به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1394-5-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,061
    سطح
    17
    Points: 1,061, Level: 17
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Exclamation احساس تنهایی و خستگی (حالم بد است؛ ...)

    سلام
    25 سالم هست، مجرد و لیسانس مکانیک دارم
    من خیلی حالم بده؛ یعنی واقعا حالم بده از 12 سالگی همه کسم رو از دست دادم و از اون موقع به هرکسی میگفتم که خیلی تنهام و در حال دق کردن هستم، به جای اینکه راهنمایی کنن منو یا میگفتن تو مرور زمان خوب میشی یا سرزنشم میکردن که نباید این حرف ها رو بزنی. از اون موقع پیش خانواده عمه ام زندگی میکردم که از دست اونا به کوچه و خیابون پناه می برم و این آخری ها هم به کتابخونه

    خیلی دوست دارم برم پیش یه روانشناس اما هیچ پولی ندارم،تا حالا دست به کارآفرینی های زیادی زدم اما از همشون شکست خوردم؛ جاهای زیادی کار کردم اما هیچکسی مزد منو نداده، تو زندگیم زیاد به آدمای بد برخوردم، از کسی هم نمیتونم پولی قبول کنم یعنی اصلا غرورم اجازه نمیده گدایی کنم یا صدقه بخورم حتی اگه از گشنگی بمیرم اینروزا خیلی شرایط برای من سخت شده هیچکسی رو تو زندگیم ندارم که به خاطر اون بخوام زنده باشم یا اصلا کسی نیست که بشینم دو کلمه باهاش حرف بزنم؛ احساس تنهایی و حسابی منو بهم ریخته، باعث شده تا زود رنج بشم و کم کم حالت های افسردگی تو من پدید بیاد.

    +حضور شما و هر حرفی به جز تمسخر و سرزنش کردن باعث دلگرمی من هست،منتظرم.
    +از گره زدن مسائل با خدا و پیغمبر خودداری کنید؛ فرض کنید نویسنده یه ملحد بی دین است.

  2. 5 کاربر از پست مفید 1dard تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 16 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), بهاار (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94), شمیم الزهرا (جمعه 16 مرداد 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    شما یه پسر هستید یا یه دختر؟ به هر حال من درک نمیکنم یعنی نمیتونم چون هیچوقت جاتون نبودم اما میفهمم یه لحظه فکرکردن به سختیش
    کاملا قابل درکه که ادم چه زجری میکشه اصلا نمیخوام شمارو به روشنفکری اجبار کنم هرچند که براتون خوبه اما شما واقعا چیزای زیادی دارید
    میدونم وقتی اینارو بخونید یه زهرخند میزنید اما جدیه واز ته دلم
    شما جوونی رو دارید خیلی سرمایه بزرگیه
    شما سلامتی رو دارید که از اولی بزرگتره چون بعضی بچه های کوچیکم ندارند
    شما یه لیسانس میکانیک دارید خیلی خوبه خیلی خوب
    شما یه خانواده عمه دارید هرچقدرم بد اما دارید که یه عالمه بچه کوچیک وحتی نوزاد اینوهم ندارند توی تمام دنیا هیچکسو ندارند

    یه شخصیت فوق العاده دارید فردی با عزت نفس مستحکم با اراده خودساخته پرتلاش وبا پشتکار باهوش قدرت انعطاف بالا صبور قوی

    به نظرم اینا برای یه زندگی مناسبه اگر پسر هستید سربازی رفتید؟
    نگران نباشید بخندید خداوند اون بالاست ومواظب همه است حتی اگه شما یه ملحد بی دین باشید

  4. 5 کاربر از پست مفید دختر جوان تشکرکرده اند .

