به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Posticon (5) حرف ها و رفتار خواستگارم دچار تردیدم کرده ..... نیاز به کمک دارم

    خدمت همه دوستان سلام عرض می کنم

    27 سالمه . چند وقت پیش خواستگاری برام اومد که توی محیط کاریم منو دیده بود و از طریق دوستش که همکارم میشه بصورت رسمی و سنتی اومدن خواستگاری . ایشون 30 ساله و کارمند هستن . ما یک جلسه نیم ساعته با هم حرف زدیم و شاید بگم ایشون تنها خواستگاری بودن که من از لحاظ ظاهری قبولشون داشتم بخاطر همین تصمیم گرفتم با اینکه خانواده ما در مورد ازدواج من مشکلاتی دارند ( ترجیح میدم توی این تاپیک مشکل رو نگم چون خودش بحثی جداگانه اس) جلوی خانوادم وایسم و قضیه رو توی خونه مطرح کنم .
    تحقیقات انجام شد و قضیه مطرح شد و خانواده تصمیم گرفتن فعلا اجازه اومدن خواستگار رو به خونه ندن ولی اجازه دادن که من با ایشون بصورت تلفنی و گاهی حضوری آشنا بشم البته تا یه مدتی تا شرایط بهتر شه .
    رابطه ماشروع شد دو بار حضوری همو دیدیم توی این دوبار من سعی میکردم تا جایی که میتونم بشناسمش. ایشون میگفتن اهل ارتباط تلفنی و پیامکی نیستن و بیشترمایل به ارتباط حضورین .
    حالا ارتباط ما حدود سه هفته طول کشیده من در مورد این موضوعات که در ادامه میارم تردید دارم:
    1- وقتی از هم جدامیشیم تا دفعه بعد هیچ خبری ازش نیست مگه اینکه بخواد ساعت و جای بیرون رفتن رو بگه . اهل شب بخیر و صبح بخیر گفتن و کلمات محبت آمیز بصورت تلفنی نیست
    طوری که حس میکنم علاقه ای بهم نداره
    2- شده از دستش ناراحت بشم و بهش بگم سعی نمیکنه آرومم کنه یا از دلم در بیاره . ولی خودش بدجور ناراحت میشه و من از دلش در میارم

    3- جلسه سوم منو درگیر احساسات کرد و تقریبا به اجبار بغلم کرد . همیشه جاهای خلوت منو میبره و بخاطر همین من اعتراض کردم و تصمیم گرفتیم دیگه بیرون نریم چون گفت نمی تونه خودشو کنترل کنه .
    4- بیرون رفتن رو ممنوع کردیم از تلفنی هم خوشش نمیاد . نمی دونم چطور میتونم بشناسمش
    5- جدیدا توی حرفاش متوجه شدم دچار تردید شده و میگه ما هر دو سردیم و زندگیمون دچار مشکل میشه . البته آخرشم میگه هر کاری تو بگی من همون کارو میکنم

    ما هر دومون دچار تردیدیم و شناختی از هم نداریم . بقول اون شور و شوقی در رابطمون نیست با اینکه همو دوست داریم . خانواده من از یک طرف شده قوز بالا قوز . جدیدا کارشم دچار مشکل شده .
    نمی دونم باید چکار کنم کمکم کنید لطفا

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام

    به نظرم ایشون یه آدم منطقی هستن و منطقشون بیشتر از احساساتشونه البته من خودمم ترجیح میدم که تو دوره آشنایی بیشتر با منطق پیش برم تا با احساس و بعدا که شناخت از هم حاصل شد میشه احساسات رو هم وارد کرد.


    اینکه فکر میکنی سرده چون ابراز احساسات نمی کنه به نظرم زیاد درست نیست شاید چون تو دوره آشنایی هستین نمیخواد وارد فاز احساسات بشه.

    در مورد بغل کردن خب کارشون درست نبوده ولی دلیل نمیشه که بخوای فقط به این خاطر ردش کنی.

    اینکه میگه شما هم سرد هستی شاید منظورش اینه که تو این دوره اهل حرفای عشقولانه و ابراز احساسات فیزیکی نیستی که طرز فکرشون اشتباهه چون شما هم احتمالا چون تو دوره آشنایی هستید نمیخواهید وارد فاز احساسات بشید.


    من اگه جای شما بودم بهشون میگفتم ما دچار سوبرداشت در مورد هم شدیم ،هر دو احساس میکنیم که طرف مقابلمون سرده ،در حالیکه ما به قصد ازدواج داریم با هم آشنا میشیم و دوس دختر و دوس پسر نیستیم که لاو بترکونیم و بگیم آره ما عاشق همیم.بهشون میگفتم برای اینکه علاقه و شور و شوق به رابطه بیاد باید شناختمون از هم زیاد باشه تا بتونیم با اطمینان قلبی علاقمون رو به هم ابراز کنیم(حالا ابراز علاقه کلامی یا فیزیکی) و راه ایجاد این شناخت هم اینه که قضیه وارد کانال خانواده بشه.

