به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1394-1-11
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 تمیز کردن و تمیز نگه داشتن خونه واسم مثل کابوس شده,تورو خدا کمکم کنید

    سلامچهار ساله ازدواجج کردم.یه دختر دوساله دارم والان۲۳سالمه.من نمیتونم خونمو تمیز کنم,یعنی خیلی کند کار میکنم.یه ربع کار میکنم و یه ساعت میرم دنبال بازیگوشی و بی کاری,همه‌ی کارامو هم نصفه و نیمه میزارم.قبل از این که بچه دار بشمم بی نظمو تنبل بودم.این باعث شده شوهرم مسخره م کنه و ازم ایراد یراد بگیره و هی بهم سرکوفت بزه.مامانم هر چند هر دفعه که مهمون میاد خونمون مثل کارگر همه جارو تمیز میکنه.دیگه خجالت میکشم.از این وضع و بی غیرتی و تنبلی خودم متنفرم.کم مونده گریه کنم.ازتون خواهش میکنم بگین چیکار کنم که بتونم باسرعت کار کنم و چطوری کارکنم.بهم انگیزه بدین.برنامه بدین بهم.راستی هر وقتم مامانم میاد خونه رو مث گل تمیز میکنه,فرداش باز همه جا مثل بازار شام میشه.میدونم الام بهم میخندین ولی بخدا خودمم دیگه از خودم بدم میاد.که اینقدر بی عرضم.کمکم کنید دوستان.خواهش میکنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام پارمیدا جان

    خب شاید همه کاراتو تلنبار میکنی روی هم و انتظار داری همه رو یه روزه انجام بدی.

    میتونی واسه خودت یه برنامه بنویسی و به خودت قول بدی که حتما باید به برنامه ات عمل کنی و اگه تنبلی کردی خودت رو جریمه کنی مثلا یه ماه برای خودت لباس نخری یا جریمه های دیگه بر حسب شرایط خودت.


    برنامه ات رو هم حتما کتبی بنویس و یه جایی بچسبون تا جلوی چشمت باشه.مثلا بنویس شنبه ها انداختن لباسهای نشسته تو ماشین و بعد اتو کردن اونها،یکشنبه ها کشیدن جاروبرقی،دوشنبه ها شستن حموم و دست شویی و...این جوری میتونی همه کارهاتو طی هفته انجام بدی و دیگه از انجام دادن کار زیاد در طول یه روز هم خسته نمیشی.


    نکته بعدی اینکه سعی کن ظرف های کثیف رو همون موقع بشوری مثلا نگو حالا برم این فیلمو ببینم بعد،چون پشت گوش انداختن یه کاری به مرور آدم رو تنبل میکنه،یا اگه مثلا از بیرون اومدی خونه همون موقع لباسهاتو تو چوب لباسی بذار،کفشاتو تو جا کفشی بذار نگو حالا بعدا مرتبشون میکنم،به خودت قول بده که همیشه مرتب باشی و باز اگه تنبلی کردی خودتو جریمه کن.


    موفق باشی پارمیدا
    ویرایش توسط آی تک : یکشنبه 14 تیر 94 در ساعت 09:06

  3. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام پارمیدا
    خانومی از زندگیت راضی هستی؟! خدایی ناکرده مشکل روحی که نداری!؟
    من که پیش روانپزشکم می رفتم از من پرسید تنبل هستی ؟! تو کارهای خونه و...
    منم بعضی وقتا که روحی حالم خوب نیست خونه م می شه آشغال دونی!! دکترم دارو داده بود گفت واسه تنبلی هم هست ... (از نظر روحی که خوب باشم خیلی با حوصله و کاری می شم)
    ریشه این تنبلی چیه؟! از بچه گی این حالت بودی؟!

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-32476.html


    اینم مطالعه کن...
    ویرایش توسط بانوى مهر : یکشنبه 14 تیر 94 در ساعت 09:16

  4. 3 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    meysamm (دوشنبه 22 تیر 94), گیسو کمند (دوشنبه 15 تیر 94), مصباح الهدی (دوشنبه 15 تیر 94)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 آبان 94 [ 09:10]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    757
    سطح
    14
    Points: 757, Level: 14
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 12 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم دقیقا مثل توام بانوی مهر!
    وقتی اعصابم خورد باشه یا افسرده باشه انگار تو خونه بمب منفجر کردن همه چی وسط خونس خیلی دوس دارم تغییر کنم اما موقعی که اعصابم داغونه دست و دلم به کار نمیره حتی حوصله غذا خوردن ندارم شده ساعت ها گرسنه بودم اما حال نداشتم برم تو آشپزخونه!
    حس و حال خیلی مهمه توی انجام کارای روزمره!
    اما برعکس وقتایی که حالم خوبه مثل یه روبات تو خونه کار میکنم و خسته نمیشم!
    شاید توام اینجوری هستی پارمیدا جون!

