هیچ بهونه ای برای زندگی کردن ندارم

[z2015]

سلام، من یه دختر 15 ساله ام . احساس میکنم تمام دلخوشی هامو از دست دادم . دیگه حتی یک چیز خوب تو زندگیم نیست که به خاطرش زنده باشم و دلمو بهش خوش کنم. تمام چیزها و کارهایی که قبلا دوست داشتم انجام بدم ،الان دیگه هیچ علاقه ای بهشون ندارم اخیرا اتفاق های بدی تو زندگیم افتاده و از نظر روحی داغونم کرده و میترسم چون الان نوجوونم در ایندم تاثیر بدی بزاره چیکار کنم تو ایندم دچار مشکل نشم؟؟ خیلی نگرانم میترسم افسردگی بگیرم مدام حس های بدی به سراغم میاد و آزارم میده گاهی اوقات اصلا دلم نمیخواد زنده باشم میترسم یهو به خودم بیام و ببینم که بهترین دوره عمرم گذشته و من هیچ استفاده ای ازش نکردم و در آینده حسرت بخورم الان هر روز داره تبدیل میشه به بدترین روز عمرم نمی خوام این طور باشه کار هر شبم گریه است این قدر دلم میگیره از همه چی که تا گریه نکنم آروم نمیشم خسته شدم از این وضع تابستون داره به بدترین روز های عمرم تبدیل میشه خیلی ناراحتم خواهش میکنم کمکم کنید و بگید چیکار کنم؟؟ ممنونم دوستان

[alireza198]

سلام
به همدردی خوش اومدید اگه میشه بیشتر توضیح بدید که چه اتفاقاتی افتاده و چه مشکلاتی وجود داره
کلا سعی کنید با آرامش کامل در مورد مشکلاتتون توضیح بدید ان شاءالله که با مشاوره و همدردی دوستان و تلاش خودتون هم مشکلاتتون حل میشه هم به آرامش میرسید
موفق باشید
یاعلی...

[آوای دل]

سلام عزیزم. ممکنه این احساسی که داری مربوط به سنتون باشه چون یک سری تغییرات هورمونی توی این سن رخ میده و برخی از رفتارهای مارو تحت تاثیر قرار میده. شما به چیزهایی که نداری یا از دست دادی فکر نکن، الان ببین چه چیزهای خوب و نعمتهایی داری. اونا رو برای خودت بگو. مثلا اولیش سلامتی هست و خدارو شکر کن که تنت سالم هست. خیلی ها هستن در آرزوی اینن که راه برن و ... . دومیش خانوادت هستن. ببین تو پدر و مادر داری که دوستت دارن. اونا باید دلخوشی زندگیت باشن. خیلی ها هستن که خانواده ندارن تو خدارو شکر کن. البته شما دقیق توضیح ندادی که چه مشکلاتی داری و خواهر برادر داری یا نه؟ رابطت با پدر و مادرت چطوره؟ باید توضیح بیشتری بدی تا دوستان کمکت کنن.