به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array

    خواستگاری که تو باغ نیست!!!!!

    سلام دوستان عزیز


    با یه آقایی سه ماه پیش آشنا شدم.اولش خیلی به دلم ننشسته بود ولی گفتم بذار یکم زمان بدم به خودم تا بیشتر بشناسمش.

    این آقا 33 سالشه و منم چند ماه دیگه وارد 27 سالگی میشم.هر دومون ارشد داریم.از خیلی جهات تقریبا با هم متناسب بودیم.


    تو صحبتایی که با هم داشتیم ایشون خودش رو یه آدم خیلی مودب،جنتلمن،خانواده دوست،علاقمند به همسر آیندش،پاستوریزه و...معرفی میکرد(پاستوریزه اصطلاحی بود که خودش بکار میبرد).

    منم دیگه تصمیم گرفته بودم جواب مثبت رو بهش بدم ولی با اتفاقی که امروز افتاد نظرم کلا عوض شد.

    امروز من و این آقا با هم چت میکردیم.تا اینکه ایشون با هزار معذرت خواهی خواستن یه سری سوالای خاص بپرسن منم گفتم بفرمایید بپرسید.تا اینکه شروع کردن به سوال در مورد رابطه جنسی و این چیزا.و با چیزهایی که میگفتن فهمیدم ایشون اطلاعاتش در این مورد نزدیک به صفره.اولش فکر کردم داره شوخی میکنه ولی گفت باور کنید راست میگم و هیچی نمیدونم و پاستوریزه هستم و این حرفا.


    این حرفارو که ازش شنیدم واقعا اون یه ذره احساس به دل نشستنی که به زور در خودم ایجاد کرده بودم کاملا خشکید.


    میدونم یه آدم مجرد که این جور روابط رو تجربه نکرده شاید اطلاعاتش کمتر از یه آدم متاهل باشه ولی دیگه نه تا این حد.چون من خودم اطلاعاتم تو این زمینه خوبه همیشه دوس داشتم طرف مقابلم هم تو این زمینه اطلاعات کافی داشته باشه نه مثل این آقا که اصلا تو باغ نیست.اصلا دوس ندارم مدام به همسرم یاد بدم چیکار کنه چون این جوری احساس میکنم خیلی مرد ضعیفیه و مثل بچه ها باید بهش خوب و بد رو یاد داد


    بهش گفتم به عنوان یه مرد 33 ساله خیلی تو این زمینه ناآگاه هستید و بهتره یکم مطالعه داشته باشید.حتی یه سایت مرتبط رو بهش معرفی کردم تا اطلاعاتشو ببره بالا .بلکه یه ثوابی در حق همسر آیندش کرده باشم

    تصمیم گرفتم بهش جواب رد بدم.مادرمم همش میپرسه چرا میخوای جواب رد بدی منم روم نمیشه بهش چی بگم.


    به نظر شما تصمیمم درسته و آیا امکان داره یه مرد 33 ساله تا این حد تو این زمینه ناآگاه باشه؟

    اصلا نمیدونم چرا افرادی که من باهاشون آشنا میشم انقد عجیب و غریبن.

    یه مشکل دیگه دارم که از خانما میپرسم.من امروز موقع اصلاح ابروم یهویی اتفاقی نصف ابروم رفت من ابروهای پهن و پرپشتی داشتم خیلی واسم سخته این ظاهرمو تحمل کنم.کسی همچین تجربه ای داشته؟چقد طول میکشه مثل روز اولش بشه؟ شنیدم بین 6 تا 8 هفته زمان میبره؟روغن کرچک هم از امروز زدم ببینم چی میشه.واقعا ابرو داشتن هم نعمتیه ها و تازه قدرشو میدونم.البته با مداد ابرو میشه مخفیش کرد ولی من عادت ندارم به مداد.به نظرتون چیکار کنم زودتر ابروهام رشد کنند؟






    پیشاپیش ممنون
    ویرایش توسط آی تک : سه شنبه 20 مرداد 94 در ساعت 18:51

  2. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 دی 94 [ 01:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-23
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,018
    سطح
    17
    Points: 1,018, Level: 17
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 68 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آی تک عزیز
    در مورد اون سوال آخری که پرسیدید ,کرم ابروی "سریتا" میتونه به رشد سریع ابروهاتون کمک کنه . اگر مرتب استفاده کنید در عرض 3 الی 4 هفته ,انشاءالله مثل روزهای اولش میشه .بیشتر دارو خانه ها این کرم ابرو را دارند.

