به نظرتون شوهرم داره بهم راست میگه

[منیر غریب]

شوهرم مدتیه که یه منشی رو با همفکری همدیگه و با رزومه ای که ازش داشتیم برای شرکتشون به مدیر معرفی کرد و استخدام شد
یه دخرتی با تیپ تقریبا امروزی
ولی شوهرم کاملا مذهبیه
مدتیه که خیلی به این خانوم حساس و بدبین شدم آخه زیاد به شوهرم زنگ میزنه و ازش راهو چاه میخواد منم خیلی ناراحت میشم وشوهرمم هی میگه خانم فلانی ساپورت میپوشه،خانم فلانی انگشتش اینجوری لاک زدست،خانم فلانی گفتم وقتی خونم زنگ نزن گفت برگشت بهم با ادای بچه هاگفت خانمتون دعواتون میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بس که حساسیتم زیاد بود شوهرم دم عید اسمش رو عوض کرده بود و بهش وقتی رسیدیم سفر پیام داد که رسیدیم و فدایی داری و د.د ولی اسمش یه چیز دیگه بودکه من رودرو کردم و بهش گفتم چطوره که شماره فلانیبا این یکیهو اونجا قسم خورد و دستش رو گذاشت رو قرآن که من چون میدونستم حساسی واونم باهام کارداره در مورد شرکت اسمش و عوض کردم تا عیدمون خراب نشه....
تا چندروز پیش که شوهرم مریض شده بود و نرفت سرکار و خونه موند و منم رفتم استخر اتفاقی گوشیم رفت رو رکوردر و من رفتم استخر اومدم دیدم داره صدا ضبط میکنه به شوهرم نگفتم و حذفش نکردم تا شوهرم رفت حموم نشستم گوش کردم دوتاتماس داشت که با یکی خیلی سرد و محترمانه برخورد کرد و میگفت خانم منشیمون بود..... ولی تو تماس دوم من شنیدم که اندازه ی 20 دقیقه با همون خانوم داره صحبت میکنه و میگه و میخنده و اسمش رو میاره مینا جان میناجان میکنه
گر گرفتم تو حموم بود بهش گفتم که تو تا الان تو زندگیت به من دروغ گفتی و چیزی رو ازم پنهان کردی قسم خورد که نه و بعد ده دقیقه از لای در میپرسه برای چی میگی گفتم همینجوری تا انقدر سوال و پیچم کرد که باید دلیل بیاری منم گفتم نسبت به تو و همکارت یه خرده بدبینم و دید که من دارم با هندزفرییه یزی گوش میدم و گفتم داشتم رادیو گوش میکردم و از اینحرفا که باید بهم ثابت کنی که چیزی نیست

بعد ده دقیقه اومد و میگه ضبط صوت رو خوب گوش کردی گفتم تو ضبط چیزی هست که بهم اثبات میکنه این رابطه رو ب
بعد بهم گفت من فهمیدم تو گوشی رو گذاشتی و شک کردم نکنه داره صدا ازمن ضبط میکنه و آخه تو هیج وقت گوشیت یادت نمیرفت منم از حرصت این حرفا رو فیلم بازی کردم دقت کن به صدا اولین تماس خانم ...بود که محترمانه جوابش رو دادم ولی وقتی فهمیدم گفتم برات فیلم بازی کنم تامتوجه بشی که شک به من نداشته باشی
حلا تو زنگ دوم وقتی زنگ زد به خانم....صدای الوش توی گوشیم ضبط شد ویک دقیقه بعد شوهرم باهاش حرف زد
حالامیگه همش فیلم بود و به همه چیز قسم خورد که هیچ دروغی نگفتم و هیچ چیزی رو ازت پنهان نکردم حالا خیلی ازم عصبانی هم بود و اصلا نشون نمیداد که داره دروغ میگه ولی نمیتونم باور کنم حرفش رو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟

- - - Updated - - -

توروخدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ده بار گوشش کردم شوهرم حذفش کرد ولی من یه جای دیگه تو کامپیوتر سیوش کردم
چرا نمیتونم باور کنم
این درحالیه که شوهرم خیلی خلی دوستم داره و وجونش برام در میره
خیلی بهم وابسته ایم
به نظرتون داره راست میگه که فیلم بازی کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شوهرم کلا آدمیه که خیلی جدی و به هر کسی رو نمیده و منم هیچ کمبودی براش نمیذارم همیشه هم میگه ازت خیلی راضی ام.....

- - - Updated - - -

چرا کسی کمکم نمیکنه؟
اینجا چقدر خلوت و سوت و کوره....

[منیر غریب]

حالا چی کار کنم؟
صحبتاش واقعی بود
ولی قسماش واقعی تر
به امام حسین و به قرآن قسم خورد
گفت قبل از این که بخوام به تو جواب بدم باید در برابر خدا جوابگو باشم....

