به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array

    همسرم وسواس شدید داره کمک کنین

    سلام ب همه.طاعاتتون قبول.من حدود یک ساله همدردیو میخونم و خیلی خیلی از مشکلاتم باهمسرم به لطف خدا حل شده به غیر از یکیش و اونم وسواس همسرم.همسرم زندگی خیلی سختی داشته و حدود 15 سال تنها زندگی کرده.براهمین وسواس گرفته ما تو عقدیم.پدرش یهو فوت کرد و وسواسش تشدید شد.نمونه هاشو میگم.اصلا دست ب پریز نمیزنه.در ماشین و با پا میبنده.برای هر نماز باید بره دوش بگیره.حمومش زیر یه ساعتو نیم نمیشه.مدام تو صورت من دنبال جوش و...میگرده که خونی نباشه.وقتی منزل ما میاد مدام سوال میکنه ک بشقاب تمیزه میوه تمیزه و...ابروی منو جلو خونوادم برده.جایی دسشویی نمیره.مدام گوشی و عابربانک وهمه چیشو میشوره.مشکل اصلیم اینه اولا قبول داشت و ممیگفت چون تنهام اینجوریه تو محبت کن درست میشه.سر مشکلات دیگه مون که مشاوره رفتیم گف باید قرص بخوره اما دیگه مشاوره نیومد.الانم اصلا قبول نمیکنه و میگه بقبه کثیفن من فقط تمیزی و رعایت میکنم و اصلا وسواس ندارم.دیگه واقعا خسته شدم.از یه طرف دوستش دارم از یه طرف از اینده میترسم.چون میدونم عین یه ناظم میخواد مدام سوال کنه و کلافه ام کنه.چیکار کنم که قبول کنه و بیاد برای درمان؟ توروخدا اگر راهکاری دارین بدین.من خیلی از مشکلات دیگه ام رو همینجا حل کردم و الان فقط این مورد داره ازارم میده و از همسرم متنفرم میکنه.صحبت منطقی هم فایده نداره چون هزار توجیه و دلیل میاره برا کارای افراطی رو اعصابش.

  2. کاربر روبرو از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده است .

    mercedes62 (سه شنبه 02 تیر 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 دی 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1388-1-24
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    8,262
    سطح
    61
    Points: 8,262, Level: 61
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    123

    تشکرشده 113 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام...
    اولا تعجب میکنم از نظر دوست عزیز قبلیمون که ندانسته یک وسواس شدید و با بیماری هولناک دو قطبی یکی میدونه!
    دوست عزیز مشکل همسر شما وسواس شدیدهه نه چیز دیگه..من متاسفانه توو دوستان و آشنایان امثال این وسواس زیاد دیدم...طرف آدم خوبیه ولی متاسفانه وسواس داره که اینم یک نوع اختلال روانیه....
    اول سعی کنین ایشون به یک روانپزشک نشون بدین...در صورتی که ایشون هم نیومدن نا امید نشین و خودتون به روانپزشک مراجعه کنین چون با علایمی که گفتین دکتر یک داروهایی و برای ایشون به صورت مشخص تجویز میکنه مثل فلوکسامین و داروهای خلقی ....و دارو ها رو توی خونه بزارین و با همسرتون از سر دوستی بخواین که دارو ها رو برای زندگیتون مصرف کنه....
    میتونین برای اینکه گولشون بزنین که دارو ها رو بخورن با یک روانشناس مجرب مشورت بگیرین....

    ضمنا فراموش نکنین هر کسی بیماری خلقیش شدیدتر باشه کمتر پذیرش دکتر رفتن و درمان داره...ولی به هیچ وجه توصیه نمی کنم که نا امید بشین...
    انشالا همسرتون دارو ها رو مصرف میکنن...

    انشالا...

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 آبان 01 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-7-19
    نوشته ها
    134
    امتیاز
    8,639
    سطح
    62
    Points: 8,639, Level: 62
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 262 در 104 پست

    Rep Power
    35
    Array
    [quote=سوشیانت;386399]آقا ما تو فامیلمون دو سه مورد داریم.
    وسواس درست بشو نیست. یه خانومی هست اوایل روزی ده بار میرفت حموم میگفت نجس شدم! دست به پول میزد میگفت از کجا معلوم قبلا دست کسی خونی نبوده باشه.
    مهمون میومد خونش بعدش کل خونه رو اب میکشید. آخر شوهرش ذله شد طلاقش داد. الانم فک میکنه کل خونه زندکیش نجسه!
    یکی دیگه هم یه اقایی هشت اوایل فقط دستشو به هرجا میزد دستشو میشست. الان با شیلنگ در و دیوارای خونه رو اب میکشه. زنش با سه تا بچه ول کرده رفته.
    از من میشنوی بی خیال شو. شک نکن سال به سال بدتر میشه. هرکی غیر اینو بگه داره سر خودشو شیره میماله. وسواس خوب که نمیشه, بدترم میشه. اینو تجربه گفته


