به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-05
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    ده روز مونده به عروسی کلافه شدم

    دیروز قرار بود جهیزیه م رو بچینیم که خانواده همسرم بدون اطلاع قبلی اومدند و شروع کردند به قول خودشون کمک کردن. از دخالت هاشون در مورد چیدمان وسایلم که بگذریم چیزی که واقعا ناراحتم می کنه اینه که مدام میگفتن فلان وسیله رو لازم داری فلان چیزو بخر یا فامیلامون میان میبینند زشته. یه سری از وسایلم رو با بی ادبی تمام گفتن برو عوض کن به درد نمی خوره. در حالی که خانواده ما اصلا رسم ندارند جهیزیه رو تماشا کنند اون ها تمام هم و غمشون اینه که جهیزیه منو نمایش بدن. واقعا از رفتارهاشون به ستوه اومدم. به نظرتون راه حل چیه؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 آذر 94 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-13
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,062
    سطح
    17
    Points: 1,062, Level: 17
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 65 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیز من بهترین کار اینه به جای توجیه و پاسخ به هر جمله اونها با لحنی محبت آمیز و در عین حال قاطع بگید همیشه دوست داشتم خونمو مطابق سلیقه خودم و همسرم بچینم این وسایلو ما انتخاب کردیم و برای زندگی فعلی کافیست مهم اینه که ما راضی باشیم و گرنه ما هر کاری هم بکنیم مردم حرف خودشونو می زنن. و اگر فکر می کنید این راه حل مناسب نیست خودداری کرده از هر دادن هرنوع پاسخ اجتناب کنید و پس از رفتن اونها و یا چند روز دیگه وسایلو مطابق میل خودتون چیدمان کنید . الان به جای درگیر شدن به حرفهای مفت دیگران روحیتونو تقویت کنید و از زندگیتون لذت ببرید تا بعدها حسرت نخوردید

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-05
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    مشکل من فقط چیدمان وسایلم نیست. اینه که مجبورم میکنند چیزهای دیگه ای بخرم در حالی که توانایی مالیش رو ندارم. مثلا دیروز منو با دخترخاله همسرم فرستادند بازار که کنسول برای آینه بخرم. این خیلی ناراحتم می کنه می ترسم دخالت هاشون بعد از شروع زندگیمون هم ادامه پیدا کنه.

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    شمارو برای خرید کنسول بردن و شماهم مثل دخترهای مودب رفتی؟ به نظرم باید نگران باشی با این طرز رفتارت

    من اگه جای شما بودم اصلا خودمو با اونا قاطی نمیکردم همسرمو میکشیدم کنار بهش میگفتم یا همین الان جلوی دخالت های خونوادتو میگیری یا همه چیو ول میکنمو میرم

    وقتی اومدن کمک به هیچ وجه اجازه نمیدادم خیلی محترمانه میگفتم شما نیاز نیست زحمت بکشید و اصلا اجازه نمیدادم اونا حتی به یکی از وسایل هام دست بزنن

    خیلی حرف زدن بگو من هرچی در توانم بوده کم نذاشتم اگر میدونید چیزی کمه پسرتون زحمتشو بکشه قرار نیست من زندگیه بیست سالمونو تامین کنم

    تا جایی که میتونی با همراه کردن همسرت و حرف زدن باهاش قضیه رو میدیریت کنی بگو من با کلی ذوق وسیله خریدم حالا زدن تو ذوقم عزیزم خواهش میکنم اجازه نده قشنگ ترین روزامون خراب بشه و خلاصه با این حرفها از همسرت بخواه که جلوشونو بگیرن اگر نشد خودت با احترام کامل اون حرفهارو بزن بعدشم بگو من وسایلارو برای خودم خریدم برای زندگی خودم و براساس نظر خودم به مردم چه ارتباطی داره ؟؟؟؟؟

    مردمم راجع به خیلی چیزهای دیگه حرف زدن اما من اصلا اهمیت ندادم (جوری حرف بزن مثلا راجع به کارایی که شما کردین ولی مستقیم نگو ) بگو قرار نیست مردم به من بگن چجوری زندگی کنم

    اگر همین الان جلوی خیلی چیزهارو نگیری تا ابد باید حرف بشنوی پس بدون داری چکار میکنی مثل بچه کلاس اولی نباش دستتو بگیرن ببرنت خرید
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-05
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    همسرم هیچ حمایتی از من نمی کنه. حق رو به اون ها می ده. فکر می کنه ما خودمون نمی تونیم از پس زندگیمون بربیایم باید همیشه دیگران ما رو تایید کنند. تمام خریدهای عروسیمون چه چیزهایی که ما خریدیم و چه اون ها رو خاله ش تعیین کرد با بدجنسی تمام. اصلا به من اجازه اظهارنظر نمیدن. مثلا من میگ فلان لباس قشنگه سریع خاله ش میگه نه قشنگ نیست لاغر نشونت می ده یا می گه سنتو زیاد نشون میده. کلا از طریق تحقیر کردن من دوست داره حرف خودشو به کرسی بنشونه. همسرم میگه تحمل کن این روزها تموم میشه ولی من مطمئن نیستم تموم بشه. اینه که نگرانم کرده.

