به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 خرداد 94 [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1394-3-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ماندن در میان دو رابطه با دوکیس و انتخاب یکی از آنان

    سلام خسته نباشید.من دختری 25 ساله شمالی هستم که 7 سال پیش با یه اقایی که جنوبی بودن تو دانشگاه اشنا شدم .من دانشجو کارشناسی بودم ایشون ارشد. 4 سال عاشقانه همو دوست داشتیم .هیچ مشکلی نداشتیم. و از لحاظ فکری کاملا با هم جور بودیم. این اقا خیلی با سواد بود و در دوره خودش نخبه محسوب میشد. اما من دختر خیلی زیبایی هستم با اندام متناسب اما ایشون زیاد خوش چهره و خوش اندام نبودن و از لحاظ فرهنگی خانوادگی و مالی هم نسبتا سر تر بودم . اما با همه این مسایل اختلافی در دوره دوستی برامون ایجاد نشد.و رابطه جنسی جزیی هم داشتیم. این دوست من بعد از تموم شدن درسش تو یکی از بهترین شرکت های دولتی تو جنوب استخدام شد و وضع مالیش کلا دگرگون شد و شانس بهش رو کرد. تو این مدت تا حد فاصلی که من درسم تموم شه با هواپیما هر ماه میومد منو میدید. هر ماه هم برام مبلغی میفرستاد و یه جورایی خودمونو زن و شوهر میدونستیم. بعد از اینکه درسم تموم شد ازش خواستم بیاد خواستگاری. اما خانوادش زیر بار نرفتن و بالاخره بعد 6 ماه با اکراه اومدن و خواستگاری گرمی نشد و ایشون زیر بار 500 سکه مهریه نرفت و کلا خانواده ها به مشکل خوردن و خانواده من دوست نداشتن من برم جنوب زندگی کنم. با این حال ما به دوستیمون ادامه دادیم و بیشتر از ده جلسه مشاوره رفتیم و مشاوره نظرش بیشتر به منفی بود و یه بار به من اس ام اس داد که تو لیاقتت بیشتر از این آقاست که باعث شد من کلا به ارزش و صحت مشاوره شک کنم. بالاخره باز مادرش زنگ زد و تلفنی قرار عقد و با مادرم گذاشت و قرار شد قبلش دوستم برای ازمایش و گروه خون و یه سری قرار مدار تنها بیاد شمال اما هی به بهانه ماموریت اومدنش رو عقب مینداخت و خانوادش هم مدام دلسردش میکردن و من خیلی تحت فشار بودم تا اینکه یه روز علارقم خواست قلبیم از مادرم خواستم که زنگ بزنه و همه چیز و کنسل کنه .اما باز بعد مدتی این اقا دلمو به دست اورد با اصرار یه فرصت دیگه خواست که با جلب رضایت خانوادش بیاد . من هم با نا امیدی قبول کردم که منتظرش بمونم . تو این فاصله از شدت افسردگی شروع به چت کردم و با یه اقای همشهری اشنا شدم و تمام ماجرای زندگیم و حتی رابطه جنسیمم براش تعریف کردم .چون احتیاج به درد و دل داشتم و این موضوعی نبود که بخوام در موردش با دوست اشنا صحبت کنم. بعد 6 ماه باز دوست جنوبیم موفق نشد مادرش رو راضی کنه و همچنان وعده وعید هاش ادامه داشت که من تصمیم گرفتم این بار واقعا همه چیز رو تموم کنم. خواهرش زنگ زد .