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1394-1-11
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول سلام به ای تک عزیزم.بله درست گفتی کارامو تلمبار میکنم.ظرفامو نگه میدارم.وقتی یه جای خونه اشغال میریزه همون موقع جمع نمیکنم.سطل های دستشویی و حموم پر میشه از اشغال ولی جونم در میاد عوضشون کنم.لباسا رو نمیندازم لباس شویی تا اینکه وقتی میریم حموم دیگه لباس پیدا نمیکنیم بپوشیم و اونوقته که لباس شویی رو روشن میکنیم.البته اونموقع هم شوهرم روشن میکنه چون اگه به من باشه که......!!!!دیگه خسته شدم در ضمن کتبی هم برنامه نوشتم چسبوندم دره یخچال ولی فقط تعوری میخوندم و نمیتونستم عملی کنم.به خدا از اول ماه رمضون خواستم پدر شوهرم اینا و بابا اینای خودمو افطاری دعوت کنم ولی چون خونم به هم ریختست نتونستم.خیلی احمقم,از خودم بدم میاد.

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1394-1-11
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بانوی مهر.من تو دوران مجردی هم همین طور بودم.خیلی شلخته بودم.و هیچ کاری رو تموم نمیکردم.اتاقمو همیشه داداشم تمیز میکرد.خیلی ناامیدم.زندگی متوسط رو به بالایی هم دارم.هم از لحاظ مادی و هم عاطفی,ولی نمیدونم چرا اینطوریم.از همه بدتر اینه که مادر شوهرمو و جاریام همسایه ایم و هر وقت میان خونمون سرزده,از خجالت اب می چون زمین پر اشغاله و سینک پر ظرف نشسته و جاریام برعکس من خیلی باسلیقه و کدبانو و تر و تمیزن و بعضی وقتا دلم واسه شوهرمو بچم میسوزه.بعضی وقتا میخوام یکی بزنه در ه گوشم تا ادم بشم,هر چند بعید میدونم بازم ادم شم.در کل ادم افسرده ای هم نیستم.کم خونی و مشکل خاصی هم ندارم.

  8. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    ببین عزیزم منم اوایل زندگیم اینجوری بودم و واقعا اعتماد به نفسم داشت له میشد چون شوهر من ادمیه که سریع جوش میاره و من چپو راست تحقیر میشدم.

    چندتا کار برای من اثر داشت:

    1. کلا مامانم تحت هیچ شرایطی کمکم نکنن. شام کلی مهمون داشته باشم باید مامانم مثه بقیه بیاد و من خودم همه کارمو بکنم.

    2.مهمون زیاد میگم (نه تعداد نفر زیاد). پدرشوهر مادرشوهرم یه شب میان.یه شب مامان بابام. یه شب خواهر شوهرم.صبحا دوستام.تا یکی شوهرش یا زنش میره مسافرت من سریع از خدا خواسته دعوتش میکنم شام بیاد خونم... اینکار باعث میشه من همش خونم تمیز باشه در حد عالی و چون کمک دستی هم نداشتم دیگه خودم کم کم رو غلتک میفتم که همیشه خونمو تمیز کنم.

    3.با یک کسی که دوسش داری (من یه دوست نزدیک دارم) قرار میذاریم. مثلا بهم پیام میدیم امروز روز جارو کشیه. و باهم برنامه داریم.حتی بهم پیشنهادای جالب میدیم. مثلا طی زمینو با فلان ماده بیا بشوریم که براقترش کنه...

    4.ورزش. اصن این ورزش معجزه میکنه واسه ادم . چه رو اخلاق چه صبر همه چیییی. من که از وقتی کلاس ورزش میرم حس میکنم به جای بدنم همه روحم داره سالم میشه!

    5.ماسک های مو و صورت! میدونم عجیبه به نظرتون اما واقعا خانمی که به پوست و مو خودش میرسه دیگه دلش نمیاد خونش کثیف باشه و برای من یکی که کلی ذوق میاره.

    6.خرید وسایل تمیز کننده جدید. من کلا ادم احساسیم شاید مسخره بیاد اما یه دستکش نو میتونه منو تا یه هفته سر شوق بیاره که سرویسامو با اون دستکش نو بشورم. یا یه ماده تمیز کننده جدید.حتی اسکاج نو.!...

