به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 خرداد 94 [ 02:51]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,356
    سطح
    20
    Points: 1,356, Level: 20
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مخالفت بیدلیل مادر دختر

    سلام دوستان
    من 37سالمه دیماه دختر خانمی را که جهت ازدواج یکی از دوستان معرفی کرده بود ملاقات کردم
    ایشون 34 ساله هستن تو نظر اول همه چیز روبراه بود و خاستیم بیشتر اشنا بشیم .بار اول که به
    منزلشون رفتیم هم مشکلی نبود اما از بار دوم مشکل شروع شد .من همراه خانواده به منزلشون
    رفتم که دیدیم مادرشون حضور ندارن !!! خانوادم خیلی ناراحت شدن برگشتیم .ایشون خودش با من تماس
    گرفت و گفتن اگه تا بحال ازدواج نکردن بخاطر مخالفت مادرشون بوده گویا مادرش کلا با ازدواج ایشون
    مخالفه میگن چند بار دیگم اینکارو کرده .
    حتی من شخصن رفتم باهاشون حرف بزنم حاضر نشدن .
    چون دختر بسیار خوبی بنطر میاد و نظریاتش به من خیلی نزدیک بود قبول کردم باهاشون ادامه بدم چون
    پدرشون هیچ مخالفتی ندارن . حال سوال من ممکنه مادر ایشون در اینده برام مشکل ایجاد کنه ؟ خودش
    میگه بعد ازدواج کنارش میزارم با اینکه تک فرزنده !!! این خانم خیلی بیش از حد خودشو علاقمند نشون
    میده و دو باری که رابطه تا فرو پاشی پیش رفته ایشون با استفاده از ترفند های زنانه ماتع شدن و چیزه
    زیادی از من نخاستن لطفا خانمها جواب بدن ایا من باید به این رفتار ایشون شک کنم ؟؟؟
    من بخاطر بعضی از مساعل که تو کار و زندگیم داشتم زیاد با دخترها ارتباط نگرفتم و شاید این جنسو زیاد
    نمیشناسم و همین بیشتر نگرانم میکنه. از همه دوستانی که تایپیکو میخونم تشکر میکنم و انهایی راهنمایی
    میکنن هم بی نهایت سپاسگذار

  2. کاربر روبرو از پست مفید میثم ش تشکرکرده است .

    یه دختر سرگردان (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 اردیبهشت 95 [ 13:04]
    تاریخ عضویت
    1393-12-26
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    4,880
    سطح
    44
    Points: 4,880, Level: 44
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    934

    تشکرشده 329 در 91 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام ، به همدردی خوش امدین، به نظر من این که علاقه نشون میدن( البته منظورتون از بیش از حد رو متوجه نشدم یعنی چه جوری) اصلا چیز بد و مشکوکی نیست. خوب بنده خدا بیست و چهار ساله هست و مثل همه ادم ها دوست داره ازدواج مناسب داشته باشه و احتمالا شمار رو هم مناسب دیده و پسندیده... راستش من تعجب میکنم چرا این رو عجیب و غریب و مشکوک میدونند، مگه دخترها ادم نیستن؟... اما این که مادرشون چرا حضور ندارن و اصلا چرامادرشون کلا با ازدواج ایشون مخالفت میکنند جای تامل داره و باید بررسی بشه.. خوشحالم که به نظر زندگی بی حاشیه و سالمی داشتین ، این نکته مثبتی هست ولی برای ازدواج باید هم مطالعه کنید و هم به اتفاق دختر خانم با هم به مشاوره برین و هم دوتایی با اطلاع خانواده ها برای شناخت روحیات هم وقت بزارین.. اگه شرایط کلی دختر رو پسندیدین پس براش تلاش کنید و باز هم بخواهید که با مادرش مستقیما صحبت کنید البته اینجا دختر خانم هم باید تلاش کنند و مادرشون رو راضی کنند. همه پدر و مادرها دوست دارن بچه هاشون سروسامون بگیرن .. امیدوارم دوستان دیگه اگه راهکاری دارن به تایپیک شما سر بزنند و کمک اتون کنند... موفق و خوشبخت باشین .

