به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حساسیت بیش از اندازه ی من

    سلام یه دختر 21 ساله هستم که مشکلاتم از وقتی شروع شد که دو سال پیش دانشگاه توی یه شهر نسبتا دور به محل زندگیم قبول شدم
    تا قبلش خودم و همه منو به عنوان یه آدم قوی و منطقی میشناختن که با اینکه نازپرورده بودم تو هر شرایطی و دوری از خانواده و .... میتونستم زندگی کنم
    اما بعدش مشکلات یکی یکی شروع شدن اولیش اینکه تنها خواهرم که بزرگتر از منه بعد از اینکه من ازشون دور شدم افسردگی دو قطبی گرفت و از همون موقع تحت نظر یک روانپزشکه و هنوز هم درمانش کامل نشده...بطوریکه حتا مادرم همون اوایل از شغلش علی رغم میلش استعفا داد... سال اولی که دانشجو بودم همه جوره با دوستای جدید و همخونه م کنار میومدم و اوناهم همینطور...تا همین چند ماه پیش هم هرکجا و توی هر شرایط راحت یا سختی همه جوره پشت هم بودیم ...اما نمیدونم چی شد که این چند ماهه انقدر حساسیتم نسبت به رفتارهای دوستام بالا رفته که هر کار کوچیکی که انجام میدن رو با منظور برداشت میکنم و واکنش نشون میدم و کلا خیلی عصبی شدم و پرخاشگر... کلن تو همه ی روابطم دچار مشکل شدم و پرخاشگر شدم ....
    مشکل دیگه م هم اینه که شک دارم به همه چیز و هرچیزی رو با منظور برداشت می کنم..
    مشکل بعدیم هم اعتیاد خیلی زیادم به اینترنت هست بطوریکه چند ساعت هم نت نداشته باشم احساس پوچی می کنم
    ضمن اینکه بشدت احساس تنهایی میکنم
    تنها کسایی هم که باهاشون واقعا بهم خوش میگذره و در کنارشون احساس میکنم که خیلی شبیه خودمم دوتا از دوستای قدیمیم هستن...
    ممنون میشم که راهنمایی م کنید که چجوری مشکلاتم رو حل کنم

    - - - Updated - - -

    ضمن اینکه اضافه کنم علاقه ای به مراجعه به مشاور ندارم به دلایل شخصی خودم
    اینم بگم که یه وقتایی اونقدر به پوچی میرسم که میخوام خودکشی کنم اما وقتی به پدر و مادرم و حالشون بعد از مرگم فکر میکنم پشیمون میشم

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    up

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون میشم از دوستان اگر پاسخ بدن

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nazli92 نمایش پست ها
    ممنون میشم از دوستان اگر پاسخ بدن
    سلام عزیزم
    اگر کسی پاسخ نمیدهد بخاطر بی توجهیشون نیست گاهی بخاطر اینه که پاسخی برای اون مشکل ندارند.

    البته من احساس میکنم عنوان مناسب متن هم گذاشته نشده میتونین گزارش تغییر بدهید.

    این خیلی خوبه که شما از حساسیتتون آگاهی کامل دارین
    و خیلیم خوبه میدونین خودکشی بهیچ عنوان راه حل نیست بلکه پاک کردن صورت مسله است و خودش یک مشکل به سایر مشکلات اضافه میکنه

    بنظر من سعی کنین نزد یک مشاور حضوری برین و همینطور سعی کنین تمرین کنین و در لحظه واکنشی نشون ندین، سعی کنین در خصوص اتفاقاتی که برایتان میوفته کمی خونسرد باشین و فکر کنین، گاهی وقتی فشارهای روانی زیادی و تحمل میکنیم خیلی حساس میشیم و حرفهای خیلی کوچیک و پیش و پا افتاده و بزرگ و بد میبینیم، بهتره اینطور موقع ها کمی صبر کنیم و فکر کنیم بعد تصیمیم بگیریم.چه واکنشی داشته باشیم.

    در خصوص اعتیادتون به اینترنت میتونین رفته رفته ساعاتی که به اینترنت اختصاص مدهید و کم کنین و در عوض سرگرمی دیگری و جایگزینش کنین مانند ورزش کردن یا پیاد ه روی یا خواندن یک کتاب مورد علاقه، گوش دادن به آهنگ مورد علاقه، تماشای یک فیلم، یا حرف زدن با سایر دوستان.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  5. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    grey-sm (شنبه 06 تیر 94), nazli92 (یکشنبه 07 تیر 94)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    اگر کسی پاسخ نمیدهد بخاطر بی توجهیشون نیست گاهی بخاطر اینه که پاسخی برای اون مشکل ندارند.
    بله در جریانم سعی کردم مطلب رو بالا بیارم که دوستانی که شاید ندیدن و راه حلی دارن هم ببینن :)

