به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,999
    سطح
    26
    Points: 1,999, Level: 26
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به من در پیدا کردن انگیزه برای زندگی کمک کنید

    سلام.قبلا گفتم که بیست و هفت سالم و یه دخترخانم هستم.

    حقیقتش از تاپیک قبلیم که برای فراموشی رابطه بعد از چند سال بود نتیجه نگرفتم و تا حدی به کمک دوستان به این تیجه رسیدم باید انگکیزه پیدا کنم تا به کارای جدید دست بزنم و خود بخود اون ادمو هم فراموش کنم

    مشکلات من
    من بی انگیزم بی حوصلم بی قرارم بدون دلیل خاصی. دیر به دیر چیزی خوشحالم میکنه و خنده هام ظاهری هستن میل به هیچ چیزی ندارم حتی به موسیقی گوش دادن .روزی یکساعت هم دیگه گوش نمیدادم .یهزمانی روزی ده ساعت گوش میدادم و کلی ذوق میکردم
    دوبار توی رابطه رها شدم .دومی رو هنوز باور نکردم. خانوادم هم راها کردنم و رفتار خوبی باهام ندارن.حتی مادرم برای درس خوندن و ارامشم حسودی میکنه.اگه یه هفته مشغول درس خوندن و کاری باشم وشاداب باشم حتما کار میکنه که ارامشو بهم بزنه.خواهر برادرم هم به تبعش.

    بدون دلیل خاصی بی قرارم و ارامش ندارم.هیچ هدفی رو بیشتر از بیست درصد دنبال نمیکنم. ماتم زده و غمگینم. دلم میخواد از همه کسایی که طرد و ترکم کردن انتقام بگیرم ولی هیچ نیرو و حرکتی توی این راستا ندارم.و کاری نمیکنم. به شدت ذهنم مشغوله تا حدی که وقتی مجله یا کتابی دست میگیرم میخوام از دست خودم سرمو بکوبم به دیوار

    چندبار خواستم برم سرکار ولی چون میترسیدم این هم انگیزش انی بوده باشه و بعد از یکماه دلم بخواد یه کار دیگه بکنم مثلا مهارتی یاد بگیرم یا درس بخونم .ترسیدم و دنبالش نرفتم

    بسیار ارتباطات کمی دارم و تارگیا هرکسی هر حرفی دلش میخواد بهم میزنه مثلا بهم غیر مستقیم میگن وجهه اجتماعی و شخصیت نداری.حالا کسی اینو میگه که خانوادش و بچه هاش به بدی معروفن

    خوهاشا بگید چکار کنم من فقط ناراحت میشم و کاری عملا انجام نمیدم.چون من وقتی کار انجام میتونم بدم که شاد باشم .درحالیکه اکثر مواقع غمگینم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط delvand نمایش پست ها
    سلام

    سلام


    مشکلات من
    من بی انگیزم بی حوصلم بی قرارم بدون دلیل خاصی. دیر به دیر چیزی خوشحالم میکنه و خنده هام ظاهری هستن میل به هیچ چیزی ندارم حتی به موسیقی گوش دادن

    بدون دلیل خاصی بی قرارم و ارامش ندارم.هیچ هدفی رو بیشتر از بیست درصد دنبال نمیکنم. ماتم زده و غمگینم. دلم میخواد از همه کسایی که طرد و ترکم کردن انتقام بگیرم ولی هیچ نیرو و حرکتی توی این راستا ندارم.و کاری نمیکنم. به شدت ذهنم مشغوله تا حدی که وقتی مجله یا کتابی دست میگیرم میخوام از دست خودم سرمو بکوبم به دیوار


    هدف هایی رو انتخاب کن که برای خودت جذابیت داشته باشه و بتونی نسبت به اون تعهد داشته باشی یعنی ضرورت و چرایی اون برات روشن باشه ... بگو کجا میخوام برسم چرا میخوام برسم ...اینارو برای خودت روشن کن

    **** یه هدف الان انتخاب کن ادامه بدیم ....


    چندبار خواستم برم سرکار ولی چون میترسیدم این هم انگیزش انی بوده باشه و بعد از یکماه دلم بخواد یه کار دیگه بکنم مثلا مهارتی یاد بگیرم یا درس بخونم .ترسیدم و دنبالش نرفتم

    بهتره با ترسهات روبرو بشی - میتونی بگی از چی میترسی ؟
    قشنگ بگو دقیق - نگران اینکه دیگران در اینجا چی قضاوت میکنن نباش ...باید بتونی بیانشون کنی ...



