به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 خرداد 94 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1394-3-17
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مخالفت خانواده برای ازدواج با دوست پسرم (از خانواده سطح پایین)

    سلام وقت بخیر
    من به کمک فوری برای تصمیم گیری در مورد سرنوشتم نیازمندم
    من دختر 28 ساله هستم از خانواده تقریبا مرفه واصیل. هشت سال پیش با یه آقایی تو دانشگاه در تهران آشنا شدم.مدت دو سال دوستی معمولی و درسی باهاش داشتم.ولی از همون اول مشخص بود که بهم علاقه منده ولی جدی نمیگرفتم.بیست و دو سالم بود که برای ادامه تحصیل و گذروندن یه دوره هنری تخصصی رفتم یه کشور اروپایی.وقتی اونجا بودم اون آقا مدام بهم ایمیل میداد و بعضی وقتا چت میکردم تا این که گفت چقدر بهم علاقه منده و دلش میخواد باهام ازدواج کنه منم سبک سنگین کردم دیدم پسر خوبیه مهربونه و با ادب و بنابرین باهاش ادامه دادم.
    اعتراف میکنم که ادامه دادن به ارتباطم به خاطر علاقه نبود و صرفا از روی تنهایی.اما بعد ها بهش علاقه مند شدم (شایدم وابسته)
    تو اون چهار سال که من ایران نبودم سه بار به خاطر من اومد ترکیه منم اومدم ترکیه که همدیگه رو ببینیم با اینکه شرایط مالیش خوب نبود ولی هزینه ترکیه اومدن رو تامین میکرد
    من اونجا موقعیت های زیادی برای دوست شدن و جلب توجه پسرها داشتم ولی نه علاقه ای به اینکار داشتم و نه وقتشو. و تمام نیازهای عاطفیم رو با چت کردن با اعضای خانوادم یا اون پسر تامین میکردم
    تو این مدت تا حدودی از همدیگه شناخت پیدا کردیم ولی در مورد خونواده هامون کمتر حرف میزدیم
    البته همیشه میگفت ما در حد شما نیستیم ولی هرطور شده تمام تلاشمو میکنم بدستت بیارم
    منم زیاد رو این موضوع دقت نمیکردم و با خودم میگفتم مهم خودشه با خونوادش کاری ندارم
    تا اینکه تقریبا دو سال پیش برگشتمو رابطمون عمیقتر شد ولی چون کار مناسبی نداشت نمیومد خواستگاری ولی امسال عید به خاطر اینکه شغل ثابت پیدا کرده و کمی پس انداز داره اومد خواستگاریم
    ولی از وقتی اونا اومدن کابوسای من شروع شده
    همین که اومدن دیدم ای وای بر من اینا خیییلی سطحشون پایینتره
    از نظر مالی معمولینا ولی از نظر فرهنگی واقعا با ما فرق دارن
    خود پسره خوبه و با بقیه اعضای خانوادش قابل مقایسه نیس
    ولی با این که دیدم سطحشون پایینه به چند دلیل بازم برای ازدواج باهاش مصمم هستم:به خاطر اون هشت سالی که باهاش بودم،به خاطر علاقم بهش،به خاطر اینکه کلا آدمی هستم که نمیتونم دل کسی رو بشکنم.یعنی اگه من الان بخوام ازش جدا شم و نه بگم میتونم با این جدایی کنار بیام ولی اون نه.درسته اوایلش برای منم خیلی سخت خواهد بود چون هشت سال یه عمره ولی برای اون به مراتب سختتره
    خلاصه اینکه من الان حاضرم به خاطر علاقه و مسائل اخلاقی و وجدانی باهاش ازدواج کنم ولی خانوادم به شدت مخالفن و معتقدند اصلا اونا در حد من نیستن
    میگن هم قیافت بهتره هم تحصیلاتت هم از همه مهمتر خانوادت
    حالا دوتا سوال گنده توذهنمه که چن ماهه واقعا خوابو از چشام گرفته
    1)آیا تضمینی هست که من بعد راضی کردن خونوادم (به سختی) و ازدواج باهاش خوشبخت بشم؟و اصلا آیا مواردی بوده که با وجود اختلاف طبقاتی خوشبخت شدن؟چون مشاور میگه اختلاف فرهنگی آدمو بیچاره میکنه به طلاقم نکشه به افسردگیت منجر میشه چون قطعا شکاف هایی به وجود خواهد اومد
    2)اینکه اصلا چور خونوادمو راضی کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    121
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط atoosaa نمایش پست ها
    ولی با این که دیدم سطحشون پایینه به چند دلیل بازم برای ازدواج باهاش مصمم هستم:به خاطر اون هشت سالی که باهاش بودم،به خاطر علاقم بهش،به خاطر اینکه کلا آدمی هستم که نمیتونم دل کسی رو بشکنم.یعنی اگه من الان بخوام ازش جدا شم و نه بگم میتونم با این جدایی کنار بیام ولی اون نه.درسته اوایلش برای منم خیلی سخت خواهد بود چون هشت سال یه عمره ولی برای اون به مراتب سختتره
    خلاصه اینکه من الان حاضرم به خاطر علاقه و مسائل اخلاقی و وجدانی باهاش ازدواج کنم ولی خانوادم به شدت مخالفن و معتقدند اصلا اونا در حد من نیستن
    مسائل وجدانی یعنی چی؟!
    به خاطر عذاب وجدان که نمی تونی با کسی ازدواج کنی.