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    در خصوص اعتیادتون به اینترنت میتونین رفته رفته ساعاتی که به اینترنت اختصاص مدهید و کم کنین و در عوض سرگرمی دیگری و جایگزینش کنین مانند ورزش کردن یا پیاد ه روی یا خواندن یک کتاب مورد علاقه، گوش دادن به آهنگ مورد علاقه، تماشای یک فیلم، یا حرف زدن با سایر دوستان.
    زمان هایی که بیکار باشم و وقت برای سرگرم کردن خودم داشته باشم مثلا فرصت برای فیلم دیدن یا کتاب خوندن داشته باشم(که کمتر برام پیش میاد) سراغ اینترنت نمیرم متاسفانه وقت هایی که کار دارم و مثلا باید درس بخونم یا هرکار اجباری دیگه ای به سمت اینترنت کشیده میشم .... عموما هم بدلیل اینکه احساس تنهایی دارم وابستگیم به اینترنت زیاده

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    البته من احساس میکنم عنوان مناسب متن هم گذاشته نشده میتونین گزارش تغییر بدهید.
    عنوان خوبی به ذهنم نرسید :)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بقیه دوستان نظری ندارن؟ جز مراجعه ی حضوری به مشاور؟

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان همچنان نظری ندارن؟

  9. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,406 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام دوست خوبم.
    آفرین به شما به خاطر موفقیت هایی که تا الان داشتی.
    راستش من چون متخصص نیستم نمیتونم راه حل خاصی بگم.اما در همین حد بگم که فکر میکنم شما مدت زیادی شاید خواسته هاتو سانسورکردی و در واقع توی خودت ریختی و در یک کلام به خودت بی توجه بودی و شاید پشت سر هم فشارهایی رو تحمل کردی و الان به خاطر این موضوعات، سطح تحملت اومده پایین و حساس شدی.

    من فکر میکنم شما نیاز داری بیشتر به خودت برسی.برنامه ریزی کن و اگر لازمه هدفات رو بنویس.
    جایی خوندم که ما انسان ها ظرف های مختلفی داریم ،مثل ظرف عشق،ظرف ارتباط با دوستان،ظرف ارتباط با خدا،ظرف سرگرمی و...،در واقع جنبه های مختلف وجودمون رو در بر میگیره که باید تا حد امکان این ظرف ها رو نذاریم خالی بشن و سعی کنیم تعادل رو برقرار کنیم.خالی شدن هر کدوم از ظرف ها ، ممکنه تاثیر منفی روی بقیه ی جوانب هم داشته باشه.

    بهتره با برنامه ریزی ذهنت رو نظم بدی و یه برنامه واسه اینترنت، درس،دوستان،خانواده ،رشد شخصی و ... واسه خودت بذاری و تا حد امکان سعی کن عملیش کنی.

    در کل من فکر میکنم شما روحت خسته باشه و نیاز داری فکرتو با روش های مختلف آزاد کنی .یوگا احتمالا بتونه بهتون کمک کنه.شاید بهمین خاطره که با اینترنت بطور موقت از کارهات و شاید افکارت، فرار میکنی. ولی راستش فکر نکنم اینترنت تاثیر مثبتی برات داشته باشه.بجز هدر دادن زمانت و سرزنش خودت و بدتر باعث اعصاب خوردی.

    ورزش کردن واسه تخلیه ی حتی غم ها و فشار ها و شادابی روحیه هم بسیار موثره.سعی کن زمانی رو بهش اختصاص بدی.

    - سعی کن حرفای منفی دیگران رو مثبت برداشت کنی.راستشو بخوای از این حرفا زیاده و اگر بخوایم همه رو بدل بگیریم و ناراحت بشیم.دیگه انرژی واسه پرداختن به موضوعات مهم تر نمی مونه.

    خواهر عزیز،این نظر من بود و دوست داشتم کمکی کرده باشم.
    شما سن زیادی نداری،سعی کن تا حد امکان از فرصت ها به نحو احسنت استفاده کنی.

    موفق باشید.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  10. کاربر روبرو از پست مفید zolal تشکرکرده است .

    nazli92 (دوشنبه 22 تیر 94)

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1394-4-05
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zolal نمایش پست ها
    سلام دوست خوبم.
    آفرین به شما به خاطر موفقیت هایی که تا الان داشتی.
    راستش من چون متخصص نیستم نمیتونم راه حل خاصی بگم.اما در همین حد بگم که فکر میکنم شما مدت زیادی شاید خواسته هاتو سانسورکردی و در واقع توی خودت ریختی و در یک کلام به خودت بی توجه بودی و شاید پشت سر هم فشارهایی رو تحمل کردی و الان به خاطر این موضوعات، سطح تحملت اومده پایین و حساس شدی.

