سلام دوستان.مدتبه مشکلاتم رو در این سایت به همراه دوستان حل کردم.ی مشکل جدید دارم ازتون درخواست کمک دارم.همسر من 15 سال تهران تنها زندگی کرده و پدرومادر من از وقتی عقد کردیم یعنی حدود ی سال پیش شدیدا بهش محبت میکردن و اون هم خیلی منو خونواده ام رو دوست داشت و همش پیش ما بود.اما چند وقت پیش منو خودش دعواهای شدیدی کردیم که یه شب تو اتاقم دعوادشد و داد و فریاد کردیم و پدرومادرم فهمیدن و اومدن تا حلش کنن.اونم خیلی عصبانی بود و کلی بی احترامی کرد و دعواشون شد.البته بعدش اشتی شد و قرار شد ادامه بدیم.اماداز اون موقع به بعد همسرم سر رفت و امد با خانواده ام خیلی اذیتم میکنه.البته ما عقدیم.اما در حد ماهی یکبارم حاضرم نیست بیاد خونه ی ما و با بهانه های مختلف هی در میره.هی میگه بریم بیرون.من خانواده ام خیلی دوسش دارن و مدام میگن دلمون تنگ شده.منم خجالت میکشم جلوشون.همسرم جز سالی چندروز با خانواده اش که یه شهر دیگه ان رفتوامدی نداره.بخاطر همین اصلا شرایط منو درک نمیکنه.من با خانواده ی خودم هرهفته جمع میشیم و باهم خیلی خوبیم.اصلا نمیتونه ببینه.اگرم بیاد در حد نیم ساعت بیشتر طاقت نمیاره و پامیشه میره.بااینکه پدرومادرو برادرام و عروسامون فقط و فقط بهش احترام میذارن و خم و راست میشن جلوش.نمونه اش فردا شب همه مون دورهمیم.قراره شنبه تا سه شنبه منو همسرم بریم مسافرت.بهش میگم بیا شامو میخوریم شب میریم خونه تو.میگه نه عصر میام ببرمت پیش هم باشیم.میگم خوب ما که چند روز باهم هستیم فرداشب فقط چند ساعت کنار منو خونواده ام باشیم قبول نمیکنه.واقعا داره زجرم میده.چون خودش رفتوامدی با خونوادش نداره منو درک نمکینه.الان حتما میگین لابد احترام نمیبینه.ولی واقعا خانواده من همه جور همه جور بهش احترام میذارن و انقد ادم بیمار و حرف دربیاریه که جز سلام و علیک میترسن حتی یه سوال ازش بپرسن.توروخدا راهنمایبم کنین چجوری چیکار کنم که بیاد و رفتو امد کنه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)