به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array

    برم دانشگاه شهر دیگه یانه؟ با توجه به اونچه از زندگیم میدونین کمکم کنین

    سلام دوستان عزیزم...
    خیلی وقته تایپیک نزده بودم اما چند روزه درگیر موضوعی هستم که جایی بهتر از اینجا برای گفتنش پیدا نمیکنم.
    لطفا با توجه به مشکلات گذشته من شرایطمو درنظر بگیرینو کمکم کنین.

    من لیسانس مهندسی دارم اما به رشته روانشناسی علاقه مند شدمو برای ارشد کنکور دادم. رتبه خیلی خوبی اوردم اما در کمال ناباوری شهر خودم قبول نشدم.
    شهر من حدود 900 کیلومتر با تهران فاصله داره. من تهران شبانه دانشگاه علامه و روزانه دانشگاه خوارزمی رو اوردم ( تو کارنامه من رتبم تو قبولیا قرار میگیره و میتونم درخواست بدم که اولویتشو جلو بیارن و اونو برم)

    حالا سوال من اینه اصن برم تهران؟ منو همسرم هیچوفت از هم جدا نبودیم با اینکه شاید خیلی هم دل خوشی از هم نداشته باشیم اما خیلی وابسته ایم .احتمالا هر هفته دو یا سه شب من باید تهران باشم و همسر من اصن خونه مامانم بدون من نمیره و مادرشوهرم اینا هم یک خونه تو یک شهرستان سرسبز دارن که کل سال اونجان یعنی عملا تو شهر ما نیستن که من امید داشته باشم همسرم اونجا بره و تنها نمونه.

    همسر من خیلی هم ادم گرمیه و من تو سفرهای خونوادگی که شرایط ارتباط نداشتیم هر بار متوجه شدم که با چند شب نبود رابطه سراغ عکسای عریان و.... میره که خیلی این موضوع منو میترسونه.

    با توجه به اطلاعاتی که از ما دارین من چیکار کنم؟ یکی ازین دوتا دانشگاهو برم یا نه؟

    همسرم میگه تو فقط به انتخاب بین این دو دانشگاه فکر کن اما من از اصل این موضوع که برم شهر دیگه یا نه میترسم...

    خواهشا کمکم کنین وقتی ندارم ممنونم

  2. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    فاطمه بانو (یکشنبه 15 شهریور 94)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    لطفا به من کمک کنین وقتی ندارم باید درخواستمو زودتر بزنم بین این دو دانشگاهی که گفتم. برم تهران یا نه؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    ایشالله هیچوقت مشکل نداشته باشی که مجبور بشی برگردی سایت همدردی و براش تایپیک بزنی

    بعنوان یک مرد متاهل میگم چنین کار یانجام نده نه تنها شوهرت بلکه اگر همسر خودمم بود همین را به ایشون میگفتم هیچوقت شوهرت را تنها نزار اونم برای این مدت طولانی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (یکشنبه 15 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), بابک 1369 (جمعه 20 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  7. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 شهریور 97 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1394-5-27
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    9,463
    سطح
    65
    Points: 9,463, Level: 65
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    422

    تشکرشده 920 در 276 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    با توجه به توصیفی که از همسرت کردی به نظرم نرو !
    900 کیلومتر !! خیلی مسافتش طولانی...من که دانشگاه چهل دقیقه با شهرمون فاصله داره غصه م گرفت!
    اولویت اول زندگی و همسرت هستند...خدایی ناکرده این علاقه ت باعث نشه زندگیت و خودت آسیب ببینید!؟

    من می گم دوباره تلاش کن و حسابی درس بخون ان شاء الله شهر خودت یا شهر نزدیک تر قبول میشی

  8. 4 کاربر از پست مفید فاطمه بانو تشکرکرده اند .

    دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    اقای خاله قزی و خانم مهربون خیلی خیلی ازتون ممنونم پاسخ دادین.
    موضوع اینجاست که همسرم میگه برو و خیلی هم تشویقم میکنه و از همون سال پیش که درس خوندنو شروع کردم بهم گفت فقط یک سال بخون اگه قبول نشدی من دیگه حوصله ندارم .پس گزینه سال بعدی من ندارم

    اما ته دلم یه جوریه از همسرم خواستم استخاره بگیرم که برم تهران یانه اما خیلی مصره که نگیرمو برم تهران... میگه ارشد اونقد کوتاهه که ارزش نداره این موقعیتو از دست بدی واسه اون مدت دوری.

    و چون تو گروه دانشگاه شهر خودم دو تا از هیئت علمی اشنامونن امید دارم بتونم مهمانی بگیرم همینجا... امروز هم رفتم واسه تحقیق بیشتر اموزش که خیلی اذیت میکرد میگفت نه ما سخت مهمانی میدیم اما استادا میگفتن احتمالش زیاده چون دانشگاتم خیلی دانشگاه بالاییه...