    1dard (جمعه 16 مرداد 94), quafou (پنجشنبه 15 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94), رنگین (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 22:06]
    تاریخ عضویت
    1394-5-12
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,151
    سطح
    18
    Points: 1,151, Level: 18
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 19 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیزم
    شما در زندگی خویش سختی های بسیاری را متحمل شده اید و این را قبول دارم، شما زجر فراوان کشیده اید این را هم قبول دارم، شما تنها هستید این را هم قبول دارم، دردمند هستید این را هم قبول دارم، احساس همدلی مرا بپذیرید.
    دوست عزیزم آیا شما تا به حال خوشی نداشته اید؟ در زندگیتان حتی هیچ گاه لحظه ای شاد نبوده اید؟
    می دانم که گردش دنیا گاهی لطمه های بزرگی به انسان می زند و قلب او را سنگین، نگاهش را غمگین و امیدش را کور می سازد. شما در زندگیتان موفقیت های زیادی را کسب کرده اید. مطمئننا ارتباط های زیادی را هم با افراد متفاوت داشته اید و گاهی از این ارتباط ها لذت هم برده اید حتی اگر کم هم بوده است. شما جوان هستید. سرمایه ی انسان جوانی اش است. شما در آینده تشکیل خانواده خواهید داد بچه دار خواهید شد، برای خود الان نامید شده اید چرا برای بچه هایتان تلاش نمی کنید تا آن ها در آسایش باشند؟ آینده ی خودتان در دستان شماست. شما به خوشبختی های خود نیز فکر کنید و با آن ها پله ای برای صعود خود به مراحل بالا بسازید.
    دوست عزیزم شما هیچ گونه علائم بیماری روانی ندارید، اصلا لازم نیست به روانکاو مراجعه کنید. شما به دلیل مشکلاتی که داشته اید فقط فشار روانی بر شما وارد شده و دچار افسردگی خفیف شده اید وگرنه در زندگی تان فرد موفقی بوده اید و با توجه به نوشته هایتان در پست شما انسان با عزت نفسی هستید. من از اینجا دستان شما را می بوسم و تنها از شما می خواهم از تلاشتان برای اعتلای خود و آینده خودتان دست برندارید چون که می توانید موفق شوید. شما دشواری های زندگیتان را پشت سر گذاشته اید و الان فردی بالغ، عاقل و کوشا هستید. تنها مشکلی که دارید کمی خسته شده اید و این خستگی با ایمان به خودتان در وجودتان پاک خواهد.
    دوست عزیزم بنده در مورد این موارد به شما ایمان دارم:
    1. فردی از نظر روانی سالم هستید.2. زمینه ی موفقیت در شما وجود دارد.
    بنابراین بسته به خواست و تلاشتان به موفقیت دست پیدا می کنید.
    دوست خوبم اگر مشکل شما قابل حل نبود بنده این پست را نمی گذاشتم و راه کارهای دیگری پیشنهاد می کردم و فقط و فقط به خودتان بستگی دارد. امیدوارم که با خواست و اراده ی خودتان به موفقیت دست یابید.

  6. 2 کاربر از پست مفید quafou تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (جمعه 16 مرداد 94)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1394-5-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,061
    سطح
    17
    Points: 1,061, Level: 17
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر جوان نمایش پست ها
    شما یه پسر هستید یا یه دختر؟ به هر حال من درک نمیکنم یعنی نمیتونم چون هیچوقت جاتون نبودم اما میفهمم یه لحظه فکرکردن به سختیش
    کاملا قابل درکه که ادم چه زجری میکشه اصلا نمیخوام شمارو به روشنفکری اجبار کنم هرچند که براتون خوبه اما شما واقعا چیزای زیادی دارید
    میدونم وقتی اینارو بخونید یه زهرخند میزنید اما جدیه واز ته دلم
    شما جوونی رو دارید خیلی سرمایه بزرگیه
    شما سلامتی رو دارید که از اولی بزرگتره چون بعضی بچه های کوچیکم ندارند
    شما یه لیسانس میکانیک دارید خیلی خوبه خیلی خوب
    شما یه خانواده عمه دارید هرچقدرم بد اما دارید که یه عالمه بچه کوچیک وحتی نوزاد اینوهم ندارند توی تمام دنیا هیچکسو ندارند

    یه شخصیت فوق العاده دارید فردی با عزت نفس مستحکم با اراده خودساخته پرتلاش وبا پشتکار باهوش قدرت انعطاف بالا صبور قوی

    به نظرم اینا برای یه زندگی مناسبه اگر پسر هستید سربازی رفتید؟
    نگران نباشید بخندید خداوند اون بالاست ومواظب همه است حتی اگه شما یه ملحد بی دین باشید
    سلام
    از اینکه درباره من نظر میدهید و حرفی میزنید چه باب میل من باشه چه نباشه خیلی خوشحال هستم.

