به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 32
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array

    سر کارم با همکارا مشکل دارم

    سلام یه سوال اول میپرسم از شاغلا
    ایا تومحل کارشما وقتی یه نیروی جدید میاد محلش نمیذارید؟
    چه رفتاری باهاش میکنید؟
    براین مشکلمم برم دارو بخورم؟طرف بیست سال سابقه داره یجوری واس من قیافه میگیره که انگار مال باباشه چقد بعضیا احه پررو هستن حس مالکیت میکنن امروز ب همه خدافظی کردم بعضیا جواب ندادن بعضیاهم تودلشون جواب دادن بعضیاهم بزور جواب دادن :((( مشکل ازمنه؟
    انگیزمو از دس دادم بادوستم صحبت کردم گف همجا همین طوره اونا بهت حسادت میکنن
    طرف سن مامان منو داره خجالتم نمیکشه اه یجورایی بخدا از مردم متنفر شدم داشتم فکرمیکردم ب اینکه من زیادی حساسم شاید برم دکترا بخونم کارو ول کنم بعد گفتم اخرش که چی بلاخره باید برم سرکار اخه این چه زندگیه چقد من بایدفشار روحی تحمل کنم یه بغضی دارم همه باهام بدرفتاری میکنن اون ازون سامان اینم از این همکارای عقده ای
    اصن از فردا نه سلام میدم ن خدافظی میکنم
    من هیچ دلخوشی ندارم حتی انگیزه ندارم یه خط درس بخونم اخه چقد زجر بکشم نمیکشم اومدم رفتم سرکار حالم بهترشه اونجامحیطش بده نمیدونم چرا اینجورین
    کاش میمردم راحت میشدم

  2. 2 کاربر از پست مفید zzzz تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 26 مرداد 94), باغبان (دوشنبه 26 مرداد 94)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    بابا چقدر جو منفی میدی شما اخه چقدر انتظار داری میخوای توی محیط جدید وارد شدی همان اول همه باهات خودمانی برخورد بکنند اونم توی محیط اداری که دنبال زیرآب زدن هستند؟!!
    من خودم شغلم بازاری هست خیلی توی اینگونه محیط ها نبودم ولی شما باید قوی و محکم و بااراده باشید بانو زندگی همیشه اونطوریکه میخواهیم جلو نیمره قرار نیست همه چیز اماده و حاضر باشه اتفاقا بنظرم خیلی هم خوبه اینجوری خودت و مهارت هایی که درای را محک میزنی یه چالش جدید یه فرصت جدید یه راه جدید بجای اینکه ازش فرار کنی ازش استقبال کن.حیفه این فرصت رو از دست بدی

    یه خواهش لطفا اینقدر جو منفی در مورد خودت نده

    پ.ن:بشخصه بعنوان یک مرد لذت میبرم بانوان جامعه همانطور که در خانه داری موفق هستند در بیرون از منزل هم شاغلین موفق و بادرایتی هستند.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (دوشنبه 26 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (دوشنبه 26 مرداد 94), باغبان (دوشنبه 26 مرداد 94)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام


    مشکل اصلی شما یه چیز دیگه ست !

    اون را باید درست کنی !

    اگر درست نکنی ..........؟


    من می تونم در مورد علم (زبان شناسی - عصبی ) صحبت کنم

    در واقع راه شما همینه !

    ولی خودت نمی خوای !

    پس از زندگی خودت لذت ببر !


    موفق باشی






    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 26 مرداد 94 در ساعت 18:46

  6. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (دوشنبه 26 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (دوشنبه 26 مرداد 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    کلی برات نوشتم اما نمیدونم چرا ارسال نشد

    همه ی محیط های کاری اینجورین اگه خانوم ها هم غالب باشن بدتره متاسفانه یه کتاب خاطره دارم از دوران طرح و رفتار همکارام چندتاشو نوشتم که بدونی فقط برا شما اینطوری نبوده که ارسال نشد نمیدونم چرا
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  8. 3 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 22 تیر 95), khaleghezey (دوشنبه 26 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    خواهر من یک ساله کار میکنه از سرکار میاد برای هر روزش یک داستان داره ....بهش میگم تو میری سرکار یا سر اکران فیلم (سریال!)زیرآب زنی - تحویل نگرفتن که چیزی نیست دربرابرش- فقط سعی میکنه پیش مدیر خوب و محترم باشه - به بقیه کاری نداره -بهش میگن بی خیال ولی میاد خونه اینجوری مخصوصا از دست پرسنل قدیمی تر شاکیه ... این یک سالو به سختی دووم آورده !! منکه دلیل بعضی کارای بعضیارو نمیدونم هیچ نفعی هم نداره ها براشون نه تو کارشون نه حقوقشون!



    بنظرم یا باید ظرفیتتو ببری بالا و ازشون نرنجی (برای اونا که فرقی نمیکنه) یا بی خیالی طی کنی ....

