به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 تیر 94 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1394-3-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    مشکل با پدر شوهر

    پدرشوهرم کسی که کل فامیل خودشون باهاش مشکل دارن مشکل اصلی من اینکه 5 ماه پیش پدر خودم فوت کرد و ما یه اختلاف 20 سال با عمه بزرگترم داشتیم و دارم که پدر شوهرم مطلع شد و بدون اینکه دلیل اختلاف بدون یا حتی به اون ربطی داشته باشه سر روز خاکسپاری پدرم که به من گیر داد که بیا و با عمه ات آشتی کن منم گفتم که انجام نمی دم و اون باز هم چند بار اصرار کرد تا جایی که من گفتم که چرا انقدر اذیتم می کنین و در همون شرایط شوهرمم اصرار که یالا به حرف پدرم گوش کن که گفتم گوش نمی کنم همین شد که پدر شوهرم قهر کرد و نه ختم اومد نه حتی سوم پدر و نه حتی هفتم و حتی 40ام هم زنگ نزد که تسلیت بگه یا حالی بپرسه حتی نگفتن کمک می خوام یه نه اصلا یک ماه بعد از فوت هم مچ پای راست خودم شکست حتی زنگ نزدن حالم بپرسن ماه بعدشم مادر بزرگم فوت کرد بازم تسلیت نگفتن و ماه بعدشم تولدم بود اصلا حتی یه تبریک هم نگفتن....شوهرم میگه با پدرش خوب رفتار کنم تا پدرش مادرش اذیت نکنه ولی من این وسط دارم خرد میشم این چند ماه پام خونه شون نزاشتم اگه توی مهمونی یه نفر دیگه هم داشتیم در حد سلام و خداحافظ احترامش نگه داشتم و حالا مثلا برای مهمونی یکی از فامیلشون که دیروز بود به شوهرم گفته که اگه این یعنی من می اد من نمی ام و اینکه به من بی احترامی کرد!!!!دقیقا نمی دونم چه بی احترامی کردم با این همه توهینی که به من شده و عکس العمل شوهرمم اینکه میگه ولش کن پدرم مشکل داره ولی عملا من حمایت دیگه ای ندیدم یعنی میگه بخاطر تو با پدرم بحثم شده هفته پیش من برات مهم نیستم؟می گم: من 5 سال دارم اذیت میشم دیگه نمی تونم ....دلم می خواد کل فامیلشون بزارم کنار ....یعنی به حدی اذیت شدم که اگه بازم شوهرم بخواد از پدرش حمایت کنه حتی دیگه دارم به طلاق فکر می کنم .....نمی دونم چی کار کنم .....مادر ندارم پدرم تازه مرده 7 سال با شوهرم آشنام و 5 سال که ازدواج کردیم مسئولیت پذیری شوهرم خیلی کم و بیشتر فکر آسایش خودش تا من و نمی خواد با پدرش بد بشه چون کارای خودش میندازه گردن پدر شوهرم و نمی خواد با من بد باشه چرا یه کارگر مفت و مجانی از دست بده......به خدا نمی دونم چی کار کنم ؟
    تا هم می گم دیگه نمی خوام اصلا پدرت ببینم باهام قهر میکنه
    امروزم بهم میگه تولد پدرم بهش تبریک بگو نمی دونم چطوری روش میشه این حرف به من بزنه پدرش تولد منو که تبریک نگفت هیچ حالمم حتی نمی پرسه پست سرمم که توی فامیلشون بد میگه ...اون اصلا ارزش ارتباط نداره چرا اصلا باید به همچین آدمی که انسانیتش صفره بخوام فکر کنم؟
    اگه شوهرم گیر نمی داد ترجیح می دادم هیچ ارتباطی با فامیل و خانوادش نداشته باشم فقط برام اعصاب خردی دارن و واقعیتش سر فوت پدرم همه کارای بیمارستان و دوندگی و مراقبت هاش با من بود بعد از اون هم قلبم درست کار نمی کنه هم معد درد دارم و برای شوهرمم مهم نیست یکم ابراز نگرانی می کنه ولی زمانی که من مریض میشم کلا خونسرداصلا من دکتر نمی بره یا به فکرم نیست پس باید مراقب سلامتی خودم هم باشم و می دونم با این استرس فامیل شوهرم فقط وضعیت قلبم بدتر میشه ...نمی دونم چه رفتاری با این موجود انسان نما(پدر شوهرم)میشه داشت؟کاش فکر می کرد من غریبه ام اصلا طرفم نمی اومد حرف هم نمی زد راحت تر بودم
    ویرایش توسط tsukiko : دوشنبه 01 تیر 94 در ساعت 11:29

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 تیر 94 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1394-3-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    یعنی هیچکسی نظری نداره؟!

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم فوت پدرتون رو تسلیت میگم غم بزرگیه،امیدوارم خداوند روحشون رو قرین آرامش کنه.
    واقعا متاسفم که یک مرد مسن که باید دنیا دیده باشه شرایط شما رو درک نکرده و باعث آزردگی خاطر شما شده
    بدبختانه ما نمی تونیم رفتارشون رو تغییر بدیم فقط می تونیم تاحدودی جلوی ضربه زدن اونها به خودمون رو بگیریم
    من ازدواج نکردم ولی بهتون پیشنهاد می دم اس ام اس رو بدید،احتمالا شوهرتون ول کن ماجرا نمیشه و اونقدر از شما درخواست می کنه که خودتون کلافه بشید ،فقط یک اس ام اس می دی و تموم میشه،ایشون اگه تولد شما رو تبریک نگفته یا تسلیت نگفته و شرایط شما رو درک نکرده با عرض معذرت شعور خودش رو رسونده
    به هرحال من کارشناس نیستم امیدوارم اعضای باتجربه تر هم هر چه زودتر توی تاپیک شما بیان


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.