    خدا رو شکر میکنم؛ که اول از همه خودش رو دارم و از این بابت خیلی هم خوشحالم از این جهت گفتم من رو یه ملحد بی دین فرض کنید که بعضی دوستان آب نبندن تو موضوع.

    من پسر هستم و هنوز خدمت سربازی نرفتم؛ اما این مشکلات باعث شده کمی بهم ریخته بشم و در نتیجه به یه مشکل اساسی به نام زود رنجی مبتلا بشم؛ یعنی تا کسی بهم حرفی بزنه، جر و بحثی پیش بیاد یا کسی رو ببینم که واقعا برابر با من هست اما خیلی از من بالاتر هست و تنها من به خاطر شرایطم از اون خیلی پایین تر هستم ( سعی خودم رو میکنم تا جای ممکن حسادت نکنم) اما کاملا بهم میریزم و شاید تا ماه ها برم تو خودم و رفتار منفعلانه ای نشون بدم.

    چیز های زیادی هست که باهاشون درگیرم از بی پولی گرفته تا خطر افسردگی اما ناامید نیستم و میدونم میشه خیلی از این مشکلات رو به مرور زمان حلشون کرد.

    +اما از شکست های پی در پی خودم تو زمینه های مختلف خسته شدم صد بار به بن بست خوردم
    +خیلی زود رنج و حساس شدم و این مورد شدیدا برای من مشکل ایجاد میکنه مخصوصا اینکه اکثر تو خودم میریزم و اگه بخوام برخوردی کنم عملا خیلی چیز ها رو باید از دست بدم
    +شدیدا احساس تنهایی میکنم و از اینکه کسی رو ندارم خیلی اذیتم میکنه....

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط quafou نمایش پست ها
    سلام دوست عزیزم
    شما در زندگی خویش سختی های بسیاری را متحمل شده اید و این را قبول دارم، شما زجر فراوان کشیده اید این را هم قبول دارم، شما تنها هستید این را هم قبول دارم، دردمند هستید این را هم قبول دارم، احساس همدلی مرا بپذیرید.
    دوست عزیزم آیا شما تا به حال خوشی نداشته اید؟ در زندگیتان حتی هیچ گاه لحظه ای شاد نبوده اید؟
    می دانم که گردش دنیا گاهی لطمه های بزرگی به انسان می زند و قلب او را سنگین، نگاهش را غمگین و امیدش را کور می سازد. شما در زندگیتان موفقیت های زیادی را کسب کرده اید. مطمئننا ارتباط های زیادی را هم با افراد متفاوت داشته اید و گاهی از این ارتباط ها لذت هم برده اید حتی اگر کم هم بوده است. شما جوان هستید. سرمایه ی انسان جوانی اش است. شما در آینده تشکیل خانواده خواهید داد بچه دار خواهید شد، برای خود الان نامید شده اید چرا برای بچه هایتان تلاش نمی کنید تا آن ها در آسایش باشند؟ آینده ی خودتان در دستان شماست. شما به خوشبختی های خود نیز فکر کنید و با آن ها پله ای برای صعود خود به مراحل بالا بسازید.
    دوست عزیزم شما هیچ گونه علائم بیماری روانی ندارید، اصلا لازم نیست به روانکاو مراجعه کنید. شما به دلیل مشکلاتی که داشته اید فقط فشار روانی بر شما وارد شده و دچار افسردگی خفیف شده اید وگرنه در زندگی تان فرد موفقی بوده اید و با توجه به نوشته هایتان در پست شما انسان با عزت نفسی هستید. من از اینجا دستان شما را می بوسم و تنها از شما می خواهم از تلاشتان برای اعتلای خود و آینده خودتان دست برندارید چون که می توانید موفق شوید. شما دشواری های زندگیتان را پشت سر گذاشته اید و الان فردی بالغ، عاقل و کوشا هستید. تنها مشکلی که دارید کمی خسته شده اید و این خستگی با ایمان به خودتان در وجودتان پاک خواهد.
    دوست عزیزم بنده در مورد این موارد به شما ایمان دارم:
    1. فردی از نظر روانی سالم هستید.2. زمینه ی موفقیت در شما وجود دارد.
    بنابراین بسته به خواست و تلاشتان به موفقیت دست پیدا می کنید.
    دوست خوبم اگر مشکل شما قابل حل نبود بنده این پست را نمی گذاشتم و راه کارهای دیگری پیشنهاد می کردم و فقط و فقط به خودتان بستگی دارد. امیدوارم که با خواست و اراده ی خودتان به موفقیت دست یابید.
    سلام
    ببخشید ممکن هست حرفهایم کمی تند وتیز به نظر برسد و صرفا نظر شخصی من هست.