    وست عزیز اصلا اینطوری نیست. وسواس قابل درمانه ولی با دارو. باید بره پیش روانپزشک

    خود من از یه وسواس خیلی شدید و ازاردهنده به وضعیت کاملا نرمال رسیدم

  5. کاربر روبرو از پست مفید محیا ناز تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (چهارشنبه 03 تیر 94)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 خرداد 99 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    7,750
    سطح
    58
    Points: 7,750, Level: 58
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Recommendation Second ClassVeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    887

    تشکرشده 279 در 146 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط grey-sm نمایش پست ها
    سلام...
    اولا تعجب میکنم از نظر دوست عزیز قبلیمون که ندانسته یک وسواس شدید و با بیماری هولناک دو قطبی یکی میدونه!
    دوست عزیز مشکل همسر شما وسواس شدیدهه نه چیز دیگه..من متاسفانه توو دوستان و آشنایان امثال این وسواس زیاد دیدم...طرف آدم خوبیه ولی متاسفانه وسواس داره که اینم یک نوع اختلال روانیه....
    اول سعی کنین ایشون به یک روانپزشک نشون بدین...در صورتی که ایشون هم نیومدن نا امید نشین و خودتون به روانپزشک مراجعه کنین چون با علایمی که گفتین دکتر یک داروهایی و برای ایشون به صورت مشخص تجویز میکنه مثل فلوکسامین و داروهای خلقی ....و دارو ها رو توی خونه بزارین و با همسرتون از سر دوستی بخواین که دارو ها رو برای زندگیتون مصرف کنه....
    میتونین برای اینکه گولشون بزنین که دارو ها رو بخورن با یک روانشناس مجرب مشورت بگیرین....

    ضمنا فراموش نکنین هر کسی بیماری خلقیش شدیدتر باشه کمتر پذیرش دکتر رفتن و درمان داره...ولی به هیچ وجه توصیه نمی کنم که نا امید بشین...
    انشالا همسرتون دارو ها رو مصرف میکنن...

    انشالا...
    دوست عزیز من عرض کردم ایشون اولین قدم باید برن روانپزشک و بنده کارشناش تو این زمینه نیستم

    منتها چیزایی که عرض کردم براساس تجربه بوده ، موردی مشابه دیدم و تجربه کردم که دقیقا با توضیحاتت شروع کننده تاپیک یکی بوده و بعد از چندسال تقیب و گریز و دور زدن روانش پزشک خبره ، مشخص شد 2 قطبیه

    که هنوزن به همون منوال زنگیشو رو رو داره ادامه میده و هنوز هم قبول نکرده که مشکل داره و قدمی برای حل مشکلش برنداشته و روز به روز بدتر میشه.

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام.ممنون از همه.نه مرسده خانوم.ایشون دوقطبی نیستن.قبلا مشاوره میرفتیم بررسی کرد.گفت چون 15 سال تنها و تو شرایط سخت زندگی کرده و چند سال اخیر چنتا فشار استرس زا بهش وارد شده و کارشم شدیدا استرس داره دچار این قضیه شده.دوساله اینجوری شده.گفت مقطعیه و اگر زندگیش ب روال طبیعی برگرده و استرسش کم بشه درست میشه.ولی من تغییری نمیبینم.تواین یک سال روند بهبودی ای ندیدم متاسفانه.البته خودش میگه قبلا خیلی شدید بوده و بهتر شده.نمیدونم واقعا

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 دی 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1388-1-24
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    8,262
    سطح
    61
    Points: 8,262, Level: 61
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    123

    تشکرشده 113 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد...
    نا امید نباشید و باتوکل به خدا تلاش خودتون برای بهتر کردن همسرتون انجام بدین...چون به نظرم وظیفه هر زن و شوهری که هم چین موقع هایی به همدیگه کمک کنند...
    به یک مشاور رجوع کنین و از ایشون مشورت بگیرین...و بخواین که بهتون مشاورهه بدن که چه طور همسرتون در مسیر درمان قرار بدین...
    موفق باشید

    نا امید هم اصلا نباشید ...

