به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 اسفند 94 [ 20:30]
    تاریخ عضویت
    1394-1-10
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    240
    سطح
    4
    Points: 240, Level: 4
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Posticon (5) زندگی رو برای زنم جهنم کردم و حالا پشیمانم!چطور جبران کنم؟

    با عرض سلام.جریان زندگی من خیلی طولانیه اما اینجا میخوام هم اعتراف کنم هم اینکه برای عده ای تجربه بشه .
    سالها پیش وقتی مجرد بودم .قبل از ازدواجم ،تمایلی برای ازدواج نداشتم با زنان و دختران بسیاری دوست بودم و رابطه داشتم هر زن بیوه که بهم چراغ سبز نشون میداد ازش نمیگذشتم هر چی درامد داشتم خرج زن و دخترای اطرافم میکردم از اونور برای اینکه دهن خانوادم رو ببندم برای اونا هم ولخرجی میکردم اونا هم سکوت میکردن و به روی خودشون نمیاوردن .تا اینکه دیدم سن و سالم بالا رفته وهمه دوستانم سراغ زن و بچه رفتن و من تنها موندم لذا منی که همیشه مخالف ازدواج بودم به خانوادم اعلام کردم یه دختر خوب و نجیب برام پیدا کنن ولی هر کی رو معرفی میکردن ایراد میگرفتم تا اینکه منو به خواستگاری دختری روستایی اما تحصیل کرده وزیبا بردن اونجا این فکر به ذهنم رسید که هم ازدواج میکنم هم به کارا ی گذشتم ادامه میدم چون این یه دختر روستاییه و چیزی حالیش نیست.خلاصه با حقه و فریب از ناحیه خودم و خانوادم دختر بیچاره راضی به ازدواج کردیم.از روز اول برای همسرم بازی در اوردم و به حساب خودم گربه رو دم حجله کشتم .فقط خدا میدونه من چه به سر این دختر بیچاره اوردم. قرانی براش خرج نمیکردم و هیچ احترامی براش قائل نبودم جلو خانوادم شخصیتش روخورد میکردم اون پدر و مادرش رو از دست داد و اون لحظه هایی که به من احتیاج داشت من به هوس بازی مشغول بودم وقتی ازم میخواست فقط در مراسم ترحیمشان حضور پیدا کنم همونم دریغ میکردم .ولی اون همیشه باهام با احترام برخورد میکرد. خلاصه بگم تو مدت 16 سوال زندگی مشترک از هیچ ظلم و ستمی ابا نداشتم و این مساله رو اعتراف میکنم با کوچکترین اعتراضی به شدت کتکش میزدم با کوچکترین حرکتی بهش توهین میکردم ولی اون بازم با من خوب برخورد میکرد به علت هرزه طلبی هام پول زیادی واسم نمیموند که برای زندگی مشترک خرج کنم ،با خانوادش رفت و امد نمیکردم یه سویت کوچیک تو حیاط خونمون داشتیم با اینکه خانوادم مخالف بودن به زنم گفتم جز اینجا ،جای دیگه رو نمیتونم تهیه کنم اونم قبول کرد.با اینکه بارها مچم رو تو ارتباط با زنا گرفته بود اما فقط نحصیحتم میکرد و منم در جواب نصیحتاش کتکش میزدم. باورتون نمیشه از اون سوئیت در ب داغون واسم چه خونه ای چیده بود درسته اون مال روستا بود ولی خانواده و فامیل اصیل و فوق العاده محترمی داشت که خانواده من به گرد اونا هم نمیرسیدن یعنی همسرم هیچ کمبودی برام بوجود نمیاورد اما من به کارای ناشایست عادت کرده بودم میدونستم زنم بین خانوادم بین خاهرام و زن داداشام تکه و دوستش هم داشتم اما بازم زجرش میدادم و فقط خدا میدونه که خانواده من با این بیچاره چه ها که نکردن.و مدام تحقیرش میکردن که زن باید شوهرش رو جم جور کنه تو زن خوبی نیستی و واسه شوهرت کم میزاری که اونم میره خوش گذرونی......خلاصه میدونستم هر لحضه ممکنه خانمم رو از دست بدم ازش خواستم بچه دار بشیم تا من دست از کارام بردارم خانمم ازم قول گرفت که اگه سر به راه بشم بچه دار میشیم منم یه ماهی وانمود کردم و مثل همیشه گولش زدم . خانم مدام در حال مبارزه برای حفظ این زندگی بود ولی من نمیفهمیدم .تو دوران بارداری با زنی وارد رابطه شدم زن شروری که دار و ندارم رو با اب خوردن بالا کشید و من تمام عقده هام رو سر خانمم خالی میکردم اونموقع که خانم باردار بود شبها به خونه نمیرفتم و اون طعنه و تحقیر خواهرام و مادرام رو تحمل میکرد. فرزند ما کم کم بزرگ میشد و زنم فقط منو تحمل میکردخانمم تو اموزش و پرورش استخدام شده بودو خودش نیازهای مالیش رو تامین میکرد و چه بسا من با تظاهر و حقه بیشتر حقوقش رو ازش میگرفتم تا اینکه حدودا یک سال پیش خانمم رو بخاطر اینکه از دادن حقوقش به من امتناع میکرد و نسبت به خیانتام شاکی شده بود به شدت جلوی بچه کتکش زدم باورتون نمیشه من چه حیونی بودم سر و صورت خانمم خونی شده بود و دخترم از ترس خودش رو خیس کرد................من مثل همیشه بعد از خالی کرن عقدم منزل رو ترک کردم و خیلی ناراحت بودم. شب دیروقت برگشتم دیدم خانمم برام یه نامه نوشته و یه دفتر خاطرات که در اون تمام بلاهایی که سرش اورده بودم(خیانتم ،بد دهنی هام ،کتکام ،و خانوادم) رو نوشته بود یعنی تمام لحضات بد زندگیش به اون دفتر پناه برده بود و در اخر نامه ازم خواسته بود برای همیشه همدیگر رو فراموش کنیم تو این مدت حسابی فکر کردم و متوجه شدم که چقد تو زندگیم اشتباه کردم زنم بخاطر بچه مون برگشت ولی الان اون زن پر انرژی تبدیل به یک روح سرد و سخت تبدیل شده،هیچ چیزی ندارم که بخوام جبران کنم یا ذره ای دلش رو بدست بیارم گذشتم خیلی خرابه خیلی به خدا پناه میبرم که فقط بتونم ذره ای از بدیهام رو جبران کنم هیچ راهی جلوم نیست نمیدونم شرایط مالی خیلی بدی دارم برای رهایی از این وضعیت قمار میکنم(برگه فوتبال میزنم) هر روز بیشتر فرو میرم . دیگه هیچ زنی رو به غیر از همسرم نمیبینم هر روز بیشتر به زیبایی های درون و بیرون همسرم پی میبرم اون زن تحصیل کرده شاغل ،متدین ،خانه دار ،عفیف ،مهربان ،و هزار خصوصیت خوب دیگه تمام همسایه ها و همکاراش قبولش دارن و مدام ازش مشاوره میگیرن اون داره با من زندگی میکنه قصد جدایی هم نداره اما من نمیدونم برای جبران کردن چیکار کنم هر چی مهربانی میکنم جواب نمیده چون سابقم خیلی خرابه من ادم پستی هستم.