    1- ازدواج راه درمان یا راه فرار نیست ، البته این نظر شخصی من هست و خیلی هم به آن معتقدم، من الان به اندازه کافی خودم بدبختی دارم اینکه به خواهم به امید زن و زندگی و بچه و....تلاش کنم اصلا با روحیات من سازگار نیست، کسی که با آدم ازدواج میکند با آدم همسفر میشود نه دوای درد او یا.... همین الان هم دارم تنها با امید به آینده تلاش میکنم نه به امید به زن و زندگی و..... اصلا شاید تا مرگ مجرد بمانم

    2-راونکاو و روانشناس و روانپزشک سه چیز متفاوت از هم هستند؛ اینکه گفتم حتی نمی توانم حتی به روانشناس مراجعه کنم از بابت ثقیل بودن موضوع بود که خودم نمی توانم هضمش کنم، وگرنه خود من هم میدانم شاید کمی مشکل و یا اختلال شخصیت ضعیف و یا طرحواره های بد داشته باشم اما موضوع اصلی زندگی من نیست.

    +خیلی خیلی خیلی ممنونم از بقیه حرفهایی که زدید، کمی دلگرم شدم

  8. کاربر روبرو از پست مفید 1dard تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94)

  9. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1dard نمایش پست ها
    +از گره زدن مسائل با خدا و پیغمبر خودداری کنید؛ فرض کنید نویسنده یه ملحد بی دین است.

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1dard نمایش پست ها
    ز این جهت گفتم من رو یه ملحد بی دین فرض کنید که بعضی دوستان آب نبندن تو موضوع.
    با سلام و احترام
    شرمنده که من به خاطر مشاور بودنم باید خودم توصیه کننده و راهکار دهنده باشم و نمی توانم بر اساس توصیه مراجع خود درمانش کنم. چون اگر مراجع به خاطر نگاه و روشش می توانست راه صحیح را انتخاب کند، پس حتما نیازی به مشاوره امثال من پیدا نمی کرد.
    پس اینکه گفتید فرض کن من ملحد هستم یا اینکه گفتید نمی خواهم آب به موضوع ببندند، تقریبا کلید مشکلاتت همین هست. و اتفاقا من از سایر کاربران هم می خواهم که به موضوعات این کار بر آب ببندید. خشکسالی روانی که در خود احساس می کنید. و بی آبی و تشنگی که به گشایش و راه حل ها دارید نیاز به آبهایی دارد که ما در این تاپیک انشاء الله سرازیر می کنیم.
    شروع می کنم از یک چشمه جوشان در همین زمینه:


    "مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است
    همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند,
    باد باعث طراوتش میشود
    آب باعث رشدش میشود
    و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد

    اما
    به محض منقطع شدن از درخت
    و جدايى از اصل,
    آب باعث گندیدگی
    باد باعث پلاسیدگی
    و آفتاب باعث پوسیدگی
    و ازبين رفتن طراوتش میشود

    براى ما آدمها
    تا وقتى در مسير بندگى قدم بر ميداريم
    و دست و دلمان به ريسمان خدا گره خورده
    هر اتفاقى در زندگى باعث رشد ما خواهدشد
    و حتى زمين خوردن ها مون
    و افتادنها مقدمه صعود وتعالى بزرگ روح مان ميشود
    و بر عکس وقتى از خدا دور باشیم
    هر داشتنى فقر و هر فرازى فرودى عميق است

    همیشه دستتون در دست خدا "

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 16 مرداد 94), quafou (جمعه 16 مرداد 94), salehe92 (جمعه 16 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (جمعه 16 مرداد 94), رنگین (جمعه 16 مرداد 94), عشق آفرین (دوشنبه 29 آذر 95)

  11. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    در مورد غیر از آبی که در تاپیکتون سرازیر کردم. موارد دیگری هم هست که اگر شما به عنوان مراجع باقی بمانید و بنده به عنوان مشاور، تکالیفی را به شما می سپارم
    1 - مقاله خطاهای شناختی را مطالعه کنید. و فهرستی از آنها را که در شما پرتکرار هست. را استخراج کنید. این تمرین بسیار مهمی هست و باید با دقت بسیار و با تیزبینی انجام دهید. اگر واقعا وقت کافی و حوصله و انرژی داشته باشید و مستمر انجام دهید باید حداقل یک هفته وقت شما را بگیرد.