    اینجوری که شما نوشتی انگار قراره خودت رو به جوخه ی اعدام بسپری!
    اونم به خاطر یه اشتباه طولانیه هشت ساله.
    بهتر نیست این اشتباه زودتر تموم بشه؟
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  3. 6 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    atoosaa (چهارشنبه 20 خرداد 94), raha20014 (چهارشنبه 20 خرداد 94), نادیا-7777 (چهارشنبه 20 خرداد 94), الهه4 (چهارشنبه 20 خرداد 94), امیر مسعود (چهارشنبه 20 خرداد 94), بابک 1369 (چهارشنبه 27 خرداد 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 خرداد 94 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1394-3-17
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meysamm نمایش پست ها
    مسائل وجدانی یعنی چی؟!
    به خاطر عذاب وجدان که نمی تونی با کسی ازدواج کنی.

    اینجوری که شما نوشتی انگار قراره خودت رو به جوخه ی اعدام بسپری!
    اونم به خاطر یه اشتباه طولانیه هشت ساله.
    بهتر نیست این اشتباه زودتر تموم بشه؟
    آخه اگه ولش کنم واقعا عذاب وجدان میگیرم .تو این سال ها باید طوری رفتار میکردم باهاش که وابستم نشه و فکر همچین روزیم بکنه که نکردم.الانشم به خاطر جواب ندادنم خیلی اوضاع روحیش به هم ریختس
    درسته که باید اشتباهمو ترک کنم ولی بعدش با عذاب وجدان چیکار کنم. با احساس گناه.در ضمن بهش علاقه هم دارم فقط از بابت اختلاف خانوادگیمون مردد هستم
    حالا شما میگین جدا شم بهتره؟
    این ازدواج منجر به آرامشو خوشبختیمون نمیشه؟

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    دختر نازنین
    اول از همه بذار بگم عنوانتو یکم دستکاری کن و تغییر بده چون به احتمال زیاد میگن مناسب نیست.

    "1)آیا تضمینی هست که من بعد راضی کردن خونوادم (به سختی) و ازدواج باهاش خوشبخت بشم؟و اصلا آیا مواردی بوده که با وجود اختلاف طبقاتی خوشبخت شدن؟"

    دختر خوب
    یعنی اگر الان کسی بیاد و بهت بگه:
    من 100% تضمین میکنم خوشبخت میشی (آیا واقعا روی تضمینش حساب باز میکنی و ازدواج میکنی؟)
    اصلا کسی میتونه درباره زندگی و خوشبختی و ازدواج آینده کسی تضمین بده؟!!