  4. کاربر روبرو از پست مفید یه دختر سرگردان تشکرکرده است .

    واحد (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 00 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    14,247
    سطح
    77
    Points: 14,247, Level: 77
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,750

    تشکرشده 764 در 211 پست

    Rep Power
    71
    Array
    بیش از حد علاقه نشون میده یعنی مثلا چه کار میکنه؟ میشه بیشتر توضیح بدید.شاید برداشت شما اشتباه باشد.به هر حال ایشون خیلی وقت است سن ازدواج رو رد کردن و طبیعی به نظر میرسد که بخواهد ...راضی کردن مادر ایشونم کار شما نیس.تنها کسی که از پس این قضییه بر میاد خود دختر خانم است.

  6. کاربر روبرو از پست مفید سرشار تشکرکرده است .

    یه دختر سرگردان (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 خرداد 94 [ 02:51]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,356
    سطح
    20
    Points: 1,356, Level: 20
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنماییتون گفتم بیش از حد علاقه نشون میده از این جهت که رابطه ای رو کمن خیلی سعی میکنم رسمی باشه ایشون سعی میکنن احساسیش کنن دوست خوبم سرشار عزیز ترس منم از همینه که انتخاب ناچار کسی باشم که از از هم جا نا امید شده باشه

  8. کاربر روبرو از پست مفید میثم ش تشکرکرده است .

    یه دختر سرگردان (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 خرداد 94 [ 02:51]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,356
    سطح
    20
    Points: 1,356, Level: 20
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 جواب دختر سرگردون

    سلام دختر سرگردون عزیز و سپاس مادر این دختر خانم به هیچ وجه رضایت نمیدن !!! اخرین چیزی که از ایشون شنیدم چند نفر از دخترای فامیلشو مثال میزنه که برای تنها نشدن مادرشون ازدواج نکردن عرض کرده بودم تک فرزندن .فقط میخاسم بدونم با این اوصاف مادرش بعدها برام مشکل ایجاد نکنه .گفته بودی خوشحالی از زندگی بی حاشیه من اما خودم چندان راضی نیسم .من وقتی 20ساله بودم قصد ازدواج داشتم چندین مورد هم دیدم اما چون تمکن مالی نداشتم خانوادم راضی نبودن ( ک ای کاش بودن )رفتم حسابیکار کردمو همه الزامات اولیه زندگی تهیه کردم اما ده سال گذشت دوباره رفتم خاستگاری اما اقا انگار تو این ده سال ما خاب اصحاب کهف رفتیم !!!!! دخترا دیگه دخترای انموقع نبودن ( اما من همون نوجوون 20 ساله )یکی برا اینکه دوست پسرشو تحت فشار بزاره با من قرار ملاقات میزاشت یکی خانوادش مخالف ازدواجش با دوست پسرش بودن منو بعنوان خاستگار راه میدادن یکی شکست عشقی خورده رفته تو کما یکی خاستگار رد میکنه اعتماد بنفسش بره بالا یکی میخاد ضربه بزنه چون ضربه خورده .عقده و کمبود بیدادمیکنه توقعات هم که الی ماشاالاه .اقا قبول کنید بخش بزرگی از جامعه ما بیماره قبول کنید .اخه انهایی که روابط دختر و پسر کلن از بیخ نفی میکنن ( حداقل اینجا مدیران همدردی )بمن بگید کسی که تا بحال تو هیچ رابطه ای نبوده چطور با این جماعت کنار بیادنگید فقط تحقیق و مطالعه که نمیشه واقعن نمیشه خودم همه این سالارو تحقیق و مطالعه کردم اما وقتی امدم تو گود دیدم هیچی نمیدونم .یه دکتر و مهندسم 30 سال درس میخونه اما تا کار عملی نکنه چیزه زیادی نمیدونه

  10. 2 کاربر از پست مفید میثم ش تشکرکرده اند .

