به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 40
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 آذر 94 [ 13:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه شوهرم را به خانه برگردانم؟

    سلام

    من ۲۸سالمه وقتی نوزده ساله بودم با پسری دوست شدم پنج سال دوست بودیم و عاشق هم دوست داشتنش برام ثابت شده بود امد خاستگاری خانوادم مخالف بودن ولی اینقدر تلاش کرد ک رضایت دادن و عقد کردیم تقرببن پنج سال عقد بودیم عقدمون طول کشید تا شوهرم لیسانشا گرفت و رفت سربازی و بعد ک سرلازیش تمام شد ازدواج کردیم الان نه ماهه عروسی کردیم همدیگ را دوست داریم ولی ایشون تو دوران عقد مدام با رفیقاش میرفت بیرون کلن در کل روز ک من خونشون میرفتم ایشون اون اوایل شش ساعت از روزش با رفیقاش میگذشت اوایل شاکی میشدم از درون روحی اذیت میشدم بهم برمیخورد ک من به خاطر اون امدم خونشون بعد منا ول میکنه میره بیرون.خلاصه کم کم سر همین موضوع دعوا میکردیم من غیضی میشدم و باجیغ و داد عکس العمل نشون میدادم چون تحت هیچ عنوان قبولدار نبود ک کارش اشتباهه یه مدت بی خیالش شدم ولی فایده نداشت فهمیدم سیگار میکشه جروبحثا بالا گرفت ولی بازم من تسلیم شدم و بی خیالش شدم خلاصه گذشت و یک هفته خوب بودیم و یک هفته جروبحث حرمتا بینمون شکست توهین بی احترامی فوش و....ازدواج کردیم والانم ک ازدواج کردیم روزی سه ساعتا میره بیرون نتونستم تحمل کنم اینقدر عصبیم کرده ک دیگ وقتی دیر میادخونه اینقدر جیغ میزنم و هرچی دم دستم میاد پرتاب میکنم سمتش و غیضی میشم حمله میکنم طرفش زن دوستش بهم گفت ک اینا مواد مصرف میکنن شک کردم ولی دعواها بالا گرفت دست بزن نداره ولی وقتی من بهش حمله میکنم اونم میزنه ولی نه ب اندازه ی من.بددل و شکاکم نیست ازادی کامل بهم داده وقتی ک باهم خوبیم واقعن از هیچی برام کم نمیزاره فقط بیرون رفتنشه ک مناعصبانی میکنه و اونم کوتاه نمیاد و ازخودش دفاع میکنه و اخریرمنامتهم میکنه.دوهفته عاشق و معشوقبم یه هفته دشمن هم.خسته شدیم هردومون همدیگ رامقصر میدونیم از هرترفندی هم برا حل مشکل استفاده کردم خانوادش حتی خانوادم ولی حل نشد الان امدم خونه بابام جالب اینجاست ک اون میخاد درخاست طلاق بده به جای اینک من شاکی باشم اون شاکیه.هردومون هنوز همادوست داریم ولی خسته هستبم ازش ازمایش اعتیاد گرفتم منفی بود ولی قبلن تفریحی مصرف میکرده دیگ گفت نمبکنه.همه جوره باهاش راه اومدم تنها گناه من این بود ک در مقابل بیرون رفتنای طولانی مدتش عصبانی میشدم و عکس العمل نشون میدادم من حتی قبول کرده بودم ک روزی دوساعت بری اشکال نداره ولی ببشتر از دوساعتا نمیتونم تحمل کنم چیکارکنم؟؟اونم الان حال مناداره نه میتونه ادامه بده نه میتونه طلاق
    ویرایش توسط sara128685 : سه شنبه 19 خرداد 94 در ساعت 22:28

  2. کاربر روبرو از پست مفید sara128685 تشکرکرده است .

    morteza2487 (شنبه 23 خرداد 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سارا خانوم سلام. به همدردی خوش اومدید !
    راستش من هنوز در حدی نیستم که بخوام راهکار بدم ولی بنظر من شما اول سخنرانی کلید مرد kelidemard رو دانلود کنید و گوش بدید، خیلی بهتون کمک میکنه که همسرتون و نیازهای یک مرد رو بشناسید!
    قصد جسارت ندارم ولی این کار شما که میگید سرش داد میزنم و بطرفش حمله میکنم و .... برای یک خانوم که بقول خودش عاشق همسرشه خیلی رفتار قابل قبولی نیست حتی دفع کننده و دور کننده س و میتونه یک مرد عاشق رو از خونه فراری بده!
    *
    همه مسائل حل شدنی هستن ولی باید مهارت برخورد باهاشون رو پیدا کنیم و مهمتر از همه صبر داشته باشیم ...
    از دوستان و اساتید عزیز عذر خواهی میکنم که جسارت کردم و پست گذاشتم!
    چقدر زود دیر میشه!!!
    ویرایش توسط morteza2487 : شنبه 23 خرداد 94 در ساعت 09:32