    راه سوم و چهارمی هم هست ...ولی مناسب شرایط تو نیس ساناز خانوم

  10. 2 کاربر از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    من 19 ماه طرح رفتم تودوران طرحم سه تا درمانگاه روستایی با سه تا شهری رفتم تا همکارا منو میشناختن وباهاشون اخت میشدم فورا ابلاغمو عوض میکردن برا یه درمانگاه دیگه بنابراین من باکار کردن در شش مرکز مختلف در این مدت کوتاه خیلی تو این زمینه تجربه دارم

    هر درمانگاهی میرفتم وقتی میرفتم خودمو معرفی میکردم همه با ببخشید با ...شون جواب میدادن و اصلا سلام اینا تو کارشون نبود اصلا خیلی داغون بودن منم روز اول با کلی شوق و ذوق رفتم سرکارو باهمکارا سلام علیک کردم دیدم همشون اول یه چشمو ابرو نازک میکنن بعد جواب میدن منم تو دلم گفتم ایییش بی ادبای گوشت تلخ


    خلاصه صبح میامدم حضوری میزدم میرفتم تو اتاقم مریض هارو میدادم دوباره وقت رفتن میرفتم خروجی میزدم و یه خداحافظی نسبتا گرم ( اما نه خیلی زیاد) امامحترمانه باهاشون میکردمو میرفتم

    تا اینکه یه روز یکی از همکارا دخترشو اورد پیشم برای مشاوره

    منم اول نشناختمش چون مسئول ازمایشگاه بودو من اصلا ندیده بودمش

    خلاصه اومدو خودشو معرفی کرد منم جلوش بلند شدمو باهاش دست دادمو خلاصه خیلی تحویلش گرفتم یه ده دقیقه هم خودش هم دخترشو معاینه کردمو راهنمایی کردمو اینا

    وقتی خواست بره گفت خانوم دکتر شما چقدر با بقیه دندونپزشکا فرق دارید بخدا قبلیا اصلا ادم نمیتونست باهاشون حرف بزنه اصلا همکارا نسبت به دندونپزشکا الرژی دارن من خودم دو هفتس میخوام دخترمو بیارم هی میگفتم امروز نه فردا تا اینکه یه مریضی اومده ازتون خیلی تعریف کرده و گفته دندونپزشکه جدیدتون خیلی مهربونه دیگه همکاراگفتن بابا برو نهایتش خیلی تحویلت نمیگیره به عنوان مریض جوابتو که میده

    وقتی اون حرف رو زد تا حدی دستم اومد دلیل اون رفتارها و اداهای مسخرشون چی بوده

    باور کن از فرداش رفتار بقیه هم خیلی فرق کرد اینقدر تابلو بودن از فرداش میومدن دنبالم برم باهاشون صبحانه بخورم!!!!!!

    اولش این رفتارا خیلی عادیه کلا یه ذره جبهه گیری در برابر افراد تازه وارد وجودداره خیلی اهمیت نده

    تا میتونی محترمانه و مودبانه باهمه رفتار کن تو کار بقیه دخالت نکن سرت تو کارخودت باشه به رفتار بقیه هم اهمیت نده همه جا همین رنگ است بخدا شوهرم میگه هیات علمی ها هم باهم همین طورن پس هرجا بری همینه


    مخصوصا محیط هایی که level شغلی افراد متفاوته این رفتارها شدیدتره

    سعی کن کم کم و محترمانه و مودبانه خودتو جا کنی طوریم نباشه که خیلی به این قضیه فکر کنی چطور رفتار بقیه رو عوض کنم چون رفتار همه یک دلیل نداره قطعا

    یکی سنش زیاده نمیخواد رو بده

    یکی مرتبه کاریش پایین تره حرصش میاد یکی چون خشکلی حسودیش میشه خودت که زنارو خوب میشناسی

    شما بر اساس شخصیت و منش خودت رفتار کن کاری به بقیم نداشته باش

    یکی از دوستا حرف خوبی زد راست میگه محیط های اداری تبدیل شده به محل زیر اب زنی

    من خودم هروقت ده دقیقه دیر میرسیدم کل شبکه میفهمید و بهم زنگ میزدن !!!حالا کی اینقدر رادارش قوی بود نمیدونم!!!!همه هم فحش میدادن اونی که زیر اب بقیه رو میزنه!!!!! اوووه ه ه اینقدر داستان دارم برات بگم


    - - - Updated - - -

    یادمه یه روستایی میرفتم که درمانگاهش تا سر جاده ده دقیقه فاصله داشت ماشینهام چون خاکی بود منو تا دم در نمیبردن تو مسیرم خیلی سگ بود و منم خیلی میترسیدم ازشون همیشه تا سگها رو رد میکردم ضربان قلبم میرسید به هزار

    یه خانوم بهورزی تو یه خانه بهداشت روستایی که چندتا خونه پایین تر از درمانگاه بود کار میکرد اون خانوم خودش ماشین میاورد و همیشه از کنار من رد میشد و یه ترمز نمیکرد که منو سوار کنه با اینکه میدیدم همکارای قدیمی رو هم صبحا اگه ببینه میرسونه درمانگاه هم ظهرها میبرتشون تا سر جاده!!!!!

