به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 تیر 95 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1394-5-19
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,178
    سطح
    18
    Points: 1,178, Level: 18
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 51 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Shy علاقه ي 7 ساله بدون پايان........

    .سلام..............من دختر 24 ساله ايم.............از 17 سالگي به پسري دلبسته شدم ولي خيلي زود نظرم عوض شد و بهش گفتم كه بايد درسمو بخونم و برو دنبال زندگيت..............اون منتظرم موند ...........من كلي مشكلات داشتم تو زندگيم و حدودا 5 سال گذشت تا اينكه من از بحرانهاي زندگيم تقريبا خلاص شدم و ايشونم كه الان 32 سالشونه بهم پيشنهاد ازدواجو دادن............من دلم نميخواست واسه من وايسه ولي خب به خواست خودش به كسي ديگه فكر نكرد...حدود يكساله پيش كه ميخواست از من اوكي بگيره بياد خواستگاري من متوجه شدم اصلا با هم سازگار نيستيم


    واسه همين نظرم عوض شد و ترسيدم بهش اوكي بدم.....اونم كلي نارحت شد............و رفت...



    و ااما اين يكسال اخير: من كه اون ادمو خيلي دوست داشتم اين رفتنش كه البته خودم باعثش بودم كلي بهم ضربه زد و دلبستگي كار دستم داد.........و روز به روز بي انگيزه تر شدم..........اون رابطه ي جديدي رو شروع كرد و منم خيلي خيلي حالم بد بود ولي به چند ماه نرسيد كه تمومش كرد.به گفته ي اطرافيانش دختري خيلي دوسش داشته و تلاش ميكرده بهش نزديك شه .اونم وقتي نظر منفيه منو ديد وارد رابطه با اون شد كه ظاهرا دختره رو دوست نداشته و خودش تموم كرده و الان تنهاس........


    من خودمو خوب ميشناسم نميتونم به كسي ديگه فك كنم..........ظاهرا اونم مثل منه.................
    ولي خب ما اصلا با هم سازگار نيستيم......اگه من هموني بشم كه اون ميخواد باز شايد برگرده ولي سختمه............
    به چند دليل......
    1-اون زنه مليح و مهربون دوست داره..من خيلي تند و بد اخلاقم............
    2-اون بسيييييييييار سلطه جوئه...من تمام تلاشم اين بوده كسي واسم تعيين تكليف نكنه
    3-وقتي نظرمو جلب كرد خيلي پررو شده بود حس مالكيت عجيبي بهش دست داده بود فك ميكرد ديگه هر چي اون بگه من انجام ميدم عملا صاحابم شده بود من خيلي مستقلم........حتي تو خونه ي پدري كسي نميتونه تو كارم دخالت كنه....
    4-اون دلش ميخواد من گوشه وايسم خودش جلو بره و جلب توجه كنه من فوق العاده پر انرژيو پر حرفم
    5-بهم ميگه عوض شدي ولي مشكل اينجاست كه من همين بوده ام الان يكم برونگرا شدم فقط اون منو نشناخته بود......منم همينطور..........


    الان جفتمون هر با ركه از هم دل ميكنيم باز پشيمون ميشيم ................خودم كه بارها و بارها تو دلم ازش بريده ام ولي خيلي زود كم آورده ام...اونم از نگاهش ميشه فهميد هي دل ميكنه و بر ميگرده...........

    چيكار كنم كاش زودتر ازدواج كنه ...............كه منم راحتتر دل بكنم........ولي نه اون ازدواج ميكنه نه من ميتونم به كسي ديگه فك كنم








