به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور بفهمم شوهرم دوستم داره یا فقط تحملم میکنه

    این سومین پستیه که گذاشتم شوهرم اصلا رفتارای خوبی باهام نداره هرچی میگذره از خواسته هام کمتر میکنم تا راضی بشه اما اون ناراضی تر میشه هر روز بی محبتتر از قبل هر روز بیشتراز روز قبل بهم توهین میکنه اوایل فقط سرموضوع های بزرگ.و الان سر هرچیز بی اهمیتی بهم ناسزا میگه ازم دوری میکنه شبا منو.دخترمو میفرسته توی اتاق تا تنها باشه سرش همش تو.گوشیشه اطرافیان بهم میگن جلوش وایسا محکم باش اصلا دخترتو بده بهش بگو من دیگه نمیتونم اما اینکارا ازمن بر نمیاد به خاطر دخترم همهچیزو تحمل میکنم شوهرمم اینو فهمیده که هرکاری بکنه من مجبور به سکوتم نمیدونم باید چکار کنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 اردیبهشت 95 [ 02:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-26
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    442
    سطح
    8
    Points: 442, Level: 8
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 39 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم، چرا باهاش روراست صحبت نمیکنی؟

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    سلام دوست عزیز

    از خودت و همرت سن و ساللتون تحصیلاتتون مدت ازدواجتون و ...بیشتر بگو.....

    به حرف اطرافیان گوش نکن....کی هستن این اطرافیان که همچین پیشنهادی میدن؟!

    قبل از هرچیزی یادت باشه مراقب باشی پیش چه کسی درد و دل میکنی .از روی منطق باید پیش بری نه احساسات و حرفهای دیگران

    برامون بیشتر بگو.....شاید در کارش مشکلاتی پیدا کرده.....

    چند وقته اینجوری شده همسرت؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    رنگین (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزان من ۳۰ همسرم ۳۲من لیسانس همسرم دیپلم ۳ساله ازدواج کردیم یه دختر یک ساله داریمهربار که ازش پرسیدم شوخی یا جدس گفته دوستت ندارم اوایل میدید ناراحت میشم میگفت این چه حرفیه میزنی شوخی کردم پرسیدن نداره که ولی کلا همسرمن ادم خیلی مغرور و بینهایت لجبازه و این لجبازی رو باهمه داره اوایل بهتر بود خیلی بی ادبی نمیکرد ولی یه طوری رفتار میکرد که اگه اونموقع هوشیارتر بودم باید میفهمیدم به عینجاها میرسه اوایل ولی از وقتی گوشیشو عوض کرد رفتار چند برابر عوض شد و وقتی بچه دار شدیم بدتر انگاری بچه یه نقطه ضعفی بوداز من هروقت دعوامون شده باوجودی که بیشتر عون مقصر بوده توهین و فحاشی کرده باز من پیش قدم شدم واسه اشتی در واقع شوهرم میگه اصلا تو هیچ موضوعی نظر نده هرکاری میگم بکن هیچی نخواه تا باهات خوب باشم نمیدونم باید چکار کنم چند وقته از داداشش که ادم منطقی هست کمک خواستم هرچند میدونم فقط یه مدت کوتاهی خوب میشه در ضمن رابطه جنسی ما بعداز تولد دخترم به خواست هنسرم قطع شد

  6. کاربر روبرو از پست مفید ghasemi تشکرکرده است .

    آبی آسمان (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 خرداد 94 [ 15:56]
    تاریخ عضویت
    1393-12-18
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    1,952
    سطح
    26
    Points: 1,952, Level: 26
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    235

    تشکرشده 155 در 73 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام عزیزم
    ببین گلم یه کم آروم تر معلومه تو نوشتن خیلی عجله میکنی مگه میشه همینجوری رفتاراش عوض شه یعنی چی به خواست همسر م رابطه مون قطع شده و این چه ربطی به دخترت داره درضمن مگه تو نیاز به رابطه نداری که میگی به خواست همسرم قطع شده
    عزیزم واضح تر توضیح بده که دوستان بتونن کمکت کنه از خصوصیات وعلايق خودتو وشوهرت بیشتر بگو
    درضمن چرا خواسته های خودتو نادیده بگیری که شوهرت راضی باشه پس اون چکارا میکنه تاتو راضی باشی چه جوری باهم آشنا شدين رابطه ت باخانواده ش چه جوری یه کم وقت بزار وبيشتر توضیح بده اینجوری نتیجه نميگيري
    ویرایش توسط آبی آسمان : چهارشنبه 20 خرداد 94 در ساعت 09:30

  8. کاربر روبرو از پست مفید آبی آسمان تشکرکرده است .

