به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    سلام
    يك سوالي داشتم . اميدوارم كه بتونين من رو راهنمايي كنين
    من با يك پسري دوست هستم . با هم رابطه ي خوبي داشتيم . ولي بعد از مدتي يك سري دروغها فاش شد و همه چيز به هم ريخت .هي با هم قهر و آشتي ميكرديم . تا اينكه امروز بهش زنگ زدم و ديدم حالش خوب نيست . ازش دليلش رو پرسيدم .بهم گفت كه دوست دختر قديمي اش ديروز بهش زنگ زده و گفته كه داره ازدواج ميكنه . بعد هم پشت تلفن واسه دوست پسر من گريه كرده و گفته كه خودتم ميدوني دوستت داشتم ولي مادر و پدرم به تو دختر نميدادن .حالا هم با يكي از افراد فاميلمون دارم ازدواج ميكنم ! و دختره كلي پشت تلفن واسه دوست پسر من گريه كرده و دوست پسر من هم كلي واسه دختره گريه كرده و درد عشق قديمي تازه شده !
    داشتم آتيش ميگرفتم وقتي كه از اون دختره با من حرف ميزد . اونقدر پررو بود كه گفت : اي كاش از دستش نميدادم . حالا كه رفته ميبيم چه كسي بود. نميدوني كه باهام چقدر مهربون بود . خيلي بيشتر از تو من رو دوست داشت و من هم به همين خاطر اون رو بيشتر از تو دوست داشتم . بهم گفت كه يك كاري واسم ميكني ؟ گفتم چي ؟ گفت كه به دختره زنگ بزن و بگو كه من چقدر دوستش دارم .!! (ديگه داشتم بالا ميووردم و گوشي رو قطع كردم !)
    آخه آدم چقدر بايد پست باشه . من نفهميدم واسه من ميميره يا واسه اون دختره ؟
    دوباره بهم زنگ زد . بهش گفتم چند وقت با دختره دوست بودي ؟ گفت 6 ماه . گفتم چند بار ديديش ؟ گفت 1 بار . گفتم ما كه الان 2سال و نيمه با هم دوستيم و هم رو درست نميشناسيم تو چه جوري اون دختره رو ظرف مدت 6 ماه ميشناسي و عشقش تازه شده ؟؟!!! گفت كه باهام مهربون بود . اين نشون دهنده ي علاقه اش بوده كه زماني كه ميخواسته ازدواج كنه به من زنگ زده و گفته و تازه كلي باهام مهربون بوده و گريه كرده و بهم گفته كه دوستت دارم !!!! هيچ موقع مثل تو با من بد برخورد نميكرد .هميشه باهام مهربون بود.( اگه خانم باشين ميفهمين كه اگه يك پسر برگرده شما رو با دختر ديگه اي مقايسه كنه و بگه كه اون رو از تو بيشتر دوست داشتم و از تو بهتر بود )
    بهش گفتم خوب ما هم تو 6 ماهه اول دوستيمون واسه هم ميمرديم . تو كه دختره رو يك بار ديدي ولي من رو هرروز داري ميبيني و خلاصه سرتون رو درد نيارم.
    قضيه دوستشون اينطوري بوده كه دختره براي شهرستان بوده و پسره ( دوست پسر من براي تهران ) يك بار براي ديدن دختره ميره به شهرستانشون و دختره رو ميبينه ( ميگفت دختره اومده بود ترمينال دنبالم !!) دختره با مادر پدرش حرف ميزنه كه قبول ميكنين اين پسره رو يا نه ولي مادر و پدرش ميگن كه ما دختر به تهروني نميديم و فقط به فاميل ميديم ( همين و بس ) و اينها هم رابطه شون رو با هم تموم كردن تا اينكه ديشب دختره زنگ زده و گفته دارم ازدواج ميكنم .
    به خدا از شدت ناراحتي نتونستم غذا بخورم . حالا دوست پسرم بهم گفت كه با مامانت صحبت كن ببين من رو قبول ميكنن يا نه؟ اگه قبول نميكنن كه رابطه مون رو تموم كنيم ولي اگه قبول ميكنن من يك فكري بكنم
    بهش گفتم اون دختره چي ؟ گفت كه اون كه ديگه رفت و نميتونم كاري بكنم ولي تو رو دوستت دارم و نميخوام از دستت بدم واسه همين ميخوام نظر مادر و پدرت رو بدونم ......
    منم به مامانم گفتم و كلي ايراد گرفت : گفت پسره به درد نميخوره و صد تا دوست دختر داشته و ( البته قضيه اين آخري رو به مامانم نگفتم .. البته دوستي با اين دختره هم قبل از من بوده و بعد از دوستي با من با كس ديگه اي دوست نشده و بعد از كلي اصرار و خواهش به مامانم كه من بهتر ميشناسمش و عوض شده و پسر خوبيه و ...و مامانم گفت كه بايد ببينيم چي پيش مياد . من همينجوري نظر نميدم . بايد خانواده پسره رو ببينيم . ( دوست پسرم ميخواست بدونه كه اگه نظر خانواده ام كلا نه هستش كلا بي خيال هم بشيم )