  4. 2 کاربر از پست مفید morteza2487 تشکرکرده اند .

    paiize (چهارشنبه 27 خرداد 94), سوده 82 (سه شنبه 02 تیر 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    شما اصفهانی هستین؟
    عزیزم اقای مرتضا کامل حرفاشون درست بود پس سعی نکن حق به جانب باشی وبدون همبن کارات انقدر بده انقدر مرد کشه که حد نداره نمیگم رفتترشوهرت درسته ولی باسیاست با زنانگی رقابت بین دوستاش ومواد وتفریح وشما خب وقتی شما اینطوری رفتار میکنید اون به اون سمت میره شما چشمه زیبایی از جذابیت وزنانگی توی طرف خودتون براش باز کنید یه زن ارامش دهنده باشید میبینید که نگاهشم اونطرف نمیره

  6. کاربر روبرو از پست مفید دختر جوان تشکرکرده است .

    morteza2487 (شنبه 23 خرداد 94)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 تیر 94 [ 16:06]
    تاریخ عضویت
    1394-3-06
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    306
    سطح
    6
    Points: 306, Level: 6
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    چرا قدر چیزی رو که داری نمیدونی خودت میگی مرد خیلی خوبیه خودتو یه بار بذار جای شوهرت من فکر کنم اونکه باید کمک بخواد نه شما
    حتی اگه معتاد هم باشه این رفتار باعث میشه بیشتر مصرف کنه
    تو عاشق شوهرت نیستی عاشق خودتی بخاطر همین با چیزی که مطابق میلت نباشه میجنگی
    اگه عاشقی باید صبوری کنی مهربونی کنی و جذبش کنی به خونه این مشکلی نیست که یه روز ه درست بشه باید حالا حالاها وقت بذاری شاید چندماه یا چندسال طول بکشه

  8. کاربر روبرو از پست مفید تینل تشکرکرده است .

    morteza2487 (شنبه 23 خرداد 94)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 آذر 94 [ 13:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza2487 نمایش پست ها
    سارا خانوم سلام. به همدردی خوش اومدید !
    راستش من هنوز در حدی نیستم که بخوام راهکار بدم ولی بنظر من شما اول سخنرانی کلید مرد kelidemard رو دانلود کنید و گوش بدید، خیلی بهتون کمک میکنه که همسرتون و نیازهای یک مرد رو بشناسید!
    قصد جسارت ندارم ولی این کار شما که میگید سرش داد میزنم و بطرفش حمله میکنم و .... برای یک خانوم که بقول خودش عاشق همسرشه خیلی رفتار قابل قبولی نیست حتی دفع کننده و دور کننده س و میتونه یک مرد عاشق رو از خونه فراری بده!
    *
    همه مسائل حل شدنی هستن ولی باید مهارت برخورد باهاشون رو پیدا کنیم و مهمتر از همه صبر داشته باشیم ...
    از دوستان و اساتید عزیز عذر خواهی میکنم که جسارت کردم و پست گذاشتم!
    سلام ممنون از پاسختون .این رفتارم اصلن دست خودم نیست من در برخورد بادیگران هرچندهم ک بهم بدی کنند کاملن خونسردم ولی با شوهرم ان چنان عصبی میشم ک تو دعوا اول یه عالمه خودما میزنم و بعد حمله میبرم سمت ایشون اصلن دست خودم نیست الان دوازده روزه رفته خونه مامانش منم خونه مامانمم مدام اس ام اس میده ک تو مردونگی منا ازم گرفتی من از زندگی باتو میترسم و باید طلاق لگیریم من جواب پیاماشا نمیدم دامادشون بهم گفت ماداربم باهاظ حرف میزنیم خیلی داغون شده از لحاظ روحی و افسردگی گرفته و گفت ک من جواب پیاماشا اصلن ندم نمیدونم چرا اینجورم. البته اونم کم ازارم نداد الان ک جداشدیم فهمیدم چ دروغایی ک بهم نگفته یه کارت عابر سپه داشت اخرین بار دست من بود و گم شد و هررور بمن مبگفت بگرد پیداش کن توش پول نبود ولد حالا فهمیدم خودش برش داشته والکی میگفت گم شده و توش پولاشا مخفی میکرده از من

    - - - Updated - - -

    ممنون عزیزم رو خودم دارم کار میکنم و انشاالله اگ برگرده بتونم رابطممونا ترمیم کنم کمکم کنید چون میترسم