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1394-2-20
    محل سکونت
    سرای آرامش
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    1,040
    سطح
    17
    Points: 1,040, Level: 17
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second ClassOverdrive31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 125 در 38 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array

    با خوندن پست تون نتونستم خودمو کنترل کنم اشک از چشم هام جاری شد
    برادر گرامی خیلی خوبه که به اشتباهات تون واقفی
    خانومت خیلی رنج دیده خداوند بهش اجر بده
    شما هم از همین امروز شروع کن به جبران کردن انتظار تغییر یهویی و شاد و سرحال شدن از همسرت نداشته باش
    سالیان سال گند کشیدی به زندگیش با غصه خوردن مشکلی حل نمی شه فقط جبران کن تا می تونی به هر طریقی بهش محبت کن
    قدر این زن رو بدون فرشته ست

    - - - Updated - - -

    خدا هم توبه کنندگان رو دوست داره و کمک تون می کنه به خدا توکل کنید

    - - - Updated - - -

    ببرش مسافرت براش کادو بخر بهش گل بده براش نامه های عاشقانه بنویس حتی بهت محل هم نداد و سرد بود شما به کارات ادامه بده مدام بهش بگو دوستت دارم بگو که پشیمونی و هیچ زنی به پای تو نمی رسه

  3. 2 کاربر از پست مفید ترنم محبت تشکرکرده اند .

    alireza198 (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام آقای شوهر نادم

    وقتی تایپیک شما رو خوندم،چند دقیقه به فکر فرو رفتم،نمیدونستم چی بگم....واقعا خانوم فوق العاده صبور و با گذشتی دارین....