    بسیار ارتباطات کمی دارم و تارگیا هرکسی هر حرفی دلش میخواد بهم میزنه مثلا بهم غیر مستقیم میگن وجهه اجتماعی و شخصیت نداری.حالا کسی اینو میگه که خانوادش و بچه هاش به بدی معروفن

    اون شخص خودش میدونه چی به چیه، ممکنه برای فرافکنی اینکارو بکنه - پس به دل نگیر...



    خوهاشا بگید چکار کنم من فقط ناراحت میشم و کاری عملا انجام نمیدم.چون من وقتی کار انجام میتونم بدم که شاد باشم .درحالیکه اکثر مواقع غمگینم
    برعکسش کن تا حالا وقتایی که شاد بودی کار انجام میدادی الان به خودت بگو اول کارو انجام میدم ... اینم خودش یه تنوعه...


    لازم نیست چنتا کارو باهم انجام بدی که آخرش از هیچ کدوم نتیجه دلخواهتو بدست نیاری و فقط زمان از دست بدی ...
    اولویت هاتو مشخص کن باتوجه به اون ویژگی هایی که بالا نوشتم - مرتبشون کن به ترتیب ارجحیت زمانی و اهمیت داشتن یعنی کدوم مهم تره و زودتر نیاز داری بهش برسی... بعدش خودت راه میفتی و به اون بالا بالاهارو میرسی مطمئنم :



    حالا رو اون هدف تمرکز کن فکر کن بگو به چی رسیدی بگو ادامه میدیم ...

  3. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    delvand (شنبه 14 شهریور 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,999
    سطح
    26
    Points: 1,999, Level: 26
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من انجام سه کار توی ذهنم عذابم میده تازه اگه کارای فرعی رو کنار بگزاریم لااقل برای یه مدت 6ماهه تا یکساله
    یکیش ساده تره و من دوسش دارم ولی چندان در راستای رشتم نیس ولی کمک کننده است ولی پیشرفت در اون نمیتونه منو به زضایتی که میخوام از زندگی برسونه و اگه بتونم توی برنامم توی هفته یه چهار پنج ساعت براش وقت بزارم تا به کارای دیگم برسم بهتره ولی خب چون هم دوسش دارم هم اسونتره برام مدام میاد توی ذهنم
    دوم میخوام یکی دوتا مهارت برای رشتم یاد بگیرم که هم اینقدر خودمو سرزنش نکنم که بچه بازی و تنبلی کردم توی دوران دانشجویی و یاد نگرفتمشون هم خب اگه اینا رو یاد نگیرم فقط باید برم توی رشته خودم منشی گری کنم و باز به اون رضایت از شغل نمیرسم
    این اولویتش از اون ااولی بیشتره ولی خب سخت تره دست کم دوسه ماهی روزی دوسه ساعت باید کارکنم و خیلی مهمه که وسطش نا امید نشم این مشکل منه وگرنه قبلا هم یکی دوبار شروع کردم ولی جلو نرفتم وسطش دلسرد شدم

    سوم هفت هشت تا کتاب خریدم مال رشتمه میخوام بخونمشون تا هم سوادم بالابره هم بفهمم توی رشتم از چی خوشم میاد هم توی ازمونی چیزی کمکم کنه هم خدارو چه دیدی شاید جرات پیدا کردم و یه بار امتحان فوق دادم ببینم من چه جوریم
    این سومی برام مهم تره و از همشون هم خب انرژی بر تره تمرکز میخواد انرژی میخواد برنامه میخخواد انگیزه زیاد میخواد