    حالا من چيكار كنم ؟ از طرفي دو دلي و ترديد همه وچودم رو گرفته كه چه جوري اين دوست پسر من اينقدر پررو هستش كه جلوي من داره از يك دختر ديگه حرف ميزنه و ميگه برو باهاش صحبت كن تا من رو قبول كنه !!!! از يك طرف بهم ميگه دوستت دارم و راجع به ازدواج حرف ميزنه . من هم دوستش دارم ولي اين كارش اصلا برام قابل هضم نيست. بابا آدم درست و حسابي تو اگه من رو به اندازه اون دوست نداشتي چرا چند سال الافم كردي ؟ به خدا چشمام كاسه ي خونه !!!! بگين چيكار كنم ؟ البته دوست پسرم 20 ساله و من هم 19 ساله هستم . بگين چيكار كنم ؟ قضيه دختره از ذهنم پاك نميشه و از يك طرف هم اينكه اون رو بيبشتر از من دوست داشته و بهم هم گفته داره ديوونم ميكنه . از يك طرف ديگه هم ميگه من دوستت دارم و راجع به من به مادر بگو....
    شما بگين علت اين كارهاش چيه ؟ حس ميكنه كه من اون رو دوستش ندارم ( آخه رفتارم باهاش خوب نيست) ولي اگه من رو دوستم داشت چرا بهم راجع به اون دختره گفت و گفت كه خيلي بهتر از منه و خيلي بيشتر از من دوستش داشته ؟؟؟؟البته بهم گفت كه خيلي وقت بود كه اين دوست دخترش رو از ياد برده بود و يادش نبود تا اينكه اين دختره بهش زنگ زده و داغ دلش رو تازه كرده.
    تورو خدا راهنماييم كنين
    من بچه نيستم ولي دل دارم . نميتونم همينجوري ازش جدا شم و بگم واسه اينكه تو دوست دختر داشتي من ميخوام ازت جدا شم . من بهش وابسته ام
    بگين علت اين رفتارش چيه ؟ ( اينجوريه كه همون اندازه اي كه تو دوستش داري اونم دوستت داره و اگه واسش بميري اونم ميميره و حالا ..) به نظر من كه هيچي از ازدواج حاليش نيست و فقط احساسشه كه تصميم گيرنده است
    بگين توي اين وضعيت من چيكار كنم ؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    چرا كسي كمكم نميكنه ؟ دارم ديوونه ميشم
    خواهش ميكنم كمكم كنين ؟ يعني هيچ راهي نيست؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 87 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1387-7-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    4,268
    سطح
    41
    Points: 4,268, Level: 41
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    سلام
    عزيزم خانمي
    توي اين شرايطي كه هستي كاملا دركت مي كنم من هم اون روزهاي اولي كه اون اتفاق برام افتاده بود حالم از تو هم بدتر بود اين جوري كه تو تعريف كردي كه اين چند وقته خيلي با هم دعوا مي كنيدورابطتون با هم بد شده خيلي قضاوت ها مي شه كرد :
    1-مي خواسته در طول اين چند هفته با جروبحث هايي كه مي كرديد نظرتو رو در مورد خودش عوض كنه شايد جراتشو يا دلشو نداشته كه بهت مستقيما بگه كه ديگه حاضر نيست با تو باشه همه اينها ميتونه بهونه باشه(البته عزيزم اينو كه گفتم نظر منه زود قضاوت نكني.)
    2-با تماسي كه دوست قبليش باهاش داشته الان بعد از 2سال ياد عشق قديميش افتاده وسردرگم شده الان نمي دونه بايد چيكار كنه نميدونه كدوم يكي از شما رو بيشتر دوست داره الان با مشكلاتي كه بين تو واون هست به قول خودش ياد مهربوني هاي اون افتاده(فكر كنم اين آقا پسر خيلي تشنه محبته !!)
    3-شايد داره بهت دروغ ميگه مثل بقيه دروغ هاش ميخواد تو رو امتحان كنه ببينه چقدر دوسش داري حاضري هر كاري براي رسيدن بهش بكني يا نه
    به نظر من هم به خودت وهم به اون مهلت بده كه بهتر فكر كنيد بهش اينو بگو اگه الان اينو خوندي زود هر نظري در مورد حرفام داري بگو هر چي دلت خواست

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 دی 91 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    338
    امتیاز
    4,957
    سطح
    45
    Points: 4,957, Level: 45
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 286 در 92 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    سلام دوست من
    شما و دوستتون هنوز اول راه هستید.به نظرم که الان وابستگی بینتون هست و نمیتونید عاقلانه راجع به ازدواج فکر کنید ورفتارهای دوستتون هم ناشی از خام بودن اوست.اصلا ایشون شرایط ازدواج داره؟(کار،تحصیل،خدمت)اگر شرایط داشت بعدش برو سر مسایل دیگه از جمله سوالایی که پرسیدی.
    [align=justify][align=center]
    [size=large]عشق یکسان ناز درویش و توانگر میکشد
    این ترازو سنگ و گوهر را برابر می کشد[/size][/align]
    [/align]

