صبر و تحمل زیاد نسبت به خطای شوهرم باعث بدبختم شد....

[leila1]

باسلام
اگر یادتون باشه 5 ماه قبل گفتم تو جیب شوهرم ترامادول دیدم و اعتراف کرد ک میخوره ولی گرفتارش نشده بهش شک داشتم و بخاطر زندگیم و طبق نظریه های دوستان همدردی به شوهرم اعتماد کردم و حرفشو قبول کردم که گفته بود دیگه نمیخورم و اشتباه کردم .
هفته قبل با شوهرم بحثم شد سر یک موضوع تا اینکه شوهرم حالش بد شد و تشنج کرد بردمش بیمارستان مشخص شد که 4 تا ترامادول باهم خورده اونروز من بودم و حال بد شوهرم و فکر ترامادول و مخفی کردنش از خانوادم و خیلی چیزای دیگه تا اینکه شوهرم مرخص شد و بهش گفتم سری قبل گفتی گرفتارش نیستم و نمیخورم و قول دادی که اگر من دوباره متوجه شدم بذارم و برم و مانع نشی منم تو اون وضعیتش نخواستم دعوا کنم درحالیکه اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم
شوهرم همممممه ماجرارو واسم گفت خلاصه مشخص شد که آره 8 ماه کامل مصرف کرده و معتادش شده ازم خواست الان که کل قضییه روشن شده وایسم و کمکش کنم منم گفتم باشه سری قبل فقط تونستم بهت اعتماد کنم که الان گند زدی و اعتمادم صفره الانم برا آخرین بار چون خودت میخوای کمکت میکنم ترک کنی
باهم رفتیم دکتر و گفت تشکیل پرونده بده ولی به علت نداشتن هزینه اومدیم خونه و قرار شد شوهرم بخاطر نجات خودش و زندگیمون قرض کنه الان 8 روزه میگذره و از کسی قرض نکرده برای اینکه یهو ترک کردن ترامادول هم عواقب بدی داره شوهرم فعلا داره شربت متادون میخوره دیدن این چیزا برام خیلی دردناکه چون شوهرمو دوسش دارم با سختی ب هم رسیدیم
نذاشتم خوانواده هامون بفهمن .شوهرم خیلی پرخاشگر شده تا حرف میزنم هی میگه اعصاب ندارم درکم کن سرشو میزنه به دیوار یا باز تهدید به خودکشی میکنه
نمیدونم چیکارکنم دوستان همدردی تووووروخدا برای یک لحظه خودتونو بذارید جای من هر راهی که بهتره بگید برم
الان نمیدونم باز قبولش کنم وایسم یا کلا برم از این زندگیه خودمو راحت کنم
یک هفتست شبانه روزم شده گریه و بعضی ساعتاشم الکی خندیدن بخاطر اطرافیان
5 ماه دیگه قراره عروسی کنیم آخه با این وضعییت شغلیش و مالیش الانم که خودشو این مدلی گرفتارکرده من باید چه تصمیمی بگیرم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک سال و 4 ماه هست عقدیم
درضمن شوهرم خودشون تو این سایت همدردی عضو هستن مطمعنم که پست منو میخونه توروخدا هر حرفی ممکنه بزنید تا خودشو تغییر بده یا یک راه بذارید تا من نجات پیدا کنم

[دختر بیخیال]

مگه نمیخواین ترک کنن؟
مگر پشیمون نشدن؟
خب چرا زیر نظر افراد متخصص اینکارو نمیکنن؟
چرا نمیبرینشون مراکز ترک اعتیاد؟

یک نکته ای هم دقت کنید، شما الان عقد هستید مشکلاتتتون خیلی کمتر از زمانیه که زیر یک سقف برید سعی کنید حتما تا کامل پشیمون نشدن و ترک نکردن زیر یک سقف نرید ورگرنه بعدها با وجود ازدواج کامل و حتی بچه مشکلاتتان خیلی بیشتر خواهد بود و راه برگشت هم سختتر، حتما به این مسله دقت کنید.

حتی همون اول هم که فهمیده بودید باید جدی تر برخورد میکردید حتی شرط ازدواجتون و رفتن نزد مشاور و پزشک میذاشتید .الانم دیر نشده همینکارو کنید حتما نزد یک مشاور حضوری بروید!

[ستاره زیبا]