    چندتا کارفرعی هم مثل کلاس ورزش و یادگیری مهارت هایی مثلا مثل خودارایی و ااین چیزام هست که فقط تو ذهنمه و اهمیت چندانی ندارن


    من ترسم از اینه که هم سن های من دارن دکترا میخونن من هیچی تو رشتم عملی بلد نیستم.چون فامیلیم رو گفتم رشتمو نمیگم. هرچی که زمان بره برای محدویت سنی استخدام شغل های خوب هم مشکل پیدا میکنم. تازه میترسم پیر و زشت هم بشم

    تو موقع انجام کار ترسام اینا هستن.مثلا میترسم شاید من اصلا عرضه یادگیری این مهارت رو نداشته باشم نکنه بیخود دارم زور میزنم و اصلا تواناییشون نداشته باشم.میترسم نکنه کارم اشتباه باشه. نکنه اصلا این چیزی که میخوام یاد بگیرم دیگه بازار کار نداشته باشه. نکنه منبعی که برای یادگیری دارم استفاده میکنم خوب نباشه وبیخود دارم خودمو خسته میکنم و وقتمو تلف میکنم. باز خیلی از پیر شدن میترسم ازز زشت شدن


    نمیتونم اولویت زمانی انتخاب کنم. هرچقدر خودمو راضی میکنم که الان وقته اینه وگرنه عقب میمونی و اون رو مثلا شش ماه دیگه میری سراغش .باز فکرم میره سمتش . به خصوص که به اولی علاقه دارم و اسون تره دومی هم اگه پیش ببرمش میتونه جذاب باشه ولی خب سختیایی داره
    نمیدونم چیکار کنم
    مرسی ازتون یاس پاییزی

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط delvand نمایش پست ها
    من انجام سه کار توی ذهنم عذابم میده تازه اگه کارای فرعی رو کنار بگزاریم لااقل برای یه مدت 6ماهه تا یکساله
    خیلی خوبه ... بایدم همینکارو بکنی فرعی هارو بذاری کنار و زمان مشخصی برای چشم انداز داشته باشی...اینو حتما عملی کن




    نقل قول نوشته اصلی توسط delvand نمایش پست ها
    دوم میخوام یکی دوتا مهارت برای رشتم یاد بگیرم که هم اینقدر خودمو سرزنش نکنم که بچه بازی و تنبلی کردم توی دوران دانشجویی و یاد نگرفتمشون هم خب اگه اینا رو یاد نگیرم فقط باید برم توی رشته خودم منشی گری کنم و باز به اون رضایت از شغل نمیرسم
    این اولویتش از اون اولی بیشتره ولی خب سخت تره دست کم دوسه ماهی روزی دوسه ساعت باید کارکنم و خیلی مهمه که وسطش نا امید نشم این مشکل منه وگرنه قبلا هم یکی دوبار شروع کردم ولی جلو نرفتم وسطش دلسرد شدم
    با توجه به حرفای تو این میشه کار مهم و ضروری

    این انگیزشم میتونه کافی باشه .آیا از نظر تو ارزش زمانی که براش میذاری داره ؟در راستای چشم اندازی که برا خودت درنظر گرفتی هست؟ اگه آره پس تردید نکن

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvand نمایش پست ها
    یکیش ساده تره و من دوسش دارم ولی چندان در راستای رشتم نیس ولی کمک کننده است ولی پیشرفت در اون نمیتونه منو به زضایتی که میخوام از زندگی برسونه و اگه بتونم توی برنامم توی هفته یه چهار پنج ساعت براش وقت بزارم تا به کارای دیگم برسم بهتره ولی خب چون هم دوسش دارم هم اسونتره برام مدام میاد توی ذهنم

    ......