  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 اسفند 94 [ 15:59]
    تاریخ عضویت
    1394-5-10
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 15 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    راستش من روانششناس نیستم وفقط چیزایی که دیدمو و تجربه کردمو میگم رفتار ایشون سلطه جو وشما یه ادم پرخاشگر که همه کاراشو خودش انجام میده و اجازه دخالت نمیده از مقایسه این دو تا میسه این طور نتیجه گرفت که شما هیچ همخوانی با هم ندارید وشما الان تو یه سنی هستین که شخصیتتون شکل گرفته و دیگه نمیتونه کسی اونو تغییر بده اون ادم سلطه طلب هست و مدام در حال بکن نکن کجا برو اینجا نرو و خلاصه همچین ادمایی به مرور میگن باید واسه هر کاری اول اجازه بگیری خوب شما شاید چند ماه اول ازدواجو بتونی کنار بیای به میل ایشون یا بر عکس ولی زیاد طول نمیکشه چون خسته میشی و دلت واسه خود واقعیت تنگ میشه بهت یه توصیه میکنم همیشه یه انتخابی بکن که خود واقعیت از بین نره و نشی اونی که همسرت میخواد درسته تو زندگی باید باهم کنار بیاد و یه جاهایی تو کوتاه بیای و یه جاهایی اون ولی این به معنی از بین بردن خود واقیت نیست چون بعد مدتی تبدیل میشی به یه ادم افسرده که از خودش بدش میاد و تند خو و عصبی میشه وهمش زندگیت در حال جنگ و دعواس .تو انتخابت دقت کن زندگی لج و لجبازی نمیشه
    من خودم 1 سال عروسی کردم و هیچیم از زندگی بلد نبودم الانم بلد نیستم فوق العاده لجباز و جواب بده بودم تو زندگی که رفتم هر روز جنگ و دعوا داشتم نه من کوتاه میومدم نه اون تا یه جنگ جهانی به پا شد و اونجا متوجه اشتباهم و همچنین شوهرم متوجه اشتباهش شد اونم بکن نکن زیاد میاورد الانم میاره ولی داره سعی میکنه کنترلش کنه خلاصه بهت بگم که سعی کن دنبال یه زندگی اروم باشی تا پر تنش

  3. کاربر روبرو از پست مفید p65 تشکرکرده است .

    آخیش (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم میدونی این رابطه اشتباهه،پس سریعا قطعش کن.کلا همه راههای ارتباطی رو باهاش قطع کن.صبور باش.شدنیه.

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درو به سایت همدردی خوش امدید
    ازدواج کردن و جواب بله دادن فقط اول راه هستش مهمترین مسئله اینه در کنار هم میتوانید همدیگر را خوشبخت بکنید.شناختی که دوطرف از همدیگر دارید دارای نواقص بسیاری هستش و کامل نیست و همین شناخت کم که از همدیگر دارید هم نماینگر وجود تفاوت های بسیاری بین شما و ایشون هستش.

    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    سئوال بعضی دختران و پسران جوان از همدردی :
    آ
    یا ندونسته روابط عاشقانه رو تخریب نمیکنین ؟؟؟




    با سلام و احترام
    ما کاملا دونسته و قصدا و عمدا روابط عاشقانه رو تخریب می کنیم

    البته روابط عاشقانه ای که متداول هست و خصوصیات ذیل را دارد:

    1- احساسات برانگیخته دختر و پسر نسبت به هم به صورت مخفی کاری

    2 - احساسات برانگیخته دختر و پسر بدون پشتوانه خانوادگی و تعهد افراد به آن

    3- احساسات برانگیخته در غیاب شناخت سایر فرایندها و معیارهای لازم برای ازدواج

    4 - احساسات برانگیخته بدون هدف گذاری رابطه که ادامه پیدا می کند شاید یه چیزی یه روز ازش در بیاید!

    5 - احساسات برانگیخته که مدت محدود، مشخص و تعیین شده ای ندارد. و جای شناخت را می گیرد.

    6 - احساسات برانگیخته که خانواده های دو طرف مخالف هستند. و در نهایت به درگیری و مشکلات با خانواده ها می انجامد.

    7 - احساساتی برانگیخته که مانع روند طبیعی پیشرفت تحصیلی، شغل، ارتباطات، تفریحات شده و صرفا فرد را به سوی خود می کشاند و به صورت تومور وار این چنین روابط عاشقانه یک فرد را فلج و بی خاصیت می سازد.

    8 - احساسات برانگیخته ای که به صورت موجی بین دختر و پسر بالا و پایین می شود و مانند یک بیمار دوقطبی، در فواصلی خلق بالا می رود و شاد می شود، و در لحظاتی هم خلق پایین می آید و توان فرد را می گیرد.

    9 - احساسات برانگیخته ای که همه معیارهای ازدواج را ذبح می کند. و تنهایی جای همه را می گیرد. بسان کسی که چشمان قشنگی دارد. اما دیگر بینی ، لب، صورت، پیشانی و گوش یا ندارید یا ریز هستند. در حالیکه باید هر چیزی وزن خودش را داشته باشد.

