به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 62
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array

    به نظرتون باید بازم صبر کنم تا بلکه همسرم اشتباهاتشو قبول کنه یا تمومش کنم؟

    سلام
    من در دوران عقد هستم و حدود دو ماهی میشه که با همسرم به مشکل خوردم و تو این دو ماه هیچ تماسی با هم نداشتیم
    قرار شده بود که بیاد با هم صحبت کنیم ولی هنوز نیومده
    ایشون اصلا نمیخواد اشتباهاتشو قبول کنه من احساس میکنم دوستم نداره که اگه دوستم داشت میومد تا باهم صحبت کنیم و حداقل خواسته هامون رو به همدیگه بگیم تا ببینیم میتونیم ادامه بدیم یا نه؟
    نمیدونم نیومدنش به خاطر غرورشه یا اینکه نمیخواد اشتباهشو قبول کنه
    ویا دیگه منو نمیخواد
    که اگه دو مورد اخر باشه من دیگه باید پا روی احساساتم بذارم و سعی در فراموش کردنش
    من یه سوال از شما دوستان دارم اونم اینه که با کسی که اشتباهاتشو قبول نداره باید چه طور برخورد ایا باید تاییدش کرد و بگیم تو درست میگی و همه ی اشتباهات از منه لطفا راهنمایی کنید همسرم یه ادمیه که اشتباهاتشو قبول نمیکنه و همش میگه من مقصرم

  2. 2 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    eli90 (جمعه 18 اردیبهشت 94), morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام

    از خودتون و همسرتون و سن و سالتون و تحصیلاتتون و اختلافاتتون و .....بیشتر بگید.خیلی خلاصه و تلگرافی نوشتید !!


    چی شده که دعوا شده...مشکل کجا بوده....چرا نمیاد صحبت کنه.....
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array

    Lightbulb

    راستش من توی انجمن عقد و نامزدی یه تاپیک با عنوان بد قولی و کینه ای بودن همسرم داشتم که نظراتو راهنمایی های دوستان خیلی کمکم کرد تا اشتباهاتمو متوجه بشم و دید منو نسبت به زندگی خیلی بازتر کرد
    من 22 سالمه و همسرم27و در دوران عقدیم حدود 2 ساله
    من دانشجو و همسرم دو ترم از کارشناسیش مونده بود که دیگه ادامه نداد و شغلش هم ازاده و خوب تو کارش موفقه
    من از اشناهاشون شنیدم که گفته هنوز منو دوست داره ولی از طرفیم گفته که من اشتباهی نکردم به خاطر همین حتی یه تماسم با من نداشته
    مشکل اصلی ما که باعث شد کارمون به اینجا کشیده بشه زیر پاگذاشتن قولهایی بود که قبل عقدمون داد که انجامشون زیاد هم براش سخت نبود و خیلی راحت میتونست انجام بده
    و اشتباه بزرگترش اینه که نه تنها بابت انجام ندادنشون حاضر به معذرت خواهی نیست بلکه منو مقصر همه ی این اتفاقات و ناراحتیها میدونه
    یه چیزی که الان خیلی ازارم میده اینه اگه قبل عقدمون اون قول هارو نمیداد من خیلی راحت قبول نمیکردم چون درگیر احساساتم نبودم اما الان قضیه خیلی پیچیده است من نمیتونم تنها پسری رو که وارد زندگیم کردم به این راحتیها فراموش کنم
    ویرایش توسط dooo : جمعه 18 اردیبهشت 94 در ساعت 01:16

  6. 4 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    eli90 (جمعه 18 اردیبهشت 94), morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94), parsa1400 (جمعه 18 اردیبهشت 94), فدایی یار (سه شنبه 26 خرداد 94)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 21:08]
    تاریخ عضویت
    1394-2-04
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    804
    سطح
    15
    Points: 804, Level: 15
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درودبرشماکاربرگرامی
    من ازنوشته هاتون اینطوربرداشت کردم که احتمالا بادنیای اقایون ورفتارشون کمی بیگانه باشین،بیشتراقایون زمان دلخوری همسرشون تولاک خودشون میرن وعقب نشینی میکنن درواقع،این بخاطربیتفاوتی به احساسات همسرنیست ،احساس شکست خوردنه که باعث سرخوردگیشون میشه،اگه براتون مقدورهست قولهای فراموش شده ی همسرتون روبیان کنین..

  8. کاربر روبرو از پست مفید nayere92 تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    زندگی رو بر اساس قول و قرار پایه ریزی نمی کنندبلکه بر اساس شناخت.