    یعنی باید دیگه از طریق خونواده ها آشنا بشین چون تا حدودی آشنایی اولیه رو با هم پیدا کردین.

    موفق باشی

  3. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    دختر عاقل (جمعه 16 مرداد 94)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    خانوم آی تک میتونید تناقض پاراگراف 1 و 3 رو که نوشتید توضیح بدید

  5. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    کدوم تناقض؟لطفا عین جملات رو بذارید تا بتونم توضیح بدم

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    پست قبلیم کاملا واضحه...
    پاراگراف اول که توش گفتین منطقشون بیشتر از احساسشونه و حتی منطقی خطابشون کردین
    پاراگراف سومم بغل کردن ایشونه که میگین ایرادی نداره،تابلوه که بجز خام بودن احساسات و نپخت بازی اون آقا چیز دیگه ایو نمیرسونه
    توی سه هفته انقد پیشروی جای تعجب داره که این خانوم چرا اجازه دادن و قاطع برخورد نشده هم یه بحثه
    تازه همینشم باید بررسی شه (البته به فرهنگ این خانوم و اعتقادات و ارزشهاشون هم ربط داره)
    اتفاقا به نظرم آدم بدرد نخوریه که طبق گفته استارتر جاهای خلوت قرار میزاره و یه هوا بغلش میکنه و بعد میگه جفتممون سردیم و تو زندگی به مشکل میخوریم(معلوم نیس با خودش چند چنده و سرد بودنو تو چی میبینه حالا خوبه مثل زن و شوهر با این بنده خدا تا میکنه )و بعد آخر سر میگه هر چی خانوم بگه
    آخه کدوم آی کیو بالاتر از 60 اینا رو به حساب منطقی بودن طرف میزاره؟؟؟؟که میگین منطیشون بیشتر از احساسشونه
    به نظرم حتی ثبات احساسی هم نداره چه برسه منطق و این جور چیزا
    یا خیلی آدم بازیه که مشکلات خودشو داره یا دختر ندیدس که بازم مشکلات خودشو داره

  8. 3 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), یاس پاییزی (شنبه 17 مرداد 94), سرشار (شنبه 17 مرداد 94)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    آشنایی برای شناخت صحیح بدون درگیر شدن احساسات ممکنه به عبارت دیگه احساسات مانع شناخت صحیح میشه همه اینو میدونن اما انگار دائما فراموش میشه

    کدام آدم منطقی با دوبار ارتباط حضوری احساسات غریزی رو وارد رابطه به قصد آشنایی میکنه؟! ایشون بنظر میرسه با این گفتار میخواد به نتیجه دلخواه خود از این ارتباط برسه و اگر هم نرسه که با کمال آرامش_در اینجا بخوانید پررویی - میره سراغ دیگری و ذره ای هم در قبال شما (احساسات شما) مسئولیتی قبول نداره - در ظاهر شاید نشون بده اهمیت دارین براش .
    اگر هم بطور کلی یا جزئی مشکل خانواده شما رو بدونه و اصرارهای بیشتر به رابطه صمیمی تر داشته باشه اینجاست که زنگ خطر آتش نشانی به صدا درمیاد

  10. 3 کاربر از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (جمعه 23 مرداد 94), khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), setare_000 (شنبه 17 مرداد 94)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم من فکر میکنم ایشون قصدشون بیشتر جنسی باشه نه ازدواج جدیدا پسرا به بهانه ازدواج به دخترا نزدیک میشن بعد مدتی که دختر وابسته شد و خرشون از پل گذشت براحتی میگن به درد هم نمیخوریم ایشون که با سه هفته شما رو بغل میکنند و جای خلوت میبرن ووقتی شما مخالفت میکنی میگه سردی تا شمارو تحریک کنه که بگینه من سردنیستم ایشون اگه واقعا قصد ازدواج داره چرا تا قرار بعدیهیچ خبری ازش نمیشه چرا زنگی نمیزنه من خاستگارای زیادی داشتم و تجربهای زیادی دستم اومده به نظر من ایشونگزینه خوبی نیست شما هم نکنه بخاطر نداشتن خاستگار بگی حالا که یکی پیدا شده برم نه هرگز

  12. 3 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (جمعه 23 مرداد 94), khaleghezey (پنجشنبه 22 مرداد 94), setare_000 (شنبه 17 مرداد 94)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    در جواب به آقای عباسپور:


    به نظر خودم تناقضی تو حرفام نبود.یه بار دیگه نوشته من رو با دقت بخونید من خودمم گفتم که کار این آقا در مورد بغل کردن اشتباه بوده و منظورم این بود که اگه فرضا تمام شرایط دو طرف با هم متناسب بود رد کردن اون فرد فقط به خاطر این قضیه کار درستی نیست.