    10 - احساسات برانگیخته ای که وقتی راهش سد می شود. به افسردگی، فشارهای آسیب زای روانی، خودکشی، درگیری، اخراج از کار، ترک تحصیل ، به انزوا رفتن و .... را به فرد تحمیل می کند.

    11 - احساسات برانگیخته ای که اگر با اصرار و فشار که فرد دارد خانواده ها کوتاه بیایند و ازدواح کنند، بعد از ازدواج منشاء بدبینی، پشیمانی، و درگیری هایی می شود که به خاطر عدم شناخت کافی پیش آمده است.

    12 - احساسات برانگیخته ای که موجب می شود به خاطر طول کشیدن دوستی ها پیش بیاید و این توهم را ایجاد کند که دختر و پسر همدیگر را کاملا می شناسند. در حالیکه چنین احساساتی اساسا شناخت را به زیر صفر می رساند.

    13 - احساسات برانگیخته ای که کنترلش کم کم از دست طرفین می رود و از صحبت های عاطفی، به شوخی های عاطفی، لمس و گفتگوهای جنسی و کم کم به رفتار جنسی کشیده می شود.

    14 - احساسات برانگیخته ای که آن چنان سرعت می گیرد که اگر یکی از طرفین متوجه آسیب آن شد، قدرت ترک و قطع و فراموشی را از دست می دهد. و درمانده می شود.

    15 - احساسات برانگیخته ای که ساعت ها با چت، پیامک، ایمیل، فسبوک، تلفن، گشت و گذار، وقت دختران و پسران را می کشد. و در عوض به آنها توهم یک زندگی به جای یک زندگی می دهد.

    16 - احساسات برانگیخته ای که لذتهای آنی را برای مدتی به طرفین می دهد، لیکن در زندگی دراز مدت آنها نقش رنج دهنده ای را بازی می کند.

    17 - احساسات برانگیخته ای که اسم عشق یدک می کشد. اما قبله آن حس لذت درونی فرد هست. و هر وقت این احساس کم می شود. فرد مفعول عوض می شود. یا کس دیگری کنار آن می نشیند.

    18 - احساسات برانگیخته ای صفات دروغ و مخفی کاری را در پسر و دختر عادی و ارزشمند جلوه می دهد. و برای رسیدن به این هیجان حتی مادر وپدر و خانواده را به راحتی می فریبند.

    19 - احساسات برانگیخته ای که با قدرت خود حتی یک خانم تحصیل کرده، استاد دانشگاه، با موقعیت اجتماعی را هم به خطا می اندازد و او را ناتوان در هدایت مسیر زندگی و ازدواجش می کند.

    20 - احساسات برانگیخته ای که توقعات و انتظارات انتزاعی دختر و پسر را (اگر به ازدواج ختم شود)، به زندگی مشترک می برد و چون آنجا قابل انجام نیست. با یاس و سرخوردگی آنها را روبرو می کند.

    21 - احساسات برانگیختگی که دختر و پسر در قفل می کند و آنها را مقاوم نسبت به مشاوره و تجربه دیگران می کند. و آنها در برابر هر چیزی گارد گرفته ومقابله می کنند.

    22 - و اگر فرصت باقی بود به ازای هر کدام از این احساسات برانگیخته ای که بین دختر و پسری جریان داشت می شد مشکلش در بندی آورد....



    به نظرم من کسانی که در بند چنین احساسات برانگیخته ای قرار می گیرند و ازدواج هم می کنند و زندگی مناسبی هم دارند مانند کسانی هستند که با چشم بسته از عرض یک اتوبان و آزاد راه عبور کرده و سلامت به آن طرف رسیده اند. البته امکان ضعیفش هست. لیکن هر کس چنین ریسکی می کند باید عواقبش را بپذیرد. (چشم بسته در اینجا همان احساسات برانگیخته یا روابط عاشقانه ای هست که ما تخریبش می کنیم عمداً)




    =============
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 تیر 95 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1394-5-19
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,178
    سطح
    18
    Points: 1,178, Level: 18
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 51 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از توجه و راهنماييتون............

    راستش خودمو كشتم فراموشش كنم منتهي نه اون منو يادش ميره نه من اونو...............

