به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آشفتگی ذهنم کم کم منو به سمت طلاق عاطفی میکشونه

    با سلام خدمت دوستان. من مدت مدیدی هست که این سایتو میخونم و موارد زیادی رو از دوستان و مشاوران یاد گرفتم اما حدود یکسالی هست که مشکلاتم کم کم داره به من غلبه می کنند و کلا ذهنمو درگیر کردن.من ۳۴ ساله و کارمند و مادر هستم.کار پر مشغله ای دارم به نحوی که در طول روز با تعداد زیادی مراجعه کننده با خواسته های جور واجور روبرو هستم.همسرم شغل آ زاد داره این روزها اصلا اوضاع شغلی خوبی نداره به نحوی که در بعضی روزها اصلا درامدی نداره ،من اما خدا رو شکر درامد خوبی دارم که این بخشی از سختی کارموجبران میکنه.
    اما چیزی که ذهن منو درگیر کرده اینه که همسرم در این مدت که اوضاع اقتصادی بروفق مراد هیچکسی نیست اصرار به ادامه همون رویه سابق خودش داره،یعنی اصلا حاضر نیست یه کم تلاش کنه تا از این وضعیت خارج بشه،بدلیل مشکلاتی که بین ایشون و برادرشون پیش اومد تا حدودی حمایت پدرش رو از دست داد و برادرش هم که ۱۰ سالی ازش کوچیکتره و با ایشون کار میکرد از لحاظ شغلی مستقل شد و ایشون دست تنها موند،از اونروز انگار که خاک رکود و رخوت رو روی ایشون ریختن از صبح تا شب میره محل کارش بدون اینکه حتی یه نفر از در بیاد تو ،نا گفته نمونه ایشون از لحاظ مهارت و اطلاعات در زمینه حرفه شون حرف اول رو میزنه و به جرات میتونم بگم در شهر ما کسی با این ویژگی وجود نداره اما صد افسوس که قدر خودشو نمیدونه، تو این شرایط بخش زیادی از هزینه ها به دوش من افتاده و این شرایط رو برام سخت کرده ،روش های مختلفی رو برای به حرکت دراوردن و انگیزه دادن به ایشون امتحان کردم از تعریف و تمجید تا قهر و ناراحتی و حتی شاید گاهی ناخواسته غرورشو جریحه دار کرده باشم اما هیچکدوم تاثیر نداشته ،آدمی که پر از ایده و فکر جدید بود یکهو شد یه آدم یکجا نشین و ساکن.مدام ازش میپرسم برنامت چیه؟ چه فکری داری؟ چکار میخوای بکنی ؟ اما مدام میشنوم شما بگو من همون کارو میکنم.نمیدونم دیگه چه باید بکنم.از حمایت مالی گرفته تا حمایت و پشتیبانی عاطفی همه راهها رو امتحان کردم اما هیچکدوم جواب نداد،از دوستان میخوام راهنماییم کنن که دیگه چه میتونم بکنم ،دیگه خسته شدم ،همین درگیریهای ذهنی و بگو مگوهای گاه و بیگاه و فکر کردن به اینکه من با یه ادم دیگه ازدواج کرده بودم و این ادمو اصلا نمیشناسم کمکم منو به سمت دلسری میکشونه.دوستان لطفا کمکم کنید.ممنون.

  2. کاربر روبرو از پست مفید katayoun تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 11 مرداد 94)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array



    سلام


    شما بیشتر درد و دل کردید

    البته خیلی خوبه !

    شغل همسرتون چیه ؟






  4. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این همه سال اون خرج شما رو داد, حالا یه مدت تو رکود اقتصادی افتاده تو خرج خونه رو بده چی میشه مگه که انقدر اه و ناله میکنی. حقوق میگیری که خرج. کنی دیگه پول برای خرج کردنه منت گذاشتن نداره این بحران سپری بشه اونم اوضاعش خوب میشه مشکلی نیس

    فرشته مهربان با من لج کرده الان میاد این کامنتمم پاک میکنه!!!!! فرشته دیکتاتور بهتره بگیم!!

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستانی که پاسخ منو دادن.
    من اصلاً مشکل مالی مد نظرم نیست ، من ۶ ساله ازدواج کردم و توی این ۶ سال پا به پای همسرم تو امور مالی هزینه کردم.من از اینکه میبینم همسر مبتکر و خلاقم دچار رخوت و رکود شده عذاب میکشم.
    گاهی میشه حتی تو جیبش پول نیست برای نون خریدن.اوایل میگفت تو کارتم هست اما حالا کارت بانکیشم خالیه.خیلی سخته میبینم کسی که اراده میکرد می خرید الان تو این وضعه.کلا اهل ریسک و دل به دریا زدن نیست اما به نظرم گاهی لازمه.
    دوستان خواهش میکنم راهکار بدین چطور میتونم به اوضاع سابق برش گردونم.
    ممنون.ضمنا ایشون در زمینه آی تی مشغول به کارند.