    سوم هفت هشت تا کتاب خریدم مال رشتمه میخوام بخونمشون تا هم سوادم بالابره هم بفهمم توی رشتم از چی خوشم میاد هم توی ازمونی چیزی کمکم کنه هم خدارو چه دیدی شاید جرات پیدا کردم و یه بار امتحان فوق دادم ببینم من چه جوریم
    این سومی برام مهم تره و از همشون هم خب انرژی بر تره تمرکز میخواد انرژی میخواد برنامه میخخواد انگیزه زیاد میخواد

    چندتا کارفرعی هم مثل کلاس ورزش و یادگیری مهارت هایی مثلا مثل خودارایی و این چیزام هست که فقط تو ذهنمه و اهمیت چندانی ندارن

    نمیتونم اولویت زمانی انتخاب کنم. هرچقدر خودمو راضی میکنم که الان وقته اینه وگرنه عقب میمونی و اون رو مثلا شش ماه دیگه میری سراغش .باز فکرم میره سمتش . به خصوص که به اولی علاقه دارم و اسون تره دومی هم اگه پیش ببرمش میتونه جذاب باشه ولی خب سختیایی داره
    نمیدونم چیکار کنم
    برای همه این دل مشغولی ها یک راه هست ...

    اگه جایگاهی برای خودمون در 5 سال آینده در نظر بگیریم (که تاکید میکنم رو این فکر کنی بیشتر ) اونوقت مشخص میشه کدوم یک از کارهایی که در ذهن ماست چه ارتباط و تاثیری در رسیدن به اون "مقصد در نظرگرفته شده" داره ....با این کار از سردرگمی نجات پیدا میکنیم.

    پس
    اولین قدم مشخص میکنیم کاری که تو ذهنمون به انجامش فکر میکنیم ارتباط مستقیم داره با جایگاه هدف یا ارتباط غیر مستقیم یا اصلا بی ارتباطه و هیچ ربطی نداره ...

    اونی که بی ارتباطه همین جا حذف میکنیم ... چرا ؟ برای اینکه بی ربط ها نباید تمرکز مارو برای رسیدن به مقصد اصلی بگیرن و مسیر مارو طولانی تر کنن که بعد افسوس رو بخوریم...


    دومین قدم ، خیلی ساده کارها رو به 4 دسته تقسیم میکنیم:

    1- کارهای مهم - فوری(اضطراری)
    2- کارهای مهم - غیر فوری
    3- کارهای غیر مهم - فوری
    4- کارهای غیر مهم - غیر فوری


    سومین قدم ، رعایت اولویت ها و چگونگی اختصاص وقت به اونهاست
    باید سعی کنی وقت مفیدت رو بین فعالیت های 1 و 2 بصورت متناسب صرف کنی و در راستای هدفت پیش بری و زمان اضافه ای که میمونه بذاری برای 3 و 4

    ************************************************** ********************
    مثلا در مورد تو با توجه به گفته هات اولویت قرار دادن " یادگرفتن دو مهارت + هشت تا کتاب " یعنی در راستای درست پیش رفتن و اگه وقتی باقی موند میمونه برای مورد اول که مورد علاقته + کارهای متفرقه دیگه...

    مهم تر از این سه قدم ، خود شروع کردنه ... از کارهای سبک تر و ابتدایی تر ...

    شروع برای انجام کارهای مربوط به یادگیری یکی از مهارت ها - شروع به خواندن یکی از کتاب ها که کم حجم تر و خوشایند تره...


    کمی رو اینا فکر کن و با توجه بهشون اون موردهایی که گفتی دسته بندی کن و یه نتیجه نهایی بهم بده ببینم منظورمو تونستم خوب برسونم یانه لازم باشه اصلاح کنم حرفمو و جایی که نیاز به توضیح بیشتره حتما بهم بگو - این کاریه که فعلا ازم برمیاد ...

