سلام دوستان
داستان زندگی منو فکر کنم دیگه همه بدونن.
راستش فکر می کنم شوهرم هیچ خصوصیت مثبتی نداره که من باهاش زندگی کنم.
خیلی زود عصبی میشه.احترام منو نگه نمیداره حتی تو جمع.دیگه دوسش ندارم.همیشه حق به
جانبه.حرمت نمیدونه چیه!!حتی اگه تو خیابون عصبانی بشه مهم نیست که چه
حرفایی از دهنش در بیاد.بدترین نوع حرف و رکیک ترینش رو میزنه.اصلا ترس از آبرو
نداره.وقتی تو جمع هستیم،شوهرای بقیه رو میبینم که چطور احترام خانومشون رو
نگه میدارن و لی شوهر من نگه نمیداره،خیلی خجالت میکشم.
منم الان نسبت بهش سرد سردم.گفته بودم که بیش فعال بوده و لی درمان نشده.
قرصاش رو به موقع نمیخوره.هروقت نمیخوره بدتر میشه.
مجبوری بهش زنگ میزنم حالش رو میپرسم.البته فکر می کنم اون هم چنین حسی
داره.
اصلا دلم نمیخواد عروسی کنم...مشاوره رو نصفه رها کرد.
هیچ انگیزه ای ندارم.ازش بدم نمیاد ولی خوشم هم نمیاد.نمیدونم چیکار کنم؟!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)