  4. 2 کاربر از پست مفید sadat71 تشکرکرده اند .

    آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  5. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام آی تک،

    این تاپیک فرصتی شد که بگم از اعتماد به نفس و فراستت خوشم می آد

    پستهای این تاپیک شاید کمکت کنه.

    اطلاعات جنسی خواستگارم صفر است!

    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 21 مرداد 94), donya. (پنجشنبه 22 مرداد 94), khaleghezey (چهارشنبه 21 مرداد 94), فدایی یار (سه شنبه 20 مرداد 94), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 مرداد 94), آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 مرداد 94 [ 14:06]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    360
    سطح
    7
    Points: 360, Level: 7
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 34.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سوال اول یکم سخته ولی بنظر میتونه کمی مشکل ساز باشه اما واقعا در این حد که میگید بود؟!!
    سوال دوم من خانم نیستم اما میدونم که روغن فندق را از داروخانه تهیه کنین خیلی کارسازه بسیار.

  8. 2 کاربر از پست مفید b3hnam تشکرکرده اند .

    آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-25
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    9,870
    سطح
    66
    Points: 9,870, Level: 66
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    719

    تشکرشده 351 در 126 پست

    حالت من
    Bitafavot
    Rep Power
    41
    Array
    شاید ترفندیه برای گمراهی شما,,,,.مخصوصا که از لفظ پاستوریزه استفاده می کنه.شاید می خواسته برای این حرفاش زمینه چینی کنه.البته این یک حدسه.
    به نظرم خیلی عجیبه!!!!مخصوصا تو این سن.......مخصوصا که با یک سرچ ساده تو اینترنت می تونه به اطلاعات زیادی دست پیدا کنه....از طرفی می تونیم برای داشتن بیماری در ایشون هم
    جای خالی بذاریم.سرد مزاجی یا حتی منزوی بودن از نظر اجتماعی....
    خیلی توضیحات دیگه هم می تونم بدم اما شاید این فضا جایز نباشه.

  10. 5 کاربر از پست مفید افسونگر تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 17 اردیبهشت 95), کمال (چهارشنبه 21 مرداد 94), آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), اثر راشومون (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-03
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    304
    سطح
    6
    Points: 304, Level: 6
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 19 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آی تک نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیز


    با یه آقایی سه ماه پیش آشنا شدم.اولش خیلی به دلم ننشسته بود ولی گفتم بذار یکم زمان بدم به خودم تا بیشتر بشناسمش.

    این آقا 33 سالشه و منم چند ماه دیگه وارد 27 سالگی میشم.هر دومون ارشد داریم.از خیلی جهات تقریبا با هم متناسب بودیم.


    تو صحبتایی که با هم داشتیم ایشون خودش رو یه آدم خیلی مودب،جنتلمن،خانواده دوست،علاقمند به همسر آیندش،پاستوریزه و...معرفی میکرد(پاستوریزه اصطلاحی بود که خودش بکار میبرد).

    منم دیگه تصمیم گرفته بودم جواب مثبت رو بهش بدم ولی با اتفاقی که امروز افتاد نظرم کلا عوض شد.

    امروز من و این آقا با هم چت میکردیم.تا اینکه ایشون با هزار معذرت خواهی خواستن یه سری سوالای خاص بپرسن منم گفتم بفرمایید بپرسید.تا اینکه شروع کردن به سوال در مورد رابطه جنسی و این چیزا.و با چیزهایی که میگفتن فهمیدم ایشون اطلاعاتش در این مورد نزدیک به صفره.اولش فکر کردم داره شوخی میکنه ولی گفت باور کنید راست میگم و هیچی نمیدونم و پاستوریزه هستم و این حرفا.


    این حرفارو که ازش شنیدم واقعا اون یه ذره احساس به دل نشستنی که به زور در خودم ایجاد کرده بودم کاملا خشکید.