    Amir_23 (یکشنبه 24 خرداد 94), یه دختر سرگردان (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 اردیبهشت 95 [ 13:04]
    تاریخ عضویت
    1393-12-26
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    4,880
    سطح
    44
    Points: 4,880, Level: 44
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    934

    تشکرشده 329 در 91 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام اقا میثم ، من با بیشتر حرفهاتون موافقم .. خواب اصحاب کهف رو خندیدم... ... دقیقا من هم همچنین مشکلی رو دارم با این تفاوت که من دخترم و هرگز دوست پسر نداشتم و میبینم که همه دارن و من یه جورایی غیر طبیعی به حساب میام .. مخصوصا در محیط کارم که تمامی همکارها یا نامزد دارن یا دوست پسر یا دوست دختر به قول خودشون فابریک دارن.. من برای همین گلمه سرگردن رو انتخاب کردم.. اخه با این که دارم وارد سن 32 میشم ( هنوز مونده).. ولی هنوز مجردم .. در صورتی که میبنم دوستی هم برای بعضی ها نتیجه داده.. من کاملا میفهممتون.. اما بازم خدا رو شکر کنید که پسر هستین و میتونید به دوست و اشنا بسپارین براتون دختر خوب معرفی کنند .. مطمن باشین عاقبت انشالله جور میشه براتون.. من اگه پسر بودم کمتر غصه میخوردم پس کلا خوشحال باشین ..اما خوب در مورد مادر این خانم خیلی جای تعجب داره که چرااا؟... و به قول خانم یا اقای سرشار خود دختر خانم باید مادرش رو راضی کنه و باهاش حرف بزنه و بعدش شما هم صحبت کنید تا خیالتون راحت بشه.. من هم اگه انشالله ازدواج کردم و بچه دار شدم دوست دارم تو سن بیست و چهار و بیست و پنج سرو سامون بدمشون هم دخترم رو و هم پسرم رو.... توی فامیل ما برای زن دادن پسر همه بسیچ میشن اما واسه دختر هیچ کس یادش هم نیست.. من واقعا دلم برای این دست دخترها میسوزه چون واقعا هیچی هم کم ندارن... وقتی پست شما رو خوندم .. یه جور همزاد پنداری کردم شرایط دختر خانم رو و برای همین براتون نوشتم .. اگه واقعا مغیارهاتون رو داره و دختر خوبیه و دوستش دارین این مشکل هم راه حل داره و حل میشه.. خوشحال میشم این سوالتون که پرسیدین "
    کسی که تا بحال تو هیچ رابطه ای نبوده چطور با این جماعت کنار بیادنگید فقط تحقیق و مطالعه که نمیشه واقعن نمیشه خودم همه این سالارو تحقیق و مطالعه کردم اما وقتی امدم تو گود دیدم هیچی نمیدونم" رو چواب بدن ، سوال منم هست. براتون ارزوی خوشبختی و سلامتی و یه ازدواج مناسب و خوب دارم. موفق باشین

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 تیر 94 [ 16:06]
    تاریخ عضویت
    1394-3-06
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    306
    سطح
    6
    Points: 306, Level: 6
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    آقا میثم دختری که مادرش تو خواستگاری نباشه خیلی جای سوال داره
    خودش میگه که با ازدواجش مخالفه ولی تنها راه حل چیه؟
    فقط باید با یه آدم سردو گرم چشیده روزگار که خوبم مردم شناس باشه"میتونی از پدرت کمک بگیری" بیرین و با مادرش یه قرار ملاقات بذارین تا بفهمین اصل قضیه چیه مادرش مشگل داره یا دخترخانم
    تا حل شدن این قضیه هم قدمی جلو نذارین چون دختری که بخواد مادر خودشو که این همه سال زحمتشو کشیده کنار بذار یکم خطرناکه بعدا ممکنه شوهرسو خیلی راحتر کنار بذاره
    دست از تحقیق برندارین تاقضیه روشن بشه