دوستاش زنگ زدن خودش مرتب پیام میداد اما زیر بار نرفتم و گفتم دیگه تمامه و چون شدیدا افسرده شده بودم این دوست چتیم بم پیشنهاد کرد که یه روز با هم بریم بیرون تا حال و هوام عوض شه وقتی دیدمش برای اولین بار دیدم یه پسره خیلی خیلی خوش قیافه مهربون با حیا و چشم پاکه اون روز گذشت اما من که شدیدا تنهایی و خلا عاطفی رو حس میکردم نتونستم از فکرش بیرون بیام و شب و روز تو فکرش بودم تا اینکه بهش گفتم اما اون خیلی شوکه شد و گفت که حتی فکرشم نکنم چون نموتونه گذشته ام و به خصوص ارتباط جنسیمو فراموش کنه و باهاش کنار بیاد اما من کوتاه نیومدم و همچنان اصرار کردم و بیشتر و بیشتر همو دیدیم و علاقه دو طرف به خصوص اون بیشتر شد و الان میتونم بگم عاشقمه اما هنوزم سر اون جریان میترسه و دو دله. این دوست همشهریم یه پسر با ایمان از یه خانواده معتقده و از لحاظ فرهنگی نسبتا به هم نزدیکیم. اما شغلش مغازه داریه که خانواده من نمیپسندن و از لحاظ مالی ضعیفه و از لحاظ جنسی حس میکنم کمی سرده یا شاید به روی من نمیاره در حالی که من خیلی دختر گرمی ام و میل جنسی نسبتا بالایی دارم . من الان ترم اخر کارشناسی ارشد هستم و اخیرا هر وقت میرم تهران یاد دوست سابقم میوفتم و شدیدا افسرده میشم اما وقتی برمیگردم شهر خودمون خوب و عادی ام . یه بار که رفتم تهران و افسرده شدم به دوست جنوبیم زنگ زدم و گفتم که خیلی به یادش میوفتم اونم گفت که چند بار خواستگاری رفته و جواب رد گرفته و هنوز نتونسته منو فراموش کنه . گفت اگه قبول کنم تنها میاد دنبالم و در عرض یکی دو سال انتقالی میگیره . من هم خیلی دوسش دارم و گذشته ام با اون فرد به خصوص کا با هم ارتباط جنسی هم داشتیم همیشه پس ذهنمه. اما الان چن ماهه وقتی میام شمال سمت دوست همشهریم کشش پیدا میکنم به خصوص که خیلی پسر خوش قلب و پاکیه حس میکنم هرگز نمیتونم دلش و بشکونم و خانوادمو ترک کنم چون اینجا زندگی خوب و راحتی دارم. اما هر بار که میرم تهران شمال و به کل فراموش میکنم و عشق دیرین میاد تو سرم و تا حالا چند بار به اون اقای جنوبی گفتم بیا ، نیا. دیگه از دستم کلافه شده و جواب میخواد و من کاملا گیجم و حتی نمیدونم کدومو دوس دارم .دوست جنوبیم کمی بش بی اعتمادم چون رو قولش نموند .اما الان وضعیت مالی و موقعیت شغلی فوق العاده ای داره و گذشته ام با اون بوده و دوست فعلیم یه پسر ساده شمالی و نه چندان با سواد یه لیسانس پیام نور و شغل مغازه داری (در حالی که من ارشد دانشگاه تهرانم) اما فوق العاده مهربون و قابل اعتماد و با ثبات اما میدونم هنوز ته دلش از گذشته ام ناراحته با اینکه به روم نمیاره. نمیدونم تو رو خدا راهنماییم کنید خیلی گیجم......