    من فکر میکنم شما نیاز داری بیشتر به خودت برسی.برنامه ریزی کن و اگر لازمه هدفات رو بنویس.
    جایی خوندم که ما انسان ها ظرف های مختلفی داریم ،مثل ظرف عشق،ظرف ارتباط با دوستان،ظرف ارتباط با خدا،ظرف سرگرمی و...،در واقع جنبه های مختلف وجودمون رو در بر میگیره که باید تا حد امکان این ظرف ها رو نذاریم خالی بشن و سعی کنیم تعادل رو برقرار کنیم.خالی شدن هر کدوم از ظرف ها ، ممکنه تاثیر منفی روی بقیه ی جوانب هم داشته باشه.

    بهتره با برنامه ریزی ذهنت رو نظم بدی و یه برنامه واسه اینترنت، درس،دوستان،خانواده ،رشد شخصی و ... واسه خودت بذاری و تا حد امکان سعی کن عملیش کنی.

    در کل من فکر میکنم شما روحت خسته باشه و نیاز داری فکرتو با روش های مختلف آزاد کنی .یوگا احتمالا بتونه بهتون کمک کنه.شاید بهمین خاطره که با اینترنت بطور موقت از کارهات و شاید افکارت، فرار میکنی. ولی راستش فکر نکنم اینترنت تاثیر مثبتی برات داشته باشه.بجز هدر دادن زمانت و سرزنش خودت و بدتر باعث اعصاب خوردی.

    ورزش کردن واسه تخلیه ی حتی غم ها و فشار ها و شادابی روحیه هم بسیار موثره.سعی کن زمانی رو بهش اختصاص بدی.

    - سعی کن حرفای منفی دیگران رو مثبت برداشت کنی.راستشو بخوای از این حرفا زیاده و اگر بخوایم همه رو بدل بگیریم و ناراحت بشیم.دیگه انرژی واسه پرداختن به موضوعات مهم تر نمی مونه.

    خواهر عزیز،این نظر من بود و دوست داشتم کمکی کرده باشم.
    شما سن زیادی نداری،سعی کن تا حد امکان از فرصت ها به نحو احسنت استفاده کنی.

    موفق باشید.

    ممنونم توضیحات خوبی بود :)

  12. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام عزیزم

    به نظرم شما داری همه ی مشکلات رو به رفتنت از شهر خودت نسبت میدی و این درست نیست .حتی افسردگی خواهرت رو .هز آدمی در طول زندگی ممکنه با بیماری های جسمی و روحی مختلف مواجه بشه اما با این نگرش دریچه ی ذهنت رو به روی راه حل خلاقانه میبندی.

    گاهی بعضی مسائل حل نشده در درون انسان وجود داره که انسان رو آسیب پذیر میکنه شاید شما قبل دانشگاه رفتنتون این مسائل رو داشتید ولی به صورت مخفی و پنهان در درون شما

    بوده یا شایدم خیلی جدیش نمی گرفتی شایدم اونهارم به مسائل دیگه غیر از خودت و درونت نسبت میدادی مثل فشار درس.

    اما تغییری که در زندگیتون بوجود اومد باعث شد هم شما و هم خواهرتون اون مسائل درونی رو واضح تر ببینید و براش دنبال راه حل باشید.

    جای شکرش هست که متوجه این مسائل خودتون شدید و دارید براش دنبال راه حل میگردید.

    اعتیاد به اینترنت ،محدودکردن دوستات،پرخاشگری که بهش اشاره کردی شاید عاملش افسردگی باشه اما بهتره این رو یه کارشناس تشخیص بده...

    ولی یادت باشه درصورتی میتونی به خودت کمک کنی که مدتی خودتو ازین حال و هوا بکشی کنار حتی به زور یا اکراه. درواقع دراین صورت راه حل های خلاقانه بیشتری به سراغت میاد...

    برای شروع کافیه روی کم کردن ساعات اینترنتت و بازسازی روابط دوستانت متمرکز بشی. البته نه این که کلا اینترنتت رو قطع کنی بلکه ببین چقدر نیاز مفید داری+کمی تفریح و فعلا برای روز اول تمرینش کن .

    دوستاتم فعلا یکیشو انتخاب کن و یک ربع دعوتش کن به صرف چای و بیسکوییت عصرونه ...

    قدم اول خیلییی به ادم انرژی میده امتحانش کن.

    ببینم چه میکنی ؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حساسیت زنانه
    توسط بادبادک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 08 تیر 96, 00:05
  2. حساسیت به مادر شوهرم
    توسط parnian1 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 تیر 93, 13:35
  3. چشم چرانی همسرم یا حساسیت من
    توسط بانوی اسفند در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 06 تیر 93, 12:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.