    برای ترس ها و مانع های ذهنی هم پست دیگه حرف میزنیم گلم
    ویرایش توسط یاس پاییزی : یکشنبه 15 شهریور 94 در ساعت 00:00

  6. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    delvand (یکشنبه 15 شهریور 94)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,999
    سطح
    26
    Points: 1,999, Level: 26
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام یاس پاییزی عزیز
    نه خیلی هم خوب گفتید
    دقیقا دسته بندی تون درسته اون چندتا کتاب برام مهمه نمیدونم چرا .و اولویت اولم میشه و فوری چون مگه تا چندسال میتونم خودمو سرگردونم چهارتا کتاب بکنم
    اون یادگیری مهارت هم مهمه اما دربرابر اولی زمانی میتونه یکم عقب بیفته یا زمان کمتری براش خرج بشه
    اون سومی هم اگه بخوایم حساب کنیم مهم و غیر فوریه اما از دومی اولویت انجامش خیلی کمتره و میتونه یکسالی عقب بیفته یا همون که گفتم هفته ای سه چهار ساعت
    خیلی ممنون که اینقدر با دقت میخونید دوست عزیز

    اما مهم برای من انگیزه و دلسرد نشدن وسط کار و بی حوصلگی هست و ترس های زیادی که توی زندگیم گرفتارش شدم و میشم
    به نظرتون این که مثلا من واجبیتی مثلا در خوندن اون کتاب ها مثل حتما ازمون دادن یا حتما استفاده کردن ازش برای خودم ایجاد نمیکنم باعث دلسردی میشه
    اخه وقتی حرف واجب بودن میاد استرس های زیاد یمیاد که من از قبل باهاشون روبرو هستم و بیشتر سعی میکنم خودمو اسیر استرس نکنم. ولی وقتی هم خودمو به چیزی اجبار نمیکنم امکان بیخال شدن درش زیاد هست
    مورد اخر هم برنامه ریزی برای همه چیز هست.یه برنامه ای که قسمت تفریح داشته باشه و من فقط نگم میرم هفته ای دوساعت پارک.حتما برم چون اگه نرم خستگی و بی حوصلگی برام باقی میمونه

  8. کاربر روبرو از پست مفید delvand تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (یکشنبه 15 شهریور 94)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array

    چنتا نکته کوچیک میگم که تک تک شون ریزه کاری های موفقیت هستن که اغلب فراموش میشن :



    - کاری را که میخوایم انجام بدیم باید فایده داشته باشه تا انگیزه مون قوی بشه. پس این فواید را فهرست کنیم و مرور- اینکار محرکی میشه برای پیش رفت در اونکار ...

    - انگیزه کاذب، مثلا با این که در زمینه طراحی استعداد نداریم تلاش می کنیم طراح بشیم. شناسایی استعداد ها و علاقه ها گام مهمی در اجرایی کردن برنامه مون داره. قدم زدن در مسیر استعداد و علاقه خود پاداش محسوب میشه و ضمانت اجرایی میاره.

    - برنامه مکتوب از برنامه ذهنی بهتره چون عینی تره. برنامه و هدف رو جایی نصب کن که در دسترست باشه ...هروقت که دیدی داری دور میشی یه نگاه بهش بندازی و دوباره به مسیر ادامه بدی با جدیت بیشتر ...


    - از کم شروع کنیم: برای حرکت مانند دنده عوض کردن ماشین جلو برویم اول آهسته برویم. تند رویی افراطی ما را خسته می کنه باید آهسته و پیوسته برویم.و لازم هم نیست همه رو باهم شروع کنیم...

    حضرت علی می فرمایند :کار کمی که استمرار داشته باشد بهتر از کار زیادی است که تداوم نداشته باشد.

    افراد موفق با همین کارهای تدریجی موفق شدند مثل وقتی که ما کم کم پول تو قلک می ریزیم.




    - از همین الان: وقتی می گوییم بعدا شروع می کنم. در واقع بین تصمیم و عمل فاصله میفته و باعث سرد شدن شوق و انگیزه به کار میشه. نباید بگذاریم بین انگیزه و تصور فواید برنامه و اجرای اون فاصله بیفته چون خطر اهمالکاری وجود داره. افراد موفق" بعدا ، بعدا " در کارشان نیست اما همین الان شروع کردن به معنی عجول بودن نیست.