    "و اصلا آیا مواردی بوده که با وجود اختلاف طبقاتی خوشبخت شدن؟""


    الان 100 نفر بیان بگن همچین ازدواجی داشتند و خوشبخت شدند... آیا واقعا تضمینی هست 101 امین نفر هم با این مدل ازدواج خوشبخت شه؟!!

    زندگی متاهلی فقط ازدواج و شب عروسی و ماه عسل نیست عزیزم
    خیلییییییییییی باید پایین بالا کرد

    بهتره بیشتر از اینکه به فکر راضی کردن خانوادت باشی به فکر این باشی که آیا این شخص میتونه خواسته های شما رو از ازدواج و زندگی متاهلی و بچه دار شدن و کلا آینده تامین کنه؟؟ یا اینکه میخوای همش حرص بخوری و خودت و اونو خانوادتو داغون کنی

    یاحق
    زندگی زیباست

  6. 5 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    atoosaa (پنجشنبه 21 خرداد 94), raha20014 (چهارشنبه 20 خرداد 94), فدایی یار (چهارشنبه 20 خرداد 94), الهه4 (چهارشنبه 20 خرداد 94), امیر مسعود (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array
    باسلام
    مشکل شما دقیقا مثل مشکل من هست خانواده من هم رضایت ندادند وگفتند تحصیلات تو بالاتره ما ازاونها بالاتریم
    من هم به دنبال راهی برای رضایت خانواده بودم اما چند نکته وجودداره:
    1-آیا از انتخابت مطمئنی؟ موقت بهتر ازاین اقا بیاد جواب رد میدی ؟
    2-توانایی تحمل مشکلات زندگی روداری زندگی بالاپایین زیادداره؟
    3-توانایی تحمل برخی حرفهاروداری انتخاب خودت بود پس نبایدگله وشکایت داشته باشی؟
    ووو
    چون مشکل من هم دقیقامثل شماست خواستم نظرم رو بگم هیچ تضمینی برای خوشبختی وجودنداره درواقع خوشبختی یعنی دونفرهمدیگررودرک کنند واز همه لحاظ یاروپشتیبان هم باشند
    چندمثال از دوستام میزنم یکی ازدوستام با اصرارخانواده روراضی کردونامزد کردند والان از انتخابش راضیه و به گفته خودش خوشبخته
    اما یکی دیگه همسرش معتاد شد و چندین بار بستری شد وترک کردولی باز سراغ مواد رفت خودش انتخاب کرده بعدازسی بار خواستگاری خانوادش راضی شدند وهمون روزاول بهش گفته بودندکه حق نداری گله وشکایت کنی همسرش خونه نداره کارنداره ودخترخانم پشت پناه شوهرش هست و مامانش میگه توحسرت موندم یه بار بگه ناراضیم هیچ وقت شکایتی نکرده
    پس تضمینی برای ادمهاوجودنداره بستگی به دختر داره خودت ببین چقدرمیتونی تحمل کنی؟ دل شیر داری؟
    من زیاداصرارکردم جوابی نگرفتم مامانم مانع شد بدترازاون پدرم به دنبال بهانه های مختلف گشتند و درنهایت یه زیرابزن اوضاع رو بهم ریخت من موندم و ارزوهام، پسرموند وارزوهاش
    به قول همکارم تضمینی هم وجودنداره بایکی دیگه ازدواج کنم وبه مشکل برنخورم
    استادمون یه حرف خوبی میزد میگفت وقتی انتخاب خود ادم باشه ادم از هر لحاظ پاش وامیسته و مشکلاتش رو تحمل میکنه و دنبال مقصر نمیگرده
    خوب فکراتو بکن مرگ یه بار شیون هم یه بار
    عذاب وجدان و ....کنار بذار اینده شوخی بردار نیست کاری نکن که بعداپشیمون شی صلاح خودت رو درنظربگیر
    موفق باشی
    ویرایش توسط matinalone : چهارشنبه 20 خرداد 94 در ساعت 14:32

