سرد شدن رابطه‌ی بین من و نامزدم

[شیده!]

سلام من دختری22 ساله هستم ک نزدیک ب 5 ساله با پسرعموم نامزد هستم
والان داریم ی رابطه‌ی سردو تجربه میکنم ک برای من خیلی زجراوره
اوایل اینطور نبود ولی حالا رابطمون خیلی سرد شده
جوری ک تا6 ماه ازم خبری نمیگیره ن پیامی ن زنگی
خودش میگه دوسم داره و اون دوس داشتنش با بقیه فرق میکنه
میگه وقتی ک خابگاه باشم اینجوریم و نمیتونم بهت اس بدم ن ک دوست نداشته باشم و ب یادت نباشم ن دوست دارم ولی دوس داشتنم با بقیه فرق میکنه این موضوع منو خیلی ناراحت کرده نمیدونم چیکار کنم چون واقعا نیاز دارم ک باهاش حرف بزنم
خودمم دیگه بهم برمیخوره و بهش اس نمیدم تا خودش بیاد طرفم.چندین بار این کارو کردم و اون خودش بعداز چند ماه بهم اس داده و معذرت خواهی کرده و گفته دیگه تکرار نمیشه ولی بازم....
میترسم دوسم نداشته باشه و فقط از روی عذاب وجدانشه ک هر دفعه دوباره میاد سراغم
ما محرم نیستیم باهم رابطه داشتیم ولی ن ب طور کامل
لطفا راهنماییم کنید بگید من چیکار کنم ک انقد سرد نباشه

[baitollah-abbaspour]

خب تابلوه که بهونه میاره اینکه فک کردن نداره
یعنی چی دوس داشتنم اینطوریه با بقیه فرق میکنه؟(خالی بندی)
بگو چطور قبلا که باهات رابطه داشته چرا دوس داشتنش اینجوری نبوده ؟
نامزد یعنی بین خونوادتون قرار گذاشته شده یا فقط بین خودتون؟
سن اوشونم بگید
راستی دلیلی داره برا اینکه اقدام به ازدواج نمیکنه بعده این مدت؟
بعد از رابطه هایی که داشتین سرد شده یا هز اولش اینطور بود؟

[شیده!]

خب تابلوه که بهونه میاره اینکه فک کردن نداره
یعنی چی دوس داشتنم اینطوریه با بقیه فرق میکنه؟(خالی بندی)
بگو چطور قبلا که باهات رابطه داشته چرا دوس داشتنش اینجوری نبوده ؟
نامزد یعنی بین خونوادتون قرار گذاشته شده یا فقط بین خودتون؟
سن اوشونم بگید
راستی دلیلی داره برا اینکه اقدام به ازدواج نمیکنه بعده این مدت؟
بعد از رابطه هایی که داشتین سرد شده یا هز اولش اینطور بود؟

اولش بزرگترا گفتن ک ما نامزدیم یعنی از بچگی ولی من هیچ وقت اینو جدی نمیگرفتم تا این ک 5 سال پیش خودش بهم اس داد بهم گفت دوسم داره
هم سنیم دانشجو هستش
همین چند ماه پیش ب باباش گفت ک میخاد عروسی کنه ولی اون گفت تو ک میدونی من پول ندارم باید خودت بری سرکار جشن بگیری

- - - Updated - - -

اولش بزرگترا گفتن ک ما نامزدیم یعنی از بچگی ولی من هیچ وقت اینو جدی نمیگرفتم تا این ک 5 سال پیش خودش بهم اس داد بهم گفت دوسم داره
هم سنیم دانشجو هستش
همین چند ماه پیش ب باباش گفت ک میخاد عروسی کنه ولی اون گفت تو ک میدونی من پول ندارم باید خودت بری سرکار جشن بگیری

- - - Updated - - -

میگه وقتی بهت اس میدم اذیت میشم میبینم نمیتونم داشته باشمت و فقط باید از راه دور حرف میزنیم
هیچ کس هم مجبورش نکرده بود برای این نامزدی چون هیچ چیزی رسمی نبود و اوایل مامانش راضی نبود ولی حالا مامانش خیلی دوسم داره کلا خانوادش منو دوسم دارن
بعضی کاراش باعث میشه ک فک کنم دوسم داره ولی سرد شدن دوبارش بهم میگه فقط از رو هوس بامن بوده

[شیده!]

