سلام یسنا جان
برخی زندگی ها از پایه و اساس غلط و اشتباه دارن پیش میرن....از روز اول هم نباید این موضوع رو میپذیرفتی که پدر همسرت خرجتون رو بده.این کار تبعات منفی زیادی داره....من هم جای همسر شما بودم مسئولیت قبول نمیکردم چون بهش یاد ندادن و اجازه هم نمیدن یاد بگیره....
همسرت الان زندگی مشترکش رو داره ..سرکار هم نمیره...خب دیگه چی بهتر از این ؟!
من خودم دانشجوی ارشد دانشگاه تهرانم.هیچ فرقی بین ما بچه های دانشگاه تهران و بچه های دانشگاه ازاد نیست.گذشت اون زمانی که اسم دانشگاه تهران میمومد اب از دهن و لب و لوچه مردم راه میگرفت...به دلیل نظام اموزشی نا سالم، ارشد در حال اشباع شدن و چند سال بعد هم دکترا اشباع میشه.....
فف
پس به نظر من اصلا صلاح نیست ادم وقت با ارزشش رو بذاره که فقط و فقط دانشگاه تهران قبول شه...از بیرون یه چیز رویاییه ولی وقتی از سر در دانشگاه تهران وارد میشه ادم، تازه میفهمه خبر خاصی نیست اینجا !
همسرت رو به درس خوندن تشویق کن اما وظایفش رو هم بهش غیر مستقیم یاداوری کن.
ضمنا با این شرایط ابدا به فکر بچه دار شدن نباش....چون اون موقع باید برای پوشک بچه ات جلوی پدر شوهرت گردن کج کنی....
به نظرم سعی کن غرور مردانه اش رو تحریک کنی نه اینکه تهدید و یا سرزنشش کنی.....
بهش بگو دوست دارم از دست تو پول بگیرم....دوست دارم وقتی از سرکار میای و خسته ای برات چایی بریزم....و از این حرفا.
شاید برای کسی که به زووور لیسانسشو تموم کرده وارد شدن به دانشگاه تهران کمی غیر ممکن و بد تر از اون ادامه کار در همچین دانشگاهی بعید باشه.....ما انقدر فشار درس و تحقیق و پژوهش رومون زیاده که دو تا از دانشجو ها انصراف دادن و شبانه روز هم در حال تحقیق و ترجمه هستیم.همه کتابهای منبعمون به انگلیسیه و با اینکه رشته مون انگلیسی نیست اما دو از اساتیدمون سر کلاس انگلیسی تدریس میکنن.....بدترین و سخت ترین امتحانات رو ازمون میگیرن....
یه امتحانمون ممکنه 4 ساعت هم طول بکشه....در حالیکه ازمون ارشد بیشتر از دو ساعت طول نکشید !!
خلاصه.....
من فکر نمیکنم همسرت علاقه به درس داشته باشه..بلکه بیشتر مدرک گرایی براش مهمه.بهش بگو ارشد همه اش زمین فوتبال و این چیزا نیست...و انقدر باید تلاش و کوشش کنه که کلا فوتبال و استخر و ...رو یادش میره.....
بهش بگو یکی از دانشگاه تهران ارشد بگیره با کسی که از دانشگاه فردوسی مدرک بگیره فرق انچنانی نداره.هر دو ارشد دارن.فقط یکی با زحمت بیشتر و یکی با زحمت کمتر.خب چه بهتر که ادم به هدفش با زحمت کمتر برسه.....!
اما مطمئنم اگر با یک دانشگاه تهرانی صحبت کنه کلا قید رورود به این دانشگاه رو میزنه....
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)