  8. کاربر روبرو از پست مفید matinalone تشکرکرده است .

    atoosaa (پنجشنبه 21 خرداد 94)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 مرداد 94 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1394-2-18
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    859
    سطح
    15
    Points: 859, Level: 15
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 77 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آتوسای گرامی اگر در مورد سن و تحصیلات و زندگی در اروپا نگفته بودی من فکر می کردم یه دختر نوجوان احساساتی هستی که از دنیا بی خبری. به حرفهای مشاورت خوب دقت کن که بر پایه علم و تجربه استواره. باید واقعبینانه روی خودت و علاقه هات و میزان سازشت با شرایط اون خانواده کار کنی چرا که خواهی نخواهی بعد از عقد یکی از آن افراد محسوب شده و هرگز نمی تونی از زندگیت حذفشون کنی. از تضمین گفتی بله زمانی می تونی خوشبخت بشی که به علاقت به اون آقا اطمینان کامل داشته باشی او را همانطور که هست بپذیری ( از نظر اقتصادی و فرهنگی و ظاهر و ...) و تصور نکنی که در آینده می تونی تغییرش بدی و خانواده اشو هم کاملا پذیرفته و به اونها از صمیم دل احترام بگذاری . الان زمان مناسب برای تصمیم گیری نیست و دلسوزی و عذاب وجدان دلایل منطقی برای پاسخ مثبت نمی باشد.

  10. 3 کاربر از پست مفید raha20014 تشکرکرده اند .

    atoosaa (پنجشنبه 21 خرداد 94), نادیا-7777 (شنبه 23 خرداد 94), امیر مسعود (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    شما ضمانت برای خوشبختی خواستی
    من با این تردیدی که در رفتار شما و د رمورد اون آقا می بینم تضمین می کنم که روی خوشبختی رو از خودت و از اون اقا می گیرید.
    اختلاف فرهنگی بسیار بسیار فراتر از اختلافات دیگه هست، پست اولتون رو که خوندم دقیقا همه اون چیزایی که باید بدونید رو خودتون گفته بودید (علاقه یا وابستگی؟ خودتون هم شک در این مورد داشتید). گذشته از این شما اختلافات زیادی هم که دارید ، اختلاف سطح طبقاتی، مالی، اجتماعی، فرهنگی و...
    دو نفر با اختلاف بالا شاید بتونن خوشبخت هم بشن اما این دو نفر حتماً حتماً باید بهم علاقه وافر داشته باشن نه اینکه یکی از طرفین به خاطر ترحم و یا عذاب وجدان با اونیکی بمونه.
    اگه از این دید که ازدواج شما هر دو رو بد بخت می کنه به این قضیه نگاه کنید به هیچ وجه عذاب وجدان سمتتون نمیاد. و اگه هم امد دلیل قاطعی برای اون دارید.
    ماهی رو هر وقت از آب بگیری دست و پا میزنه پس هر وقت این رابطه رو اصلاح کنید از ضررو زیان بیشتر جلوگیری می کنید.
    دل آرام گیرد به یاد خدا


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پسر داییم منو که ازش بزرگترم و تحصیلاتم بالاتره دوست داره چیکار کنم؟
    توسط mahtab1989 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: شنبه 03 مهر 95, 12:00
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 09 آبان 93, 00:59
  3. من دختر داییم و دوست دارم اما با۱۰۰ تا مشکل که میخوام خودکشی کنم
    توسط yosef در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 مهر 91, 13:25
  4. +لطفا راهنماییم کنید تا اشتباه نکنم.رابطم با دوست پسرم تا چه حد؟
    توسط khodam در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 11 شهریور 91, 01:13
  5. دوست دارمبا دختر داییم ازدواج کنم اونم میدونه ولی ...
    توسط ََAfshindivx در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آبان 87, 13:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.