    هر قول و قراری که داده باشند اشتباه اول به خود شما بر می گرده که روی قول و قرار سرمایه گذاری کردید.

    نکته دوم با توجه به عکس العمل ایشون نسبت به مشکلات پیش آمده عدم مدیریت قوی ایشون در زمان بحران رو نشون می ده واین زنگ خطری برای شما که با دید باز تری وارد زندگی شوید


    مشکل شما با پذیرش اشتباه از جانب ایشون حل نمی شه بلکه احتیاج به تدبیر بیشتر همراه با مهارت دارد.اطلاعاتتون رو در زمینه مهارت های ارتباطی بالا ببرید.مقالات خوبی در این تالار وجود داره که می تونید استفاده کنی


    د.مساله ای که باید موردتوجه قرار بدید حفظ اقتدار مرده.چقدر به این مطلب توجه کردید؟
    ویرایش توسط بی نهایت : جمعه 18 اردیبهشت 94 در ساعت 13:35

  10. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94), parsa1400 (جمعه 18 اردیبهشت 94), آزرم (جمعه 18 اردیبهشت 94)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنون بابت وقتی که گذاشتید
    یه سری قول قرار خیلی ساده که هر دختر و پسری تو جلسات خواستگاری مطرح میکنند مثل تحصیلات,مستقل بودن خونه و چند مورد دیگه که همسرم خیلی راحت نمیخواست انجامشون بده و اصلا هم انگار نه انگار که با انجام ندادنشون من ناراحت میشم و ایشون به من میگفت که نباید به خاطر این چیزا ناراحت بشی ولی ایشون با این کاراش اعتماد منو نسبت به خودش خیلی خیلی پایین اورد و من الان نمیتونم به حرفاش اعتماد کنم و بینهایت میترسم
    درسته که مردا بعد ناراحتیشون نیاز دارن که تنها باشن اما نه اینکه دوماه بره و خبری ازش نشه
    کاربر محترم بینهایت
    شما درست میگید من باید موقع خواستگاری همسرم رو همونطوری که بود قبول میکردم و اصلا با دید اینکه مثلا ادامه تحصیل میده و یا ...... انتخابش نمیکردم ولی اونموقع انچنان خوب صحبت کرد که منو جذب خودش کرد طوری که یک درصد احتمال نمیدادم که بزنه زیر حرفاش بله من مقالات زیادی این مدت خوندم که مهارتهام رو برای زندگیم و برخورد درست با همسرم بالا ببرم ممنون میشم اگه مقاله یا مطلبی دارید برام بذارید
    راستش تا الان سعی کردم اقتدارش حفظ بشه اما شاید میبایست بیشتر از اینها ازش تعریف میکردم من اشتباهی که داشتم این بود که زیاد از اینکه در کارش موفقه تعریف نمیکردم و بیشتر به اقتضای رشته ای که دارم راهنماییش میکردم و ایشونم استقبال میکردن
    من در مورد اینکه چطوری خواسته هامو به همسرم بگم مقاله های زیادی خوندم اما الان شرایطم فرق میکنه میخوام یه جلسه باهاش صحبت کنم و تمام خواسته هام رو بهش بگم البته خواسته هایی که معقولانه هستش یا قبول میکنه یا نه
    سوالم از دوستان عزیزم اینه
    لحنو طرز گفتنم باید چطوری باشه؟
    نطر خودم اینه که باید با اقتدار در عین حال مهربون و بدون رودر بایستی هر چی رو که تو دلمه بهش بگم و با اینکه اشتباه اصلی رو ایشون کرده از گذشتمون به هیچ عنوان حرفی نزنم که ناراحتی پیش بیاد نظر شما چیه؟
    ویرایش توسط dooo : جمعه 18 اردیبهشت 94 در ساعت 22:36

  12. کاربر روبرو از پست مفید dooo تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  13. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    5,315
    سطح
    46
    Points: 5,315, Level: 46
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 247 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم مشکل دقیقا خودتی.
    وقتی به ما به این راحتی میگی اگه از اول قول و قراراش (با فرض همین که با مادرش زندگی کنه یا درس و ....) انجام نمیداد قبولش نمیکردم, و من نوعی به عنوان یه پسر از این حرفت منزجر شدم, پس شوهرت حق داره ازت سرد بشه.
    این چه رفتار زشتیه که شما خانوما دا ید?
    چرا از احترام مرد به خونواده خودش ترس دارید که هر اتفاقی بین مرد و خونوادش برای شما میشه معضل?
    چرا مدیریت مردتو زیر سوال میبری? شما مدعی هستی که ول کردن درسش باعث شد تا توی کار و شغلش موفقیت کسب کنه. پس چرا به بهونه درس و بخاطر یه قولی که به اقتضای زمان مجبور شده بخاطر کسب درآمد بیشتر فراموشش کنه, بآید به این صراحت بگی اگه از اولش فلان بود ردش میکردم!