    جفتمون اشتباه كرديم...............اونم حس ميكنم هر جا خواستگاري ميره بهونه مياره بهم ميزنه.الانم بهم گفته اگه پشيمون شدي باز راه هس برگردي.....ولي مطمئنم بايد خودمو اساسي تغيير بدم..............

    يعني كسي پيدا ميشه منه پرخاشگرو تحمل كنه.............؟
    الان خودمو دارم ميكشم تغيير كنم.........عصبي شدم...........بدتر از قبل شدم.................

  7. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب اول باید مشخص بشه شما از این رابطه چه میخواهید اینکه قطع کنید یا ادامه بدهید رابطه ای که هیچ نتیجه ای برای شما نداره.ازدواج کردن با ایشون را از سرتان به در کنید.قرار نیست ازدواج کنید بعد بخاطر نداشتن تفاهم با همدیگر توی جنگ و دعوا باشید و خدایی نکرده منجر به جدایی بشه.
    یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه
    فراموش کردن دوست دختر يا دوست پسر

    با سلام
    راه هاي كوتاه بر اساس لذت درون همان كاري هست كه يك معتاد را از ترك دائمي باز مي دارد.
    اما راهكاري هزينه بر و انرژي بر سختي و رنج دارد. اما اگر قدمهايتون را طبق برنامه و پشتكار برداريد موفق مي شويد.
    به 3 تكنيك كمك كننده اشاره مي كنم.
    اما مشورت حضوري با يك روانشناس باليني مي تواند اين تكنيكها و تكليف ها را براي شما بيشتر باز كند و آسانتر متوجه شويد و عمل كنيد.
    1 - تكنيك تغيير بستر
    در اين تكنيك شما نمي گذاريد آتش مشتعل شود و بعد خاموش كنيد. بلكه بستر آتش را از بين مي بريد.
    مثلا عوض كردن شماره تلفن، استفاده نكردن از ID و ايميل ارتباطي ،‌نرفتن به مكان ارتباطي
    و ... مهمتر هست تا اينكه شماره را داشته باشي
    و بخواهي جلوي جواب دادن به آن مقاومت كني.

    2 - تكنيك تمركز زدايي:
    هر انساني انرژي هاي رواني مشخصي دارد،
    وقتي همه انرژيتان را روي يك شي يا يك فرد سرمايه گذاري كنيد، نمي توانيد جلوي آن مقاومت كنيد
    .
    بهتر هست فهرستي بلندي از علاقمندي، كارها،‌مشغوليت ها و ... تهيه كنيد و مدتي انرژي خود را توزيع كنيد.

    3 - قطع آبياري تخيلات (تكنيك توقف فكر)
    معمولا اينگونه احساسات
    با تصوير سازي ذهني، تخيل (خيالات تفكر گونه)، آرزو سازي ، ذكر خاطرات، موسيقي هاي مناسب با فضاي ذهني و غيره
    ، منجر به رشد كردن و آبياري شدن اين احساسات مي شود به نحوي كه كنترل و قطع آن غير ممكن به نظر مي رسد.
    سوئيچ كردن فكر و خيالتون بر موضوع ديگر ، يا قطع فكر به مجرد آگهي بر آن ، مي تواند جريان آسيب رسان ذهني اتان را متوقف سازد.
    دلتنگي پس از قطع يک رابطه

    هرچند شروع يک رابطه با جنس مخالف مورد تاييد ما نيست،
    اما اگر درگير يک رابطه عاطفي شده و آن را پس از مدتي قطع کرده ايد، خواندن اين مقاله مي تواند برايتان مفيد باشد.

    براي اينکه بتوانيد از پس برخي مشکلات احتمالي ناشي از قطع يک رابطه عاطفي برآييد،
    لازم است ابتدا با خود روراست و صريح باشيد و دلايل محکم و قطعي اتمام رابطه را مرور کنيد.
    اينکه طرف مقابلتان صادق نيست، يا قصدي به جز ازدواج دارد، يا حرف و عملش با هم جور در نمي آيد،
    يا اينکه فرد مطمئني براي زندگي با شما نيست، و...، همه دلايل محکمي براي اتمام رابطه هستند.