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بابا بپیچونشون... یعنی چی میفرستنت بازار تو هم راه میفتی می ری؟!! جالبه که هر بار یکی از فامیل داماد هم هست! ده روز که چیزی نیست! بگوامروز فلان کار را دارم نمیتونم بیام... بگو یه مورد دیدم سفارش دادم برام آماده کنن 9 روز دیگه آماده میشه: دی !!

    در نهایت اگه خیلی خواستن دخالت کنن بگو پاتختی را برای همین گذاشتن که هر کسی احساس میکنه چیزی کمه خودش زحمتشو بکشه!

    لباس عروس را هم اگه دوست نداری بدون اینکه بهشون بگی برو عوض کن! بذارشون تو موقعیت انجام شده. همین کارت نشون میده داری کار خودتو میکنی و اونا فقط دارن خودشونو خسته می کنن...

    فعلا این ده روز رو بگذرون و نگران بعد از عروسی نباش...بعدش اگه دخالت ها ادامه داشت، باید یه فکر اساسی بکنی برای اینکه پای این خالهخانم را از زندگی کوتاه کنی... اگه به شوهرت زیادی غر بزنی اونم اونطرفی میشه! اینمسائل زنونه است... زنونه هم باید حل بشه... بعدا باز بیا تو همین سایت مطرح کن،تا با توجه به کنش های خاله خانم تعیین واکنش کنیم!

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    كنسول وظيفه داماده بخره شما چرا رفتي بخري ؟
    محل نده .
    بپيچون.
    بهتره رو شوهرت كار كني عزيزم
    اين روزها هم مي گذره.

  8. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خاله شوهرت بهت دستور میده و شوهرتم از اون حمایت میکنه?!!!!
    من جای تو بودم توی این 10 روز باقیمونده یا شوهر رو مجبور میکردم تغییر رفتار بده یا تمومش میکردم.
    منی که این حرفارو دارم میزنم پسرم. یعنی به خودم هم اجازه نمیدم خالم یا هر کس دیگه بخواد به همسر م اینطوری غیرمستقیم توهین کنه.
    شورش در آوردن

  9. کاربر روبرو از پست مفید سوشیانت تشکرکرده است .

    گیسو کمند (چهارشنبه 21 مرداد 94)

  10. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    هر چه منفعل تر باشید و هر چه بیشتر و طولانی مدت تر بی اختیار باشید قدرت اختیارتون به صفر نزدیک میشه و سوءاستفاده دیگران و دخالتهاشون به 100 میرسه ،

    تموم کنید این مظلوم بودن خودتون و سلطه گری دیگران رو .

    با هو شیاری با سیاست با احترام .

    باید همسرتون بدونن همسرش یه زن بالغ هست با سلیقه های خودش .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-05
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    همسرم به مادرش گفته که من از دخالت های خاله ش ناراحتم. دیروز مادرشوهرم کلی با من صحبت کرد که اون اخلاقش همینه و قصد داشته همه چیز بهترین باشه و ما برای چیدن خونه های تمام دختران فامیل میریم. احساس میکنم هیچ کدومشون نمیتونند درک کنند که من دقیقا از چه چیزی ناراحتم. تو خانوادشون این دخالت ها خیلی عادیه. به نظرتون چه جوری بهشون بفهمونم رفتارشون اشتباهه؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هنوز 2 ماه از عروسی نگذشته شوهرم گفت برو خونه بابات...
    توسط donya. در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 اسفند 94, 17:40
  2. از روز عروسی نسبت به همسرم.حسی ندارم
    توسط omid20 در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 اردیبهشت 94, 09:04
  3. پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 بهمن 92, 16:58
  4. هنوز عروسی نکردیم ولی شوهرم خیانت کرد
    توسط azadeh21 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 09:06
  5. روز عروسی شاد عزیز
    توسط elina در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: شنبه 26 اردیبهشت 88, 14:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.