سلام عزیزم.
درک میکنم شما آسیب دیدی ، رنج کشیدی، بی اعتماد شدی که تجربه ی یه لحظه از این احوال کافیه برای یک دنیا عطش محبت و تنهایی. تنهایی و بغض هایی که شاید عاقل ترین و عالم ترین افراد رو هم توی اون شرایط سخت فقط در پی لحظه ای آرامش به قبول خفت روابطی اشتباه راضی کنه.
اما خودت میبینی و واقفی این آرامش های ساختگی و آنی (که البته فقط سرابی از آرامش هستند و بدتر عطش رو در پی دارند) بر خلاف انتظار ما نتیجه اش افزودن پریشانی بر پرشانی هست و عقوبتی سخت داره.
شما باید تلاش کنی طغیان احساس رو مهار کرده و به زندگی سالم و منطقی رو بیاری و این ممکن نیست مگر از این شرایط فاصله بگیری. درون آتش که هستی پماد سوختگی به کمک شما نمیاد!!! ابتدا بایستی از اون شرایط دور بشی و بعد به ترمیم آسیب هاتون بپردازی.
ابتدا من به شما توصیه میکنم با کمک مادرتون به یک مشاور و روانشناس مراجعه کنی (احتمالا واستون دشوار هست با مادرتون صحبت کنید)
در قدم بعد با خودت دوست باش، انتقام از زندگی و پا گذاشتن روی عقل و وجدان و ... فقط دشمنی با خودت هست. انسانی که خودش رو محترم میدونه و خودش رو دوست داره ، هر اشتباهی هم که کرده باشه، هر رنجی که دیده باشه، هر فریبی که خورده باشه، وقتی خودش رو درک کرد و با خودش دوست و همراه شد، دست از ستم به خودش میکشه و در پی کمک به خودش و تلاش برای بازسازی حال خوب و آینده ی زیبا بر میاد و اشتباه رو با اشتباهی دیگر تلافی نمیکنه.
توی یک زندگی موفق در کنار اینگونه مسائل عاطفی خیلی چیزای دیگه در جریانن. خدا هست، اهداف بزرگ هست، جامعه و خدمت هست، ابتکار و نوآوری هست، خودسازی هست، نباید با یک شکست یا خلاء احساسی به بن بست برسیم. نباید یک بعدی باشیم. این مسائل بخشی از زندگی ماست، نه تمامش. چرا مدتی به موارد دیگر نپردازی؟ اینکه مدتی برای دوری از بحران عاطفی تمرکز کنی روی شغل ات یا خدمت به مردم یا یک هنر و هر چیز دیگه.
وقتی احساساتت هدایت بشه و منطق بر رفتار و زندگیت حاکم بشه، وقتی زندگیت آروم بشه و به احساسات سالم و سازنده رو بیاری، کم کم خودت معیار های واقعیتو میفهمی و دقیقا میدونی چی از زندگی میخوای و البته میتونی بهترین انتخاب رو داشته باشی (در قالب خواستگاری رسمی و رعایت موازین ازدواج) تعجیل نداشته باش. خدا بزرگه. :)
به هرحال اینکه چگونه زندگیتو جمع و جور کنی و آرامش و روحیه شادت رو بازیابی کنی و اهداف نیک داشته باشی به صلاح تره تدریجی و قدم به قدم با مشورت یک مشاور خبره همراه باشی.
اما اگر واقعا همت کردی بحران هاتو پشت سر بذاری و خودت رو نجات بدی، آگاه باش اولین قدم اینه که با قاطعیت و جدیت بدون هیچ گونه بهانه و توجیهی تمام روابطت رو خاتمه بدی و راه های بازگشتشون هم به زندگیت مسدود کنی. مثلا اس ام اس نخونده پاک کنی، گل و کادو بی نام و نشون اصلا تحویل نگیری، به سمت خانواده ات برگردی و هیچ پنهانکاری ازشون نداشته باشی (که همه آفت ها هم از همین پنهون کاری و عدم صداقت با خانواده در میاد). از الکی مثلا دوستانی که به این روابط تشویقت میکنند هم فاصله بگیر.
امیدوارم به خودت کمک کنی
تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)