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سارا خانوم!
    بنظر من شما مشکل حادّی ندارید بشرطی که راه برخورد باهاش و یاد بگیرید.
    هر مشکلی که توی زندگی پیش میاد الان شده " مشکل "! قبلاً مسئله بوده و مسئله هم قابل حل کردنه ولی بدلیل عدم آگاهی ما و بی مهارتیمون در شناخت و حل اون و باقی موندن در همون حالت، توی زیر زمین زندگی ما ریشه میکنه و چند وقت دیگه یهو با یه نم بارون جوونه میزنه و خودش و نشون میده! ولی الان دیگه چون ریشه ش قوی شده از بین بردنش سخت میشه ( توجه کنید که فقط سخت میشه ولی غیر ممکن نیست) فقط بایر از ریشه شروع کنیم که بتونیم بهش مسلط بشیم و دائمی اون و از بین ببریم !
    بنظر من شما فرغ از همه چیز اول با خوندن این مقالهhttp://www.hamdardi.net/thread-17433.html
    ببینید شخصیتتون به کدوم شبیه تره، با در نظر گرفتن ویژگیهای خوبتون و تقویت اونها، ایراداتی که در افکار و رفتارتون هست رو پیدا کنید و سعی کنید اونها رو بر طرف کنید!
    اینطوری هم رفتارتون با اطرافیانتون بهتر میشه و هم اعتماد به نفستون بالاتر میره!
    ویژگیهای اخلاقی همسرتون رو هم در نظر بگیرد،! سعی کنید شخصیتش رو بشناسید ( با سرچ کردن ماه تولد خودتون و همسرتون خیلی چیزای جالب و کارآمدی پیدا میکنید) و باید ها و نبایدهای ارتباطیش رو هم پیدا کنید و انجام بدید!
    مهارتهای ارتباطی رو خیلی بخونید و در قبال همسرتون و خانوادش بکار بگیرید!
    حریمها رو بشناسید و حفظ کنید!
    چقدر زود دیر میشه!!!

  11. 2 کاربر از پست مفید morteza2487 تشکرکرده اند .

    paiize (چهارشنبه 27 خرداد 94), سوده 82 (سه شنبه 02 تیر 94)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 آذر 94 [ 13:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=morteza2487;385163]سارا خانوم!
    بنظر من شما مشکل حادّی ندارید بشرطی که راه برخورد باهاش و یاد بگیرید.
    هر مشکلی که توی زندگی پیش میاد الان شده " مشکل "! قبلاً مسئله بوده و مسئله هم قابل حل کردنه ولی بدلیل عدم آگاهی ما و بی مهارتیمون در شناخت و حل اون و باقی موندن در همون حالت، توی زیر زمین زندگی ما ریشه میکنه و چند وقت دیگه یهو با یه نم بارون جوونه میزنه و خودش و نشون میده! ولی الان دیگه چون ریشه ش قوی شده از بین بردنش سخت میشه ( توجه کنید که فقط سخت میشه ولی غیر ممکن نیست) فقط بایر از ریشه شروع کنیم که بتونیم بهش مسلط بشیم و دائمی اون و از بین ببریم !
    بنظر من شما فرغ از همه چیز اول با خوندن این مقالهhttp://www.hamdardi.net/thread-17433.html
    ببینید شخصیتتون به کدوم شبیه تره، با در نظر گرفتن ویژگیهای خوبتون و تقویت اونها، ایراداتی که در افکار و رفتارتون هست رو پیدا کنید و سعی کنید اونها رو بر طرف کنید!
    اینطوری هم رفتارتون با اطرافیانتون بهتر میشه و هم اعتماد به نفستون بالاتر میره!
    ویژگیهای اخلاقی همسرتون رو هم در نظر بگیرد،! سعی کنید شخصیتش رو بشناسید ( با سرچ کردن ماه تولد خودتون و همسرتون خیلی چیزای جالب و کارآمدی پیدا میکنید) و باید ها و نبایدهای ارتباطیش رو هم پیدا کنید و انجام بدید!
    خیلی ممنون اقل مرتضی واقعن راهنمایی هاتو اثر گذارند کلید مردان رو گوش دادم واقعن عالی بود ممنون من دارم رو خودم کار میکنم ولی چه فایده ک شوهرم قصدش طلاقه از خبرایی ک ازش ب گوشم میرسه عصبی میشم میگن میگه فقط طلاق امروز بهم یه عالمه پیام فرستاد میگ باتو باز شرو کردن یعنی مرگ تدریجب خودم و حاضر نیستم مردن تدریجی تجربه کنم به اندازه کافی زجر کشیدم و جدایی سخته و خوش بحالت ک راحت داری زندگی میکنی فک میکنه من دارم راحت زندگی میکتم در حالی که من پشت صحنه ام و دارم از طریق دامادشون و خاهرش برا زندگیم تلاش میکنم خستم

