به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array

    چجورى يكم سياست چاشنيه رفتارام كنم؟!

    سلام دوستان
    من بعد از اختلافاتم با شوهرم ١٠روز از خونه قهر كردم،شوهرمم كه اصن بهم زنگم نزد،همش درگير كاراى خونوادش بود و الانم هست ،خودم با يه روانشناس جلسه دارم و ازون موقع ميرم پيشش و واقعا راضيم و روم تاثير داشته.هنوز جلساتم ادامه داره و حال خودم خيلى بهتره...
    اما شوهرم همچنان خودشو وقف خونوادش كرده.اصن كافيه اسم مامانش يا باباش بياد،نميدونين چيكار ميكنه ديگه.اووو،همهش افتاده تو فاز خدمت به خونوادش، حتى كاراى خونه مامانشم ميكنه.مثلا ديروز من تا شب خونه تنها بودم كه بره به مامانش كمك كنه خونه شونو تميز كنه،در صورتيكه به من قول داده بود بمونه خونه باهم كاراى عقب افنادمونو انجام بديم،
    حالا اشكال نداره من سعى ميكنم خودمو اذيت نكنم و حرص نخورم،اما ازين وضعيت راضيم نيستم.
    مثلا ديشب:
    ببينيد مادرشوهر من فقط يه دختر داره يه پسر،باور كنيد هرچى تو خونه ش ميخوره برا دخترش ميفرسته،از جلو ما ورميداره واسه اون ميداره كنار،
    اما ما دوماهخ خونموننيم يه برگ درخت نداده به ما!!!!در صورتيكه همه كاراشونو شوهر من انجام ميده،هيچ احترامى به من نميذاره،حتى شوهرمم جز براى كارادم حساب نميكنه.
    يا ١٠رىز قهر كردم يكيشون به من ز نزد مرده اى يا زنده.
    خب منم دلم نميخواد همش فك كنن من خرم.
    ديشب شوهرم گير داده مرباهاى تو يخچال كه (مامانم واسه جهيزيم داده)رو بدار بدم مامانم ما نميخوريم.منم گذاشته بودم كنار بدم يه خانوم مستحق.
    گفتم ميديم به كسى كه ثواب كنيم،اونم گير داد،منم گفتم عوض اينكه مامانت به ما چيزى بده ما بايد براش مربا بفرستيم؟؟!
    خلاصه بحثمون شد اونم طبق معمرل طرف خونوادشو گرف و گف ميرم واسش ميخرم،بهترينشم ميخرم.

    خيلى ازم ناراحت شد و گف فك نميكردم انقد بدجنس باشى.پشت چهره مظلومت يه گرگ خوابيده.
    احساس بدى دارم كه اينجورى راجع بم فك ميكنه،اما راجع به مامانش كه انقد منو بقيه رو اذيت ميكنه اونقد قشنگ فكً ميكنه

    بعدش كه اشتى كرديم گفتم بيا اينارو ببر واسشون،اونم نبرد.

    خب اينجور وقتا چيكار كنم؟ كه نه شوهرم ناراحت شه نه جلو خونوادش كوچيك شم؟
    از وقتى برگشتم خونه همه چى خوبه،نميخوام خراب شه با بى سياستيم

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت
    ویرایش توسط Somebody20 : شنبه 10 مرداد 94 در ساعت 12:46

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام sombody20 عزیز

    پس بالاخره ازدواج کردید:) مبارک باشه انشالله همیشه شاد باشی.

    عزیزم من با این تعداد پست هایی که گذاشتی دیگه فهمیدم نباید در برابر همسرتون از خانوادشون شکایت کنید شما واقعا نفهمیدید؟ یا دوست داری لجبازی کنی و زندگی و بکام خودت و همسرت تلخ کنی؟

    اولا چرا دوست داری مادر همسرتون براتون خوراکی بفرستند؟ مگه خودتون نیازی دارید؟
    دوم اینکه حالا که مربا و خودتون استفاده نمیکنید و حرفشون هم همسرتون زدند خب بهشون میدادید چه اشکالی داشت یک چیز دیگه به مستحق بدید.
    خداییش انصافا با خودت فکر کن چند وقت بوده مربا خونتون بوده خب اگر قبل حرف همسرتون میدادی به مستحق یک چیزی، ولی بعد از حرف ایشون همچین حرفی زدی معلومه به همسرتون برمیخوره و دیگه حتی شما هم بگی براشون نمیبره.