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام...

    شنیدید میگن از چاله طرف در اومد توی چاله افتاد ؟

    ببنید به نظر من با اون اقای اول که ازدواجتون اصلا صلاح نیست... چون خطاهای زیادی داشتید از جمله رابطه جنسی و ... بعدش هم سرد بودن خانواده ها و اختلاف های واضح و فاصله ی زیاد شهر ها و تفاوت فرهنگی و.. دیگه به نظرم کلا بی خیال ایشون بشید...

    از طرفی چون با اقای دومی با دوستی اشنا شدید که زیاد مدلش خوب نبوده(طبق توضیحات خود شما) و بعدش هم همه ی گذشته مخصوصا رابطه ی جنسی رو گفتید و... به نظرم اصلا صلاح نیست این ازدواج و اون اقا هم دیر یا زود بعد ازدواج فکرای وسواسی مثل خوره می افته توی ذهنش و خدا نکنه یک دعوایی پیش بیاد و... گذشته شما رو به رخ شما بکشه و... خلاصه احساساتی عمل نکنید...

    بازم نظر بقیه دوستانو بپرسید...

    ولی نظر من این هستش از فکر ازدواج با هر دو نفری که گفتید کلا بیاید بیرون... و گر نه پشیمون میشید.

    ضمنا اسم تاپیکتونو عوض کنید و گر نه فکر کنم قفل بشه.

  3. 5 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (پنجشنبه 14 خرداد 94), meysamm (پنجشنبه 14 خرداد 94), فرشته مهربان (جمعه 15 خرداد 94), رنگین (جمعه 15 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array
    دوست پسر هفت ساله . . .
    آدم یاد ترشی هفت ساله میفته.

    بنظر من هیچکدوم از این دو نفر برای شما مناسب نیستن،
    چون شما تکلیفت با خودت مشخص نیست، معیارهات معلوم نیست، نمی دونی از ازدوج چی میخوای

    یکی خوشگله ولی سرده، یکی زشت تره ولی گرمه.
    یکی بدقوله ولی پولداره، اون یکی خوش قلبه ولی بی پوله.

    بنظر من اولین و مهم ترین کاری که باید بکنی اینه که بدون توجه به خواستگارها یا دوست پسرهات، معیارهات رو مشخص کنی.


    یه نکته مهم تر
    میزان و کیفیت رابطه جنسی در روابط دوست دختر دوست پسری، اصلا قابل قیاس با ازدواج نیست،
    عذاب وجدان، ترس از آینده طرفین، ترس از آبروی اون ها، ترحم نسبت به دختر و خیلی مسائل دیگه ممکنه به سرد بودن طرف مقابل تعبیر بشه،
    پس اصلا فکر نکن که میتونی این مورد رو در مورد دوست پسرت تشخیص بدی.
    ضمن اینکه شور و هیجان اولیه دوست پسر قبلیت هم دلیل بر گرم بودنش نیست.
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  5. 3 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 خرداد 94 [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1394-3-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از کجا میتونم ویرایش رو انجام بدم ؟!

    - - - Updated - - -

    برای خودم هم واقعا عجیبه که چرا عاشق دو تا آدمی شدم که اینقدر با هم متفاوتن و هیچ فاکتور مشترکی ندارن . خدمتتون عرض کنم که همون جور که گفتم من بیشتر از 10 جلسه مشاوره ازدواج رفتم . معیار های ازدواجمو نوشتم .تست نئو و میلون دادم و...و ....و
    پول و تحصیلات . پر بودن و با سواد بودن خیلی برای من مهمه. و تیپ و قیافه در رده های بعدی قرار میگیرن . آقای اول در ابتدا به ایشون علاقه ای نداشتم چون مشخصا دید اول از روی ظاهر و تیپ طرفه . اما ایشون خیلی تلاش کرد تا نظر منو جلب کنه . و وقتی شناختمش بهش علاقه پیدا کردم . اما خانوادم اولین ایرادی که ازش گرفتن قیافه اش بود . و دوری شهرش . در حالی که این موضوع اصلا برای من مهم نبود . میخوام بگم من معیار های ثابت و مشخصی داشتم . اما به خاطر خانوادم مجبور شدم به خاطر خانوادم تغییرشون بدم جوری که خودمم الان سر درگمم که کدوم فاکتور خودمه کدوم تو ذهنم چپونده شده .
    دوست دومم اما خیلی اتفاقی و ناگهانی وارد زندگیم شد . بدون فاکتور . بدون انگیزه قبلی . در واقع منو از منجلابی از ناراحتی و سردرگمی نجات داد و به طرف افکار مثبت هدایتم کرد . میتونم بگم هیچیش با لیست معیار هام همخونی نداره . ولی اونقدر شخصبت مثبت و تاثیر گذاری داره . اونقدر پاک و با ادب و دوست داشتنیه که هر زمان آدم باش هم کلام میشه آرامش میگیره .