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    ممنون از دوستان عزيزم maryam.m و lمریم
    من بعد از زماني كه جر و بحث هامون شروع شد خيلي باهاش سرد شده بودم .( آخه من خيلي زود رنجم و خيلي تو اين مدت تحقير شدم يعني نميخواستم كه بندالش بشم . ميخواستم كه همش اون منتم رو بكشه و اصلا اظهار پشيموني بهش نميكردم )
    اين دوست پسر من خيلي احساساتيه ( بهم گفت اگه هر دختري جلوي راه من قرار بگيره فكر ميكنم دوستش دارم و زود بهش وابسته ميشم . از اين حرفش ديگه واقعا حرص خوردم . به خودم گفتم حتما در مورد من هم اينطوريه ديگه و تازه نكنه كه تو زندگيمون هم خيلي زود خام يك زن بشه و نكنه الان من رو الاف كرده و هم زمان با من چند نفر ديگه هم داره ؟ پيش خودم گفتم عجب پسره ي بيجنبه ي بيخودي هستي كه زود خودتو ميبازي . واقعا اين حرفش يه جورايي خوردم كرد )
    نميدونم چه جور آدميه
    maryam.m عزيز به نظرم گزينه ي 2 خيلي درسته بهم ميگفت كه توي دو راهي گير كرده و نميدونه بايد چي كار كنه ( به خدا الان كه اينها رو دارم مينويسم هم اشك تو چشمامه هم از شدت عصبانيت و ناراحتي خونم به جوش اومده ) آخه !آدم عاقل تويي كه 6 ماه تلفني با دختره صحبت كردي و هي قربون صدقت رفته و 1 بار ديديش واسه چي اينقدر بهش علاقه داري و ميخواي با مني كه دو سال و نيم با دروغهات و كارهات سوخت و ساختم و تحمل كنم عوض كني ؟ بي شعور !ببخشيد از دهنم در رفت احساس ميكنم اين وسط تنها كسي كه خوش خيال بوده و فكرهاي خوب ميكرده و خودش رو گول ميزده من بودم و اين وسطه من ضرر كردم
    الان بحث خانواده به كنار . خودم بهش شك كردم . وقتي باهاش حرف ميزنم خيلي خودم رو كنترل ميكنم كه هيچي بهش نگم
    امريم عزيز شما درست ميگين دوستم تشنه ي محبته واسه محبت ميميره و خودش رو توي محبت خقه ميكنه همش عشقولانه است و چون اين يك مدت من عشقولانه نبودم و باهاش سرد بودم ( به دوست داشتنم شك كرده ) اي خدددداااااااا! مگه يك پسر بايد اينقدر ظاهر بين باشه . چرا اينقدر اسير احساساتشه ؟ فكر كنم الان اگه يه دختر بياد پيشش و واسش گريه كنه و بگه من عاشقتم من رو ول ميكنه و ميچسبه به اون دختره ( محبت نديده ي بد بخت ) ببخشيد كه حرفاي بد بد ميزنم ولي خيلي حالم بده و نميدونم خودم رو چه جوري خالي كنم
    بگين من چي كار كنم با اين آدم نديد بديد محبت و بد بخت كه خودش هم نميدونه كيو دوست داره ؟

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    دوستان تورو خدا جواب بدين
    فوريه ديگه . يكي الان داره داد ميزنه كه بهم كمك كنين ولي حيف كه كسي صداشو نميشنوه

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 دی 91 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    338
    امتیاز
    4,957
    سطح
    45
    Points: 4,957, Level: 45
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 286 در 92 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    majiجان اینقدر خودتو اذیت نکن.
    بیا یه کم منطقی به این قضیه نگاه کن، شما ودوستت مرحله ی 2 سال عاشقی رو تقریبا گذروندی و به خاطر همینه که بدیهاشو میبینی.تجربه ثابت کرده که این جور رابطه متاسفانه سرانجامی نداره.پس سعی کن کم کم ازش دور بشی و خودتو با چیزای دیگه سرگرم کنی
    [align=justify][align=center]
    [size=large]عشق یکسان ناز درویش و توانگر میکشد
    این ترازو سنگ و گوهر را برابر می کشد[/size][/align]
    [/align]

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    مريم جان تورو خدا نگو
    يعني يك دفعه ولش كنم و برم پي كارم ؟ پس دل و عشق و دو سال و نيم سوختنم چي ميشه ؟ تازه من با مامانم راجع به ازدواج حرف زدم
    ممممممماااااااااامممممممم ااااااااااننننن

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟

    يك نفر دارد ميسپارد جان ( تازه اگه به صورت طبيعي جان نسپارد خودش را ميكشد تا جان بسپارد )
    خانم ها . آقايون تو رو خدا ... يكي جواب من بد بخت رو بده . دارم ميميرم . تورو خدا يكي يك چاره اي بگه يه نظري بده
    از دوستان خوبم امريم و maryam.m هم ممنونم
    الان ميمرما !!! تقاص خون من رو كي ميده ؟

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 87 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,417
    سطح
    42
    Points: 4,417, Level: 42
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نميدونم دوستم داره يا از سر ناچاريه كه باهامه؟





 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.