    اقای خاله قزی اگه مدتی که شهر خودمم یعنی اون حدود سه روز در هفته خیلی بهش برسم بازم ممکنه مشکلی برای همسرم پیش بیاد؟

  10. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 15 شهریور 94), فاطمه بانو (یکشنبه 15 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو شمیم الزهرا
    من اصلا کاری با شوهر شما ندارم خودم را عرض میکنم دستان متاهل زیادی دارم بعنوان یک مرد اگر بهترین مرد روی زمین هم بود بازهم اینکار را انجام ندهید ندهید ندهید.

    شوهر شما هم خیلی خوب خیلی آقا و وفادار ولی ما انسان هستیم و وسوسه شیطان تاثیر گزار این یکطرف قضیه هستش مشکلاتی که بعدها بوجود میاد بدتره فقط مسئله جنسی نیست بانو.
    شوهر شما لطف دارن و به پیشرفت شما توجه میکنن ولی اولویت اول شما باید دید خانواده است یا تحصیل؟تحصیل برای چه پیدا کردن شغل یا بهبود رابطه توی زندگیتان؟
    هدف اگر بهبوده که از مقالات و مطالب سایت بهره ببرید و توی گروههای روانشناسی شبکه های مجازی عضویت بزنید.به شوهرت نگاه بدبینانه نداشته باش اینجا مسئله فقط ایشون نیست بنده بصورت کلی عرض کردم اولیش خود من همسرم بهم این موضوع راب یان بکنه جلوی خودش میگم توی صورتش نگاه میکنم مستقیم میگم بهش اگه بری احتمال داره جات پر بشه!دیگه بقیه تصمیمش با خودشه بره یا نه
    خانه برای زن حکم سنگر را داره هیچوقت سنگرت را ترک نکن مگر در مواقع بسیار ضروری
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    paria_22 (سه شنبه 14 مهر 94), گیسو کمند (یکشنبه 15 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام خانم شمیم الزهرا

    من نظرم و با توجه به تاپیک هاتون و توصیفاتی که از همسرتون در اینجا داشتید و ترسی که دارید و عدم اعتمادی که به همسرتون دارید ، نظر میدهم ،بنظرم نرید بهتره، یعنی ارزشش و نداره به ریسکش نمی ارزه...

    ارشد خودش از نظر روحی خیلی تحت فشار میذارنت کلی استرس زا هست، بعد فرض کنید شما متاهل هستید.
    شهر دور قبول شدید
    از طرفی همسری دارید که بهشون در خصوص مسایلی اعتماد ندارید.

    گویا خطوط قرمز شما و همسرتون هم با هم متفاوته اینکه باز استرس همسرتون هم داشته باشید دیگه چیزی از روحیه زنانه حساستون نمیمونه.

    کمی پرس جو کنید اگر سطح دانشگاه شهر شما از جایی که قبول شدید پایینتره بعنوان مهمان قبول کنند شما در شهر محل زندگی خودتان ادامه تحصیل دهید.
    شاید چون متاهل هم هستید اغماضی در این مسله صورت بگیره.

    ولی در برابر همسرتون طوری وانمود نکنید که بخاطر عدم اعتماد به ایشون قصد ندارید که بروید.
    بگید برای خودم تنهایی و دور از همسر عزیزم بودن سخته، دوست دارم در کنار شما باشم، تاکید کنید خودتون به همسرتون و درکنارشون بودن نیاز دارید.


    من از جمله افرادی هستم که طرفدار زیاد ، پیشرفت علمی تحصیلی شغلی خانم ها هستم، ولی گاهی اوقات شرایط طوری پیش میره که ناچارا مجبوریم بخاطر موفقیت های بزرگتر، موفقیت های کوچیکتر و دفع کنیم.

    من قبل از اینکه نگرانی شمارو بخونم فقط صرفا با نام کاربریتون و عنوان تاپیکتون دقیقا نگرانیتون و فهمیدم چی میتونه باشه چون قبلا از همسرتون در اینجا صحبت کرده بودید، بنظرم تنهاشون نذارید بهتره، ارشد گرفتن موفقیت کوچکتریست نسبت به مشکلاتی که ممکن است توسط همسر برای زندگیتون پیش بیاید.
    پس بخاطر موفقیت کوچک موفقیت و خوشبختی بزرگتر زندگیتون و در خطر قرار ندهید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : یکشنبه 15 شهریور 94 در ساعت 11:31

  14. 5 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    donya. (یکشنبه 15 شهریور 94), khaleghezey (یکشنبه 15 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 فروردین 97 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    8,056
    سطح
    60
    Points: 8,056, Level: 60
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 832 در 244 پست

    Rep Power
    72
    Array
    شمیم جام توی ارشد انتخابای بعدیتو نمی تونی بری..مهمان و انتقالی هم به هیچ وجه وجود نداره..

    من میگم اگه کلاساتو می تونی توی دو روز هفته پشت سرهم برداری که فقط دو روز تهران باشی و برگردی اگر خیلی مشتاقی برو(هرپپچند که بازم مشکلات خودشو داره)اگر نه بی خیال

    شو..حرف خاله قزی رو قبول دارم..مردها رو نباید اصن تنها گذاشت ..

  16. 4 کاربر از پست مفید SOGAND. تشکرکرده اند .

    آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  17. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    چر از اول شهر خودتون یا یک شهر نزدیک را انتخاب نکردید؟
    توی انتخابهای بعدیتون نیست؟

    توی مسافرت با وجود سرگرمی و تفریح و حضور خانواده ها، باز هم این نیاز به همسرت فشار می آره.
    فکر می کنی با این نیاز و تنها توی خونه و بی حوصله و بیکار تا کجا ممکنه پیش بره؟

    اگر این موضوع برات مهمه و نمی تونی کنار بیایی، نرو.

    موضوع دیگه این که همسرتون گفتند یکسال برای کنکور بخون و اگر قبول نشدی دیگه نخون.
    پس خیلی از این که سر شما به کتاب و درس باشه راضی نیستن.
    نبودن شما و سرگرم بودن شما با چیز دیگه ای اذیتش می کنه.
    حالا چه کنکور، چه فوق.

    بعدش قصد دکترا داری؟ این فوق برای کار هست یا برای ادامه تحصیل؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  18. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 15 شهریور 94), گیسو کمند (یکشنبه 15 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), آوای دل (یکشنبه 15 شهریور 94), اثر راشومون (دوشنبه 16 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    خیلی خیلی از همتون ممنونم که وقت میذارین و همراهم هستین.
    فکنم اطلاعاتم ناقص بوده بیشتر توضیح میدم.

    همسر من از خانم های خونه دار خیلی بدش میاد و همیشه موقع تحصیل لیسانس من سر این موضوع باهم بحث داشتیم چون من در رشته مردونه ای تحصیل میکردم که اصلا علاقه ای به کار کردن نداشتم.
    تا اینکه لیسانسم تموم شد و فشارای همسرم مبنی بر اینکه یا درس بخون یا کار کن شروع شد (خونه داری رو بیکلاس میدونه و فکر میکنهه زنی که خونه داره رشد فکری نمیکنه) این شد که من شروع به تحقیق درباره رشته ها کردم که حالا که من مجبورم یه کاری بکنم پس لااقل چیزی باشه که بهش علاقه دارم و در این حین به روانشناسی رسیدم. اوایل که همسرم خیلی مخالف بود و دوست داشت رشته خودم و یا لااقل مدیریت بخونم تا حیطه کاریم عوض نشه اما من واقعا رشتمو دوست نداشتم و به زور لیسانسمو گرفتم تو 9ترم...

    اما کم کم که علاقه من به درس رو دید (من کلا ادم تنبلی تو درس بودم و همین باعث شد که همسرم متوجه عمق علاقم به این رشته بشه) راضی شد و دیگه کاملا پشتم بود چون خونوادش همش مخالفت میکردن که چرا داره درس میخونه... اما همسرم همیشه پشتم بود تا من کنکورمو دادمو رتبم خیلی خوب شد اما متاسفانه دانشگاه شهر من (فردوسی) سومین دانشگاه ایران تو این رشتس و من اولین انتخابم روزانه و شبانه فردوسی بود اما نیاوردم...(فقط 6تا فاصله داشتم)
    علامه و خوارزمی تهران از فردوسی پایینترن که من رتبم بهشون رسیده وگرنه من اولین انتخابم شهر خودم بود اما نیاوردم...

    طی تحقیقاتم شهرای بیرجند وسمنان که نزدیکترنن، ارزش رفتن ندارن و خیلی سطحشون پایینه و فرقی هم زیاد نداره تو نبودن من در منزل بازم حدود سه شب در هفته نیستم و فقط مسافتش با تهران چند ساعتی فرق داره که با اینهمه مزایای دانشگاه خوب اونجا اصلا قابل مقایسه نیست.و درضمن همسرم هم موافق این شهرا نیست و میگه گزینه شهر دیگه فقط برای تهران رفتن قابل توجیحه چون وسایل رفت و امد مناسب و زیاد هم داره.

    این شد که الان اینجا در خدمت شمام نه اینکه من دلم بخواد یه دانشگاه عالی برمو شهر خودمو نزنم برعکس شهر خودم دانشگاش بهتر ازینی که قبول شدمه.

    سوگند جان هم از دانشگاه خوارزمی هم فردوسی من تحقیق کردم هم مهمانی دارن هم انتقالی. دو تا مهمان و یک انتقالی برای هر دوره در نظر دارن... و انتخاب بعد هم با توجه به شرایط های خاص میشه رفت تو خود سایت سنجش زده.

    شیدا عزیز بله من قصد جدی برای دکترا در یک دانشگاه سراسری معتبر دارم و همونطور که گفتم من حتما باید شاغل باشم و این راه رو بهترین راه برای ایندم پیدا کردم که هم خودم دوسش دارم و هم همسرم راضیه و احساس افتخار میکنه.

  20. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    donya. (یکشنبه 15 شهریور 94), گیسو کمند (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  2. توجه توجه، سریعا صندوق پیامهای خصوصی خود را تخلیه فرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 تیر 90, 16:22
  3. توجه توجه :نكات بسیار مهم در رویكرد جدید تالار همدردی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 88, 22:57
  4. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.