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 11:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-30
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    5,578
    سطح
    48
    Points: 5,578, Level: 48
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    196

    تشکرشده 193 در 77 پست

    Rep Power
    30
    Array
    خانم رها بنده پزشک نیستم ولی در این مورد دیده ها و شنیده هایی دارم که

    در اختیارتون میزارم و
    نهایتا تصمیم گیره خود شما هستید ....


    بنظر بنده واقعا زندگی با این جور افراد خیلی سخت و طاقت فرسا ست

    شما حق این را دارید یک فرد
    لااقل بدون مشکل وسواس را انتخاب و به عنوان

    شریک زندگی تون باهاش زندگی کنید .

    **********************************

    زن برادر همسر سابق بنده که قبلا همگی در یک ساختمان چند واحدی زندگی میکردیم

    وسواس بسیار بالایی داشت .

    شوهر این بنده خدا هرچی میخرید این خانم میبرد و تو حمام میشست

    خداشاهده یادم

    این آقا یه ساعت دیواری گرون قیمت خریده بود فردا که شوهره رفته بود سر کار این خانم

    ساعت برده بود تو حمام و شسته بود و خلاصه ساعت خراب شد .


    مورد دیگه اینکه رفته بودند باغ یه مارمولک رفته بود تو ماشین و خلاصه تو ماشین

    مرده بود .

    یادم دیگه سوار این ماشین نشد اول که اصرار اصرار که باید این ماشین بفروشی

    بعد کلی دعوا درک آخرش راضی شد فقط روکش های صندلی ماشین عوض بشه تا این خانم

    تو این ماشین سوار بشه .


    شوهر و پسر بچه شون که از راه میومدند باید حتما میرفتند تو حیات پاهاشون میشستند و جوراب ها را

    میشستند بعد میومدند تو آپارتمان


    خانمم میگفت یه مگس نشسته بوده رو میز پذیرایی -- داداشم با مگس کش مگس کشته بود

    زن ش میز چوبی برده بود تو حمام و با آب و تاید میز حسابی شسته

    بعد یکی دو روز ما دیدیم میز باد کرده و گذاشتند در خونه ....


    خلاصه کلی هم دوا و دکتر کرد ولی فایده ای نداشته

    تازه مریضی شم انگار به شوهرش سرایت کرده

    مرد اصلا اینجوری نبود ....

    این آخری ها من میدیدم تا یک ساعت میومد خونه ما دستاش را 10 بار میشست

    بنده خدا معلوم بود اونم وسواس پیدا کرده بود .


    نقل قول نوشته اصلی توسط raha_ashegh نمایش پست ها
    ما تو عقدیم.
    خانم رها شما الان عقد هستید

    باید به عرض تون برسونم که شما خیلی از مشکلات وسواس ایشون را تازه زمانی

    که عروسی کردید میبینید .


    شما را نمی دانم ولی کاربران بنده را کم و بیش میشناسند

    بنده یه ازدواج ناموفق داشتم و مجددا ازدواج کردم

    داستانی که برایتان تعریف میکنم از زبان یکی از کیس هایی است که بنده برای ازدواج مجدد

    با ایشان اشنا شدم و صحبت کردم


    بنده علت طلاق شون را پرسیدم ..!!؟؟؟


    ایشون علت طلاق را همین مورد
    وسواس عنوان کرد .

    -----------------------------------------------------------------------------

    این خانم میگفت : در دوران عقد این مورد وسواس برای من و خانواده من مشخص شده بود

    میگفت هر جا میرفتیم دست به چیزی نمیزد ...

    میوه می اوردند میگفت این چاقو کثیف - چاقو را خوب نشستند - میوه ها را خوب نشستند

    میگفت ما هرجا میرفتیم من باید قاشق چنگال مخصوص برا ایشون میبردم

    و هزاران مورد دیگه مثل دستکش دست کردن هنگام رانندگی و .....

    ===============================

    این خانم میگفت ما خانواده مذهبی و سنتی هستیم و طلاق تو فامیل برامون خیلی بد و زشت

    بزرگ تر ها گفتند زیاد سخت نگیر این وسواس نیست ایشون خیلی تمیز و تمیزی را رعایت میکنه

    و نهایتا با دکتر رفتن و با یکی دو دوره قرص و دارو خوب میشه .



    خلاصه این خانم میگفت : ما عروسی کردیم و چون من به دلیل مذهبی بودن خانواده م و ...