    - بايد از پراكنده كاري‌هايي كه موجب به هدر رفتن نيروهات مي‌شه دوری کنی.


    از جملات مثبت تأكيدي استفاده كن و باخودت بگو:
    من مي توانم چون كه اراده دارم ...
    من می توانم چون لایق زندگی بهتر هستم...
    و ....


    - تلقین کردن : به معنی خالی بندی و بلوف زدن نیست. چون ذهن ناخودآگاه ما قبول نمی کنه و با ذهن هشیار تعارض پیدا می کنه و در عمل کاری پیش نمیره بنابراین باید جنبه تدریجی روبه رشد بودن را لحاظ کرد و حالت آمادگی را حفظ کرد..

    مثلا بگو من امروز یک گام نسبت به دیروزم جلوتر رفتم.



    عبادت ها ؛ باشگاه اراده: نماز، روزه و...نقش زیادی در خودکنترلی و تقویت اراده ما دارند. از این نیرو معنوی کمک بگیریم...


    - به خودت تلقين کن كه اراده و توان اين كار را داري، در اين صورت شكست مفهومي نداره.

    وانمود کردن: از نظر روان شناسی ثابت شده که وقتی ما خودمان را به شکل افراد موفق در میاریم بهتر عمل می کنیم تا اینکه تظاهر به شکست کنیم و یا حالت افراد ناامید را به خودمون بگیریم.پس هرفکری تا الان داشتی از جنس نشدن ها و نتوانستن ها دور بنداز و تکرارشون نکن...


    - وادار کردن: همه افراد میل به راحت طلبی دارن. نباید سست بشیم. باید خودمون رو وادار کنیم تا عادت به تنبلی و راحت طلبی را کنار بگذاریم. وقتی چند روزی این وادار کردن ادامه بدیم روزهای بعدی روان تر عمل می کنیم



    با توجه به این نکات به این جا میرسیم که باید دید کلی داشت به کل کارهایی که تو زندگی میخوایم انجام بدیم باید بتونیم برای تک تک موارد زیر مقابلشون پاسخ مناسب خودمون رو بنویسیم و ذهنمون رو از گنگی و ابهام دربیاریم
    مثل نقشه ای که بهش میدیم تا مسیرو طی کنه...بنظرت اگه جاهایی معلوم نباشه خط خطی یا پاک شده باشه چی میشه ؟ آیا مسیرو میتونه پیدا کنه و آیا به مقصد میرسه ؟

    اون موارد اینان :
    انگیزه ها
    مشوق ها
    نگرش ها
    الگوها
    ناظران
    امکانات
    اهداف
    ارزش گذاری ها
    و انتظارات...





    - در آخر این جمله رو به یاد داشته باش انسان های موفق کسانی هستند که سوالات خوب، بزرگ و ارزنده از خودشون میپرسند و به همین جهت ذهن چون میخواد جواب اونو جواب بده اونهارو موفق میکنه....




  10. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    delvand (یکشنبه 15 شهریور 94)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,999
    سطح
    26
    Points: 1,999, Level: 26
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون مرسی

    من فعلا سوال خاصی ندارم کم کم شروع میکنم و مشکلی پیش اومد مزلحمتون میشم باز.
    برای بی حوصلگی و کسلی و خلق پایین نظری نداری ؟
    چیزی که عملی باشه؟ درباره تاپیک قبلیم حرفی ندارید شما؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه انگیزۀ درس خواندن پیدا کنم؟
    توسط پسر 24 ساله در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 فروردین 93, 00:47
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  3. بی انگیزه و بی انرژی شدم -خسته درمونده- وامونده -دارم پیر میشم!
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 اسفند 91, 12:17
  4. یک وجیزه و سه پیشنهاد برای بهبود امکانات تالارهمدردی
    توسط پندار در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 آذر 88, 00:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.