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    خواهرم می خواست بهتون بگم که سخرانی های دکتر فرهنگ رو اول خوب و با دقت گوش کنید، بعد تصمیم بگیرید. ولی می فرمایید که مشاوره رفتین.
    ولی ازتون خواهش دارم حتما یکبار گوش کنید، فکر کنم یک هفته ای وقتتون رو میگیره، ولی به قدری مفید هست و راه رو بهتون نشون میده که دلتون میخواد به همه مشاوره بدین.
    به نظر من سریعا با هر دو تا کات کنید. تو ارامش به زندگی تون ادامه بدین. رو نقاط ضعف و قوتتون کار کنید. بعد در کمال قدرت، آرامش و منطق تصمیم بگیرین. لطفا با دل مردم هم به خاطر تنهایی های خودتون بیشتر از این بازی نکنید.
    سخرانی یادتون نره!!!! از نون شب براتون واجب تره.

  8. 3 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), رنگین (جمعه 15 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 16 خرداد 94 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1394-3-13
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    86
    سطح
    1
    Points: 86, Level: 1
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 39.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من مشاور نیستم ولی به نظر من رابطه هات اشتباه بوده.اولی آدمی نیس بهش اعتماد کنی چرا؟چون بدون هیچ گونه عقد وتعهدی باهات رابطه جنسی داشته واین یعنی این آدم به راحتی از خط قرمزاعبور میکنه وخواهد کرد در آینده.
    در مورد شخص دوم هم چون نتی هست ورابطه جنسی قبلیتونو پیشش گفتی نتیجه اینکه اینم آدم ازدواج باشما نیس حتی اگه ازدواج هم بکنید ممکنه این ارتباط جنسیتو با نفر قبلی بکوبه تو سرت .
    وخلاصه وبرادرانه بهت بگم که شما درستو تموم کن با توجه به شرایط تحصیلاتت وخونوادتون که مشخص میشه از قشر متوسط به بالایین وهمچنین ظاهرتون گزینه های بهتری پیش رو دارین .
    با اینکه اشتباه کردین ولی با توکل به خدا سعی کنید جبران کنید واز این جور ازدواجها که قبلش دوستی هس یا نتی واقعا دوری کنید.ارزش خودتو بدون خواهر من خودتو ارزون به اینو اون نده.
    برای خاستگارای آیندت هم هیچی از روابط الانت با این دونفر نگوچون فقط به طرفت دید منفی میده گذشته رو فراموش کن وبه آیندت فکر کن.

  10. 3 کاربر از پست مفید دردمند24 تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), رنگین (جمعه 15 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    خانومی یکمی اروم تر چقدر شما هولی که یه مدت کوتاه هم نتونستی تنها بمونی تا درست تصمیم بگیری ، همین فرار از تنهاییت و دنبال یه اهنربا برا چسبیدن گشتن سرتو به باد میده
    .
    الان فقط از هر دو فاصله بگیر و یه مدت خوب فکر بکن تا تصمیم درست رو بگیری

  12. 2 کاربر از پست مفید Elena1994 تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  13. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    هردو ارتباط را کات کن

    روی شناخت احساسات و پاشنه آشیل هایت از نظر احساسی به عبارتی روی آسیب پذیریهایت متمرکز شو و به کمک یک روانشناس حل کن ....

    شما علاقمند به دو نفر با ویژگیهای متفاوت بلکه مقابل شده اید و این یعنی اینکه شما شما عقل را به کناری نهاده و احساسی پیش میروید .... اینکه مشاور در خصوص مورد اول تأکید کرده که مناسب هم نیستید و شواهد هم نشان می دهد و حتی شرایط جغرافیایی هم بیانگر تفاوتهای فرهنگی قابل توجه هست اما شما بدون توجه به این سرنخها حتی مشاور را نامناسب می دانید یعنی اینکه منطق و عقلانیت در گرایشهای شما و ارتباط برقرار کردنهایتان جایگاهی ندارد و .... لذا کلاً ازدواج فعلاً برای شما مناسب نیست و این هردو نیز و نیاز دارید به کمک یک روانشناس آسیب پذیریهای خود را شناخته و پوشش دهید و همچنین مهارتهای زندگی را بهتر دریابید و ......