    2 - بررسی کنید طی این 24 سال چند دوست دارید؟ چند نفر از آنها با شما و شما با آنها صمیمیم هستید؟ ارتباطت با چند دوستت قطع شده است؟ با دوستان دانشگاهی بیشتر رفیق بودید یا در دبیرستان دوستان بهتری داشتید؟ با چند دوستتون تا کنون هم ارتباط دارید؟ با دوستانی که قطع ارتباط کرده اید بیشتر چه مشکلاتی داشته اند؟ دوستانی که برگزیدید چه خصوصیات مثبتی داشته اند؟ کلا تمایل دارید دوستانتان چه خوصیاصتی داشته باشند. و چه خصوصیاتی نداشته باشند؟ اصلا نقش دوست در زندگی شما چگونه بوده است؟
    این بند هم بررسی دقیقش حداقل یکهفته وقت می خواهد؟
    پیشنهادم اینست زودتر از این و سرسری پاسخ ندهید. چون فونداسیون کار مشاوره ای را سست و بی خاصیت خواهد کرد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 16 مرداد 94), quafou (جمعه 16 مرداد 94), salehe92 (جمعه 16 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (جمعه 16 مرداد 94), رنگین (جمعه 16 مرداد 94)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1394-5-15
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,061
    سطح
    17
    Points: 1,061, Level: 17
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مدیر عزیز

    خیلی از توصیه هات و متن های نوشته شدت ممنون هستم، خیلی خوب بودن و فکر می کنم درباره شکست های پی در پی من درست باشه، اما زیاد به درد من نمیخورن؛ چون شکست های من اولویت اول زندگی من نیست و من آدمی نیستم که از زمین خوردن بترسم، من واقعا توی زندگی خیلی چیزهایی رو ندارم و نداشتم، من از بچگی خانواده ام رو از دست دادم، تمام اموال پدریم که خیلی زیاد هم بود(نزدیک 400 میلیون سال 82) به خانواده عمه ام واگذار شد؛ خانواده عمه ام همشون با اون پول ماشین خریدن و همین خونه ای که توش هستن .... اما از اون روز به من حتی یه وعده غذای گرم هم ندادن، همیشه یا یه مقدار نون و مقداری پنیر میفرستادن بالا با کلی توهین و لعن نفرین که اومدی اینجا چتر باز کردی و.... ( من تو خرپشته کنار در پشت بوم یه اتاق2 در3 درست کردم و اونجا زندگی میکنم بدون کولر و بخاری که تو زمستون دنده های آدم یخ میزنه و تو گرمای تابستون....) این حس تحقیر به نظر شما خطای شناختی هست یا مبالغه؟ کلا خیلی از همسایه ها و نزدیکان وقتی من و روحیه من رو میبینن از تعجب دهنشون باز میمونه


    +از لحاظ قانونی خیلی پرس و جو کردم به خاطر یه سری حساب ها و شراکت ها کلا غیر ممکن هست که من بتونم اون پول رو پس بگیرم.
    +خانواده عمه ام بسیار آدم های فاسدی هستند شاید نماز و روزه و... رو برای ریا میخونن اما مقداری هم برای اعتقاداتشون ارزش قائل نیستن.
    + خیلی اوقات فکر میکنم که بزنم بیرون یه کاری پیدا کنم و پولی جمع کنم و یه خونه اجاره کنم و مجردی زندگی کنم؛ اما متاسفانه کاری نمیتونم گیر بیارم، کارهای زیادی هم از روزنامه پیدا کردم اما معمولا به من حقوق نمیدن و وقتی کارشون تموم شد بیرونم میکنن یا به قدری حقوقش کمه خرج رفت و آمد هم در نمیاد و یه چیزی هم باید دستی خرج کنی.....
    + در حال حاضر مبلغ 7 میلیون تومن پول بعد از چند سال کارهای جور واجور کردن جمع کردم گذاشتم بانک دارم از سود اون که نزدیک 100 هزار تومن هست دارم زندگی میکنم تمام زندگی من همین 7 میلیون و کامپیوترم هست.