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 خرداد 94 [ 02:51]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,356
    سطح
    20
    Points: 1,356, Level: 20
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دختر سرگردان عزیز ممنونم که وقت میزاری و راهنمایی میکنی من هم برات ارزوی سلامتی و خوشبختی دارم .
    سلام تینل عزیز قرا ر بود بمرور زمان مادرشهم راضی بشه ولی من بهش گفته بودم که مادرشو برا مراسم بله برون اماده کنه اما امرور گفتن مادرش به هیچ وجه رصایت نمیده و تنها راه چاره ادامه دادن رابطه حتی تا ازدواج میبینه ! میگه با مادرش صحبت کرده و ایشون هنوز مصرانه مخالفت میکنه حتی گفته من این کارارو میکنم تا تو یمی خود دختر خانم پشیمون بشی !! گفته مگه فلانی و فلانی نیسن که بخاطر مادرشون ازدواج نکردن !! تو هم نکن چیزی نمیشه !! حتی گفته اجازه نمیدم مراسم بله برون تو خونشون انجام شه و باید انها به منزل ما بیان

    - - - Updated - - -

    چیزی که گفتین منو بفکر برد ( که ببنید مادرش مشکل داره یا خوده دختر خانم )اما اگه چنین بود پس چرا روز اول تو مراسم حاضر شد ولی تا خاست جدی بشه مخالفت کرد ؟ من حتی پیغام دادم بیادحزف بزنه یا ایشون منو منصرف کنه و یا من ایشون راضی کنم اما حاضر نشد !!! یه دفه که سرزده رفتم خونشون هه رفت تو اتاق خودشو مخفی کرد !!!
    باز هم ممنون از راهنماییت حتی تحقیق و بررسی بیشتر میکنم اما دیگه واقعا مسنعصل و ناامید شدن واقعا شناختن ادما سخت شده ..

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    این بلا رو یکی از فامیل های ما سر دخترش اورد هرکس از دختره خاستگاری میکرد مادره کولی بازی در میاورد خونواده ی پسر پشیمون میشدنو فرار میکردن خلاصه دختره قید

    ازدواجو میزنه و تا اخر عمر مادرش مجرد موند

    مادره که فوت کرد زن یه مرد60 ساله شد اونموقع اونم 45 سال داشت مرده یه روز تا سر حد مرگ کتکش میزنه دختر بیچاره بعد اون اتفاق طلاق گرفت و تو یه خونه که بیشتر شبیه دخمه بود تنهایی زندگی میکرد همیشه خدا مادرشو حلال نمیکردو میگفت من هر زجری کشیدم بخاطر خودخواهی مادرم بود وحلالش نمیکنم


    اینو چرا براتون مثال زدم که فکر نکنید دختره مشکل داره چون هستن مادرهایی که تا این حد خودخواه و نامرد هستن و زندگی بچشونو فدا میکنن مبادا تنها بشن و اینکه دختره میگه بعد ازدواج کلا ولش میکنم بخاطر اینه


    اگر میدونی دختر خوبیه کمکش کن و پاش وایسا

    البته این نظر کارشناسی نیست

    همسر منم شرایط مشابه این دختر خانوم داشت پدرش به شدت مخالف ازدواج همسرم بود جالبه پدرشوهرم برادرهای دیگه همسرمو مدام به ازدواج تشویق میکنه اماواسه همسرم مثل

    شمر بود چون همسرم از لحاظ مالی کل خونواده رو ساپورت میکرد اونا دلشون نمیخواست همسرم ازدواج کنه همسرم 35 سالش بود که با من اشنا شد وقتی فهمیدم که ایشون تا این