    تو زمان عقد اجازه نزدیک شدن به این آقا را نداشتم مشکل اصلی مشخص نشد و خودشا

    نشون نداد




    این خانم میگفت همه این مسائل تو عقد به کنار تازه
    مشکل جنسی ما شروع شد ...


    میگفت : هنگام بحث جنسی اول که من باید حتما حمام میکردم

    ولی با این حال که تمیز بودم ،ایشون از هر حرکت و معاشقه ی جنسی

    بدش میومد و میگفت من چندشم میشه و نمی تونم با تو ...... داشته باشم .




    و به خاطر همین قضیه این خانم ادعا میکرد که هیچ نزدیکی صورت نگرفته

    و هنوز باکره هست .



    بگذریم ما که بیخیال ایشون شدیم و ازدواج ما صورت نگرفت ....




    بهرحال من شرح حال ایشون خدمتتون عرض کردم که حتما این موارد را بررسی کنید .

    زندگی یک دور روز نیست ...

    خدای نکرده فردای وقتی عروسی نکنی و هزار و یک مشکل دیگه بیاد سراغت ....


    نقل قول نوشته اصلی توسط raha_ashegh نمایش پست ها
    چیکار کنم که قبول کنه و بیاد برای درمان؟ توروخدا اگر راهکاری دارین بدین.
    اتفاقا یکی از سئوالات من از ایشون همین مورد بود که بعد عروسی چرا دکتر نرفتید تا

    با یکی دو دوره قرص و دارو درمان بشه ؟؟؟


    ایشون میگفت : سر همین کارهاش بحث مون شد و ناخواسه پای خوانواده ها اومد وسط

    خلاصه پدرش باهاش صحبت کرد و رفتیم دکتر و براش دارو هم نوشت

    میگفت میخورم ولی یقین داشتم که قرص هاشا نمی خوره

    بعدشم دیگه هیچ وقت نیومد بریم دکتر و میگفت من مشکلی ندارم .


    خلاصه میگفت اینقدر مشکلات وسواس ایشون زیاد و حادتر شد

    تا اینکه از هم جدا شدیم ....


    ============================

    نقل قول نوشته اصلی توسط raha_ashegh نمایش پست ها
    خودش میگه قبلا خیلی شدید بوده و بهتر شده
    جسارتا -- خودش بگه ...

    هیچ بقالی نمیگه ماست من ترش ....


    بنظر من رها خانم حسابی بالا و پایین کارتا ببند و بعد عروسی کن


    اصلا از روی احساساتت تصصمیم نگیر .....


    تا چند بار مشاوره نرفتید و پیش دکتر نرفتید و .... اصلا عروسی نکن .


    از دکترش بپرس آیا با مصرف چند دوره درمان ایشون خوب میشه ؟؟؟؟

    یا تا زمان مصرف دارو مشکل ش حل و اگر دارو شا قطع کنه این وسواس

    بر میگرده یا نه ؟؟؟




    چون فردای وقتی ، عروسی میکنی و یوقت سریع م بچه دار میشی و خدای نکرده

    یه بچه را بدبخت و بچه طلاق ش میکنید .



    موفق باشید ....
    ویرایش توسط tanhaei : چهارشنبه 03 تیر 94 در ساعت 16:45

  10. کاربر روبرو از پست مفید tanhaei تشکرکرده است .

    mercedes62 (چهارشنبه 03 تیر 94)

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 94 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1394-2-14
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    220
    سطح
    4
    Points: 220, Level: 4
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مشکل وسواس تا حدود زیادی ناشی از اضطرابه و قابل درمان هست اما خود بیمار باید بخاد و داروها رو مصرف کنه و تمرینهای ذهنیشم انجام بده در غیر اینصورت میتونه بیماریش بیشتر بشه و زندگی رو به کام خودش و اطرافیان تلخ کنه
    به نظرم با مشاور مشورت کنین که چطور میتونین برای درمان راضیشون کنید

  12. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 خرداد 99 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    7,750
    سطح
    58
    Points: 7,750, Level: 58
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Recommendation Second ClassVeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    887

    تشکرشده 279 در 146 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط raha_ashegh نمایش پست ها
    سلام.ممنون از همه.نه مرسده خانوم.ایشون دوقطبی نیستن.قبلا مشاوره میرفتیم بررسی کرد.گفت چون 15 سال تنها و تو شرایط سخت زندگی کرده و چند سال اخیر چنتا فشار استرس زا بهش وارد شده و کارشم شدیدا استرس داره دچار این قضیه شده.دوساله اینجوری شده.گفت مقطعیه و اگر زندگیش ب روال طبیعی برگرده و استرسش کم بشه درست میشه.ولی من تغییری نمیبینم.تواین یک سال روند بهبودی ای ندیدم متاسفانه.البته خودش میگه قبلا خیلی شدید بوده و بهتر شده.نمیدونم واقعا
    رها خانم من اقا هستم