    به نظرم هیچ چیز بدتر از خیانت یک زن رو داغون نمی کنه.

    بهتره خودتون با خانومتون صحبت کنین،بگین که واقعا پشیمونین،دیگه کارهای گذشته رو تکرار نمی کنید.بهش اطمینان بدین و جلب

    اعتماد کنین.ممکنه خانومتون تا یه مدتی باز هم سرد باشند و شما بهشون حق بدین.خانوما یه خصلتی دارن که اگه شوهرشون

    اطمینانشون رو جلب کنند،گذشته براشون کمرنگ میشه.

    واقعا خدا رو شکر کنید بابت داشتم چنین خانومی.امیدوارم خبرهای خوبی از شما بشنوم.



  5. 2 کاربر از پست مفید سحر22 تشکرکرده اند .

    alireza198 (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دلیل شما برای پشیمونی چیه؟چی رو باید باور کنه؟
    ادم کسی رو که دوست داره تا حد جنون ازار می ده؟

  7. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خانومتون خيلي صبور و خيلي با ظرفيت هستند
    يك خانومي رو ميشناسم كه شوهرش هيمينگونه با اون بر خورد ميكرد .
    بنده ي خدا يك هفته در بيمارستان اعصاب روان بستري بود تا حالش كمي بهتر شد .
    اينو گفتم كه مراقب خانومتون باشيد چون ممكنه يك دفعه مثل يك شك عصبي خودشو نشون بده .
    بالاخره انسان يك ظرفتي داره.
    زن مثل گل ميمونه بايد ازش مراقبت بشه تا بتونه مادر و همسر خوبي باشد.

  8. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 اسفند 94 [ 20:30]
    تاریخ عضویت
    1394-1-10
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    240
    سطح
    4
    Points: 240, Level: 4
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم که جواب دادید . من نمیدونم چرا اینکارارو با خانمم میکردم .ولی بخدا پشیمونم و فقط شب تا صبح بهش محبت میکنم و میدونم که خدا صبر زینبی به خانمم داده و خدا رو شاکرم که بخاطر اینکه این همه کفران نعمت کردم ولی نعمت از کفم بیرون نرفت الانم به وضعیتی رسیدم که تنها امیدم زن و بچم هستن و گاهی دعا میکنم خدا یا جون منو بگیر تا اینا به ارامش برسن .باور کنید من نمیدونم چرا اینقد گمراه بودم و حتی لحضه ای عذاب وجدان از من دور نمیشه از خودم بدم میاد از خودم متنفرم پیش از اونی که فکر میکنید شرمنده زنم هستم تنها چیزی که میتونم بگم اینه که این زن با خو ی فرشته صفتش منو به راه راست هدایت کرد و الان حتی باورم نمیشه یکبار دیگه سراغ کارای بد گذشته برم و آیا این اصلا من بودم که این همه زندگیم رو به کثافت کشوندم؟دوستان من ادم بدبخت و بی ارزشی هستم ولی زن من خیلی مظلوم و درد کشیده هست بخاطر دل شکسته اون برام دعا کنید خدا گره از مشکلاتم باز کنه حداقل به اوضاع مالی من سر و سامانی داده بشه تا بتونم یه کارایی براش بکنم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید شوهر نادم تشکرکرده است .

    ترنم محبت (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 96 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1394-1-10
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    3,201
    سطح
    35
    Points: 3,201, Level: 35
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 118 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا که
    اول باید به درگاه خدا توبه کنی با این همه گناه .....