    شما هم یکم لحن حرف زدنتون رو بهتر بکنید ضرر نمیکنید تو خیلی از پستها لحن تند جنابعالی رو دیدم.


    در ضمن به به نظر من خود استارتر میتونه از بین نظرات مختلف اونی رو که درست تره انتخاب بکنه نیاز نیست کاربرای محترم نظر همدیگه رو نقد کنن.هر کس نظر خودشو بگه و بره خیلی بهتره.


    با عرض معذرت از استارتر محترم برای اشغال کردن تاپیکش.اگه هم احیانا قراره دوباره نقدی به این پستم صورت بگیره ترجیح میدم دیگه جواب ندم و تاپیک استارتر رو بیخودی اشغال نکنم.

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 شهریور 94 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1394-4-24
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    146
    سطح
    2
    Points: 146, Level: 2
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بنظرم شما خیلی سریع اعتمادکردید.
    تابه شناختی کلی نسبت به طرف مقابل نرسیدید خودتون وخانوادتون دلیلی نداره ارتباطی بوجود بیاد.شماقبل از هرچیز باید مدیریت احساسات داشته باشید میدونم برای مادختراسخته ولی مطمین باشید خودتون لطمه میخورید.رفتار ایشون هیچ توجیه نمیتونه داشته باشه نمیدونم اعتقادات شما چطوریه ولی من اگه بودم دیگه حتی نمیتونستم لحظه ای بهش فکرکنم.
    کسی که نتونسته بایه جلسه صحبت باشماخودشو کنترل کنه مطمین باشید تاحالا خیلی جاها کنترل خودشو نداشته.
    دوست خوبم شماهم اصلا نباید توقع داشته باشی به شمادرجلسات وصحبتهای خواستگاری حرفهای محبت آمیز زده بشه اصلا فعلا زمان محبت نیست.ارزش خودتونو خیلی بیشتر بدونید .
    خواستگار یعنی کسی که خواستار باشه وشمانباید خیلی راحت به خواسته ایشون پاسخ مثبت بدید.پسرادختر سهل الوصول وراحت ول میکنن.منم چندوقت پیش یه خواستگارم که بعدهربارخواستگاری کلی میرفت عاقلانه فکرکنه روپدرم رد کردند.(البته فوق العاده فرد مذهبی وباخانواده محترمی)
    بنظرم ایشون مسلما اولین وآخرین خواستگار شمانخواهند بود وشماباآرامش فکرکنید وازخانواده خودتون هم کمک بگیرید خیلی وقتها ماحرف پدرومادروقبول نمیکنیم درصورتی که واقعا صلاح ماروبهترمیدونن اینو منم که خیلی وقتها پدرم خواستگارامو رد کردن میفهمم.
    عاقلانه فکرکنید .
    به سایت حاج اقا جاودان مراجعه کنید(new.javedan.ir)بخش پرسش وپاسخ ببینید چقد پسرایی که تودوره آشنایی رابطه ای برقرار کردن وبعد اصلا عواطف طرف مقابل ودرنظرنگرفتن.گاهیی اوقات از سختگیری خانواده خودم ناراحت میشم ولی الان باموضوع شما میفهمم چقدر نقش خانواده مهمه تواین مقوله.
    اولین بررسی ها باید دوسه جلسه اول درمنزل شما وباسوالهای اساسی پرسیده بشه ویه تحقیق از ایشون وخانوادشون.
    آخه چطور ممکنه باکسی که فقط یه شناخت کوچک نیم ساعته دارید بیرون برید.
    سعی کنید ازین به بعد درخواستگاریاتون طرف مقابل وزیادنگاه نکنید که دلباخته بشید چون نگاه عقل وتعطیل میکنه واجازه هر سواستفاده ای ومیگیره.
    حرفام خواهرانه بود امیدوارم توانتخابتون باچشم باز باشید.
    ویرایش توسط Yahoo! : دوشنبه 19 مرداد 94 در ساعت 00:53

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    نمیدونم چرا دکمه تشکر من کار نمیکنه؟
    به هر حال...مرسی از آی تک بابت شفاف سازی
    آره خودمم فک میکنم لحنم اصلا خوب نبوده تو هیچ زمینه ای از زندگی
    مرسی بابت تذکر بجات


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.