به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم تو فکر عشق اولش هست

    سلام دوستان
    خداروشکر میکنم که همدردی هست که بیام و خودم رو اینجا سبک کنم
    من 27 سالمه شوهرم 29 سالشه یه پسر 5 ساله هم داریم
    بهتره از اول توضیح بدم شوهرم قبل از من با یه دختردوس بود که ایشون هم فامیلشون بود و هم دوست خانوادگی بودن خیلی همدیگه رو دوس داشتن و عاشق پیشه بودن البته ناگفته نماند که چون منم با شوهرم فامیلم و با اون دختر هم همکلاسی بودم در جریان رابطشون بودم روز به روز هم عشقشون زیاد تر میشد تا اینکه دختره رو به زور شوهرش دادن و اون موقع هم شوهر من افسردگی گرفته بود وناراحت حتی تو رو ز عروسی دختره هم با ماشین تصادف کرد و اوضاع بدی براش پیش اومده بود
    دختره ازدواج کرد و رفت یه شهر دور و شوهرم موند و خاطراتش تقریبا 3 سال بعدش شوهرم به من پیشنهاد دوستی داد و منم قبول کردم البته بعدش به خاطر اینکه خونواده ها فهمیده بودن و از دوستی ما باخبر بودن فکر میکنم که شوهرم مجبور شد که با من ازدواج کنه
    عشق قبلی شوهرم خیلی زیباست ومن همیشه خودم رو با اون مقاایسه میکنم با اینکه از نظر فرهنگی و تحصیلات وخونواده من از اون سرترم ولی من همیشه جلوی اون دختره کم میارم اون دختر خیلی سرزبون دارو خوشکلی هستش
    متاسفانه چون فامیل هستیم همیشه تو مراسما ی خاص وعروسیا اون دختره هم میاد
    وقتی میاد شوهرم عوض میشه همش یاد گذشته ها میکنه متاسفانه مادرشوهرم هم اون دختررو دوس داره همراه شوهرم همش یاد گذشته ها میکنن منو زجر میدن خیلی عذاب میکشم جلوی شوهرم مادرش خودمو بی تفاوت نشون میدم ولی وقتی میام خونه انقدر گریه میکنم که یکم سبک بشم
    به شوهرم میگم تو دیگه ازدواج کردی و زن وبچه داری حرمت زندگیمون رو نگه دار و منو زجر نده
    اگه منو دوس نداشتی نباید بامن ازدواج میکردی تو منو له میکنی با این حرفات اما کو گوش شنوا
    چن روز پیش عروسی یکی از فامیلامون بود اون دختره هم اومد خوب منم آرایشگاه رفته بودمو و تو عروسیم رقصیدم
    شوهرم همش میگه که تو به خاطر اون دختره رقصیدی که اونو زجر بدی بهش میگم مگه تو عروسی نمیرقصن من تو همه عروسیا میرقصم مگه چه اشکالی دارi
    همش به فکر اون دختره هستش
    تازگیا شنیدم که اون دختره داره طلاق میگیره همش به فکر میرم که نکنه دوباره شوهرم بره سراغش
    نکنه منو ول کنه و با اون ازدواج کنه همش دلهره و استرس دارم
    طوری شدم که بهم ترحم میکنن و منم بدم میاد از این ترحم و دلسوزی چون همه فامیل میدونن که شوهرم منو دوس نداره
    من اولا فکر میکردم که شاید به خاطر ظاهر و قیافم دوسم نداره اما الان دیگه بهم ثابت شده که اون دلش بامن نیست
    به نظر شما چی کارکنم
    اما خودم که میگم دیگه کاری از دستم برنمیاد انجام بدم خودمو که نمیتونم به زور تو قلبش جاکنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    ریسک! همیشه کسایی که ریسک میکنن موفق نمیشن تو رو چه حسابی ریسک کردی وبا مردی ازدواج کردی که میدونه عاشقه وبدجورم عاشقه اونم از فامیلایی که میبنتش اونم در شرایطی که
    دختره نه خیانتی کرده بهش نه خودش خواسته ازدواج کنه ونه بدی کرده منظورم اینه رابطشون طوری هم نبوده که پسره دلیلی واسه ناراحتی نفرت ازش داشته باشه یه رابطه دونفره شیرین عاشقانه داشتن حالا بهم خورد عزیزم تو چه حسابی با خودت کردی که حاضر شدی بااین مرد ازدواج کنی وقتی هردوتون فامیلین وقتی خودت عشقشو دیده بودی اونم زمانی که خودت حس میکنی شوهرت بزور ویجورایی گیر افتادن
    باهات ازدواج کرده شوهرت زمانی که ازدواج کرده حداکثر یه جوون ۲۳ساله بوده سرزشنت نمیکنم چون تو گناهی نداری الا اینکه فکرنکردی اینده رو ندیدی وبدون دودوتا کردن چسبیدی به زندگی خودتو با اون مقایسه نکن اون هیچ چیز بیشتر نداره بجز علاقه شوهرت درک میکنم چقدر سخته مخصوصا تو که میبینیش خانمایی که اینجان ومشکلی مثل تو دارن شوهرشون اون زنو نمیبینه وتازه عاشق ومعشوقم نبودن وخرابی رابطشون تقصیر اون زن بوده بازم شوهره به فکر اونه بهتر به یه مشاوره بری اونم حضوری وراه دیگه ای که پیشنهاد میشه رسیدگی به خودت هست باید دمبال اشکالات خودتم باشی اینکه شوهرت فکرش با اونه یه قضیه است اینکه چرا فکرش با تو نیست یه قضیه دیگست طرز پوششت رفتارت زنانگیت وکدبانوگریت چطوره؟چقدر شوهرت توی روابطتون ازت راضیه وچقدر از طرف مورد قبول واقع میشه مشکلات خودتم بگو ورفتارایی
    که با شوهرت داری و خصوصیات شوهرت مثبت ومنفی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رفتار درست تو اين شرايط چيه؟
    توسط mrs.omidvar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 خرداد 96, 13:03
  2. درخواست مهريه تو شرايطي كه دارم درست هست؟
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 13:33
  3. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 خرداد 91, 03:07
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20
  5. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.