    ممکن است افکار ناراحت کننده اي به سمت شما هجوم بياورند، از قبيل: من فقط بايد با اين فرد ازدواج کنم، من ديگر نمي توانم ازدواج کنم،
    براي من مورد بهتري وجود نخواهد داشت، اگر با هر شرايطي ادامه بدهم بهتر از تنها ماندن است، ديگر دير شده و من اميدي ندارم و...

    احساسات ناراحت کننده اي هم شما را همراهي مي کنند، مانند: دلم براي صدايش تنگ شده، حرفهاش آرومم مي کرد،
    روياهام با او بود، تمام تصورات زندگي آينده ام با او شکل گرفته بود، احساس تنهايي مي کنم، احساس شکست مي کنم و...

    اما بايد بدانيم که اين افکار و احساسات گذرا هستند و با مديريت به جا و گذر زمان قابل برطرف شدن هستند. چه بايد بکنم؟

    پيش از شروع، از خدا بخواهيد تا شما را ياري دهد.

    نخستين کار اين است که بپذيريد اين رابطه تمام شده و ديگر ادامه نخواهد داشت.

    دوم اينکه هرگونه اميد به بازگشت فرد مقابل را از ذهن و فکر خود دور کنيد.

    سوم اينکه هرآنچه طرف مقابل
    را به ياد شما مي اندازد از خود دور سازيد. آهنگ هايي که به يادش گوش مي داديد را دست کم براي مدتي گوش ندهيد؛
    به جاهايي که او را به يادتان مي اندازد نرويد، يا اگر مجبوريد برويد(مثلا دانشگاه)، آن محل را با چيزها و افراد ديگري در ذهنتان تداعي کنيد.
    مثلا به جاي اينکه دانشگاه را محلي براي ملاقات طرف مقابلتان مجسم کنيد، آنجا را محلي براي کسب علم، گذران اوقات با دوستان،
    و سوال از اساتيد تصور کنيد و به اين تصورات جديد عمل کنيد. يادگاري ها را دور بريزيد و عکسها و ... را پاک کنيد.

    چهارم اينکه در رويه زندگي خود تغيير ايجاد کنيد.
    مدتي که با طرف مقابل خود گذرانده ايد، احتمالا روند زندگي شما را به شکل خاصي قرار داده.
    مثلا ساعت هاي خاصي منتظر پيام يا تلفنش بوده ايد، اوقات خاصي را به ملاقات هم سپري مي کرده ايد و... .
    حال نياز است که تغييري در روند زندگي جاري خود بدهيد. آن اوقات و زمانها را به کارهاي ديگري اختصاص بدهيد.
    به ورزش بپردازيد،
    به کلاس هاي فوق برنامه برويد، کار پژوهشي انجام دهيد، به علايق خود بپردازيد، در طبيعت سير کنيد، خدا را ياد کنيد و ...

    پنجم اينکه حمايت اجتماعي دوستان و خانواده را همراه داشته باشيد.
    با کساني که تجارب مشابهي داشته اند و آن را با موفقيت سپري کرده اند، صحبت کنيد. با دوستي که امين شماست دردودل کنيد.

    قوي باشيد و بدانيد که اتمام يک رابطه، به معناي شکست نيست. رابطه اي که سرانجامي ندارد، همان بهتر که زودتر قطع شود.
    هر کاري راهي دارد. اگر کسي قصد ازدواج داشته باشد، از راه رسمي اش اقدام مي کند.

    تا زماني که رابطه قبلي را فراموش نکرده ايد،
    اجازه ندهيد کسي وارد رابطه جديدي با شما شود. از خود بپرسيد هدف از برقراري رابطه چيست؟
    اگر رابطه صرفا براي رابطه است، نه عقل و نه شرع و نه تجربه آن را تاييد نمي کنند. اگر براي ازدواج است، راه و رسمي دارد.
    اگر نمي تواند در شرايط فعلي اقدام رسمي کند، اشکالي ندارد، هر وقت توانست اقدام کند به خواستگاري بيايد(مخصوص دخترخانمها).

    در پايان سعي کنيد از تجربه اي که به دست آورده ايد نهايت استفاده را ببريد و آن را به ديگران نيز منتقل کنيد.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (چهارشنبه 04 شهریور 94), آخیش (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 تیر 95 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1394-5-19
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,178
    سطح
    18
    Points: 1,178, Level: 18
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 51 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم يا آقا با نام كاربري p65
    و خاله قزي ممنونم بابت حرفاتون..........
    من هنوز نميشناسم كاربراي اينجارو ديگه ببخشيد..........