  6. کاربر روبرو از پست مفید katayoun تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سوشیانت نمایش پست ها
    این همه سال اون خرج شما رو داد, حالا یه مدت تو رکود اقتصادی افتاده تو خرج خونه رو بده چی میشه مگه که انقدر اه و ناله میکنی. حقوق میگیری که خرج. کنی دیگه پول برای خرج کردنه منت گذاشتن نداره این بحران سپری بشه اونم اوضاعش خوب میشه مشکلی نیس

    فرشته مهربان با من لج کرده الان میاد این کامنتمم پاک میکنه!!!!! فرشته دیکتاتور بهتره بگیم!!
    درود
    دوست عزیز مسئله دیکتاتوری نیست مسئله اینه سایت همدردی بر اساس اصولی در حرکت هستش که توسط جناب مدیر و مشاورین سایت اعمال میهش و ما بعنوان کاربر وقتی میخواهیم عضو این سایت بشویم همان اول همه قوانین کاملا مشخص شده و ما هم قبول کردیم بر طبق این قوانین در سایت فعالیت کنیم درست یا غلط ارن روش و قوانین سایت همدردی میباشد و ماهم موظفیم به آنها عمل کنیم اینجا یک سایت خصوصی هست که خرجش توسط مدیران سایت تامین میشه پس بهتره که به قوانین احترام گذاشته بشه هرچند قبول نداشته باشیم.

    مشکل نظرات شخصی اینه براساس تجربه فرد در زندگی خود و یا اطرافیان هستش که بدست میاد و در اختیار کاربرهایی که مشکلاتشان را بیان میکنند قرار میگیره که این موضوع نمیتواند روش درستی برای راهنمایی کردن افراد باشه.مثلا همین موضوعی که شما عنوان کردید شاید از نظر شما درست باشه ولی مسئله اصلی اینه ما فرض را بر این میگذاریم ایشون همان کاری را انجام بدهند که شما نوشتید خوب از کجا معلوم بعد حل شدن این مشکل این موضوع برای شوهرشان عادت نشه؟!! مسئله فقط ایشون نیست بسیاری از بانوان متاهل شاغل با این مشکل مواجه هستند پس بهتره از همه جوانب به مشکل نگاه کرده بشه نمیشه احساسی تصمیم گیری کرد و به آن عمل کنیم اینجوری زندگی ایشون بیشتر به خطر می افته.

    در مورد مشکل بانو کتایون بهتره مقداری صبور باشید بنده خودم بازاری هستم واقعا بازار در وضعیت مناسبی نیست توی هر شغلی فراز و نشیب وجود داره و امکان داره بخاطر جدایی برادرشان ایشون در وضعیت روحی و روانی مناسبی نباشند شما بهتره بجای اینجور سوال ها و تحت فشار قرار دادنشان در کنار ایشون باشید و با ایشون همراهی کنید ان شاء الله مشکل بزودی حل میشه.بازار همینه برعکس کارمند ها که حقوقشان آخر ماه پرداخت میشه هر سال افزایش حقوق دارند مرخصی و بن خرید و بازنشستگی و مرخصی و وام اداری و کلی مزایای دیگه شغل آزاد فقط خودتی و خودت همین و بس هرچقدر تلاش کنی و کار کنی درآمد داری بعضی اوقات هم مثل وضعیت شما رخ میده و اوضاع مالی بهم میخوره.
    زندگی مشترک یعنی همین در خوشی و ناخوشی در کنار هم باشیم نمیشه فقط توی خنده و لذت و مسافرت و خوشی کنار هم باشیم وقتی مشکل درست شد خودمان را بکشیم کنار کی بود کی بود من نبودم راه بندازیم.
    زندگی مشترک برای زوجین مسئولیت به بار میاره یا نباید تصمیمی بگیریم یا مسئولیتش را قبول کنیم.در کنار هم این مشکل را از سر راه بردارید.

    پ.ن:ببخشید پستم با نوشته بانو کتایون همزمان شد
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : دوشنبه 12 مرداد 94 در ساعت 07:57

  8. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    بی نهایت (دوشنبه 12 مرداد 94), باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94), رنگین (دوشنبه 12 مرداد 94), سرشار (دوشنبه 12 مرداد 94)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 مرداد 94 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1394-2-18
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    859
    سطح
    15
    Points: 859, Level: 15
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 77 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهر خوبم افراد تواناییها و روحیات مختلفی دارند و صرفا بازاری بودن پدر شوهر و برادرشون دلیل بر کاسب خوب شدن همسرتون نیست . از طرفی ایشون با از دست دادن حمایت پدر و جدا شدن برادر که احتمالا بار اصلی بر دوش آنها بوده الان احساس عدم کفایت و ناتوانی می کنند و با رکود بازار افسرده و مضطرب هستن که نیاز به درمان داره. با تعاریف شما ایشون از تواناییهایی برخوردان که شاید با نوع شغلشون همخوان نیست و از طرفی ریسک پذیر هم نیستند شاید با اطلاعات کمی که ما از ایشون داریم بهتر باشه شغلی کم خطر مثل اشتغال در یک اداره براشون مناسب باشه و با سپردن کار فعلیشون به یک نفر معتمد تا رونق گرفتن کسب و کار فقط مدیریت کنند.

  10. کاربر روبرو از پست مفید raha20014 تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان من تمام هدفه از ایجاد این تاپیک این بوده که اگه دوستان تجربه یا مورد مشابهی داشتن به من کمک کنن تا بتونم انگیزه و اعتماد به نفس رو به همسرم لرگردونم تا بشه همون ادم سابق .لطفاً توی این مسیر کمکم کنید دوستان.

  12. کاربر روبرو از پست مفید katayoun تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  13. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط katayoun نمایش پست ها
    دوستان من تمام هدفه از ایجاد این تاپیک این بوده که اگه دوستان تجربه یا مورد مشابهی داشتن به من کمک کنن تا بتونم انگیزه و اعتماد به نفس رو به همسرم لرگردونم تا بشه همون ادم سابق .لطفاً توی این مسیر کمکم کنید دوستان.

    سلام



    در چه زمینه ای از it فعالیت میکنند ، ایشون ؟


    ببخشید .







 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.