    میدونم یه آدم مجرد که این جور روابط رو تجربه نکرده شاید اطلاعاتش کمتر از یه آدم متاهل باشه ولی دیگه نه تا این حد.چون من خودم اطلاعاتم تو این زمینه خوبه همیشه دوس داشتم طرف مقابلم هم تو این زمینه اطلاعات کافی داشته باشه نه مثل این آقا که اصلا تو باغ نیست.اصلا دوس ندارم مدام به همسرم یاد بدم چیکار کنه چون این جوری احساس میکنم خیلی مرد ضعیفیه و مثل بچه ها باید بهش خوب و بد رو یاد داد


    بهش گفتم به عنوان یه مرد 33 ساله خیلی تو این زمینه ناآگاه هستید و بهتره یکم مطالعه داشته باشید.حتی یه سایت مرتبط رو بهش معرفی کردم تا اطلاعاتشو ببره بالا .بلکه یه ثوابی در حق همسر آیندش کرده باشم

    تصمیم گرفتم بهش جواب رد بدم.مادرمم همش میپرسه چرا میخوای جواب رد بدی منم روم نمیشه بهش چی بگم.


    به نظر شما تصمیمم درسته و آیا امکان داره یه مرد 33 ساله تا این حد تو این زمینه ناآگاه باشه؟

    اصلا نمیدونم چرا افرادی که من باهاشون آشنا میشم انقد عجیب و غریبن.

    یه مشکل دیگه دارم که از خانما میپرسم.من امروز موقع اصلاح ابروم یهویی اتفاقی نصف ابروم رفت من ابروهای پهن و پرپشتی داشتم خیلی واسم سخته این ظاهرمو تحمل کنم.کسی همچین تجربه ای داشته؟چقد طول میکشه مثل روز اولش بشه؟ شنیدم بین 6 تا 8 هفته زمان میبره؟روغن کرچک هم از امروز زدم ببینم چی میشه.واقعا ابرو داشتن هم نعمتیه ها و تازه قدرشو میدونم.البته با مداد ابرو میشه مخفیش کرد ولی من عادت ندارم به مداد.به نظرتون چیکار کنم زودتر ابروهام رشد کنند؟






    پیشاپیش ممنون
    دوست عزیز به عنوان یه پسر میگم ... معمولا وقتی یکی ترس از دست دادن کسی رو داشته باشه به عنوان یه پسر هرگونه رابطه ای که در گذشته داشته باشه رو جلوی شریک جدیدش نفی میکنه ... مخصوصا که ایشون حرف از پاستوریزه بودن میکنه شما مطمئن باش منظورش اینه که خیال شمارو راحت کنه که با کسی نبوده ... احتمال زیاد هم ایشون از همین نقطه قبلا ضربه خورده ... یعنی توی روابط قبلیش این مسئله رو عنوان کرده و عکس العمل خوبی از طرف مقابلش دریافت نکرده بخاطر همین به شما اینجوری گفته ...

  12. 10 کاربر از پست مفید user0 تشکرکرده اند .

    donya. (پنجشنبه 22 مرداد 94), mahasty (شنبه 21 شهریور 94), maryam240 (جمعه 17 اردیبهشت 95), mercedes62 (جمعه 23 مرداد 94), کمال (چهارشنبه 21 مرداد 94), من او (سه شنبه 27 مرداد 94), آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), اثر راشومون (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94), رنگین (چهارشنبه 21 مرداد 94)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    84
    Array
    تاپیکی که شیدا جون لطف کردن معرفی کردن رو حتما بخون ...
    این قضیه جای سوال زیاد داره

    در مورد ابروت هم فک نکنم هیچ کرمی زود جواب بده فعلا فقط مداد بکش خوشگلش کن
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  14. 3 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), آی تک (چهارشنبه 21 مرداد 94), بانوی آفتاب (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام مجدد به دوستان عزیز


    ممنون از عزیزانی که کامنت گذاشتن مخصوصا سادات 71 عزیز،شیدای عزیز،آقا بهنام،افسونگر عزیز،یوزر عزیز،آنیسای عزیز.


    نظر همه رو با دقت خوندم و یه سری توضیحات دیگه رو لازم دیدم بدم.

    شیدا جان من تاپیکی که فرموده بودین رو خوندم ولی این آقایی که من باهاش آشنا شدم یکم با اون تاپیک فرق داره.یعنی دیگه اونقدرام شوت نیستولی کلا یکم عجیب به نظر میرسه.

    منم همون اول که این سوالارو پرسید بهش گفتم کافیه یه سرچ تو گوگل بکنی گفت آره تو گوگل خوندم ولی بعضی چیزها واسم مبهمه و نتونستم از گوگل پیدا کنم و بعدش یه سری چیزهایی پرسید که به نظر من خیلی بدیهی بود حالا نمیدونم شاید من اطلاعاتم خوبه فکر میکنم اینا بدیهیه.