    زنتون مثل میشی هس که دست گرگ ها افتاده .....چون خانواده ای نداره حمایتش کنن صبر کرده وگرنه صدبار ازتون جدا میشد

    با این کارایی که کردی..........مواظب دخترت باش....
    ویرایش توسط غزاله 91 : دوشنبه 28 اردیبهشت 94 در ساعت 13:08

  12. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1394-2-20
    محل سکونت
    سرای آرامش
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    1,040
    سطح
    17
    Points: 1,040, Level: 17
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second ClassOverdrive31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 125 در 38 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    انقدر به خودتون بد و بیراه نگید
    خدا شما رو دوست داشت که شما رو مورد لطفش قرار داد و الآن این چنین پشیمان هستید
    ارتباطتون رو با خدا قوی کنید به محبت کردنتون ادامه بدید ازش عذرخواهی کنید و بهش ثابت کنید که تغییر کردید وقت بیشتری رو به خانومتون اختصاص بدید
    خانومتون نیاز به زمان دارند شما فقط و فقط جبران کنید و صبر داشته باشید
    ما هم به نوبه ی خودمون شما رو دعا می کنیم
    ویرایش توسط ترنم محبت : دوشنبه 28 اردیبهشت 94 در ساعت 13:05

  13. کاربر روبرو از پست مفید ترنم محبت تشکرکرده است .

    واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,982
    سطح
    26
    Points: 1,982, Level: 26
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    منم با خوندن اين تاپيك نتونستم خودمو كنترل كنم با وجودي كه محل كار هستم.
    باورم نميشه كه هنوز چنين زناني وجود داشته باشند!
    فقط ميتونم بگم روزي صدبار كف پاي زنتو ببوس و بگو منو ببخش و تا از دستت برمياد بهش محبت كن. حتما كلامي هم بيان كن كه چقدر برات ارشمنده وجود اين زن. واقعا هم كه سمبل صبره اين زن!
    راستي من جاي شما بودم دنبال يه شغلي با ثبات تر ميگشتم. ميتوني از همسرت راهنمايي بخواي كه مثلا مغازه اي باز كني و... البته اميدوارم دليل ندامتت وضعيت بد ماليت نباشه كه در اون صورت ارزشي نداره. خدا همه مارو به راه راست هدايت كنه.
    راستي يه سوالي ازت دارم:
    چون يكي از دوستام به خاطر همين مسئه الان با شوهرش درگيره و احتمال داره با وجود يه بچه كارشون به طلاق بكشه. الان اين سوال همش ذهنشو مشغول كرده كه آيا من چيزي براي همسرم كم گذاشتم؟(كه البته درعمل ميگه اينطور نبوده ، فقط دوستم خيلي از همسرش سرتر هست.هم از نظر ظاهر هم از نظر موقعيت اجتماعي، خانواده و...) ميخواستم ازتون بپرسم دركل چرا آقايون ممكنه به همسرانشون خيانت كنن؟
    ویرایش توسط lena : دوشنبه 28 اردیبهشت 94 در ساعت 13:08

  15. کاربر روبرو از پست مفید lena تشکرکرده است .

    واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 15:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-22
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,387
    سطح
    20
    Points: 1,387, Level: 20
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 116 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.بعضی از اقایون هستن که همه جوره زندگی رو به کام زن و زندگیشون تلخ میکنن همه کاری انجام میدن همه جور بی عدالتی رو در حقشون میکنن یه نمونش پدر خودم .این چیزا تبدیل میشه به یه عقده تو دل زن و بچه ولی درست موقعی که همه پولشونو از دست دادن مهربون میشن امیدوارم شما از ته قلبتون پشیمون باشید و این فقط به خاطر از دست دادن پولتون نباشه.حالا الان اگه واقعا به فکر جبران هستید برید سر کار اینکه تو خونه بشینید و برگه بزنید واقعا زجر اوره هر کاری که بتونید انجام بدید.کارگری کنید ولی نشینید تو خونه و برگه بزنید.بهشون محبت کنید واسه دخترتون پدری کنید غروبا ببرینشون پارک .خلاصه هر جور که در توانتونه جبران کنید زنها خیلی قلب مهربونی دارن مخصوصا همسر شما که واقعا یه فرشتست پس خواهشا تو حرف نباشه واقعا عمل کنید اول از همه کار کار کار.همش تو خونه جلوی چشم نباشید .

  17. کاربر روبرو از پست مفید anyy تشکرکرده است .

    واحد (دوشنبه 28 اردیبهشت 94)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.