    موفق باشید





  14. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فدایی یار (شنبه 16 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), رنگین (جمعه 15 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام دوست عزیز
    شما چقدر ناشیانه برخورد میکنی با زندگیت! البته ببخشید ولی بنظر من اینجور که معلومه توی رابطه اولت که خیلی اشتباه عمل کردی، 7 سال توی رابطه ای موندی که سرانجامش معلوم نبوده و تازه همراه با ارتباط جنسی... تازه میگی شبیه زن و شوهر بودید!!! دختر خوب اون آقا با تو خوش گذرونیشو کرده و اگه میخواست باهات ازدواج کنه زودتر از این حرف ها اینکار و میکرد ضمن اینکه اگه دوستت داشت قبل از ازدواج وارد رابطه جنسی باهات نمیشد چون آقایون خوب میدونن همین رابطه جنسی چقدر میتونه برات دردسر باشه... به علاوه شما خودت و سپردی دست احساساتت و حتی یکذره هم منطقی فکر نکردی که آیا این رابطه عمیق که همه اتفاقی هم توش افتاده به کجا خطم میشه... بگذریم!! بعد از اون اومدی توی چت که اصلا نمیشه آدم ها رو شناخت، اعتماد کردی و کل زندگیت و بر ملا کردی، درسته میشه اسمش و گذاشت درد دل! ولی توقع نداشته باش اون آقا بیاد بگه آخی دختر طفلکی باهاش بازی شده حالا بیا با من ازدواج کن! چقدر ساده ای دختر! این آقای دومی هرچند اومده بهت گفته که بخاطر رابطه جنسی که داشتی نمیتونه... دیگه واضح تر از این؟؟؟؟ لطفا تموم کن این قضیه رو و قدری منطقی تر به ازدواج نگاه کن و شناخت و آگاهیت رو از مردها بیشتر کن، تو الان 25 سالته دیگه بچه نیستی خانوم..
    موفق باشی

  16. 3 کاربر از پست مفید نجمه چ تشکرکرده اند .

    اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), رنگین (جمعه 15 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 خرداد 94 [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1394-3-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلامم .منظور شما شاهین فرهنگ یا دکتر فرهنگ هلاکویی ؟!! شاهین فرهنگ که خیلی مذهبیه و دینیه سخن رانی هاش من خوشم نمیاد.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    خواهرم می خواست بهتون بگم که سخرانی های دکتر فرهنگ رو اول خوب و با دقت گوش کنید، بعد تصمیم بگیرید. ولی می فرمایید که مشاوره رفتین.
    ولی ازتون خواهش دارم حتما یکبار گوش کنید، فکر کنم یک هفته ای وقتتون رو میگیره، ولی به قدری مفید هست و راه رو بهتون نشون میده که دلتون میخواد به همه مشاوره بدین.
    به نظر من سریعا با هر دو تا کات کنید. تو ارامش به زندگی تون ادامه بدین. رو نقاط ضعف و قوتتون کار کنید. بعد در کمال قدرت، آرامش و منطق تصمیم بگیرین. لطفا با دل مردم هم به خاطر تنهایی های خودتون بیشتر از این بازی نکنید.
    سخرانی یادتون نره!!!! از نون شب براتون واجب تره.
    سلامم .منظور شما شاهین فرهنگ یا دکتر فرهنگ هلاکویی ؟!! شاهین فرهنگ که خیلی مذهبیه و دینیه سخن رانی هاش من خوشم نمیاد.....


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مادرشوهرم هیچوقت ازم راضی نیس!!!!
    توسط mahbube در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 08 خرداد 95, 12:04
  2. چرا من کیس مناسب ازدواج ندارم؟
    توسط sara9595 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مهر 94, 15:49
  3. هیس دخترها فریاد نمی زنند!
    توسط نوروزیان. در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 19:53
  4. !!!!!مشورت در مورد عضو شدن در فیس بوک!!!!!!
    توسط دانوب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 دی 90, 09:21
  5. فیس بوک شوهرم
    توسط نیلا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اردیبهشت 90, 11:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.