    در مورد عجیب بودنش اینو بگم که ما قبل اینکه همو ببینیم یکی دو بار با هم تلفنی صحبت کردیم و ایشون به نظر میرسید آدم مذهبی ای باشن و از معیارهاشون چادری بودن خانم و عدم اشتغالش به کار و مهریه 14 تا سکه بود و من همون پشت تلفن گفتم من هیچ کدوم از این معیارای شمارو ندارم ایشون گفتن نه اجازه بدید همدیگه رو ببینیم.


    بعد که دیدیم ایشون کلا معیاراشون کن فیکون شد گفت نه اتفاقا من دوس دارم همسرم خوش تیپ و باکلاس باشه،تحصیلکرده باشه و شغلش هم اگه در شان یه خانم باشه مشکلی نیست و مهریه هم هر چی شما بگین قبوله.منم بهشون گفتم جالبه معیارایی که 33 سال روش پافشاری داشتین یهو تغییر کرد با یه حالت جدی ای برگشت گفت خانم با احساسات یه آقا بازی نکنیدگفتن چون من به شما علاقمند شدم معیارامو تغییر دادم.


    من حدس میزنم ایشون صرفا به خاطر ظاهر من بهم علاقمند شده.من متاسفانه یا خوشبختانه چهره خیلی زیبایی دارم ولی این مساله واسم مشکل ساز شده.خیلی پیش اومده که آقایونی که بهم پیشنهاد ازدواج دادند از خیلی از معیارای اصلیشون کوتاه اومدن ولی من واقعا از این همه سست عنصر بودن یه مرد میترسم.چون همش نگرانی دارم که ممکنه بعد از اینکه تب و تاب اولیه از بین رفت شروع به تغییر دادن من طبق معیارای قبلیش بکنه و از طرفی هم به بلوغ فکری اون پسر شک میکنم که چطور در مقابل زیبایی یه خانم اختیارشو از دست میده.


    این مساله رو قبلا به یه مشاوری گفتم که ایشون گفتن دختر جان تو خیلی داری آرمانی فکر میکنی گفتن ببین پسرا چه بیست سالشون باشه چه چهل سال معیار اولشون ظاهر و اندام طرفه.میگفت برو خداتو شکر کن که این نعمتو داری و میتونی با همین نعمت پسرای زیادی رو تور کنی،این از مشاور مملکت ما


    این آقای خواستگار از همون دیدار اولیه شروع به ابراز احساسات کرد با جمله های عشقولانه که هر بار من گارد گرفتم و گفتم من اگه یه مرد بودم تا وقتی از رفتار و اخلاق طرف مقابلم شناخت کامل پیدا نمی کردم بهش ابراز علاقه نمیکردم که ایشون در جواب من برگشته شعر تحویلم میده که آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم

    نمیدونم من عجیبم یا این آقایونی که باهاشون آشنا میشم.البته پسرهای خیلی منطقی هم بودن ولی بخوام یه میانگین بگیرم اکثرشون یه مشکل عجیبی داشتن.

    من به عاطفی بودن یه آقا خیلی اهمیت میدم ولی دوس دارم این عاطفه رو بعد از اینکه از من شناخت پیدا کرد و با اخلاق و شخصیت من آشنا شد ابراز بکنه نه همون اول کار که شناخت زیادی ازم نداره.خیلی شدید در برابر این جور آقایون گارد میگیرم و متهم میشم به بی عاطفه بودن در حالیکه من یه دختر خیلی احساساتی و عاطفی ای هستم ولی نمی تونم بدون شناخت از کسی بهش ابراز علاقه کنم.


    جالبه که این آقای خواستگار فیلم پورن هم می بینن و یه سری سوالا در این مورد پرسیذن که من گفتم اون فیلمها از پایه مشکل دارن و فقط باعث مقایسه همسر با بازیگرای این فیلما و کاهش اعتماد بنفس بیننده میشه.دیروز به من گفت من تو یکی از مسافرتام به کشورای خارجی یه رابطه جنسی رو تجربه کردم به نظرتون کارم اشتباه بود با اینکه نیاز شدید داشتم به رابطه؟منم بهشون گفتم من نظرم رو رک میگم امیدوارم ناراحت نشید.گفتم اول اینکه احساس میکنم خیلی بی جنبه بودید که رفتین اون ور آب فقط برای این کار،دوم اینکه شما که چیزی از رابطه جنسی نمیدونید چطور تونستید اینکارو بکنید مخصوصا دخترای اون ور آب که اگه بدونن مردی تو این مورد ضعیفه خیلی راحت پسش میزنن،سوم اینکه شما چطور تونستید اعتماد بکنید به طرف مقابل شاید یه بیماری مقاربتی ای چیزی ازش میگرفتید چهارم اینکه شما که انقد ادعای مذهبی بودنتون میشه و یکی از معیاراتون پاک بودن همسرتونه پس باید به همسرتون هم این حق رو بدید که در گذشته این جور روابط رو تجربه کرده باشه.