  13. کاربر روبرو از پست مفید sara128685 تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 24 خرداد 94)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همسرتون فعلا عصبانیه! بهش حق بدید!
    همینکه داره بهتون پیام میده بنظر من یه نقطه امیده ! میخواد به شما بفهمونه که شخصیتش رو زیر سؤال بردید! داره از شما گلگی میکنه! میخواد که رفتارتون رو درست کنید!
    اقدامی کرده یا نه؟؟؟ اگه هنوز در حد حرفه نگران نباشید! میخواد خودش و خالی کنه و شمارو بترسونه که به خودتون بیاید.
    شما هیچ چیزی نگید!
    وقت زیادی ندارید! باید هرچه سریعتر ایراداتون و پیدا کنید و خودتون رو تغییر بدید! آرامشتون رو حفظ کنید و فقط زوم کنید روی خودتون! به ایرادهای همسرتون اصلا کاری نداشته باشید! اصراری به سریع برگشتنش نکنید! ولی بنظر من از طریق دامادشون به گوشش برسونید که دارید مشاوره میگیرید و درصدد رفع ایرادتون هستید!
    مطمئن باشید که همسرتون دوستتون داره !!!!!
    &&&
    من هنوز تجربه چندانی ندارم و شاید نظراتم درست نباشه ! از دوستان عزیز و با تجربه همدردی خواهش میکنم بیشتر راهنماییتون کنن!
    بازم از همه عذرخواهی میکنم!
    چقدر زود دیر میشه!!!

  15. کاربر روبرو از پست مفید morteza2487 تشکرکرده است .

    سوده 82 (سه شنبه 02 تیر 94)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 آذر 94 [ 13:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza2487 نمایش پست ها
    همسرتون فعلا عصبانیه! بهش حق بدید!
    همینکه داره بهتون پیام میده بنظر من یه نقطه امیده ! میخواد به شما بفهمونه که شخصیتش رو زیر سؤال بردید! داره از شما گلگی میکنه! میخواد که رفتارتون رو درست کنید!
    اقدامی کرده یا نه؟؟؟ اگه هنوز در حد حرفه نگران نباشید! میخواد خودش و خالی کنه و شمارو بترسونه که به خودتون بیاید.
    شما هیچ چیزی نگید!
    وقت زیادی ندارید! باید هرچه سریعتر ایراداتون و پیدا کنید و خودتون رو تغییر بدید! آرامشتون رو حفظ کنید و فقط زوم کنید روی خودتون! به ایرادهای همسرتون اصلا کاری نداشته باشید! اصراری به سریع برگشتنش نکنید! ولی بنظر من از طریق دامادشون به گوشش برسونید که دارید مشاوره میگیرید و درصدد رفع ایرادتون هستید!
    مطمئن باشید که همسرتون دوستتون داره !!!!!
    &&&
    من هنوز تجربه چندانی ندارم و شاید نظراتم درست نباشه ! از دوستان عزیز و با تجربه همدردی خواهش میکنم بیشتر راهنماییتون کنن!
    بازم از همه عذرخواهی میکنم!
    سلام ممنون از راهنماییاتون براش نوبت مشاوره گرفتم ب خاهرش خبر دادم گفته میاد .ببخشید شماا شماره تماس دکتر حبشی رو ندا رید؟اخه تو سخنرانی هاش همش میگن خانمی زنگم زد و مشاوره خاست پس یعنی مشاوره تلفنی هم دارند؟برا شوهرم میخام .واقعن احتیاج داره .

  17. کاربر روبرو از پست مفید sara128685 تشکرکرده است .

    morteza2487 (دوشنبه 25 خرداد 94)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 مهر 99 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    10,371
    سطح
    67
    Points: 10,371, Level: 67
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassRecommendation Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,397

    تشکرشده 182 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    " براش " نوبت مشاوره گرفتید؟؟؟؟؟؟فکر نمیکنید زیادی حق به جانب دارید به قضیه نگاه میکنید؟؟؟؟ شما روی تنها تفریح همسرتون که " بودن با دوستانش " بوده ، همیشه جنجال بپا کردید! خونه رو برای نا آروم و حتی نا امن کردید! از شما و از خونه دور شده! جیغ و داد ( که برای یک مرد خیلی غیر قابل تحمله) راه انداختید! سمتش چیز میز پرتاب کردید! ماشاالله دست بزن هم که دارید!!!! اونوقت برای همسرتون وقت مشاوره گرفتید؟؟؟؟خیلی خوبه که قبول کرده که بیاد، این نشون میده که هم شما و هم زندگیتون و دوست داره و میخواد به این راحتی اونا رو از دست بده! لطفاً یه تلنگر هم به خودتون بزنید و قدر همسرتون رو بدونید.موفق باشید
    چقدر زود دیر میشه!!!

  19. 3 کاربر از پست مفید morteza2487 تشکرکرده اند .

    paiize (چهارشنبه 27 خرداد 94), سوده 82 (سه شنبه 02 تیر 94), شمیم الزهرا (چهارشنبه 03 تیر 94)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.