    سعی کن خوشبختیتو بخاطر این مسایل خراب نکن، بخاطر همچین مسایلی اگر قرار باشه قهر کنی و از خونه بری معلومه فردا برای مسایل بزرگتر میخوای چکار کنی؟ باید سطح تحملت و بالاتر ببری.

    اتفاقا اگر شما مرباهاتو میدادی به خانواده همسر اونم بهیچ چشم داشتی ، ارزشت و پیش همسرت خیلی بالاتر از خانوادشون میبردی، من حتی جای شما اگر بودم غدایی که میدونستم مادر همسرم دوست داره میپختم میدادم همسرم میگفتم اینارو برای مادر ببریم دوست دارند، شاید وقت نکنند درست کنند من زیاد درست کردم یکمم برای خانواده ات ببریم.
    اینجوری همسرت میفهمه تو هم هوای خانواده اشو داری .

    حتی اگر میتونی با همسرت برو خونه مادر شون و کمکشون کن، گاهی هم خودت پیشنهادش و بده اینطوری همسرت میفهمند شما هم هوای خانواده اشون داری، مهم نیست مادر همسرتون بفهمند و رفتارشون عوض بشه مهم اینه همسرتون چشم دارند و میبینند وقتی میبینند شما هوای خانواده اشون و داری و اونا رفتارشون باهات مناسب نیست ناخوداگاه طرف خودت میاین و ازتون جایی که باید حمایت میکنند.

    ولی تا زمانیکه خودت و دشمن خانواده اشون نشون بدی ایشون بیشتر سمت خانوادشون کشیده میشند.
    سعی کن خودت و عضوی از اون خونواده و کنار اون خونواده بدونی نه در مقابلشون.اینطوری هم خودت و اذیت کردی هم همسرت و.

    یک عزوسی تازه وارد فامیلمون شده بود، بعد از اولین مهمونی ای که خونش داد، همه ی فامیل ازش تعریف میکردن از بس این عروس خوش زبون بود از بس قربون صدقه این و اون میرفت و با همه خوب بود، هوای همه ی فامیل شوهرش هم داشت، چقدم به بزرگترش احترام میذاشت حالا همه هم میگفتن چه دختر با سیاستیه ولی ازش تعریف هم میکردن و خوششون هم اومده بود.بنظرم این عروسا موفقن تو زندگیشون، خداییش تجربه دیگران ثابت کرده اگر بخوای با خانواده شوهر در بیوفتی، اونی که شکست میخوره عروسه نه خانواده شوهر.
    از تجربه دیگران درس بگیر نه اینکه خودت تجربه ای بشی برای دیگران.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : شنبه 10 مرداد 94 در ساعت 13:05

  3. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    Deldar (شنبه 10 مرداد 94), بارن (یکشنبه 11 مرداد 94), ستاره زیبا (شنبه 10 مرداد 94), شیدا. (شنبه 10 مرداد 94)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    من واقعن از رفتارتون تعجب کردم شما دقیقا مث آدمی هستین ک کلید داری و میدونی چ وری اما داری برعکس میچرخونی و انتظار داری در بازشه
    گلم کلید ورود ب قلب شوهرت خانوادشو درست بچرخونش باز میشه

  5. 2 کاربر از پست مفید masamasa تشکرکرده اند .

    ستاره زیبا (شنبه 10 مرداد 94), شیدا. (شنبه 10 مرداد 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. **** چه دانم های بسيار است ليکن من نمي دانم ...... **
    توسط فرشته مهربان در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 08 خرداد 95, 00:26
  2. وابستگى بيش از حد خواهرم داره از زندگى سيرم ميكنه
    توسط atosa در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: شنبه 03 خرداد 93, 10:00
  3. شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
    توسط به دنبال محبت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 فروردین 91, 03:39
  4. صداقت يا سياست ؟ نظرشما چيه؟
    توسط baby در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 22 فروردین 88, 22:41
  5. يكم با عطر و بوي سياست
    توسط merka در انجمن گسترش خلاقانه افکار و احساسات
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 اسفند 86, 20:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.