    این آقا در جوابم گفت نه باور بکنید من داشتم شمارو امتحان میکردم تا ببینم نظرتون در مورد این جور روابط چیه.بعدش کلی تعریف کرد که آفرین به این منطق و درایت شماخلاصه نمیدونم این آقا چی تو سرش میگذره.به ظاهر آدم مودب و خوش برخوردیه ولی دیروز با چیزایی که ازش فهمیدم کلا خورد تو ذوفم.


    بهشون گفتم اجازه بدید من بیشتر در مورد پیشنهاد ازدواجتون فکر بکنم ولی از من به شما نصیحت حتما تو این زمینه مطالعه بکنید مثلا فرضا شما فردا ازدواج بکنید میخواهید چیکار کنید،گفتن امیدم به کلاس آموزشی هست که قراره روز آزمایش ازدواج واسمون بذارن منم گفتم ای بابا به نظرتون تو اون کلاسا قراره چی بگن یه سری حرفای ساده و پیش پا افتاده شما باید خودتون برید دنبالش و مطالعه کنید چون خانمها اصلا دوس ندارن همسرشون تو این زمینه ناآگاه باشه که ایشون هی میپرسید چرا؟منم میگفتم چون این یه حس زنانه هستش یه خانم دوس نداره مثل بچه ها همه چیو به همسرش یاد بده.


    خلاصه من کلکسیونی از خواستگرهای عجیب و غریب رو داشتم که شاید یه کتابی هم ازشون چاپ بکنم.

    بازم ممنون از دوستان گل
    ویرایش توسط آی تک : چهارشنبه 21 مرداد 94 در ساعت 15:44

  16. 4 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    ario86 (جمعه 23 مرداد 94), b3hnam (پنجشنبه 22 مرداد 94), maryam240 (جمعه 17 اردیبهشت 95), اثر راشومون (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1394-3-12
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,976
    سطح
    40
    Points: 3,976, Level: 40
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    11

    تشکرشده 58 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آی تک جان یکی از عمه های منم خیلی خواستگار داشت.یکبار داشت ازشون تعریف میکرد.میگفت آقایی اومده خواستگاری که یکی از همکاراش معرفی کرده بوده میگفت وقتی دیدمش ظاهرش خورد ذوقم و حتی خیلی باهاش حرف نزدم.میگفت بعد از چند وقت آون آقا ازدواج کرده و کلاه خانمش اونو زیرو رو کرده بوده.به طوری که قابل شناسایی نبوده
    اگر میدونی بهت میخوره قابل تغیر هست و بیشتر بهش فکر کن
    مورد دوم هم که برای خودمم پیش اومد اب وهم بود که دمش کاملا رفته بود البته مثل الان ابروی زیاد کوتاه مد نشده بود مامانم دست به کار شدو وفندوق سوزوند شب به شب گذاشت روشو فکر کنم بعد از یکی دوهفته خوب شد.

  18. کاربر روبرو از پست مفید آترین65 تشکرکرده است .

    آی تک (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  19. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آی تک جان این آقایی که در پست بعدی توصیف کردی اصلا فکر کردن نداره.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  20. 10 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 26 مرداد 94), b3hnam (پنجشنبه 22 مرداد 94), baitollah-abbaspour (یکشنبه 25 مرداد 94), donya. (پنجشنبه 22 مرداد 94), Kaveh_r (جمعه 23 مرداد 94), khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), mahasty (شنبه 21 شهریور 94), maryam240 (جمعه 17 اردیبهشت 95), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 مرداد 94), آی تک (پنجشنبه 22 مرداد 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 مهر 94, 00:01
  2. تو انتخابم مرددم (پسر خوبیه، اما چهره و صدایش مطلوبم نیست)
    توسط نازنین... در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 24 آبان 93, 15:49
  3. بی تو بودن کار من نیست ! تا دلت نرفته، برگرد!
    توسط آرمان 26 در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 آذر 91, 16:04
  4. شب میلاد تو در یادم نیست !
    توسط nasrinshokohi در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 خرداد 87, 07:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.