لطفا بهم بگین درمقابل رفتاراش چیکار کنم
ادامه بدم یا این رابطه رو. یه جوری تمومش کنم

[aminfatemi]

سلام خواهر عزیزم
به عنوان یه مرد چند تا نکته رو میگم:
1- اولا کلا ازدواج دخترعمو و پسرعمو و کلا فامیلی خوب نیست ولی در مورد شما امیدوارم اینطور نباشه
2- چرا ایشون در حالی که رابطه اش به قول شما سرد شده بهتون میگه دوستتون داره؟ درحالی که هیچ الزامی به ازدواج نداره؟(چون نامزدین) مطمئن باشین ایشون شما رو دوست داره و اتفاقا بهش افتخار کنید که الان که بهم محرم نیستین خودش رو به درس مشغول میکنه که از این حال و هوا ها دربیاد
یاعلی

[baitollah-abbaspour]

خب چرا نامزدیتونو رسمی نمیکنید؟
یه مراسم کوچیک و حلقه و اینا که هزینه ای نداره
ازش بخواه که رسمی شین اگه بهونه آورد و سر فاز زد سریع تموم کن که هم اون از عذاب وجدان راحت شه هم خودت بتونی موقعیت ازدواجت فراهم شه و تکلیفت معلوم شه

[شیده!]

نامزدیمون رسمیه همه خبر دارن ک ما نامزدیم
همه مارو نامزد میدونن فقط خودمون نخاستیم جشن بگیریم
بعد این همه سال دیگه فک نکنم جشن و خرجای الکی لازم باشه
عقدم ک نمیتونیم بکنیم چون رسم نیس فاصله عقد عروسیی زیاد باشه


من وقتی میبینم توی واتساپ آنلاین دیونه میشم چون با من ک نیس پ حتما بایکی دیگه داره چت میکنه البته زیاد نمیاد ولی همین آنلاین بودنش عذابم میده


اون بهم میگفت باهیچ. کس جز من نمیتونه خودشو تصور کنه نمیتونه کسی جز منو دوس داشته باشه میگفت حتی تصور این ک با یکی دیگه باشه براش چندش اوره
تو این روزا ک حال روحیم اصن خوب نیس دوس دارم باهاش حرف بزنم ولی اون نیس حتی درحد سلام واحوال پرسیم باشه ارومم میکنه تنها کسی ک بهم ارامش میده اونه

ما خاطره های قشنگی باهم داریم تمام رویاهامو با اون ساختم.
حاضرم بمیرم ولی اسم کسی جز اون نره تو شناسنامم نمیتونم نامزدیمو باهاش بهم بزنم و برم با یکی دیگه حتی اگه از طرف اون بهم بخوره من نمیتونم دستای کسی دیگه رو بگیرم
مرسی از نظراتون
من میخام بدونم چیکار باید بکنم ک دیگه سرد نباشه و انقد از هم فاصله نگیریم تنها نباشیم

[baitollah-abbaspour]

اگه مدل دوس داشتنش به قول خودش اینطوره که چن ماه خبر نگیره خب بهش بگو که غیر عادیه این مدلیش
اگه ازدواج کردین میخاد اینطور باشه ؟خب مطمءنا اینطور نمیشه و باید خودشو تغییر بده پس از همین الان بش بگو که تو نامزد داری و در قبالش مسوءلی چرا نباید ازش خبر بگیری و زنگ بزنی؟اینا رو به خودش بگو اگه گفت من همینم شک نکن که سره کاری یا حداقلش اگه سره کار نباشی ارزش زندگی کردن نداره این مدل دوست داشتن
ضمنا ایشون که همسنتونه توی 17 سالگی خیلی خام بوده ک6 وهرد این رابطه شده و پیش رفته. عذاب وجدان هم به نظرم یکی از احتمالاته
و در آخر اینکه تا خودش نخوهد شما نمیتونی کاری بکنی که سرد نباشه اون باید واقعا شما رو بخواد تا بتونه گرم باشه باهاتون
اگه واقعا میخادت و همینطور سرده که دیگه کاریش نمیشه بکنی شما سرد مزاجه شدید
راستی از اول هم اینطور بود؟

[شیده!]

ن اولش اینجوری نبود
میگه چون تو این مدت بهت نرسیدم کلا دارم از زندگی ناامید میشم دوماه قبل بعد از۶ ماه اومده بود خیلی رفتارش خوب بود و گفت تو این مدت ک بهت نگفتم دوست دارم انگار. یه چیزی رو دلم سنگینی میکرد حالا ک بهت گفتم اروم شدم توی عید نوروزم ک بیشتر باهم بودیم همو میدیدیم رفتارش خوب بود ولی دوبار رفت خوابگا سرد شد ازش گله کردم گفت من ک بهت گفته بودم وقتی میام خوابگاه اینجوری میشم
اوایل رابطمون خوب بود مث وقتایی ک بعداز چند ماه میاد

[baitollah-abbaspour]

تا کی باید خوابگاه باشه و درسش ادامه داره؟
یه چیزیم بگم شاید مسخرم کنین اما اگه غذای سلف میخوره بگو یه ترم غذاشو از یه جای دیگه بگیره آخه کافور باعث افت تستوسترون و میل جنسی و سرد شدن ادم نسبت به عشق و اینجور چیزا میشه
و اینکه اگه چن روز زنگ نزد و نگفت دوستت دارم خب تو زنگ بزن چه عیبی داره اما نه ار حده آویزون بازی