    ميرم يكم فكر كنم به حرفاتون............

  10. 2 کاربر از پست مفید صحرا0 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 04 شهریور 94), آخیش (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  11. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با توجه به اون 5 موردی که از رفتارهاتون و اخلاقیاتتون گفتید, احتمالا بعد از ازدواج مثل کارد و پنیر میشید و آخرش هم پشیمونیه.
    اون یه زن سر به زیر میخواد,
    اما شما کاملا از تیپ دخترهای قدرت طلب و مستقل هستید

    در واقع نه اون آقا اخلاقش غیر عادیه
    نه شما رفتارت غیرعادیه

    اما تیپ فکریتون متضاده. داستان میشه بعد ازدواج. حساب کن سی چهل سال میتونید اینطوری همو تحمل کنید?

    .........
    من کارشناس نیستم. انا فکر میکنم اگه واقعا میخوای تمومش کنی, اولین کار اینه که راه های ارتباطیتو باهاش قط کن. مثلا سیم کارتتو عوض کن یا اگه به وسیله برنامه های مجازی در ارتباط هستید اکانتهاتو ببند.

    چون اینطوری هرچقدر هم زور بزنید همو فراموش کنید, با رد و بدل شدن 1 پیام باز یآد هم میوفتید و جدایی غیرممکن میشه



    .======================......

    خاله قزی جان یه سوال
    شما قدیمی اینجا هستید.
    من چطور میتونیم به مدیر همدردی یه پیام بدم? با توجه به این که ما اکانت های معمولی نمیتونیم پیغام شخصی به کسی بدیم بهشون میشه بگید یه کانال باز کنن من یه صحبت شخصی و یک سوال ازشون دارم.

    مدیر همدردی: از طریق لینک تماس با ما
    ممنون

  12. 2 کاربر از پست مفید سوشیانت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 شهریور 94), آخیش (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  13. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانوم صحرا0
    پر خاشگری و بد اخلاقی
    چه با این آقا قصد ازدواج داشته باشید چه با شخص دیگری باید حداقل این رویه رو تغییر بدهید

    ریشه یابی کنید که اصلا چرا اینگونه رفتار میکنید
    آیا در زمان های خاصی اینجوری برخورد میکنید؟
    آیا در کودکی و در خانواده شما هر کسی که پر خاشگر بود سلطه و قدرت بیشتری در خانواده داشت ؟
    نقش گفتمان در حل مسائل و مشکلاتتون در خانواده ودر اجتماع چگونه بوده ؟
    رفتار پدر با مادرتان با هم چگونه بوده ؟
    شده از یک مسئله خیلی ناراحت شده اید ولی با گفتگو حلش کرده باشید؟
    اینها مسائله خیلی مهمی هست چون حتمی در زندگی زناشویی بهش بر میخورید

    با آرزوی موفقیت برای شما

  14. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 شهریور 94), آخیش (پنجشنبه 05 شهریور 94)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 تیر 95 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1394-5-19
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    1,178
    سطح
    18
    Points: 1,178, Level: 18
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 51 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Rofl2

    دوستان شرمنده من يه چيزي از اين آقا فهميدم كه داره اذيتم ميكنه
    اينطور كه ميگه خيلي احساساتيه......واسه جلب نظر من براي ازدواج خيلي تلاش كرد و كادوهاي غير معمول برام خريد.....
    يعني كاري كه كمتر مردي واسه طرف مقابل ميكنه..چون بينهايت روحيه ي هنري و خاص داره

    يعني چجوري بگم...ترانه گفت بعد با دوستاش براش آهنگ ساختن......برام فرستاد........اونم چندتا......


    من واسه تولدش هيچي براش نخريدم.....چون يكم مردد بودم....دلايل خودمو دارم....ولي نميخواستم ناراحتش كنم...
    الان شنيدم واسه ي اينكه براش كادو نگرفتم ناراحت شده و از من دل كنده....
    به نظرتون اين دليل كافيه؟
    يعني ممكنه مردي!!! واسه اينكه طرف مقابلش به كادو نداده رابطه رو بهم بزنه......

    ویرایش توسط صحرا0 : یکشنبه 22 شهریور 94 در ساعت 21:01


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.