    7.پاداش گزاری یادت نره. مثلا من واقعا عاشق اشپزیم. مثلا دلم میخواد پیتزا درست کنم با خودم میگم باشه امشب پیتزا میپزی اما به شرطی که سرویسارو اول بشوری بعدش بری پیتزا درست کنی (جایزم میشه شام مطلوبم).

    8.نمیدونم برات امکانش هست یا نه اما چون کوچولو تو خونه دارین کارت کلا زیاده. اگه میتونی هفته ای یه بار یا دیرتر (دو هفته یا سه هفته یا حتی یه ماه) کارگر بگیر که کل خونتونو دسته گل کنه.بعدش چون پول دادی دلت نمیاد راحت کثیفش کنی و تا یکم کثیف میشه سریع خودت تمیز میکنی .

    9.من اینکارو خوددم نکردم.اما دوستم اینکارو کرده: باشوهرش قرار میذاره که اگه از فلان چیز راضی بود اخر هفته براش جایزه بگیره. مثلا اگه خونه تمیز باشه اون هفته براش یه شاخ گل بگیره یا یه شب باهم شعرای عاشقانه بخونن.... سورپرایزای کم هزینه اما خوشحال کننده.

    امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم.

  9. 4 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    meysamm (دوشنبه 22 تیر 94), morteza2487 (دوشنبه 15 تیر 94), گیسو کمند (سه شنبه 16 تیر 94), مصباح الهدی (دوشنبه 15 تیر 94)

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    من خودم وقتی مجرد بودم فوق العاده زرنگ بودم هروقت مهمونی چیزی داشتیم که مامانم استرس میگرفت من فورا به مامانم میگفتم نگران نباش خودم همه جاروبرات برق میندازم

    خداشاهده در عرض دو ساعت کل خونه رو برق مینداختم واسش و میرفتم واسه اشپزیم کمکش میکردم تمام فامیل مخصوصا خاله هام همیشه به مادرم میگفتن قدرسحر وبدون مثل

    فرفره همیشه در حال اومدن رفتنه یادمه کلاس پنجم ابتدایی بودم مامانم خونه نبود دایی و زنداییم اومدن خونمون منم فورا رفتم اشپزخونه زرشک پلو و مرغ درست کردم مادرم اومد

    خونه همون تو پله ها که بهش گفتم مهمون داریم کلی استرس گرفت و فورا با مانتوش رفت تو اشپزخونه بعد که دید غذاها رو گازه فکر کرد زنداییم درست کرده اومد از زنداییم

    تشکر کرد زنداییمم گفت من به سحر گفتم بیام کمکت کنم نذاشت همه کارا رو خود سحر کرده الانم که الانه مادرم و زنداییم که یاد اونوقت میفتن با تعجب حرف میزنن


    وقتی ازدواج کردم یه مدت همه چیز عوض شد از کار خونه بدم میومد منی که عاشق اشپزی بودم میخواستم یه کتلت درست کنم جونم در میومد شوهر بیچارم همش ازبیرون غذا

    میگرفت دیگه به خودم نمیرسیدم دقیقا این حال شمارو یه مدت منم تجربه کردم اصلا وضعیتی داشتم که هروقت مادرم میومد شاخ درمیاورد و مدام بهم میگفت توچرا اینقدر عوض

    شدی اونموقع من فکر میکردم واقعا عوض شدم اما اونطور نبود من عوض نشده بودم فقط حال درونیم خوب نبود


    خونواده ی همسرم خیلی روی اعتماد به نفسم اثر گذاشته بودن و من اینقدربدون اینکه بدونم افسرده شده بودم که نمیتونستم از جام بلند شم همیشه یا تلفنی حرف میزدم یا میخوابیدم یا مشغول نت گردی بودم


    اینارو واسه این بهت میگم که ببینی واقعا شماهم درگیر افسردگی ناخواسته ای نشده باشین که اینطور درگیرتون کرده


    من خودم بعد یه مدت که مشکلات زندگیمو تا حدی کم کردم حالم بهتر شد اماهنوزم نشدم مثل دوران مجردیم البته الانم اگه مثلا مهمونی چیزی بیاد سه سوته همه کارامو میکنم اما در کل ازکار خونه بدم میاد وخوشایند نیست برام

    شماهم شاید یه چیزایی ذهنتونو درگیر کرده که باید حلش کنید

    اینم بدونید مردا وحشتناک از خونه شلخته بدشون میاد و اینکاراتون میتونه روی فکری که همسرت در مورد شما پیدا میکنه خیلی اثر بذاره


