درود بانو
شما یکبار ازدواج کردید که منجر به جدایی شده
یک فرزند دارید دختر که 9 سالشه
با یک پسر 2سال از خودتان کوچیکتر دوست هستید
در طی این دوسال هم ایشون به خواستگاری شما نیامدند یعنی نتوانستند شرایط را محیا بکنند
پدرش هم راضی نیست به این ازدواج
خوب این که جوابش توی خود سوالتان هست مطمئنا با مشکلات بسیار زیادی مواجه میشوید شما هم یکبار ازدواج کرددی و جدا شدید هم دختر 9 ساله دارید هم پدرش راضی نیست خوب اینها خودش به اندازه کافی با خودش مشکلات میاره توی زندگی تفاوت های فکری و فرهنگی و اجتماعی و شخصیتی بین شما و ایشون و خانواده هایتان وجود داره که خودش به اندازه کافی مشکل زا هستش حتی دختر و پسرهایی که معیارها و شخصیتان بسیار به هم شباهت داره و نزدیکه بازهم در زندگیشان با مشکلاتی مواجه میشوند چه برسه به وضعیت شما و آقا پسر! بهتره با فردی آشنا بشوید که تقریبا شرایطی همانند خودتان داشته باشند اینجوری شرایط شما و دخترتان را بهتر و بیشتر درک میکنند.
به این توجه کنید که دو سال بعد یا پانزده سال بعد ایشون تازه به سن چهل سالگی میرسند و بقول ما آقایون چهل چهلیشون میشه و هنوز پر نشاط هستند.و شما خانومی هستید که وارد سن چهل سالگی شدید و کم کم دارید زیبایی ظاهری و جسمی خودتان را از دست میدهید.دختر شما سنشان بالا بره مسلما با مشکلاتی مواجه میشوید در زندگیتان.
رابطه ای که برقرار کردید بمدت دوسال باعث شده وابستگی بین شما دونفر بوجود بیاد و این موضوع باعث شده احساسی به این موضوع نگاه کنید زندگی متاهلی با دوستی های اینچنینی تفاوت داره شناختی هم که از همدیگر پیدا کردید به آن اندازه کافی نیست یعنی شناخت سطحیه و بدور از منطق.
سوالی که مطرحه با ایشون فقط دوست هستید یا ازدواج موقت کردید؟
رابطه جنسی برقرار کردید با ایشون؟
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
ویرایش توسط khaleghezey : سه شنبه 10 شهریور 94 در ساعت 19:57
علاقه مندی ها (Bookmarks)