- - - Updated - - -

نمیخواستم ضبط کنم دستم خورد به رکوردر و متوجه نشدم که رو ضبطه
در ضمن اونم رمز گوشیم رو میدونه
منم رمز گوشیش رومیدونم و رروزمیرم تو گوشیش جلوی خودش....

[منیر غریب]

آره و
ن حتی اینو به شوهرم گفتم
گفت بهشکه گیام دادم برای تاکید بیشتر موضوع کار شرکت زنگ زدم در حد خیلی کوتا بهش تاکید کردم و بعد که قطع کرد ادامه دام اونجوری و فیلمبازی کردم
حتی جلوی من بهم گفت میخوای الان بهش پیام بدم ک من تنها هستم میشه تماس بگیری و من الکی بهانه کار رو میکنم ببین چجوری خحرف میزنه پیام رو نوشت داشت ارسال میکرد که مانعش شدم
ولی حالا که فکرای مختلف میاد سراغم با خودم میگم نکنه هماهنگ بودند که این کارو بکنند....

[فدایی یار]

سلام... راستی شما سه تا پست ارسال کردید دیگه تا فردا که از اولین پستتون 24 ساعت بگزره نمی تونید پست جدیدی بدید...روزی سه پست...اگه خیلی حرف فوری دارید می تونید یک عضویت دیگه بسازید مثلا منیر غریب 1 و ادامه ی حرفتونو بگید.

اما
راستش شما نتونستید خویشتن داری کنید و گر نه بهتر میشد به صداقت یا عدم صداقت ایشون پی برد... درسته دوستان می گند ایشون دروغ میگه و...


ولی برای من سوال پیش اومده ؟! مگه نمی گید دو بار رو با ایشون صحبت کردند... بعدش چطور میشه بار اول کاملا رسمی باشه...بعدش بار دوم یک دفعه کلی با هم صمیمی بشند ؟

بعد چطور میشه شما میگید بعد یک دقیقه بار دوم با اون خانم صحبت کرده...بعدش همسرتون میگه برای تاکیید بیش تر بوده و بعدش قطع کرده بقیش فیلم بوده.. پس اگه واقعا این طوری باشه باید توی اون یک دقیقه رسمی صحبت کرده باشه... و صدای خداحافظی بیاد چرا نیست...این یک دقیقه صحبت چطور حذف شده ؟


نمی دونم یک بار پیامبر(ص) بودند یا حضرت علی (ع) البته شنیدم منبعشو نمی دونم...روی تخته سنگی نشسته بودند یکی میاد رد میشه که یکی دیگه دنبالشه میگی فلانی اومد نگید منو دیدید... بعدش اون بزرگوار روی تخته سنگ دیگه ای می شینند وقتی طرف ازشون سوال می پرسند در جواب میگن از وقتی روی این تخته سنگ نشستم کسی رو ندیدم... این که همسرتون قسم می خوره دروغ نگفتم خب به کی دروغ نگفته راجب چی دروغ نگفته...منم قسم می خورم دروغ نگفتم ولی به کی ؟ کلا این یک حقه ای هستش که جدیدا متاسفانه خیلی ها ازش استفاده می کنند... اگه یکی قسم خورد درست و کامل بگید قسم بخوره...


جدایی از این موضوع شما کاش بهتر بود قبل این کار مشورت می گرفتید تا بهتر به صداقت همسرتون میشد پی برد...این که همسرتون کمی از خطوط قرمز شاید دور شده(همون بحث پیامک و عوض کردن اسم و...) ولی این که چقدر رابطش با اون خانم جدی شده رو خدا می دونه...


شاید واقعا اینا حس منفی شما باشه...طوری رفتار کنید اگه یک درصد این شک های شما اشتباه بود باعث نشه شما کلی شرمنده ی همسرتون بشید و بعدش کلی خجالت زده باشید و.. بعدش اگه واقعا همچین اتفاقی بیفته دیگه روتون نشه به همسرتون چیزی بگید.. و اگه چیزی بگید سریع مجکوم کنه شما رو مثل دفعه ی قبل بهم الکی بد بین شده بودی و....


صوت بد بینی به مردم از استاد محمد شجاعی رو هم گوش کنید بد نیستش...


خانم دختر جوان هم توصیه های خوبی کردند... اگه همسرتون فریب شیطان رو هم خورده باشند که ممکنه هر مردی بلغزه باید با درایت شما و توبه ی ایشون ان شالله به خوبی حل بشه.

[فرشته مهربان]

با سلام

دوست عزیز به هیچ وجه تجسس نکنید ، حرف و قسم شوهرتون را هم باور کنید و فقط تأکید کنید که خط قرمز زندگیتون خیانت هست و اگر خدای ناکرده متوجه بشی که ارتباطی با هر کسی که باشد هست از زندگیش خارج میشید .....

بگید که با او اطمینان دارید اما به شیطنت های بعضی هم جنسهات نمی توانی مطمئن باشی و اینجاست که تعهد و پای بندی هست که نجات بخشه .

