سلام.
من دیروز و امروز حسابی مریض شدم و رفتم زیر سروم. وقتی بود به دلم و خودم سر بزنم. من هزار تا
مشکل دارم که مطمئنم اینجا بهم کمک میشه. یه بار آقای حامد بهم گفت بیا مشکلت رو بگو.
در مورد اینکه برم تنها زندگی کنم یا بمونم اینجا و سروکله بزنم با خانواده ام. البته خب سر این جور
چیزا نمیخوام برما ولی خوب دلیل عمده اش اینه که کسی منو نمیفهمه تو خانواده ام میخوام تنها
باشم و یه جورایی نبینمشون. خستم کردن!!! اما کاری از دست کسی بر نمیاد.
مشکل دیگه ام همین سر کمال گراییم که یادم افتاده :) اصلا یادم نبود!!!
من یه خواهر ما فوق بدبین دارم. خودمم ما فوق خوش بین شدم به زور که بده!!! البته به لطف بد
بینی های خواهرم و تهمت هایی که میزنه وضعیتم بدتر بدتر شده . میدونم سر لجبازی هست این درد
من. یه نمه ژنتیکی سر خوشم اما اونقدر بالا نیست :)
من خودم از اساس که با مردم رفتار میکنم هیچ وقت بدی شون رو باور نمی کنم همون حرفایی که
پرواز میزنه هاااا نه اینکه کور باشم بهم بدی کنن یه جورایی لطف میکنم به دیگران برای ابراز وجود و
انجام رفتار بد با من!!! وگرنه من خودم یه روی سگ دارم فاجعه بر انگیز که هیچ کس نداره.
اعجاز عشق یه جمله گفت که نذار تحقیر کنه کسی تو رو !!!! به من نگفت اما برام عجیب بود این
جمله چون من میذارم خوشمم میاد تازه. دلم میخواد همه حرفشون رو بزنن راحت باشن با من. حس
کردم عجیبم که این طوری شدم البته من دلم صمیمیت میخواد و وقتی به دیگران اجازه بدی باهات
خوب باشن مجبوری اجازه بدی تحقیرت کنن!!! راه دیگه ای نیست. اونقدر به خیال خودشون میرن تو
اوج تا میفهمن بابا تو اصلا تو این وادی ها نیستی!!!
هارت و پورت زیاد میکنم داد و هوار زیاد میکنم اما نهایت به دیگران اجازه میدم. این چیزی که
گفتم جملات خواهرم در توصیف منه به من میگه لطف میکنی!!! و البته از نوع خریت رسمی و وظیفه
ات نیست. کلا همه چیز رو مغرورانه میگه. سه طبقه بالاتر از انسانیت حرف میزنه. واسه همین از مغرور
جماعت متنفرم. مثلا من دلم میخواست به یکی کمک کنم یه زن محتاج همش میگه نه فک میکنه ما
یه عده آدم نفهمیم که خرمون کرده!!! چرا اجازه میدی فک کنه تو نفهمی!!! ولی من دلم میخواد اون زن
غرورش حفظ بشه حتی اگه فک کنه من احمق واقعی ام مهم نیست بذار بیاد بالا اگه احتیاج داره .
اما خوب من با همه اینم چه با احتیاج چه بی احتیاج اگه خواهرم ولم کنه راحت باشم !!!
از دوستام بگم تمام دوستام که واقعا دوستشون دارم بچه های خاکی ان. درس خون کاری دستشون
تو جیب خودشون انرژی مثبت. البته در بند دوست نیستم فقط خوبن!!!از نظر خودم و دوستشون دارم .
اما دوستای خواهرم همه از اون دخترای پر از ادا و افاده هستن. عاشق این جور آدماست!!! منم بدم
میاد اونم اساسی!!! آدمی که صرفا به خاطر رنگ چشماش خودش رو موجودی برتر از دنیا میدونه.
نمیدونید چقدر کیف میکنه به مردم متلک میندازه و چقدر لذت میبره که یکی رو له میکنه خودش هم
میگه. میگه به من چه یه نفر از من پایین تره!!! میخواست نباشه میخواست ناراحت نشه !!!اما من اگه
هم این کارو میکنم به خاطر دلایلیه وگرنه خوشم هم نمیاد جز شخصیتمم نیست.
اما اون بخشی از وجودشه. بد نیست اما مثل من نیست. من راحت نیستم با این مدلی بودنم!!! اما
چه کنم که اجازه ندارم خودم باشم. چه با خوب بودنم چه با سگ بودنم راحت نیستم. اما اون راحته .
میدونید خواهرم معتقده آدمای مثل خودش خوششون هم میاد از تمسخر و متلک و غیبت و راست هم
میگه هر چی همو میچزونن بیشتر صمیمی میشن اما نمیدونه که یه عده تیپ شخصیتی شون این طور
نیست.
میدونید خیلی سخته لج بندازی با خودت!!! دلم دختر طبیعی بودن میخواد. دلم میخواد بی ترس و لرز و
راحت به دیگران کمک کنم و کمک بخوام بدون اینکه تهدیدای خواهرم در گوشم باشه که یه لحظه بعد
بر علیه ام ازم سو استفاده بشه.راست میگه ولی چون خودش سفته درک نمیکنه منو. من شخصیتم
مثل خواهرم نیست. دلم از یه پرم سبک تره و حساس.
خواهرم رقابتیه من نیستم .
من تیپ شخصیتمیم از بچگی این بوده که میخوام همه ی همه جوره همه چی داشته باشن اما
خواهرم نه. ما خیلی با هم حرف میزنیم رک و راست و مستقیم!!! نمیگم بده میگم ما اصلا جور
درنمیایم. من کجا و اون کجا !!!! چرا خواهریم نمیدونم اما حتی نه از ظاهر نه از رفتار شبیه هم نیستیم
به جز کمالگرایی که من کمالگرای عملی هستم چه کار و درس واون کمالگرای حرفی و تیپ و قیافه.
خیلی وقتا دلم یکی رو میخواد که بفهمه من چی میگم !!! اما میدونم از سر حماقته. مهر طلب بودن
درسته وجود داره اما خب فقط درد و رنجه. خود شیفتگی هم درد و رنجه اما اینکه خودتو بزنی به اون
راه دردناک تره.حداقل اون خودشه من چی؟ همش فیلمه همش فراره از خودم.
حالا به من بگید که چه طوری این لج بازی مسخره رو تمومش کنم با خودم؟ البته اگه تونستم توضیح
بدم مشکلم چیه!!! خودم که میخونم انگار مشکلی نیست اما واقعا همیشه درگیرم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)