سلام عزیزم خیلی متاسفم شما اگه همسرت واقعا دوست داری باید حتما کمکش کنی خداروشکر ایشون اینقدر درکش بالا بوده کهذاقرار به اشتباهش کرده و بالاتر ازون تصمیم به ترک داره پس ایشون هم خیلی دوست داره برای ترک باید اول بشینه با خودش کنار بیاد یعنی ببینه که چقدر معتاد شدن صدمات جدی به زندگیش جوونیش ایندش از دست دادن شما بهش بزنه ببینه تو گذشته چقدر موفق بوده چقدر تلاش میکرده به اینجا رسیده برا بدست اوردن شما چقدر زحمت کشیده حتا حاضر بوده هر شرطی رو از جانب شما بپذیره پس چرا میخاد با اینراحتی شمارو ازدست بده همه اینها رو مو به مو با خودش فکر کنه شما هم بایداعتماد بنفسش بالا ببرب کسی که احساس ارزش و شخصیت کنه براحتی دست به هر کاری نمیزنه فقط فقط از لحاظروحی باید خودش اراده کنه بنظر من اگه خودش زیرو رو کنه شایدحتایه شبه اون ترک کنه ولی بعلت عوارض دارو شای باز بدنش بخادولی وقتی اراده قوی باشه یه نه محکم به خودش میگه مثل کسی که روزه هست اگر جلوش بهترین غذاهارو هم بذاره باز جلو خودش میگیره بخاطر اون ثوابش پس برای ترک اراده اهنی و پاداش میخاد پاداش اون هم حسی هست که شما توش تقویت میکنی حالا که پول نداره برا ترک پس خودش تقویت کنه بابا انسان اشرف مخلوقاته هرچی بخاد به هرجابخاد میرسه فقط یه ارادهذمیخاد یه مشوق پس تنهاش نذاراگه امکانش هست تو اینرا از مشاوره حضوری کمک بگیرین حتما درست میشه ارتباطش با خدا زیاد کنه چون باعث میشه از لحاظ روحی قوی بشه احاس میکنه یه قدرت مافوق کمکش میکنه سعی کنه معانی قران بخونه کلی امید بهش میده تمام کسایی که از لحاظ روحی افسرده اند و مشکلات روحی دارن ازجمله معتادان به علت کمرنگ بودن ارتباطشون با خداست چون عزت نفسشون ازدست رفته خدا خودش گفته هرکی بمن توکل کنه «هرکی یعنی کافر مومن با هر دینی ادم بدگنهکار ....» من براش کافیم یعنی حتما پشتشم

[leila1]

مگه نمیخواین ترک کنن؟
مگر پشیمون نشدن؟
خب چرا زیر نظر افراد متخصص اینکارو نمیکنن؟
چرا نمیبرینشون مراکز ترک اعتیاد؟

یک نکته ای هم دقت کنید، شما الان عقد هستید مشکلاتتتون خیلی کمتر از زمانیه که زیر یک سقف برید سعی کنید حتما تا کامل پشیمون نشدن و ترک نکردن زیر یک سقف نرید ورگرنه بعدها با وجود ازدواج کامل و حتی بچه مشکلاتتان خیلی بیشتر خواهد بود و راه برگشت هم سختتر، حتما به این مسله دقت کنید.

حتی همون اول هم که فهمیده بودید باید جدی تر برخورد میکردید حتی شرط ازدواجتون و رفتن نزد مشاور و پزشک میذاشتید .الانم دیر نشده همینکارو کنید حتما نزد یک مشاور حضوری بروید!

ممنون از راهنمایی هر دو. دوست عزیز
آره میخواد ترک کنه منم میخوام کمکش کنم ولی چرا هیچ تلاشی نمیکنه که پول جور کنه چرا وقتی راه براش میذارم که اینکارو کن سرم داد میزنه تا من خفه شم و حرف نزنم؟
میترسم میگم نکنه الکی میگه میخوام ترک کنم

[دختر بیخیال]

ممنون از راهنمایی هر دو. دوست عزیز
آره میخواد ترک کنه منم میخوام کمکش کنم ولی چرا هیچ تلاشی نمیکنه که پول جور کنه چرا وقتی راه براش میذارم که اینکارو کن سرم داد میزنه تا من خفه شم و حرف نزنم؟
میترسم میگم نکنه الکی میگه میخوام ترک کنم

تاحالا معتاد ندیدم ولی تو برنامه ماه عسل چند تا معتاد آورده بود و با خودشون و خانواده اشون، مصاحبه کرده بود میگفتن که آدم ها وقتی به اینجور مواد اعتیاد پیدا میکنند متوجه اعمال و رفتارشون نیستند دیگه ممکنه هرکاری از دستشون بربیاد از توهین و کتک کاری بگیر تا حتی کشتن طرف مقابلشون خصوصا اگر نتونند یا پول نداشته باشند که مواد تهییه کنند و مصرف کنند.

بنظر من حتما باید مشاوره حضوری برید هم خودتون برید گه متوجه بشید چه راه کاری درسته و باید چکار کنید و چه رفتاری داشته باشی.
هم همسرتون باید زیر نظر یک فرد متخصص درمان بشوند، اعتیاد مثله یک بیماریه، یک بیماری و اگر خودت بخوای بدون داشتن دانش کافی درمان کنی ریسکش بالاست اولا ممکنه درمان قطعی نکنه دوم اینکه ممکنه راه و اشتباه بری و راه درمانت طولانی تر بشه و بیمار خسته بشه!

اینکه میگید کار نمیکنند احتمالا بخاطر اعتیادشونه انرژیشون و گرفته، انرژی یک مرد سالم و پرانرژی و بااراده و دیگه ندارند .

شما باید سعی کنی بهشون روحیه و انگیزه ترک کردن بدی ولی قبل از اون باید اطلاعات در خصوص نحوه برخورد بایک معتاد و زیاد کنی.

[leila1]

ممنونم دوست عزیز
حرفتون درسته
خواستم بگم امروز عصر رفتیم دکتر و شوهرم درمان رو شروع کرده امیدوارم بتونم این مدت مثل یک دوست کنارش باشم و خودشم بتونه این راه رو تا اخر ادامه بده البته با دعای شما دوستان همدردی
التماس دعا

[خوتلون]

خداروشکر عزیزم،

خیلی خوشحال شدم