چون همسرت مذهبی هست بگو میدونی که حق الناس چی هست و مطمئنم برات مهمه ..... پس میدونم خدای نکرده وسیله ای برای میدان یافتن کسی به سوی خطا شو نمیشوی و خودت هم میدونی که ماه پشت ابر نمیمونه و شیطان همونی را که وسوسه به خطا میکنه خودش هم تشت رسواییش را از بام میندازه....

بگو من بهت اعتماد دارم نسبت به تردیدی که پیدا کردم هم حرفت را باور می کنم و عذر میخوام اگر بدگمان شدم و مطمئن هستم که وفاداری ....

ببین عزیزم خود اصرار بر بد بینی و سوء ظن زمینه را برای اینکه فرد از تعهد خارج بشه را ایجاد میکنه .... چون قبح زدایی میکنه چون غرور مردانه او را میشکند و دیگه اعتباری و عزت نفسی براش نمیمونه که نگهدارنده اش باشه و اینها را با دست خودت باعث میشوی .... از طرفی تزریق اعتماد و دادن اعتبار و تقویت غرور مردانه از این بابت که به وفا داری و تعهدش مطمئنی باعث میشه که وجدان او را آبیاری کنی که وقتی زمینه خطا هم پیش بیاد همین وجدان شروع کنه به سرزنش چون اعتماد شما به او را و اعتباری که نزد شما دارد را یادآوری میکنه و نهیب میزنه و مانعش میشه .... مهمتر از آن ، وقتی شما انبان دل و جان شوهرت را پر کردی از اعتبار و عاطفه او را بیمه می کنی ، عزت نفسش را تقویت می کنی و مردانگی اش را رشد می دهی و اینها خود او را حفظ می کند ....


----------------------

پاورقی:

دوستان عزیز خواهشا در اینگونه موارد توجه کنید به پستهای مدیر و کارشناسان و از تشویق تجسس و دامن زدن به ظن و گمان و برافر وختن آتش مسئله و مشکل و اختلاف در یک زندگی پرهیز کنید ..... موضوع یک زندگی هست چرا اینقدر راحت اصرار دارید که همسرش دروغ میگه و آنالیزهای عقلانی ساز هم می آورید ....

پستهایی که این آفت را داشت حذف و ویرایش شد

[به دنبال خوشبختی]

خانم محترم نکن این کارو


"داریم توی این تالار که زن با بدبینی هاش زندگیشو به بن بست کشونده، و الان التماس شوهرشو می کنه که برگرده سر خونه و زندگیش اما مرد میگه دیگه من نمی تونم"

تلفن که یه هویی روی رکورد نمی ره، کار شما زشت تر از کار همسرتون بوده، پس حداقل برای مدتی بی خیال روابط کاری ایشون بشید و زندگی خودتون رو بکنید. شما که می گید از شما راضی هستند، و شما رو دوست دارند و جونشون براتون در میره پس و به هیچ وجه سمت گوشی و .... ایشون نرید.
من خیلی وقت نیست توی این سایت عضو شدم اما چون توی وقت های آزادم مقالات و تاپیک های دوستان رو می خونم الان یه چیزایی امده دستم و از بعضی تاپیک ها میشه ته ماجرا رو دید و متاسفانه در صورت ادامه انتهای ماجرای شما چیز خوبی رو نشون نمیده، این رو از یاد نبرید که سوء ضن و بی اعتمادی شیرازه زندگی رو می پاشون. شاید الان همسرتون هیچ حسی به اون خانم نداشته باشند اما مطمئن باشید با ادامه سین جین های شما و سلب آرامش و آسایش در منزل از شما متنفر و از خانه گریزان شده و در این حالت مطمئن باشید سمت دیگری کشیده می شود.

[paria_22]

به نظر من برا اينكه بهت ثابت كنه براش مهمي بهش بگو اخراجش كنه.
خصوصا اون ادا رو دراورده (خانومتون بدش مياد)
اگر ديدي واقعا انجام ميده يانزار اخراج كنه يا اگه باعث سلب آرامشته بزار بره.
حساس شدي
حساسيتت رو برطرف كن.

[قلب شیشه ای]

سلام عزیزم اگرشکی کردی اصلابه همسرت هیچی نگو به یک وسیله در محل کار ارتباطات همسرت بامنشی رو زیرنظرداشته باش خلاصه به هرطریقی تامدرکی ازش جمع نکردی به روش نیار ،اینوبدون خانمی مردا میگن ما سالاریم اما سالاراشم از زنا میترسن،تازمانی که مدرکی علیهش جمع نکردی باهاش دراین موضوع چیزی نگو بهت ازاینکه میفهمه توبهش بی اعتمادی دلسردی بینتون پیش میاد بعد اون مشکل بزرگیه...راهنماییت کردم چون خانمی این اشتباه بزرگ منم بود البته دریک موضوع دیگه...اون بهم ثابت کرد که الان نتونم حرف بزنم امااینم بگم کلا مردا دوست دارن کاراشونو مرموزانه انجام بدن فقط خدا صبر به هممون بده