    گفتیهارو tanhaei عزیز کامل توضیح دادن و مثالهای خوبی هم از تجربیاتتشون زدم


    خوب این علائم و رفلکسی که شما گفتید مثلا بستن در ماشین با پا و دنبال جوش گشتن تو صورتتون و... این علائم چیه؟ علائم آنرمال بودن و جدی بودن قضیه هست

    علاوه بر اینکه هنوز زیر 1 سقف نرفتید و قبل زیر سقف رفتن برخودا و شرایط خانم و آقا متفاوته و حساب شده و خیلی دس به عصا حرکت میکنن و رفتار آدما تو زیرسقف ضرب در 10 میشه بعلاوه چیزی که پنهان میشه از طرفین و آشکار میشه

    با این توجه به اینکه میبینید تغییری نکرده انجوری که مشخصه روانپزشکتون خبره و حاذق نبوده و یا حداقل وقت کافی برای ایشون نزاشته متاسفانه

    خواهشن این قضیرو جدی بگیرید و تا نظر قطعی از روانپزشک معتمد و دلسوز نگرفتید هیچ اقدامی برای ازواج یا جدایی و... نکنید

    موفق باشید

  13. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام خانم رها



    دوستان راهنمایی های خوبی کردن ، اما اگه قصد دارید کنار ایشون بمونید و بهشون کمک کنید ، اینطور که من متوجه شدم وسواس ایشون در زمینه نجاست و طهارت هست چون بیشتر مثالهایی که زدید مربوط به این موضوعات هست ، این یعنی اینکه برای همسر شما مسائل دینی مهم هست و دقیقا شیطان هم داره از این طریق به همسرتون نفوذ میکنه و به گناه میندازه ایشون رو....




    نظر من اینه که اول فایل سخنرانی زیر رو خودتون گوش بدید و بعد هم بدید به همسرتون گوش بده . این یک سلسله سخنرانی هست که اگه علاقه داشتید کل مبحث رو توی لینک دوم میتونید دانلود کنید...

    دشمن شناسی، جلسه 14

    http://www.hamdardi.net/thread-32985.html


    اما غیر از این ، از اونجایی که وسواس ایشون مربوط به مسائل طهارت و نجاست هست ، نظر من اینه، برای این موضوع ، به مرجع تقلیدشون مراجعه حضوری کنید حتی اگه مرجعشون در قم حضور داشته باشن.... معمولا اقایون مراجع ، فتواهای صریحی دارن برای اینکه کسی خدای نکرده توی این دام وسواس نیفته ... حتی بعضی از مراجع توی این زمینه میگن مثلا کسی که وسواس داره مثلا حتی به خون و ادرار خودش هم که عین نجاست هست نباید اعتنا کنه و با لباسی که خونی هست نماز بخونه و.... وقتی یک مرجع فتوایی میده یعنی اگه گناهی هم داشته باشه به گردن مرجع هست ... برای همین اگر حضوری مراجعه کنید احتمالش هست ان شالله با فتوای مرجعشون ،ایشون کلا بی خیال این مسائل بشن و مثل بقیه افراد یک زندگی عادی رو پیش بگیرن. البته این اخرین راه هست چون ملاقات با مرجع تقلید کمی سخت هست ، اگه نتونستید در دیدار با علمای مذهبی شهرتون یا با رجوع به دفتر مرجع در شهر خودتون جواب بگیرید ، این راه سختر تر رو در کنار درمانهای دارویی استفاده کنید .


    موفق باشید.


    أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ
    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

    ( زمر / 36 )


  14. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (پنجشنبه 04 تیر 94), سرشار (جمعه 05 تیر 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اختاپوس وسواس فکری- عملی (اختلال وسواس اجباری)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 فروردین 95, 08:31
  2. وسواس من به قد و ظاهر همسرم (2)
    توسط جوادیان در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 64
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 آذر 94, 02:31
  3. وسواس ظاهری دارم ، زندگیم داره تباه میشه
    توسط omidsss در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 دی 93, 21:36
  4. وسواس فکری دارم
    توسط Milad1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 مرداد 92, 11:08
  5. وسواس روانیم کرده
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 خرداد 92, 17:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.