  14. 3 کاربر از پست مفید 1dard تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 16 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), باغبان (جمعه 16 مرداد 94)

  15. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام دوست غزیز


    در و دل شما را خواندم ، ناراحت شدم

    پسر قو ای هستی .


    چرا نمی ری در شرکت های دانش بنیان ؟

    چرا اون جا ایده هاتو مطرح نمی کنی ؟



  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    من واقعا براتون متاسف شدم گفته بودم شما شخصیت وروحیه فوق العاده ای داریدمن میفهمم که شرایط خیلی سختیه گیر کردید من مشاور تحصیلی که میرفتم به من میگفت توالان
    دقیقا وسط هستی میتونی تلاش نکنی و درس نخونی وبری به سمت بدبختی ویا تلاش کنی وخوشبختی انتخاب کنی فقط فقط دوسال وقت داری اما شما فرق میکنید شما دیگه راه بدبختی ندارید شما باید تلاش کنید باید!
    چون به غیر از این راهی نیست شما ۲۵سالتونه تا عمر متوسط حدود ۷۵سال ۵۰سال یعنی نیم قرن فاصله دارید میشه همش توی این شرایط باشید ؟درسته ازدواج راهی برای فرار نیست و ادم بایدبه یه حدی برسه تا ازدواج کنه ولی خب کلا نباید حذفش کرد شما همیشه تنها بودید نمیشه بازم تنها باشید میتونید یه پدر فوق العاده برای بچتون بشید

    چرا هرجا کارکردید حقوقتونو ندادند مگه میشه؟
    مثلا چه کارایی بوده؟ استعداد هاتون توی چیاست وچه فن هایی بلدید
    مرتبط با رشتتون چیکار کردید؟در حال حاظر مشغول چه کاری هستید؟

    به نظرم یه برنامه بچینید تا ۳۰سالگیتون دوسالشو که باید برید سربازی یا معاف میشید؟
    خب اگه سه سال هم بمونه باید حتما برید توی کار خوب وبرای ۳۰سالگی برنامه ازدواج بزارید مثلا
    اما اول باید دید چه استعداد هایی دارید تا متناسب با اون بشه کاری کرد
    اما راجب زود رنجی خب فکرکنم این طبیعی باشه که گاهی ادم این احساس به اطرافیانش پیدا کنه منم خودم گاهی دوستانم میبینم که فقط بخاطر شرایط خانوادگی ومالی اینده روشن تری برای خودشون میبینن افسرده میشم ولی نه چند ماه چون بعدش فکر میکنم من خودم میتونم اینده خوشبخت تری بسازم بسته به اینه که شما خوشبختی رو توی چی ببینید طعم چی زیر دندونتون خوشبختی رو بهتون میچشونه؟

    باید بفهمید نه دیگران ونه خودتون در وضع گذشته وحال شما مقصر نیستند اما برای اینده اگر خراب بشه شما مقصرید
    اما نام کاربری شما 1درد هست اون 1درد چیه؟خیلی خوبه که شما تو زندگیتون فقط یه درد میبینید اما حالا واضح تعریفش کنید اون یک درد چیه؟

  17. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1dard نمایش پست ها
    سلام مدیر عزیز

    خیلی از توصیه هات و متن های نوشته شدت ممنون هستم، خیلی خوب بودن و فکر می کنم درباره شکست های پی در پی من درست باشه، اما زیاد به درد من نمیخورن؛ چون شکست های من اولویت اول زندگی من نیست و من آدمی نیستم که از زمین خوردن بترسم، من واقعا توی زندگی خیلی چیزهایی رو ندارم و نداشتم، .......
    با سلام و احترام
    نوع نگاه و نگرش و مرثیه خوانی که برای زندگیتان دارید و این طرز نگرش مسائل شما را تاکنون حل نکرده است. و باید راهی دیگر را انتخاب کنید.
    مشاوره جایی به درد می خورد که کسی اصرار بر نگرش صحیح خود و رفتار قبلی خود نداشته باشد.
    اگر قرار باشد شما طرز فکر خودتون را به مشاوره القاء کنید. حتی اگر موفق شوید آنگاه مشاور هم در کنار شما اظهار تاسف و افسوس و غصه می کند و فقط همین.
    اما اگر شما به مشاور اعتماد کنید و افکاری و نظرات خودتون را (که منجر به برونرفت شما از مشکلات نشده است)، کنار بگذارید و پا به پای نظرات مشاور تکالیف را انجام دهید. حتما به نتایج جدیدی راه خواهید یافت.
    شاید شنیده باشید که :
    اگر چیزهای جدیدی می خواهی که نداشته ای باید راههای جدیدی بروی که نرفته ای.

