سال هم با همسرم دوست بودم. من و همسرم در دوران عقد هم مشکلات زیادی داشتیم اما بعد از ازدواج همسرم رفتارهایی داشت که اصلا نمیتونم فراموش کنم. بعضی وقتها همسرم کار اشتباهی میکنه که میتونم ازش چشم پوشی کنم اما یاد رفتارهای قبلی همسرم می افتم و با هم دعوای وحشتناکی میکنیم که بیشتر اوقات به کتک کاری هم میکشد.
همسرم آدم خوبیه توی دعواهامون اکثر اوقات شروع کننده منم زشتترین حرفها رو من میزنم و کتک کاری رو هم من شروع میکنم. شاید فکر کنین یا آدم خیلی بدیم یا دیوونم قبلا فکر میکردم هیچکدومشون نیستم اما الان شک دارم. شاید بعضی هاتون تاپیک من رو بخونین و بگین خوشی زده زیر دلش اما من اونقدر اعصابم ناراحته که حتی ظاهرم عوض شده من تا پارسال دختر بسیار زیبایی بودم اما الان اونقدر زشت شدم که حتی جرات ندارم خودمو تو آیینه ببینم.
همسرم آدم بدی نیست اما اصلا مهارت همسرداری رو نداشت. اون با رفتارهاش واقعا روح من رو کشت.
من همسرم رو دوست دارم شاید حتی بشه گفت عاشقشم اما دارم خودم و اون رو زجر میدم.
همسرم بهم میگه آدم بدی هستم چون اون وقتی ناراحتم کرده ناخواسته بوده اما من از روی کینه اون رو ناراحت میکنم.
همسرم دیگه دوستم نداره این منو ناراحت میکنه اما بعضی وقتها میگم چه فرقی میکنه مگه وقتی دوستم داشت رفتارش بهتر از الان بود.
تو این مدت رفتارهایی داشتم و حرف هایی زدم که خودم تعجب میکنم. انگار یه آدم دیگه شدم.کمکم کنید همسرم رو ببخشم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)