    من خودم الان هر روز غذای درخواستی شوهر گلمو درست میکنم با عشقم اینکارومیکنم اصلا از اشپزی خسته نمیشم یه نفرم میاد خونه رو تمیز میکنه شماهم میتونی اینکارو بکنی

    اگه میدونی خیلی سختته و نمیتونی فعلا این قضیه رو با خودت حل کنی


    چون واقعا اگر بخوای همیشه خونه تمیز باشه و برق بزنه و خودتم میبینی حوصله نداری یکیو بیار کمکت کنه اگر میبینی امکانش هست از لحاظ مالی


    خیلی هم زیاد نمیگیرن وقتی میگی اوضاع مالیت متوسط روبه بالاست میتونی اینکارو بکنی و راحت بشی از متلک دیگران
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : دوشنبه 15 تیر 94 در ساعت 11:40

  11. 3 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    meysamm (دوشنبه 22 تیر 94), morteza2487 (دوشنبه 15 تیر 94), مصباح الهدی (سه شنبه 16 تیر 94)

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1394-1-11
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شمیم زهرای عزیزم و سحر عزیزم,ممنونم که به حرفام گوش کردین.مامان بیچارم چون میدونه اگه تمیز نکنه من بی غیرتم و تمیز نمیکنم مجبور میشه کمکم کنه,در مورد کارگرم,چون خونواده ی شوهرم کارگر اوردنو ایراد میدونن و میگن یه زن خونه دار اگه نتونه کار خونشو خودش بکنه دیگه به چه دردی میخوره,منم از ترس اینکه بهم انگ بی عرضگی بزنن نمیخوام کارگر بگیرم,و چون همسایه ایم و هی سرزده میان هم نمیتونم مخفیانه بیارم.در مورد افسردگی هم من سال اول ازدواجم دو قلو حامله شدم و تو پنج ماهگی زایمان زودرس کردم و پسرام تلف شدن.بعدش افسردگی گرفتم.اما بعد هشت ماه که اقدام کردمو باردار شدم حالم خوب شد,البته نه ماه بارداری دوممو استراحت مطلق بودمو حال روحیم به خاطر زندانی شدن تو رخت خواب چندان تعریفی نداشت.با شوهرمم کمی مشکل و اختلاف سلیقه و بعضی وقتا جر و بحثم داریم ولی نه در اون حد که بخوام افسرده بشم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید parmida22 تشکرکرده است .

    morteza2487 (دوشنبه 15 تیر 94)

  14. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    عزیزم تمیز نگه داشتن خونه خیلی خیلی راحت تر از تمیز کردنشه

    پس سعی کن جایی رو بهم نریزی ، اگه میخوای یه لباس از کشو دربیاری به خودت عادت بده که بقیه لباسا مرتب سرجاشون بمونن و..

    در مورد گردگیری فکر کن مهمون داره واست میاد و تا نیم ساعت دیگه پشت در هستن، تو هم باید توی این فاصله جاروبرقی کنی + طی+ جرمگیری حموم دستشویی + زباله ها+ سایر سطوح

    به ساعت نگاه نکن و فقط تا مهمونا نرسیدن کار کن(مهمونای خیالی)

    من خودم این کارو کردم جواب داد بعد از یه مدت که همیشه خونتو تمیز ببینی ، دیگه عادت میکنی و نمیزاری حتی یه لیوان نشسته روی کانتر بمونه ،

    فقط یادت باشه 1-اولش سخته 2- مهمونا الانه که برسن 3-هر کسی باید وقتی وارد خونت میشه آرامش بگیره و کیف کنه مخصوصا خودتو همسرت ،

    منو شوهرم هر وقت از بیرون میرسیم خونه ، با همه وجود خونه رو بو میکنیم خیلی خوشبو ست تازه خونمونو بوس میکنیم خدا رو هم شکر میکنیم این علاقه دیگه نمیزاره جایی رو کثیف کنیم یا بهم بریزیم.

    راستی کمدا و قفسه ها رو حتی شده 10 بار از اول بچین تا بفهمی چهطوری هم مرتب تره هم وسایلا در دسترس ترن.

  15. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    parmida22 (سه شنبه 16 تیر 94), مصباح الهدی (سه شنبه 16 تیر 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ** برای رسیدن به همه چیز باید از همه چیز گذشت **
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 خرداد 95, 21:17
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 آذر 94, 21:33
  3. چگونه به چیز های بیهوده و کم اهمیت توجه نکنیم؟
    توسط SiRi در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 21:13
  4. خسته شدم از بس که شوهرم به همه چیز توجه میکنه الا من
    توسط bi hamta در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 فروردین 94, 02:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.