    رنگین (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عجله ندارم تو تایپ دخترمو بغل کردم خوب من از همه نیازهام گذشته ام چون دوست ندلرم تو زندگیم تنش باشه چندبار سر این موضوع باهم بحث کردیم بی فایده بوده اوایل میگفت نباید دخترمونو تنها بزاری اذیت میشه اخه رو دخترمون خیلی حساسه نصف فیشتر دعواهامون سر اینکه چرا گریه کرد چرا اینجوریش کردی چرا اونجوری شد من اجازه بیرون رفتن ندارم چون بهار بیرون اذیت میشه نکیشه پیشه کسی هم بزاریش حتی میگه غذا درست نکن نکنه بها ر اذیت بشه شوهر من از زنها ونیازهاشون هیچی,نمیدونه چند بار ازش خواستم بریم پیش مشاور ولی قبول نکرد اینمبگم که خودمم قبلا افسردگی داشتم که با دارو درمان شدم الان علایم افسردگی رو ندارم و اینطوری پیش,بره شاید دوباره حالم بد بشه دارم رو خودم کار میکنم با همسرمم یک سال دوست بودم اما متوجه شدم بخ درد هم نمیخوریم رابطه امو قطع کردم البته مادرم در جریان بود درواقع با یکی دیگه دیدمس که بهانه ای شد چون اخلاقشو دوست نداشتم بعد از ۶ ماه دوباره برگشت ظاهرش خیلی موجهه اونقدر رفتو اومد تا خونوادم راضی شدن منم به اصرار خونواده ام قبول کردم بعد از عقد بهش علاقه مند شدم اما هیچوقت بهش اعتماد ندارم

  10. کاربر روبرو از پست مفید ghasemi تشکرکرده است .

    آبی آسمان (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام عزیزم

    حتما سعی کن خودت پیش یک مشاور بری و باهاش در ارتباط باشی تا مرحله به مرحله راهنماییت کنه....باید مراقب رابطه خودت با همسرت باشی.....خیلی از مردها بچه رو رقیب خودشون میدونن در عین حال که میدونن اون هم عضوی از جسمشونه.....ضمنا لازم نیست مستقیما تو هر چیزی نظر بدی.....کم کم از نظر دادن غیر مستقیم شروع کن تا همسرت بتونه برای پذیرفتن نظراتت به طور مستقیم هم اماده بشه....لجبازی و غرور خصیصه های اکثر مردهاست....خیلی هاشونم نمیتونن نظرات زن و دخالتشون رو بپذیرن.....

    به خودت تلقین نکن.....شاید گوشی همراهش برا ش فقط حکم یک پناهگاه رو داره.....خیلی خیلی به این نکته توجه کن.....حتما دوبارره به هر طریقی شده روابط زناشوییتون رو درست کن.....اگر اون میگه نمیخوام شما اصرار کن....بگو من میخوام.....روابط جدیدی رو ایجاد کن....مثلا نمیدونم دکور اتاقو تغییر بده...شبها شمع روشن کن و عطر مورد علاقه اش......و از این کارها که خیلیاشونم اینجا گفتنی نیست......وقتی بهت میگه هیچی نخواه بگو تو همسر من هستی و این زندگی مشترکه....من میخوام علاوه بر اینکه تو تکیه گاهم که باشی مرحم دردم هم باشی و البته منم سنگ صبورت باشم......

    از لحاظ جنسی بهش اعتماد به نفس بده مثلا بگو بهترین حسهای من وقتیه که در کنار تو هستم....یا مثلا بگو یادته فلان دفعه رو...هیچ وقت یادم نمیره و .....در هر صورت اینطور که پیداست بین شما و همسرت فاصله افتاده.....باید این موضوع رو ریشه یابی کنی...چون موضوع فوق العاده مهمیه....چرا همسرت این تصمیم رو گرفته و شاید از کیفیت روابط رضایت نداره...اینا به شما برمیگرده....باید ازش دلیل بخواهی....

    به نظرم فعلا کسی رو در زندگی دخالت نده....اول خودت با کمک یه مشاور برو جلو و تلاش کن....شاید از اینکه برادرش وارد مسائل شخصیش بشه خوشش نیاد و کارا رو بدتر کنه....به خصوص اینکه یکی از این مشکلات روابط جنسی هستش و خیلی صلاح نیست برادرش وارد کار بشه.....

    بازم برامون بنویس.....تا حالا ازش پرسیدی چرا دوست نداره روابط زناشویی داشته باشه؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله اوایل زیاد ازش میپرسیدم میگفت میترسم بچه طوریش بشه از از دوره بارداری رابطه امون قطع شد بعدشم میگفت نباید بهارو تنها بزاری یه بارم گفت ازت عصبانی ام اخلاقتو دوست ندارم یه مدتم میگفت خسته ام تا اینکه یه بار دیدم داره خود ارضایی میکنه دیگه اصراری نکردم با این رفتارش اعتماد به نفسمو اورده پایین خیلی سعی میکنم زو خودم کار کنم تا افسرده نشم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.