    سن بخاطر خونوادش مجرد مونده و انسان فوق العاده شریفیه تصمیم گرفتم همه جوره پاش وایسم البته بدجوری هم اذیت شدم و اتفاقات وحشتناکی رواز سرگذروندم اما الان خوشحالم به چند دلیل

    1_همسرم انسان خوب و محترمیه ودرکنارش احساس خوشبختی میکنم
    2_تونستم به همسرم کمک کنم از زیر سلطه خونوادش خارج شه
    3_به همسرم ارزش و اعتبار دو چندان بخشیدم چون همسرم قبل ازدواج وضعیت بدی از لحاظ مالی و .....داشت حتی تا یه حدی علایم افسردگی رو داشت وتا حدی منزوی بود و بعد ازدواج به مرور این علایم کامل از بین رفت

    البته معمولا ازدواج با این دختر پسرها یک عمر سختی به دنبال داره چون خونوادشون اون شخص عروس یا داماد رو مقصر این جدایی میبینن و تا اخر عمر به چشم دشمن نگاش میکنن

    من که پدرشوهرم از ته دلش عاشقمه اونقدری که دلش میخواد کلا از روی صحنه زندگی محو شم

    اما برام خیلی مهم نیست من همسرمو دارم


    پس شمام بدونید مسیر سختی رو در پیش دارید و فقط در صورتی ادامه بدین که دختر خانوم واقعا خوب باشه

    البته اینجور مواقع باید یه ذره شخصیت فردین هم داشته باشید وگرنه نمیتونیدادامه بدین نمونش عدم حضور مادر در مراسمه
    که متاسفانه من شخصیت فردین ندارم خود فردینم واینارو بخاطر همسرم قبول کردم

    در کل این ازدواجها ریسکش بالاست و یه ذره مشکلات بیشتری همراه داره و واقعا نباید به هر کس هم توصیش کرد

    اما من خودم به شخصه چند دلیل واسه اینکار داشتم
    اول اینکه همسرمو دوس داشتمو ازش شناخت کامل داشتم البته اینم بگم همون اول کار من با شناخت خونوادش جواب رد دادم و همسر منم مثل نامزدتون با یه ترفند های خاصی من رو مدام دودل میکرد که بیشتر فکر کنمو همراهش شم کاری که نامزد شما میکنه

    دوم اینکه حس کردم همسرم لیاقت یه زندگی خوبو داره که میتونه با من داشته باشه اگه همراهش بشم پس فردین بازیم گل کرد

    در کل فقط میخوام بگم بیشتر فکر کن احساسی نشو در صورتی ادامه بده که طرف واقعا لیاقت داشته باشه
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : یکشنبه 24 خرداد 94 در ساعت 10:01

  15. کاربر روبرو از پست مفید sahar67 تشکرکرده است .

    Amir_23 (یکشنبه 24 خرداد 94)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1394-3-11
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    برادز عزیز میثم جان سلام
    ازدواج یه موضوع خیلی پیچیده ای هست که وقتی واردش میشی با مشگلات زیادی باید دست و پنجه نرم کنی
    واین انتخاب شما هنوز واردش نشد به مشگل برخورده شاید ،ممکنه بعدا که با این خانم ازدواج کردی اگه خانم خوبی باشه مشگل کمتر داشته باشی
    ولی آدم عاقل از روی شاید و اما و اگر ازدواج نمیکنه
    هنوز خیلی وقت داری سعی کن بهترین رو پیدا کنی
    خانم تینل درست میگه این خانم خطرناکه و تازه ممکنه این همه خودخواهی تو خونش باشه و شما رو ناراحت کنه
    آقای سحر هم خیلی واضح توضیح دادن که این ازدواج مشکلات فراوانی داره
    اگه خواستی تموم کنی بهش نگو واسه خاطر مادرته بگو استخاره بد اومده یا یه دلیل دیگه که نخواد دوباره با مهربونی برگردونتت
    اگرم قبول کردی و مثل یه مرد رفتی تو دل مشکلات از آلان بهتون تبریک میگم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.