    خلاصه من همیشه تو دلم وقتی سگ های محترم نزدیکم میشدن همیشه به اون خانومه و اهالی بیچاره روستا بد و بیراه میگفتم یعنی تا اون حد همکارا ندیده و نشناس از من خوششون نمیومد

    اما من همیشه احترام همه رو نگه میداشتم و کم کم خودشون از رفتارشون شرمنده میشدن

    حتی اینقدر اینا جالب بودن یکی بهم گفت که همکارا میگن خانوم دکتر خیلی احترام اقای xوy رو میگیره( اون دوتا سرایدار و صندوقدار درمانگاه بودن) که وقتی مرخصی مینویسه میده اینا ببرن شبکه مرخصی هاشو تحویل ندن!!!!! چرا؟؟؟ چون من ادبم بهم حکم میکرد که هر همکاری میومد تو اتاقم جلوش بلند شم و به این فکر نمیکردم که بنده خدا سرایداره یا هرکس دیگه

    و اینکار منو چاپلوسی قلمداد کرده بودن!!!! بعد یه مدت که بیشتر منو شناختن و دیدن برا همه اینجورم خودشون بهم گفتن که ما راجع بهتون اینجوری گفتیم!!!!!

    بازم برات بگم یا بسته دیگه؟؟؟؟

    پس لطفا بی خیال همشون باش فقط به این فکر کن که کارتو درست انجام بدی بقیه چیزا خاله زنکیه
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : دوشنبه 26 مرداد 94 در ساعت 20:35

  12. 2 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array
    ممنونم دوستای خوبم اروم شدم اخه من حساسم ینی یذره بد نگا کنن بغضم میگیره فردا میرم به مسوول بخش میگم جاموعوض کنه اینجوری بهتره اگم نشد که بهشون کار ندارم یکی دوبار سلام میکنم اگه بیمحلی کردن منم دیگه نمیدم
    یه نفر اومده داره رو پایان نامش کار میکنه حالا دکتراشو بای ریسرچ قبول شده چنان پشتش حرف میزدن بدرد نمیخوره و چیزای دیگه خودشون کارشناسن حالاخوبه
    من اخه براولین بار وارد محیط کار میشدم اخه هرموقع برادرم میاد از سرکار خونه همش تعریف میکنه منم گفتم که حتما اینا بامن مشکل دارن اخه من دلم میخواس باهمه دوس میشدم گرم و صمیمی بودیم
    بازم ممنونم که کمک کردید و تجربهاتونو در اختیارم گذاشتید

  14. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    من اگه بودم نمیرفتم بگم جامو عوض کنید چون اینکار خیلی بچهگانه هست و پرستیژ کاریتو پایین میاره

    بذار یاد بگیری قرار نیست همه جا تحویلت بگیرن و همه ی ادما محترم باشن

    بذار یاد بگیری با ادمای مختلف چطور رفتار کنی
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  16. 4 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94), zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94), افسونگر (دوشنبه 26 مرداد 94), بابک 1369 (دوشنبه 26 مرداد 94)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-25
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    9,870
    سطح
    66
    Points: 9,870, Level: 66
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    719

    تشکرشده 351 در 126 پست

    حالت من
    Bitafavot
    Rep Power
    41
    Array
    سلام....
    خیلی خلاصه میگم....
    همه محیط های کاری همین طورین....باید باهاشون کنار بیای....هر جا هم که بری باز همینه....هرجا!!!
    این تازه اوله راهه....بعدها برات بدتر هم میشه ...شما باید خیلی محافظه کارانه،مقتدرانه، با طمانیه باشی و اصلا هم با کسی طرح دوستی نریزی.....یه جورایی به قول معروف سرت تو لاک خودت باشه...
    باید فقط حواست به کارت باشه....انواع و اقسام حرف و حدیث ها رو می شنوی...شاید برخی برای تخلیه اطلاعات باهات طرح دوستی بریزن....و پشت سر این و اون حرف یزنن...ازشون دور شو.....
    قصه اصلی از اونجایی شروع میشه که شما تو کارت پیشرفت کنی....

  18. 2 کاربر از پست مفید افسونگر تشکرکرده اند .

    zzzz (دوشنبه 26 مرداد 94), بابک 1369 (سه شنبه 27 مرداد 94)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array
    امروز رفتم سرکار رفتارشون بهترشده بود منم سعی کردم باهاشون بیشتربخندمو حرف بزنم بعدش رفتم ب مسوول بخش گفتم من به اون یکی کار بیشتر علاقه دارم جاموعوض کرد خخخ

  20. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.