    شما بآید از کسب درآمد بیشتر ایشون شاد باشی نه این که دنبال بهونه باشی که موفقیت کاریش به چشمت نیاد چون یه قولی این وسط از بین رفته!

    خانوم شما مقصر 100% این ماجرا هستی.
    موبایلتو بردار بهش زنگ.بزن بابت اشتباهاتت عذرخواهی کن و زندگیتو از سر بگیر.
    و.یادت باشه توقعاتت از شوهرت از این به بعد معقول باشه نه بر پایه احساسات و لج و لج بازی

    موفق باشی

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام ممنون
    خب اگه قول و قرار های قبل از عقد نخواد عملی بشه چه دلیلی داره دختر و پسر بشینن با هم چند جلسه در مورد معیار هاشون صحبت کنن یا اصلا چرا قول میدن
    میتونه بگه منو با این شرایطی که هستم قبول میکنی یا نه تا دختر هم با همون شرایطی که واقعا هست تصمیم بگیره نه اینکه پسر بیاد و یه سری حرفایی رو بزنه که فقط طرف خوشش بیاد و هیچ عملی هم در کار نباشه
    نمیدونم از کجای صحبت هام این برداشت رو کردید که من از اینکه همسرم به خانوادش احترام بذاره میترسم من اصلا با مادر شوهرم و کلا خانواده ی همسرم مشکلی ندارم مشکل من فقط با همسرمه و همسرم اصلا خونه نداره
    من با این حرفتون که چون تو کارش موفقه نیازی نیست که درس بخونه در حال حاضر کاملا موافقم یه ذره زمان برد تا بتونم قبول کنم ولی الان با درسش مشکلی ندارم

    - - - Updated - - -

    من اگه خونه ی پدر همسرم یه واحد مستقل داشت میرفتم و زندگی میکردم باهاشون
    دوستان خواهش میکنم در مورد نحوه ی گفتن خواسته هام به همسرم راهنمایی کنید چطوری بعد این همه مدت باهاش صحبت کنم اونم در مورد خواسته هام؟
    ویرایش توسط dooo : شنبه 19 اردیبهشت 94 در ساعت 03:05

  15. 2 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94), خانم مهندس (پنجشنبه 20 آبان 95)

  16. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام
    شرایط روحیم کاملا بهم ریخته احساساتم نسبت به همسرم یه موج سینوسیه گاهی تنفر گاهی دوست داشتن البته دوست داشتن خیلی کمتره اما به هر حال هست وقتی بدیاش میاد تو ذهنم ازش متنفر میشم

    متاسفانه خانواده ی من به جای دلداری دادن به من همش ناراحتن و نگران و من مجبورم جلوی اونا خودمو خوب نشون بدم که حالم خوبه و نگران من نباشید ولی دارم کم میارم دارم کم کم میشکنم میترسم از شرایط بعد از طلاقم خیلی میترسم
    من دارم راه درست رو میرم یا نه؟

  17. کاربر روبرو از پست مفید dooo تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  18. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    با همسرت صحبت کردی؟

    از یکی از اقوام بخواهید واسطه بشه و جلسه ای بذاره با هم صحبت کنید.
    اگر پدرت در این زمینه خوب عمل نمی کنه از عمو یا دایی ... کمک بگیرید (البته با اجازه پدرت)
    با توجه به این که دو سال عقد بودی و کسی از همسرت نخواسته عقدتون را ثبت کنه، فکر می کنم خانواده تون کمی آسون گیر هستند. از یکی از اقوام کمک بگیرید بد نیست.

    الان که همسرت را بهتر شناختی و خودت هم با تجربه و مطالعه نگاهت تغییر کرده، خواسته های اصلیت چیه که فکر می کنی همسرت باهاشون مشکل داره؟
    خواسته های اصلی همسرت که شما باهاش مشکل داری چیه؟

    همونهایی که الان عامل اختلافه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  19. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    morteza2487 (یکشنبه 31 خرداد 94)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.