    من در پست قبل بر اساس اصلاح ارتباطت در سه وجه (اصلاح با خود، اصلاح با مردم و اصلاح با خدا)، پستی را طراحی و تکالیفی برایتان گفتم و طبق شناختی که از پستتان برایمان محتمل شد ، حدی می زدم گوش نکنی و باز شیوه خود را عجولانه دنبال کنی. لذا گفتم تا 1 یا دو هفته این تکالیف را انجام بدهد.
    اما شما باز بدون دقت کافی و وقت گذاشتن و انجام تکالیف روش ذهنی خود را دنبال کردید. ذهنی که مشکلات شما را حاصل بد کردن دیگران، بد شانسی و .... می داند و شما را در موقعیت منفعل قرار می دهد.
    لیکن تکالیف ما بر اساس اصلاح روشهای اشتباه گذشته و قوی کردن شما و خارج کردن شما از حالت انفعال و بدشانسی طراحی گردیده است.
    به هر حال تصمیم با شماست که با همین سرعت در مسیر قبلی خود (که اتفاقا از آن می نالید و ناراضی هستید) برانید. یا کلا مسئله خود را باز نگری کرده و اساسا شیوه جدیدی در زندگی برگزینید.


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    در مورد غیر از آبی که در تاپیکتون سرازیر کردم. موارد دیگری هم هست که اگر شما به عنوان مراجع باقی بمانید و بنده به عنوان مشاور، تکالیفی را به شما می سپارم
    1 - مقاله خطاهای شناختی را مطالعه کنید. و فهرستی از آنها را که در شما پرتکرار هست. را استخراج کنید. این تمرین بسیار مهمی هست و باید با دقت بسیار و با تیزبینی انجام دهید. اگر واقعا وقت کافی و حوصله و انرژی داشته باشید و مستمر انجام دهید باید حداقل یک هفته وقت شما را بگیرد.

    2 - بررسی کنید طی این 24 سال چند دوست دارید؟ چند نفر از آنها با شما و شما با آنها صمیمیم هستید؟ ارتباطت با چند دوستت قطع شده است؟ با دوستان دانشگاهی بیشتر رفیق بودید یا در دبیرستان دوستان بهتری داشتید؟ با چند دوستتون تا کنون هم ارتباط دارید؟ با دوستانی که قطع ارتباط کرده اید بیشتر چه مشکلاتی داشته اند؟ دوستانی که برگزیدید چه خصوصیات مثبتی داشته اند؟ کلا تمایل دارید دوستانتان چه خوصیاصتی داشته باشند. و چه خصوصیاتی نداشته باشند؟ اصلا نقش دوست در زندگی شما چگونه بوده است؟
    این بند هم بررسی دقیقش حداقل یکهفته وقت می خواهد؟
    پیشنهادم اینست زودتر از این و سرسری پاسخ ندهید. چون فونداسیون کار مشاوره ای را سست و بی خاصیت خواهد کرد.



    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  18. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    یاس پاییزی (جمعه 16 مرداد 94), اعجاز عشق (جمعه 16 مرداد 94), رنگین (جمعه 16 مرداد 94), عشق آفرین (دوشنبه 29 آذر 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در آستانه جدایی هستم برای التیام دردهایم چه کنم؟
    توسط روژینا در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 86
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 95, 03:14
  2. درآستانه جدایی با نامزدم هستم
    توسط زی زی گولو در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 اردیبهشت 94, 22:23
  3. مهم مهم مهم: دختری خاستگار استادش: خواهشا راهنمایی بفرمایید!
    توسط پرواز1 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 آبان 92, 18:23
  4. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 دی 91, 21:39
  5. برای درمان دارویی افسردگی و استرس راهنمایی میخواستم
    توسط مادر در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 08 مرداد 90, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.